Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (13 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
data bank
U
بانک اطلاعاتی
data banks
U
بانک اطلاعاتی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
counterintelligence survey
U
بررسی ضد اطلاعاتی تحقیقات ضد اطلاعاتی
rediscount rate
U
نرخ بهره در مورد وامی که بانک تجارتی از بانک مرکزی می گیرد
reserve requirement
U
مقدار ودیعه مالی که هر بانک تجارتی در بانک مرکزی بایدداشته باشد
I work in a bank, or more precisely at Melli Bank.
U
من در بانک کار میکنم یا دقیقتر بگویم در بانک ملی.
giros
U
روشی جهت انتقال پول از یک بانک به بانک دیگر
giro
U
روشی جهت انتقال پول از یک بانک به بانک دیگر
world bank
U
بانک جهانی یا بانک بین المللی تجدید ابادانی و توسعه که هدفش کمک به کشورهای عضو برای رشداقتصادی از طرق مختلفه میباشد
available cash
U
موجودی بانک بدون در نظرگرفتن چکهایی که در دست مشتریان است و هنوز به بانک ارائه نشده است
area assessment
U
ارزیابی اطلاعاتی منطقه عملیات ارزیابی منطقه ازنظر اطلاعاتی
intelligence summary
U
خلاصه اطلاعاتی
intelligence annex
U
پیوست اطلاعاتی
intelligence cycle
U
مدار اطلاعاتی
information system
U
سیستم اطلاعاتی
information service
U
سرویس اطلاعاتی
information service
U
خدمت اطلاعاتی
information routing
U
مسیریابی اطلاعاتی
information networks
U
شبکههای اطلاعاتی
information bits
U
بیتهای اطلاعاتی
information banks
U
بانکهای اطلاعاتی
agent net
U
شبکه اطلاعاتی
agents
U
عامل اطلاعاتی
agent
U
عامل اطلاعاتی
bulletins
U
نشریه اطلاعاتی
knowledge work
U
کار اطلاعاتی
knowledge industries
U
صنایع اطلاعاتی
bulletin
U
نشریه اطلاعاتی
cumpuserve
U
سرویس اطلاعاتی کامپیوتر
helpdesk
U
میز کمک
[اطلاعاتی]
dual agent
U
عامل اطلاعاتی دو جانبه
on line information service
U
سرویس اطلاعاتی مستقیم
help desk
U
میز کمک
[اطلاعاتی]
in on
<idiom>
U
اطلاعاتی داشتن درمورد
periodic intelligence report
U
گزارش نوبهای اطلاعاتی
double agents
U
عامل اطلاعاتی دو جانبه
automated intelligence file
U
پرونده اطلاعاتی کامپیوتری
intelligence summary
U
خلاصه وضعیت اطلاعاتی
double agent
U
عامل اطلاعاتی دو جانبه
officers call
U
نشریه اطلاعاتی مخصوص افسران
association in information systems
U
انجمن متخصصین سیستمهای اطلاعاتی
aisp
U
انجمن متخصصین سیستمهای اطلاعاتی
shannon
U
اندازه محتوای اطلاعاتی یک ارسال
irm
U
Resourese Informationمدیر منابع اطلاعاتی anager
have something on someone
<idiom>
U
اطلاعاتی درموردکار خطای شخص داشتن
inside information
U
اطلاعاتی که بمردمان بیرون داده میشود
list
U
چاپ یا نمایش دادن موضوعات اطلاعاتی خاص
shirt-tails
U
اطلاعاتی که در آخر مقالهی روزنامه افزوده میشو
shirt-tail
U
اطلاعاتی که در آخر مقالهی روزنامه افزوده میشو
We would appreciate it if you could provide us with some information about ...
U
ما سپاسگزار می شویم اگر اطلاعاتی در باره ... به ما ارائه کنید.
