Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (15 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
toastmistress
U
بانوی معرفی کننده ناطق سرمیز غذا
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
presenters
U
ارائه کننده معرفی کننده
presentor
U
ارائه کننده معرفی کننده
presenter
U
ارائه کننده معرفی کننده
designative
U
معرفی کننده
nuncupatory
U
معرفی کننده
representer
U
معرفی کننده
nominator
U
معرفی کننده
agent authentication
U
معرفی قسمت مخابره کننده اعلام معرف مخابره کننده
Lift up the table.
U
سرمیز رابلند کن
parlour maid
U
کلفت سرمیز
con
U
نام معرفی کننده کنسول : صفحه کلید و صفحه تصویر
conned
U
نام معرفی کننده کنسول : صفحه کلید و صفحه تصویر
conning
U
نام معرفی کننده کنسول : صفحه کلید و صفحه تصویر
cons
U
نام معرفی کننده کنسول : صفحه کلید و صفحه تصویر
scissoring
U
1-معرفی بخشی از تصویرو سپس بریدن آن به طوری که قابل چسباندن در تصویر دیگر باشد.2-معرفی بخشی از تصویروحذف هراخلاعی خارج از این ناحیه
talking
U
ناطق
talker
U
ناطق
spokesman
U
ناطق
spokesmen
U
ناطق
talker
U
ادم ناطق
orators
U
ناطق خطیب
talkie
U
فیلم ناطق
orator
U
ناطق خطیب
talkies
U
فیلم ناطق
talkies
U
صنعت فیلم ناطق
talkie
U
صنعت فیلم ناطق
speakers
U
ناطق رئیس مجلس شورا
speaker
U
ناطق رئیس مجلس شورا
Madonnas
U
بانوی من
Madonna
U
بانوی من
duchess
U
بانوی دوک
materfamilas
U
بانوی خانه
mistress of the house
U
بانوی خانه
materfamilias
U
بانوی خانه
mistress of the seas
U
بانوی دریاها
baroness
U
بانوی بارون
viscountess
U
بانوی ویکنت
baronesses
U
بانوی بارون
saleswomen
U
بانوی فروشنده
saleswoman
U
بانوی فروشنده
viscountesses
U
بانوی ویکنت
signora
U
بانوی محترمه
duchesses
U
بانوی دوک
viscountcy
U
بانوی ویکنت
guinevere
U
زن ارتورپادشاه و بانوی لنسلت
chatelain
U
بانوی حاکم قلعه
rectrix
U
بانوی کشیش بخش
hostesses
U
زن مهماندار بانوی صاحبخانه
hostess
U
زن مهماندار بانوی صاحبخانه
peeress
U
زوجه سناتور بانوی اشرافی
congresswoman
U
بانوی عضو کنگره امریکا
congresswomen
U
بانوی عضو کنگره امریکا
matron of honor
U
بانوی محترمه ملازم عروس
peeresses
U
زوجه سناتور بانوی اشرافی
sound frack
U
محل مخصوص ضبط صوت برروی حاشیه فیلم ناطق
teleprompter
U
اسباب مخصوص چرخاندن خطوط نوشته در جلو ناطق تلویزیون
lady paramount
U
بانوی سرپرست مسابقه تیراندازی زنان
mothers help
U
زنی که بانوی خانه رادرپرستاری کودکانش یاری میکند
representations
U
معرفی
reference
U
معرفی
designations
U
معرفی
representation
U
معرفی
presentations
U
معرفی
presentation
U
معرفی
designation
U
معرفی
reclame
U
معرفی
corrector
U
جبرانگر تعدیل کننده تصحیح کننده تنظیم کننده
speak well for
U
معرفی کردن
introduction
U
معارفه معرفی
introductions
U
معارفه معرفی
nominate
U
معرفی کردن
presented
U
معرفی کردن
presentable
U
شایان معرفی
nominates
U
معرفی کردن
nominating
U
معرفی کردن
letter of introduction
U
معرفی نامه
presents
U
معرفی کردن
representation
U
معرفی کردن
insets
U
معرفی کردن
inset
U
معرفی کردن
presentee
U
معرفی شده
letter
U
معرفی نامه
representations
U
معرفی کردن
present
U
معرفی کردن
letters
U
معرفی نامه
presenting
U
معرفی کردن
recommending
U
معرفی کردن
recommend
U
معرفی کردن
bring forward
U
معرفی کردن
introduces
U
معرفی کردن
introduced
U
معرفی کردن
recommends
U
معرفی کردن
introduce
U
معرفی کردن
introducing
U
معرفی کردن
letter of reference
U
معرفی نامه
preconize
U
بعموم معرفی کردن
initial campaign
U
معرفی کالا به بازار
net authentication
U
معرفی ایستگاههای شبکه
report
U
معرفی کردن خود
algebra
U
قوانینی که برای معرفی
