English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
country club U باشگاه خارج از شهر
country clubs U باشگاه خارج از شهر
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
farms U باشگاه جوانان زیرنظر باشگاه اصلی
farmed U باشگاه جوانان زیرنظر باشگاه اصلی
farm U باشگاه جوانان زیرنظر باشگاه اصلی
out of bounds U خارج از خط کناری یا پایان یا خط دروازه توپ خارج از میدان واترپولو توپ مرده
clup U باشگاه
clubmate U هم باشگاه
clubs U باشگاه
clubbed U باشگاه
clubbing U باشگاه
club U باشگاه
hunt club U باشگاه شکارچیان
waive U رد ادعای باشگاه
indian club U باشگاه هندیها
messes U نهارخوری باشگاه
clubs U خاج باشگاه
mess U نهارخوری باشگاه
mess treasurer U حسابدار باشگاه
mess president U رئیس باشگاه
club U خاج باشگاه
clubbing U خاج باشگاه
clubbed U خاج باشگاه
waives U رد ادعای باشگاه
steward U خدمه باشگاه
steward U پیشخدمت باشگاه
common rooms U باشگاه دانشجویان
common room U باشگاه دانشجویان
football club [British Englisch] U باشگاه فوتبال
waived U رد ادعای باشگاه
service club U باشگاه افراد
service club U باشگاه سربازان
club sport U باشگاه ورزشی
stewards U خدمه باشگاه
stewards U پیشخدمت باشگاه
general manager U مدیر باشگاه
gymkhana U ورزشگاه باشگاه ورزشی
gymkhanas U ورزشگاه باشگاه ورزشی
wardroom U باشگاه افسران ناو
mess treasurer U متصدی صندوق باشگاه
mess U غذاخوری باشگاه ناو
clubhouses U محل باشگاه وانجمن
pavilions U باشگاه بازیگران در انگلستان
messes U غذاخوری باشگاه ناو
options U حق باشگاه در تمدید قرارداد
option U حق باشگاه در تمدید قرارداد
country clubs U باشگاه ورزشی وتفریحی
country club U باشگاه ورزشی وتفریحی
golf club U باشگاه گلف بازان
clubhouse U محل باشگاه وانجمن
rotarian U عضو باشگاه روتاری
pro shop U فروشگاه باشگاه حرفهای
pavilion U باشگاه بازیگران در انگلستان
hell fire club U باشگاه جوانان بی پروا
jockey club U باشگاه سوار کاران
jockey club U باشگاه سوارکاران انگلستان
glee club U کلوب یا باشگاه اواز و سرود
YMCA U مخفف باشگاه جوانان مسیحی
unattached U بدون وابستگی ورزشکار به باشگاه
YMCAs U مخفف باشگاه جوانان مسیحی
hooked medallion U ترنج قلاب شکل [در این ترنج سر قلاب ها می تواند به سمت خارج و یا ترکیبی از داخل و خارج طراحی شود.]