the source
U
خدمات سودمند اطلاعاتی وقابل دسترس برای مشترکین
compuserve
U
یکی از مهمترین سرویسهای اطلاعاتی line-on وابسته به آمریکا
qube
U
تسهیلات اطلاعاتی که قسمتی از یک سیستم پیشرفته کابل تلویزیونی است
reveal
U
نمایش اطلاعاتی که پنهان شده بودند پس ازاینکه شرط برقرار شد
revealed
U
نمایش اطلاعاتی که پنهان شده بودند پس ازاینکه شرط برقرار شد
cirvis
U
دستورات مخابراتی که برای گزارش مشاهدات اطلاعاتی تهیه می شوند
ip
U
شرکت یا کاربری که اطلاعاتی درباره استفاده سیستم ویدیویی است
status
U
ثباتی که حاوی اطلاعاتی درباره وضعیت وسیله جانبی باشد
reveals
U
نمایش اطلاعاتی که پنهان شده بودند پس ازاینکه شرط برقرار شد
headers
U
پانچ کارت حاوی اطلاعاتی درباره بقیه کارتهای مجموعه
status
U
کلمهای حاوی اطلاعاتی درباره وضعیت وسیله جانبی باشد
header
U
پانچ کارت حاوی اطلاعاتی درباره بقیه کارتهای مجموعه
checks
U
چک بانک
checked
U
چک بانک
check
U
چک بانک
banks
U
بانک
bank
U
بانک
status
U
یک بیت در کلمه که حاوی اطلاعاتی درباره وضعیت و نتیجه یک عملیات است
aspects
U
کارتی که حاوی اطلاعاتی درباره متن ها در سیستم بازیابی اطلاعات است
aspect
U
کارتی که حاوی اطلاعاتی درباره متن ها در سیستم بازیابی اطلاعات است
master
U
اولین کارت پانج در بسته که حاوی اطلاعاتی درباره بقیه کارتهاست
masters
U
اولین کارت پانج در بسته که حاوی اطلاعاتی درباره بقیه کارتهاست
mastered
U
اولین کارت پانج در بسته که حاوی اطلاعاتی درباره بقیه کارتهاست
world bank
U
بانک جهانی
state bank
U
بانک استان
monopoly bank
U
بانک انحصاری
shroff
U
بانک دار
national bank
U
بانک ملی
mortgage bank
U
بانک رهنی
bankbook
U
کتابچه بانک
bankbill
U
برات بانک
memory bank
U
بانک حافظه
piggy bank
<idiom>
U
بانک کوچک
loan bank
U
بانک استقراضی
saving bank
U
بانک پس انداز
germplasm bank
U
بانک گونه ها
remitting bank
U
بانک واگذارنده
development bank
U
بانک توسعه
loan bank
U
بانک وامی
central bank
U
بانک مرکزی
state bank
U
بانک دولتی
bankroll
U
سرمایه بانک
bank
U
بانک ضرابخانه
bank
U
در بانک گذاشتن
banks
U
بانک ضرابخانه
banks
U
در بانک گذاشتن
intermediary bank
U
بانک میانجی
clearing bank
U
بانک پس انداز
clearing banks
U
بانک پس انداز
banker
U
بانک دار
bankers
U
بانک دار
bank of deposit
U
بانک پس انداز
bank failures
U
ورشکستگی بانک
data bank
U
بانک داده ها
authorized bank
U
بانک مجاز
bank asset
U
دارائی بانک
bank overdraft
U
بدهی به بانک
merchant banks
U
بانک بازرگانی
merchant bank
U
بانک بازرگانی
data bank
U
بانک اطلاعات
data banks
U
بانک داده ها
bank stock
U
سهام بانک
bank bill
U
برات بانک
data banks
U
بانک اطلاعات
bank rate
U
نرخ بانک
providers
U
شرکت یا کاربری که منبع اطلاعاتی برای استفاده در سیستم ویدیویی فراهم میکند.
provider
U
شرکت یا کاربری که منبع اطلاعاتی برای استفاده در سیستم ویدیویی فراهم میکند.
devices
U
کلمه داده ارسالی از وسیلهای که حاوی اطلاعاتی درباره وضعیت فعلی اش است
approved data
U
سوابق و اطلاعاتی که میتوانندبرای تعیین مراحل تعمیرات یاتغییرات هواپیمای ویژهای بکارروند
device
U
کلمه داده ارسالی از وسیلهای که حاوی اطلاعاتی درباره وضعیت فعلی اش است
negotiating bank
U
بانک معامله کننده
stakeholder
U
نگهدارنده بانک در قمار
German Central Bank
U
بانک مرکزی آلمان
to pay in
U
بحساب بانک گذاشتن
paying bank
U
بانک پرداخت کننده
presenting bank
U
بانک ارائه کننده
approved bank
U
بانک تایید شده
Where is the nearest bank?
U
نزدیکترین بانک کجاست؟
to place money in the bank
U
پول در بانک گذاشتن
croupiers
U
کمک صاحب بانک
bankable
U
قابل پذیرش در بانک
deposit in the bank
U
در بانک به ودیعه گذاردن
account
U
حساب داشتن در بانک
federal reserve bank
U
بانک فدرال رزرو
deposit with the bank
U
در بانک ودیعه گذاردن
bank of issue
U
بانک ناشر اسکناس
export import bank
U
بانک صادرات واردات
croupier
U
کمک صاحب بانک
drawen on the national bank
U
عهده بانک ملی
bank balance sheet
U
تراز نامه بانک
confirming bank
U
بانک تائید کننده
deposits
U
به حساب بانک گذاشتن
accepting bank
U
بانک قبولی نویس
issuing bank
U
بانک گشاینده اعتبار
issuing bank
U
بانک صادر کننده
collecting bank
U
بانک وصول کننده
accepting bank
U
بانک قبول کننده
deposit
U
به حساب بانک گذاشتن
advising bank
U
بانک ابلاغ کننده
bankable
U
نقد شدنی در بانک
CDs
U
وسیله مکانیکی که با استفاده از اشعه لیزر باریک اطلاعاتی را از روی سطح دیسک می خواند
CD
U
وسیله مکانیکی که با استفاده از اشعه لیزر باریک اطلاعاتی را از روی سطح دیسک می خواند
accepting bank
U
بانک پذیرنده حواله یابرات
bank
U
رویهم انباشتن در بانک گذاشتن
bank capital requirement
U
سرمایه مورد نیاز بانک
bank for international settlements
U
بانک پرداختهای بین المللی
banks
U
رویهم انباشتن در بانک گذاشتن
Which bank do you bank with?