letterman
U
دارنده معرفی نامه
introductions
U
معرفی رسمی اشناسازی
introduction
U
معرفی رسمی اشناسازی
reported
U
معرفی کردن خود
presentably
U
بطور قابل معرفی
reports
U
معرفی کردن خود
computer generations
U
روش معرفی پیشرفتها در محاسبه
instantiate
U
معرفی کردن بوسیله کنسرت
reagency
U
امادگی برای واکنش یا معرفی
id
U
کارتی که ضخص را معرفی میکند
social credit
U
تصادی معرفی شده است
quantification
U
معرفی عناصر یک جسم تعریف
to r.someone as a
U
کسی را به سمتی معرفی کردن
good wine needs no bush
U
چیزخوب نیازمند به معرفی نیست
roll out
U
معرفی یک کالای تجارتی به بازار
meets
U
معرفی شدن به ملاقات کردن
meet
U
معرفی شدن به ملاقات کردن
to give publicity to
U
بعموم نشان دادن یا معرفی کردن
technologically
U
تغییرروشهای صنعتی با معرفی فناوری جدید
predefined
U
آنچه قبلا معرفی شده است
technological
U
تغییرروشهای صنعتی با معرفی فناوری جدید
subscripted variable
U
عنصری در آرایه که با یک همراه معرفی میشود
who are your reference?
U
چه اشخاصی را دارید که شمارا معرفی کنند
to proclam someone a traitor
U
کسیرا بعموم خائن معرفی کردن
I have been referred. (introduced,recommended)to you by MR. . . .
U
از جانب آقای ... به شما معرفی شده ام
tags
U
نوار پشت پوتین کارت معرفی
tag
U
نوار پشت پوتین کارت معرفی
to report oneself
U
حاضر شدن وخود را معرفی کردن
Can you recommend a hotel?
U
آیا میتوانید یک هتل به من معرفی کنید؟
Can you recommend a guest house?
U
آیا میتوانید یک پانسیون به من معرفی کنید؟
functional
U
مشخصاتی که نتایجی که تولید یک برنامه را معرفی می کنند
Type cable
U
مشخصات کابل معرفی شده توسط IBM
names
U
کلمه معرفی فایل ذخیره شده مشخص
to report to the police
U
خود را به پلیس معرفی کردن
[بخاطر خلافی]
name
U
کلمه معرفی فایل ذخیره شده مشخص
proceed time
U
زمان لازم برای معرفی به پایگاه جدید
report tothe director
U
خود را حضورا نزد رئیس معرفی کنید
to i. any one into abenefice
U
کسیرابرای دریافت درامد کلیسا معرفی کردن
personation
U
خود را به جای دیگری معرفی کردن یا جا زدن
bring up
<idiom>
U
معرفی چیزی برای بحث (مذاکره)آوردن
Can you recommend a good restaurant?
U
آیا میتوانید یک رستوران خوب معرفی کنید؟
toastmaster
U
کسی که ناطقین بعد از صرف شام را معرفی میکند
menu
U
انتخاب دستورات از لیستی از انتخابها معرفی شده به اپراتور
identification tag
U
پلاک شناسایی اتیکت اسم کارت معرفی نامه
menus
U
انتخاب دستورات از لیستی از انتخابها معرفی شده به اپراتور
bear arms
U
سلاح به دست گرفتن خود را به خدمت معرفی کردن
toastmasters
U
کسی که ناطقین بعد از صرف شام را معرفی میکند
key
کد عددی برای معرفی کلیدی که انتخاب شده است
polar
U
سیستم معرفی موقعیتها به عنوان زاویه و فاصله از مبدا
setting up
U
معرفی محلهای نقاط توقف در برنامه در حین رفع اشکال
sets
U
معرفی محلهای نقاط توقف در برنامه در حین رفع اشکال
set
U
معرفی محلهای نقاط توقف در برنامه در حین رفع اشکال
category wiring
U
یکی از 5 سطح استاندارد معرفی شده توسط EIA / TIA
flow diagram
U
نشانههای مخصوص برای معرفی وسیله تصحیات و عملیات در فلوچارت
flowchart
U
نشانههای مخصوص برای معرفی وسیله تصحیات و عملیات در فلوچارت
ccitt
U
انجمن بین المللی که پروتکلهای ارتباطی و استانداردها را معرفی می کنند
enquiry
U
کد کنترل مخصوص که تقاضایی برای معرفی یا وضعیت یا داده یک وسیله است
operates
U
بخشی از دستور کد ماشین که عملی که باید انجام شود را معرفی میکند
distort
U
معرفی اختلافات نامط لوب بین سیگنال ورودی و خروجی یک وسیله
distorts
U
معرفی اختلافات نامط لوب بین سیگنال ورودی و خروجی یک وسیله
operate
U
بخشی از دستور کد ماشین که عملی که باید انجام شود را معرفی میکند
