English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
service club U باشگاه افراد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
farmed U باشگاه جوانان زیرنظر باشگاه اصلی
farm U باشگاه جوانان زیرنظر باشگاه اصلی
farms U باشگاه جوانان زیرنظر باشگاه اصلی
characterization U مجسم کردن افراد ذکر خصوصیات افراد
privates U رابط ه تلفن کوچک در شرکتها برای برقراری تماس بین افراد درون شرکت یا شماره گیری با افراد خارج از شرکت
private U رابط ه تلفن کوچک در شرکتها برای برقراری تماس بین افراد درون شرکت یا شماره گیری با افراد خارج از شرکت
levee en masse U عبارت است از مسلح شدن افراد یک مملکت جهت مبارزه با دشمن پیش از رسیدن قوای خصم به خاک خودی این افراد که اشکارا سلاح حمل می کنندملزم به رعایت قوانین جنگ هستند
enlisted section U قسمت مربوط به افراد یاسربازان قسمت اقدام افراد
battery of tests U گروه ازمونهای کارایی افراد گروه ازمونهای خصوصیات پرسنلی افراد
clubbing U باشگاه
clubbed U باشگاه
clubmate U هم باشگاه
clubs U باشگاه
clup U باشگاه
club U باشگاه
steward U پیشخدمت باشگاه
messes U نهارخوری باشگاه
steward U خدمه باشگاه
stewards U پیشخدمت باشگاه
club sport U باشگاه ورزشی
common room U باشگاه دانشجویان
common rooms U باشگاه دانشجویان
mess treasurer U حسابدار باشگاه
hunt club U باشگاه شکارچیان
waives U رد ادعای باشگاه
waived U رد ادعای باشگاه
waive U رد ادعای باشگاه
football club [British Englisch] U باشگاه فوتبال
stewards U خدمه باشگاه
service club U باشگاه سربازان
clubbing U خاج باشگاه
mess U نهارخوری باشگاه
clubbed U خاج باشگاه
mess president U رئیس باشگاه
clubs U خاج باشگاه
club U خاج باشگاه
general manager U مدیر باشگاه
indian club U باشگاه هندیها
pavilion U باشگاه بازیگران در انگلستان
pavilions U باشگاه بازیگران در انگلستان
pro shop U فروشگاه باشگاه حرفهای
rotarian U عضو باشگاه روتاری
clubhouse U محل باشگاه وانجمن
messes U غذاخوری باشگاه ناو
mess U غذاخوری باشگاه ناو
clubhouses U محل باشگاه وانجمن
wardroom U باشگاه افسران ناو
gymkhana U ورزشگاه باشگاه ورزشی
golf club U باشگاه گلف بازان
country club U باشگاه خارج از شهر
country clubs U باشگاه ورزشی وتفریحی
mess treasurer U متصدی صندوق باشگاه
jockey club U باشگاه سوار کاران
country clubs U باشگاه خارج از شهر
option U حق باشگاه در تمدید قرارداد
options U حق باشگاه در تمدید قرارداد
jockey club U باشگاه سوارکاران انگلستان
gymkhanas U ورزشگاه باشگاه ورزشی
hell fire club U باشگاه جوانان بی پروا
country club U باشگاه ورزشی وتفریحی
glee club U کلوب یا باشگاه اواز و سرود
YMCA U مخفف باشگاه جوانان مسیحی
unattached U بدون وابستگی ورزشکار به باشگاه
YMCAs U مخفف باشگاه جوانان مسیحی
YWCA U مخفف باشگاه زنان جوان مسیحی
protection and indemnity club U باشگاه حفظ منافع و جبران خسارت
YWCAs U مخفف باشگاه زنان جوان مسیحی
clubs U :چماق زدن تشکیل باشگاه یا انجمن دادن
clubbed U :چماق زدن تشکیل باشگاه یا انجمن دادن
clubbing U :چماق زدن تشکیل باشگاه یا انجمن دادن
to go clubbing U به باشگاه [های] شب رفتن [برای رقص و غیره]
club U :چماق زدن تشکیل باشگاه یا انجمن دادن
man a bout town U ادم بیکاری که همیشه به باشگاه و نمایشگاههای شهر میرود
p&l club U club indemnity protectionand باشگاه حفظ منافع و جبران خسارت
yaght club U باشگاه تفریحی قایق داران برای انجام مسابقه بین اعضا
troop U افراد
trooping U افراد
men U افراد
enlistedman U افراد
enlisted personnel U افراد
trooped U افراد
personnel U افراد
enlisted personnel U طبقه افراد
filler personnel U افراد جایگزینی
roll call U نامیدن افراد
enlistee U افراد داوطلب
personnel status U وضع افراد
equal status persons U افراد همپایه
platoon U جوخهء افراد
category U طبقه افراد
liberty men U افراد مرخصی
packed out پر و مملو از افراد
withindoors U افراد داخل
top-level U افراد عالیرتبه
cognoscenti U افراد مطلعدربارهموضوعیخاص
platoons U جوخهء افراد
head counts U جمع افراد
head count U جمع افراد
close station U افراد بدو مرخص
part owners U افراد شریک المال
dependents U افراد تحت تکفل
cimmerian U افراد کشور فلمات
top-level U توسط افراد عالیرتبه
commandos U افراد نیروی مخصوص
commando U افراد نیروی مخصوص
noncombatant U افراد غیر نظامی
coachload U افراد سوار بر درشکه
posse comitatus U دسته افراد پلیس
billet slip U کارت محلهای افراد
family size U تعداد افراد خانواده
swallow one's pride <idiom> U متواضع کردن افراد
play the field <idiom> U با افراد مختلفی قرارگذاشتن
