English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
 ⌨ Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 12 (1 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
facile U باسانی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
glibly U باسانی بسهولت
facile U باسانی قابل اجرا
hair trigger U باسانی حرکت کننده
self liquidating U باسانی تبدیل بپول شونده
milch cow U کسیکه باسانی میتوان پول از او در اورد
that fruit packs easily U ان میوه را باسانی میتوان توی فرف یا حلبی ریخت
ratchet effect U اثر چرخش دهنده مصرف بالا و استانداردبالای زندگی باسانی عوض نشدن
ball bearings U چرخ فلزی که روی ساچمههای فلزی کوچکی باسانی میلغزد
ball bearing U چرخ فلزی که روی ساچمههای فلزی کوچکی باسانی میلغزد
chromatophil U باسانی رنگ شونده رنگ دوست
chromophil U باسانی رنگ شونده رنگ دوست
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com