Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 205 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
histology
U
بافت شناسی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
histologic
U
وابسته به بافت شناسی
histological
U
وابسته به بافت شناسی
histologist
U
متخصص بافت شناسی
histology
U
علم بافت شناسی
Other Matches
mixd weave
U
بافت ترکیبی
[هرگاه در بافت یک فرش از چند روش بافت استفاده شود.]
plain weave
U
بافت ساده زیر و رو
[معمولا قسمت گلیم بافت فرش را به این صورت می بافند.]
Soumak
U
بافت سوماک
[سوماخ]
[این روش بافت که نوعی از گلیم بافی است به سه صورت ساده، ضربیو برعکس بافته شده و در ابتدا و انتهای فرش استفاده می شود. این روش در بافت پارچه، کیسه، پتو و زیر انداز استفاده می شود.]
board weave
U
تخت بافت
[در این بافت تارها نسبت به یکدیگر زاویه چندانی نداشته و حالت صاف و یکنواخت به خود می گیرند]
compound weave
U
بافت ترکیبی که بجز تار و پود اجزا دیگری نیز مثل دانه مروارید و یا اجسام تزیینی در بافت بکار گرفته شود
motif
U
گلی خاص در زمینه فرش
[این طرح ها با توجه به منطقه بافت دارای اشکال و ابعاد مختلفی بوده و تا حدودی مشخص کننده منطقه بافت می باشد.]
greige carpet
U
فرش خود رنگ
[فرشی که الیاف آن پیش از بافت رنگرزی نشده باشد. این نوع بافت در بین بافندگان محلی و خصوصا در افغانستان و کشورهای تازه استقلال یافته روسیه دیده می شود.]
Sarouk
U
ساروق
[حوزه بافت ساروق در استان مرکزی با شهرت جهانی در بافت فرش های پر تراکم با زمینه قرمز و حاشیه آبی، پرز بلند و طرح افشان بته ای و گل خشتی است.]
Sarab
U
سراب
[حوزه بافت سراب در آذربایجان است که بیشتر به بافت کناره مشهور استرنگ زمینه عموما شتری و گره آن ترکی است.]
production cycle
U
زمان یا دوره بافت یک فرش
[این دوره از زمان طراحی یا نقشه کشی شروع شده و به بافت کامل فرش منتهی می شود.]
entomology
U
حشره شناسی
[حشره شناسی]
[جانور شناسی]
[رشته دانشگاهی]
psychbiology
U
علم مطالعه ارتباط میان روانشناسی وزیست شناسی زیست شناسی روانی
bionomics
U
زیوه شناسی شاخهای از علم زیست شناسی که از رابطه موجودات زنده بامحیطبحث میکند
philological
U
وابسته به واژه شناسی یازبان شناسی تاریخی وتطبیقی
lateral meniscus
U
منیسک خارجی
[کالبد شناسی]
[زیست شناسی]
bacteriologic
U
مربوط به میکرب شناسی وابسته به باکتری شناسی
philology
U
زبان شناسی تاریخی وتطبیقی واژه شناسی
immunogenetics
U
رشتهای از اتم شناسی که درباره روابط مرض و وراثبت یا نژاد بحث میکند مطالعه ارتباط داخلی از لحاظ زیست شناسی
karyology
U
هسته شناسی مبحثی ازعلم سلول شناسی ک ه درباره تشریح هسته سلولی وساحتمان کروموسوم بحث میکند
zoo ecology
U
قسمتی از علم جانور شناسی که در باره روابط جانور بامحیط خود بحث میکند بوم شناسی حیوانی
kinematics
U
حرکت شناسی جنبش شناسی
neurologic
U
وابسته به عصب شناسی یا پی شناسی
typology
U
گونه شناسی نوع شناسی
ornithology
U
پرنده شناسی
[جانور شناسی]
[پرنده شناسی]
knit goods
U
کش بافت
fiber
U
بافت