morale U روحیه افراد مردم
characterization U نوشتن بیوگرافی افراد
personal error U خطاهای انفرادی افراد
rouse out U بیدار کردن افراد
special olympics U المپیک افراد استثنایی
condemns U محکوم کردن افراد
aptitude area U حیطه قابلیت افراد
target audience U افراد مورد نظر
the common wealth of learning U افراد اهل علم
transfer station U محل انتقال افراد
transfer station U محل اعزام افراد
troops U افراد قسمتها سربازان
army deposit fund U پس انداز انفرادی افراد
condemning U محکوم کردن افراد
receptee U افراد مورد پذیرش
personnel monitoring U بازرسی بدنی از افراد
billet slip U لوحه اسکان افراد
bachelor quarters U منازل افراد مجرد
avast U افراد به جای خود
favouritism U افراد مورد توجه
condemn U محکوم کردن افراد
intransit strenth U افراد در حال حرکت یا انتقال
sociometry U سنجش روابط افراد جامعه
IMA U قالب ها و خصوصیات افراد است
leatherneck U جزو افراد تفنگداران دریایی
personal salute U تیر سلام برای افراد
life line U طناب اتصال افراد به یکدیگر
personal salute U مراسم سلام افراد برجسته
people sniffer U رادار کشف افراد دشمن
roll call U حاضر و غایب کردن افراد
Applicants flooded in. U سیل افراد ( متقاضیان ) جاری شد
Do not admit any outsiders. U افراد غیره را راه ندهید
Certain notorious ( dubious ) characters . U عده افراد معلوم الحال
whom it may concern U برای اطلاع افراد ذیربط
troop housing U کوی درجه داران یا افراد
lockstep U پیشروی افراد پشت سریکدیگر
posse U دسته افراد پلیس جماعت
huddling U ازدحام اجتماع افراد یک تیم
huddle U ازدحام اجتماع افراد یک تیم
charter U بین افراد دلالت کند
huddles U ازدحام اجتماع افراد یک تیم
rotation U تعویض نوبتی یکانها یا افراد
posses U دسته افراد پلیس جماعت
huddled U ازدحام اجتماع افراد یک تیم
chartered U بین افراد دلالت کند
aptitude area U حدودشایستگی افراد حیطه شایستگی
chartering U بین افراد دلالت کند
biographical intelligence U اطلاعات مربوط به بیوگرافی افراد
biographical information blank form U فرم پر نشده بیوگرافی افراد
assembly U محل بسیج افراد احتیاط
charters U بین افراد دلالت کند
preference blank U دستگاه کشف علایق وسرگرمیهای افراد
atomistic evalution U ارزیابی نظرات افراد در موردتبلیغات یک محصول
army standard score U نمرات استاندارد و اندازههای بدنی افراد
CSE U آزمونیدر بریتانیا کهاز افراد 51 یا 61 سالهبعملمیاید
character guidance U راهنمایی و مشاوره با افراد سخنرانی مذهبی
oral trade test U ازمون شفاهی از اطلاعات عمومی افراد
split ticket <idiom> U انتخاب افراد سیاسی برای رای
intermarriage U ازدواج افراد ملل یا نژادهای مختلف
lunatic fringe U افراد افراطی وتندرو گروههای حزبی
human machine interface U حدی که در ان افراد با ماشین ها محاوره می کنند
an infinite verb U فعلی که محدود به شخص و افراد جمع نیست
intermarrying U ازدواج کردن با افراد ملل یانژادهای مختلف
conferences U ملاقات با افراد برای بحث در مورد یک مشکل
zouave U یکی از افراد پیاده نظام فرانسوی در الجزایر
intermarried U ازدواج کردن با افراد ملل یانژادهای مختلف
intermarry U ازدواج کردن با افراد ملل یانژادهای مختلف
intermarries U ازدواج کردن با افراد ملل یانژادهای مختلف
conference U ملاقات با افراد برای بحث در مورد یک مشکل
oligrachy U حکومتی که قدرت ان در دست افراد معدود باشد
queues U صف افراد که یکی پشت سر دیگر منتظر هستند
oligopoly U تولید کالا توسط افراد یا شرکتهای معدودی
queueing U صف افراد که یکی پشت سر دیگر منتظر هستند
buzzword U کلمهای که بین گروهی از افراد معروف است
queued U صف افراد که یکی پشت سر دیگر منتظر هستند
queue U صف افراد که یکی پشت سر دیگر منتظر هستند
enlisted U داوطلب خدمت سربازی سرباز وفیفه افراد
pit crew U افراد مامور کمک به هرراننده در منطقه خود او
longtour area U منطقه استراحت خارج ازکشور افراد نظامی
internee U فراری ازخطوط دشمن افراد وارد شده به منطقه
cyberspace U دنیایی که در آن کامپیوتر ها و افراد از طیق اینترنت ارتباط دارند
automation U استفاده از ماشین هایی که دخالت افراد در آن بسیار کم است
frankpledge U مسئولیت دسته جمعی افراد مالیات پرداز یک ناحیه
enroute personnel U افراد پیوسته به یکان حین حرکت برای عملیات
internees U فراری ازخطوط دشمن افراد وارد شده به منطقه
incross U اختلاط و امیزش صفات ارثی یک طایفه میان افراد ان
arrow head U پیکان نشان دهنده محل پیاده شدن افراد
muster roll U دفتر اسامی افراد نظامی وافسران یک منطقه یا کشتی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com