U
در کدام بانک حساب دارید؟
stop payment
U
دستور عدم پرداخت چک به بانک
time deposits
U
مطالبه نقدی موجل از بانک
bankbook
U
دفترحساب بانک دفترچه بانکی
blood bank
U
بانک جمع اوری خون
depositor
U
کسیکه پول در بانک میگذارد
opening bank
U
بانک باز کننده اعتبار
Which bank do you bank with?
U
با کدام بانک کار می کنید؟
blood banks
U
بانک جمع اوری خون
I have entangled myself with the banks .
U
خودم را گرفتار بانک ها کردم
header
U
بسته داده که پیش از ارسال فرستاده میشود تا اطلاعاتی درباره قصد و مسیر تامین کند
headers
U
بسته داده که پیش از ارسال فرستاده میشود تا اطلاعاتی درباره قصد و مسیر تامین کند
Q Channel
U
یکی از هشت کانال اطلاعاتی که داده مشخص کننده شیار و زمان گردش مطلق را نگهداری میکند
bank
U
انتخاب بانک حافظه مخصوص از یک گروه
faro
U
نوعی بازی قمار شبیه بانک
Bank for International Settlements
[BIS]
U
بانک تسویه پرداخت بین المللی
banks
U
انتخاب بانک حافظه مخصوص از یک گروه
cashier's check
U
چکی که بانک عهده خود بکشد
This check is on bank Melli .
U
این چه بعهده بانک ملی است
Does the bank acknowledge your signature ?
U
آیا بانک امضای شما را قبول دارد ؟
counter check
U
چکی که فقط کشنده چک میتواند ان را از بانک بگیرد
cancelled cheque
U
چکی که وجه ان را بانک به اورنده چک پرداخته است
request
U
متنی که حاوی اطلاعاتی درباره استاندارد جدیداست واز کاربرمی خواهد که متن را بررسی کندوتوضیحات اضافی را ایجاد کند
requesting
U
متنی که حاوی اطلاعاتی درباره استاندارد جدیداست واز کاربرمی خواهد که متن را بررسی کندوتوضیحات اضافی را ایجاد کند
requests
U
متنی که حاوی اطلاعاتی درباره استاندارد جدیداست واز کاربرمی خواهد که متن را بررسی کندوتوضیحات اضافی را ایجاد کند
requested
U
متنی که حاوی اطلاعاتی درباره استاندارد جدیداست واز کاربرمی خواهد که متن را بررسی کندوتوضیحات اضافی را ایجاد کند
electronic
U
استفاده ازکامپیوتر برای انتقال پول از بانک و برعکس
opening hours
ساعاتی که بانک، کتابخانه و سایر مراکز باز می شود.
inclearing
U
همه چکهایی که در بانک درمعاملات پایاپای بایدپول انهارابپردازد
fractional reserve banking
U
بانک باید 02دلار ذخیره قانونی داشته باشد
big five
U
پنج بانک معتبر انگلستان یعنی بانکهای میدلند
bank giro
U
همکاری بانک و اداره پست جهت انتقال پول
lombard street
U
خیا بان صرافان و بانک دارهادر شهر لندن
burned
U
کلمه رمز برای تعیین اینکه عامل مخفی اطلاعاتی در معرض کشف قرار گرفته یا قابلیت اعتمادبه او کم شده است
RIFF
U
فایل که حاوی اطلاعاتی است که با قالب فایل RIFF فرمت میشود
bank rate
U
مظنه رسمی تنزیل که توسط بانک مرکزی تعیین میشود
break the bank
<idiom>
U
بانک زدن (ازراه شرط بندی به پول زیاد رسیدن)
assembly
U
زبان برنامه سازی ای که اطلاعاتی که به زبان ماشین تبدیل می کنند
feedback
U
اطلاعاتی از یک منبع که برای تغییر دادن چیزی یا تامین پیشنهادی برای آن میباشد
design phase
U
فرایند توسعه یک سیستم اطلاعاتی براساس نیازمندیهای سیستم از قبل تاسیس شده
executive information system
U
نرم افزار ساده برای استفاده حاوی اطلاعاتی برای مدیر یا خصوصیاتی از شرکت
poaching
U
دسترسی به لیست ها که فایل یا برنامه ها به منظورجستجوی اطلاعاتی که استفاده کننده مستحق دسترسی به انها نیست
eft
U
سیستمی که در آن کامپیوتر ها برای ارسال و دریافت پول به بانک استفاده میشوند
Internetwork Packet Exchange
U
پروتکل شبکه توسعه یافته توسط Novell که برای ارسال بستههای اطلاعاتی روی شبکه است
IPX
U
پروتکل شبکه توسعه یافته توسط Novell که برای ارسال بستههای اطلاعاتی روی شبکه به کار می رود
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com