contexture
U
بافت
neurine
U
بافت پی
loose texture
U
بافت شل
knitted
U
بافت
of a loose texture
U
شل بافت
grain
U
بافت
texture
U
بافت
of a loose textture
U
شل بافت
contexts
U
بافت
gold tisane
U
زر بافت
tissue
U
بافت
tissues
U
بافت
context
U
بافت
textures
U
بافت
laryngological
U
وابسته به حنجره شناسی مبنی بر علم حنجره شناسی
pathologically
U
از لخاظ ناخوشی شناسی ازروی علم ناخوشی شناسی
necrosis
U
بافت مردگی
in vivo
U
بافت زنده
flat weave
U
تخت بافت
knit goods
U
کالای کش بافت
knotless
U
بافت تقلبی
cellular
U
بافت سلولی
interlocking
U
بافت با قلاب
knotless
U
بافت شل و آزاد
fiber
U
بافت لیف
slit weave
U
بافت چاکدار
collenchyma
U
بافت کلانشیم
typical
<adj.>
U
بافت عادی
cellular tissue
U
بافت زنبوری
biopsy
U
بافت برداری
adipose tissue
U
بافت چربی
homespun
U
بافت خانگی
fibrosis
U
تصلب بافت ها
finespun
U
ریز بافت
basket-weave
U
بافت حصیری
plain weave
U
بافت حصیری
slip
U
خطا در بافت
histoloysis
U
بافت خواری
histogenesis
U
بافت سازی
histogen
U
بافت ساز
hand knitted
U
دست بافت
hand knife
U
خوش بافت
style
U
سبک بافت
texture
U
ترکیب بافت
typical
<adj.>
U
بافت معمولی
weaving draft
U
نقشه بافت
sclerenchyma
U
بافت زنبوری
soil texture
U
بافت خاک
basket weave
U
بافت حصیری
stroma
U
بافت نمدی
stroma
U
بافت بنیادی
texture
U
بافت تاروپود
phloem
U
بافت لیفی
textures
U
بافت تاروپود
weave
U
ساختن بافت
grossed
U
درشت بافت
grosser
U
درشت بافت
selvage
U
گرد بافت
selvedge
U
گرد بافت
sennet
U
بافت حصیری
gross
U
درشت بافت
grossing
U
درشت بافت
grossest
U
درشت بافت
grosses
U
درشت بافت
xylem
U
بافت چوبی
plain weave
U
بافت ساده
webs
U
بافت یا نسج
web
U
بافت یا نسج
sclerosis
U
تصلب بافت
chain stitch
بافت زنجیری
close-knit
U
ریز بافت
weaves
U
ساختن بافت
woof
U
دست بافت
fibre
U
بافت لیف
woofs
U
دست بافت
fibres
U
بافت لیف
welknit
U
خوش بافت
nerve tissue
U
بافت عصبی
vascular tissue
U
بافت هادی
vascular tissue
U
بافت اوندی
texture of soil
U
بافت خاک
direction
U
سمت بافت
tightly weave
U
بافت پرتراکم و سفت
reticulum
U
بافت نگاهدارنده اعصاب
reticulum
U
بافت همبند و مشبک
warp
U
نخ تار
[در طول بافت]
sclerenchyma
U
بافت سخت سلولی
sequestrum
U
قسمت بافت مرده
homespun
U
بافت میهنی وطنی
wire netting
U
بافت توری سیمی
anterior commissure
U
بافت رابط قدامی
taffetized
U
دارای بافت تافته
building steel lathing
U
بافت ساختمان فولادی
commissure
U
بافت عصبی رابط
steel fabric
U
بافت فولاد ساختمانی
soil separates
U
اجزاء بافت خاک
epithelialize
U
بافت پوششی شدن
epithelize
U
بافت پوششی شدن
contextual architecture
U
معماری بافت گرایی
collenchyma
U
بافت لانه زنبوری
woodiness
U
بافت چوبی وفوردرخت
plain weave
U
پارچه ساده بافت
myoma
U
غده بافت ماهیچه
hypoxia
U
کاهش اکسیژن بافت
lymphopoiesis
U
تشکیل بافت لنفی
balanced plain weave
U
بافت ساده یک رو یک زیر
blemish
[mistake]