anchor cell
U
خانهای در برنامه صفحه گسترده که ابتدای مجموعه خانه ها را معرفی میکند
operated
U
بخشی از دستور کد ماشین که عملی که باید انجام شود را معرفی میکند
passwords
U
کلمه یا مجموعه حروف که کاربر را معرفی میکند تا بتواند به سیستم دستیابی داشته باشد
holotype
U
نمونهای که نویسنده یا دانشمندی برای معرفی یک راسته یا دسته ازجانوران وگیاهان معین میکند
password
U
کلمه یا مجموعه حروف که کاربر را معرفی میکند تا بتواند به سیستم دستیابی داشته باشد
walkthrough
U
جلسه بررسی که در ان یک مرحله از توسعه سیستم یابرنامه برای معرفی کردن خطاها مرور میشود
National Center for Supercomputing Applications
U
سازمانی که معرفی و ایجاد شبکه جهان گستر را توسط جستجوگر Moscuic Web انجام میدهد
boolean algebra
U
قوانین مربوط به معرفی ساده کردن و تغییر توابع منط قی بر پایه عبارت درست و نادرست
wand
U
دستگاه نوری دستی که میتواند برچسبهای کدگذاری شده کدهای میلهای و کاراکتر را خوانده و معرفی کند
wands
U
دستگاه نوری دستی که میتواند برچسبهای کدگذاری شده کدهای میلهای و کاراکتر را خوانده و معرفی کند
altitude/height hold
U
متوقف کننده سقف پروازهواپیما محدود کننده خودکارارتفاع پرواز هواپیما
DCA
U
قالب متن معرفی شده توسط IBM که اجازه در و بدل شدن متون بین سیستمهای کامپیوتری میدهد
descriptions
U
زبان برنامه سازی که دستوراتی را برای معرفی اندازه موقعیت ونوع متن گرافیک روی صفحه می پذیرد
layer
U
لایه شبکه استاندارد ISO/OSI که قوانین نرخ بیت . توان و رسانه ارسال سیگنال را معرفی میکند
description
U
زبان برنامه سازی که دستوراتی را برای معرفی اندازه موقعیت ونوع متن گرافیک روی صفحه می پذیرد
layers
U
لایه شبکه استاندارد ISO/OSI که قوانین نرخ بیت . توان و رسانه ارسال سیگنال را معرفی میکند
marshaller
U
هدایت کننده به محل تجمع جمع اوری کننده یکان
propounder
U
ابراز کننده یا مطرح کننده وصیت نامه در دادگاه امورحسبی
inhibitor
U
کنترل کننده سوزش خرج موشک ممانعت کننده ازاشتعال
quick disconnect coupling
U
کوپلینگی برای لولههای ی سیالات دارای دریچههای مسدود کننده و اجزاء اب بندی- کننده
primers
U
وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
primer
U
وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
sensor
U
گیرنده یادریافت کننده خاطرات حسی ضبط کننده
homogeneous computer network
U
یچ کننده و توزیع کننده که همه کانالهای داده آن از پروتکل و نرخ ارسال یکسان استفاده می کنند
mask
U
طرح مدار مجتمع که برای معرفی الگویی که باید روی قطعه نیمه هادی قرار بگیرد به کار می رود
masks
U
طرح مدار مجتمع که برای معرفی الگویی که باید روی قطعه نیمه هادی قرار بگیرد به کار می رود
detonator
U
منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
interceptors
U
هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
vasomotor
U
اعصاب تنگ کننده وگشاد کننده رگها
del credere
U
وصول کننده مطالبات تضمین کننده طلبها
distractive
U
گیج کننده برگرداننده یا اشغال کننده فکر
steam fitter
U
نصب کننده وتعمیر کننده لولههای بخار
changer
U
دواتصال کننده که اتصال کننده مادگی را به نری
detonators
U
منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
interceptor
U
هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
makgi boowi
U
نقاط حمله کننده و دفاع کننده تکواندو
search jammer
U
تولید کننده پارازیت در انتن رادار وسیله جلوگیری کننده از تجسس رادار وسیله جلوگیری کننده از مراقبت
to register
[with a body]
U
اسم نویسی کردن
[خود را معرفی کردن]
[در اداره ای]
[اصطلاح رسمی]
postbyte
U
بایت داده که کد اصلی ای را بیان میکند که ثابت مورد استفاده را معرفی میکند
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com