YWCAs U مخفف باشگاه زنان جوان مسیحی
protection and indemnity club U باشگاه حفظ منافع و جبران خسارت
YWCA U مخفف باشگاه زنان جوان مسیحی
club U :چماق زدن تشکیل باشگاه یا انجمن دادن
clubbing U :چماق زدن تشکیل باشگاه یا انجمن دادن
to go clubbing U به باشگاه [های] شب رفتن [برای رقص و غیره]
clubbed U :چماق زدن تشکیل باشگاه یا انجمن دادن
clubs U :چماق زدن تشکیل باشگاه یا انجمن دادن
man a bout town U ادم بیکاری که همیشه به باشگاه و نمایشگاههای شهر میرود
p&l club U club indemnity protectionand باشگاه حفظ منافع و جبران خسارت
yaght club U باشگاه تفریحی قایق داران برای انجام مسابقه بین اعضا
external U خارج
out-of- U خارج از
off U خارج از
externals U خارج
out of U خارج از
abroad U خارج
externally U از خارج
forth of U خارج از
outwith [Scotish E] <adv.> U خارج [از]
outed U خارج
out- U خارج
aroint U خارج شو
out U خارج
out of tune U خارج
out [of] <adv.> U خارج [از]
non combatant U خارج از صف
outsides U خارج
outside U خارج
off side U خارج از خط
outside U در خارج
outsides U در خارج
non-combatants U خارج از صف
non-combatant U خارج از صف
per U خارج از
outside [of] <adv.> U خارج [از]
extra professional U خارج حرفهای
to fall out U خارج شدن
to pass off U خارج شدن
to rule out U خارج کردن
derailing U از خط خارج کردن
unship U خارج کردن
eject U خارج کردن
egress U خارج شدن
submultiple U خارج قسمت
ejects U خارج کردن
ejecting U خارج کردن
extragalactic U خارج کهکشانی
extracellular U خارج سلولی
extra spectral U خارج طیفی
double out U 081 خارج
ejected U خارج کردن
off duty U خارج از نگهبانی
emissive U خارج شونده
not to the point U خارج از موضوع
neither here nor there U خارج ازموضوع
eccentrics U خارج از مرکز
eccentric U خارج از مرکز
extra-marital U خارج از زناشویی
off season U خارج از فصل
exterritorial U خارج الملکتی
expulse U خارج کردن
outbound U خارج ازمحدوده
outbound U مربوط به خارج
derail U از خط خارج شدن
derail U از خط خارج کردن
derailed U از خط خارج شدن
endarch U متشکل در خارج
extra cosmical U خارج ازعالم
alfresco U خارج از منزل
abaxile U خارج از مرکز
derails U از خط خارج کردن
derails U از خط خارج شدن
derailing U از خط خارج شدن
derailed U از خط خارج کردن
extra regular U خارج ازقاعده
anieoro U از داخل به خارج
off center U خارج از مرکز
out of question U خارج از موضوع
begone U خارج شو عزیمت کن
out of phase U خارج از فاز
nonsense U خارج از منطق
out of proportion U خارج از اندازه
outbye U خارج از دور از
overseas U خارج ازکشور
outboard bearing U یاتاقان خارج
out of turn U خارج از نوبت
acentric U خارج از مرکز
abroad خارج از کشور
off key خارج از مایه
out-of- U در خارج بواسطه
out of line U خارج از خط جبهه
out of door U خارج ازمنزل
out of U در خارج بواسطه
out of action U خارج ازنبرد
beside the mark U خارج ازموضوع
ouyby U خارج از دور از
beside the question U خارج از موضوع
cross country U خارج از جاده
extravascular U خارج رگی
extrauterine U خارج رحمی
extraterritorial U خارج الارضی
extramundane U خارج دنیایی
extramarital U خارج از زناشویی
extramarital U خارج ازدواجی
soto uke U دفاع از خارج
fescennine U خارج ازاخلاق
popping U خارج شدن
foreign market U بازار خارج
outdoors U خارج از منزل
over the side U خارج از ناو
blow out U به خارج دمیدن
off duty U خارج از خدمت
bring out U خارج کردن
oversea U خارج از کشور
without U بطرف خارج
phase out U خارج کردن
standaway U خارج از بدن
issues U خارج شدن
outed U خارج از حدود
outed U خارج بیرون
from outside U از خارج [از شهر]
from out of town U از خارج [از شهر]
outside U به سمت خارج
out- U خارج از حدود
extraction U خارج کردن
outsides U به سمت خارج
extraneous U خارج از قلمروچیزی
issued U خارج شدن
from the outside U از خارج [از جایی]
quotients U خارج قسمت
emigration U مهاجرت به خارج
issue U خارج شدن
quotient U خارج قسمت
void U خارج شدن
away U دوراز خارج
out U خارج بیرون
out U خارج از حدود
inaccessible U خارج از دسترس
tort U خارج از قرارداد
inaccessible <adj.> U خارج از دسترس
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com