U
عدم تقارن در بافت
lymphomatous
U
دارای بافت لنفی
of a coarse fibre
U
درشت بافت زمخت
neuroglia
U
بافت حافظ عصب
knotless
U
بافت بدون گره
gauze
U
نوعی بافت توری
lymphomatoid
U
دارای بافت لنفی
mesophyll
U
بافت درونی برگ
metal gauze
U
بافت توری فلزی
hypoxemia
U
کاهش اکسیژن بافت
fabrics
U
سبک بافت اساس
suber
U
بافت چوب پنبهای
fabric
U
سبک بافت اساس
homemade
U
خانگی خانه بافت
phelloderm
U
بافت چوب پنبهای
regular weave
[plain]
U
بافت معمولی و ساده
fibrosis
U
افزایش بافت لیفی
oenology
U
می شناسی شراب شناسی
tarlatan
U
پارچه نخی ساده بافت
neurogenic
U
ایجاد کننده بافت عصبی
suberic
U
دارای بافت چوب پنبهای
parenchyma
U
مغز غده بافت اصلی
lymphoma
U
غده مرکب از بافت لنفاوی
aceratosis
U
نارسی و نابالغی بافت شاخی
texture
U
دارای بافت ویژهای نمودن
scar tissue
U
بافت همبند جای زخم
dyed-in-the-wool
U
پیش از بافت رنگرزی شده
regattas
U
پارچه نخی سفت بافت
flat weave
U
بافت ساده و بدون پرز
biopsy
U
ازمایش میکروسکپی بافت زنده
suberous
U
دارای بافت چوب پنبهای
cotton duke
U
بافت ساده پنبهای یا کتانی
commissurotomy
U
برداشتن بافت عصبی رابط
intervenium
U
بافت میان رگهای برگ
regatta
U
پارچه نخی سفت بافت
textures
U
دارای بافت ویژهای نمودن
anomalous weave
U
بی نظمی و عدم تقارن در بافت
faille
U
نوعی پارچه ساده بافت
adenoidal
U
منسوب به بافت غدهای و لنفاوی
suberose
U
دارای بافت چوب پنبهای
match
U
قرینه سازی در طرح یا بافت
fibrocyte
U
سلول دوکی شکل بافت همبندی
gray matter
U
ماده خاکستری بافت عصبی مغز
adenoma
U
ورم خوش خیم بافت غدهای
necrotic
U
دارای بافت مرده یااستخوان فاسد
conceit
U
[بافت عجیب و مطبوع گلکاری باغچه]
albumen
U
مواد ذخیرهء اطراف بافت گیاهی
suberization
U
ایجاد بافت چوب پنبهای درچوب
suberize
U
تبدیل به بافت چوب پنبهای شدن
Urban tissue sites
U
سایت های بافت فرسوده شهری
albumens
U
مواد ذخیرهء اطراف بافت گیاهی
frostbite
U
یخ زدگی بافت بدن در اثر سرما
corks
U
بافت چوب پنبه درخت بلوط
cork
U
بافت چوب پنبه درخت بلوط
epistemologycal
U
وابسته به معرفت شناسی وابسته به شناخت شناسی
psychologically
U
از لحاظ روان شناسی ازروی روان شناسی
Cicim
U
جاجیم و یا کلیه بافت های ساده کفپوش
phlegmon
U
اماس بافت اگینی که یکجوران دنبل است
to pace the web
U
پارچه بافته را به نسبت تندی بافت به نوردپیچیدن
adenoid
U
شبیه غده منسوب به بافت غدهای ولنفاوی
welknit
U
سخت بافت دارای بنیه محکم و قوی
homograft
U
پیوند زنی از بافت وجودی مشابه باخود
endodermis
U
داخلی ترین بافت پوسته ریشه وساقه
bunting
U
پارچه سست بافت پرچمی خطابی دوستانه
essential elements
U
[پارامترهای اصلی جهت بافت و یا مقدمات بافندگی و رنگرزی]
epithelioma
U
غده خوش خیم و یا بدخیم مشتق از بافت مخاطی
texture mapping
U
2-پوشاندن یک تصویر با دیگری برای ایجاد یک بافت در اولی
graft
U
پیوند بافت تحصیل پول و مقام و غیره ازراههای نادرست
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com