Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 206 (13 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
computer game
U
بازی کامپیوتری
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
game
U
وسیله ROM که حاوی کد برنامه برای بازی کامپیوتری است و در کنسول بازی نصب میشود
game
U
وسیلهای که در دست قرار می گیرد تا نشانگر یا تصویر گرافیکی را در بازی کامپیوتری حرکت دهد
acrade game
U
نوعی بازی تصویری کامپیوتری که توسط ماشین هایی با سکه پول کار می کنند
adventure game
U
بازی کامپیوتری که در آن کاربر در یک میدان خیالی قهرمان است و باید از موقعیتهای مختلف خط رناک عبور کند
to play computer games
U
بازی های کامپیوتری کردن
Other Matches
internally stored program
U
کد برنامه کامپیوتری ذخیره شده روی Rom یک سیستم کامپیوتری
off line
U
وسایلی که جزو دستگاه کامپیوتری مرکزی نیستند وسایل غیر کامپیوتری یاخودکار
remote
U
ترمینال کامپیوتری متصل به سیستم کامپیوتری راه دور
remoter
U
ترمینال کامپیوتری متصل به سیستم کامپیوتری راه دور
remotest
U
ترمینال کامپیوتری متصل به سیستم کامپیوتری راه دور
computerised ordering systems
U
سیستم سفارش کامپیوتری خرید کامپیوتری
computer graphics
U
نگاره سازی کامپیوتری گرافیک کامپیوتری
shinny
U
بازی هاکی که با توپ چوبی بازی شود چوب بازی هاکی
plug compatible manufacurer
U
شرکت تولیدکننده تجهیزات کامپیوتری که بدون نیازمندی به رابطهای سخت افزاری یانرم افزاری اضافی میتواندبه سیستم کامپیوتری موجودوصل شود
computerization
U
عمل معرفی یک سیستم کامپیوتری یا تبدیل راهنمابه سیستم کامپیوتری
harlequinade
U
بخشی ازنمایش یالال بازی که لوده دران بازی میکند لودگی
frame
U
مدت زمان به کیسه انداختن تمام گویهای بازی اسنوکر یک دهم از بازی بولینگ
gamesmanship
U
مهارت در بردن بازی بدون تخلف از مقررات بازی
cutthroat
U
بازی 3 نفره که هریک به نفع خود بازی میکند
misplay
U
بازی بد واز روی ناشیگری غلط بازی کردن
automation
U
کامپیوتری کردن دستگاهها کامپیوتری کردن خودکارکردن سیستم
to make a trick
U
با کارت شعبده بازی کردن
[ورق بازی]
dib
U
ریگ بازی قاپ یا ریگی که با ان بازی می کنند
kiss in the ring
U
بازی بگیرماچ کن :بازی که دران پسریادختری ....تااوراببوسد
fire fight
U
ترقه بازی اتش بازی مبادله تیراندازی
shinney
U
بازی هاکی که باتوپ چوبی بازی شود
inning
U
گیمی که بازیگر سرویس زده و ان را باخته فرصت برای نوبت هر بازی بیلیارد یاکروکه یک بخش از بازی بولینگ
harlepuinade
U
نمایش لال بازی ودلقک بازی
crampet game
U
بازی خفه بازی کم فضای شطرنج
charlatanic
U
امیخته بازبان بازی یاچاچول بازی
asynchronous
U
1-کامپیوتری که از یک عمل به عمل دیگر طبق سیگنالهای دریافت شده پس از خاتمه فرآیند تغییر میکند. 2-کامپیوتری که در آن یک فرآیند در آغاز ورود سیگنال یا داده آغاز میشود به جای اینکه مط ابق با باس ساعت باشد
Bureaucracy . Red tape .
U
کاغذ بازی ( قرطاس بازی )
batting order
U
ترتیب ورود توپزنها به بازی بیس بال ترتیب ورود توپزنهابه بازی کریکت
round robin (tournament or contest)
<idiom>
U
بازی که درآن یک بازیکن یا تیم درمقابل یک بازیکن یا تیم بازی کند
billiard point
U
در بازی بیلیارد انگلیسی 2امتیاز برای کارامبول و 3امتیاز برای کیسه انداختن در بازی امریکایی 1 امتیازبرای کارامبول و امتیازهای دیگر برای کیسه انداختن
computerized
U
کامپیوتری
computer simulation
U
کامپیوتری
computer crime
U
جرم کامپیوتری
computerization
U
کامپیوتری کردن
computerizing
U
کامپیوتری کردن
computer music
U
موسیقی کامپیوتری
computerizes
U
کامپیوتری کردن
computer network
U
شبکه کامپیوتری
tools
U
در سیستم کامپیوتری
computerize
U
کامپیوتری کردن
computerization
U
کامپیوتری شدن
computer letter
U
حرف کامپیوتری
computerized instruction
U
اموزش کامپیوتری
computer design
U
طراحی کامپیوتری
computer drawing
U
ترسیم کامپیوتری
computer conferencing
U
کنفرانس کامپیوتری
computer code
U
رمز کامپیوتری
computerized
U
کامپیوتری شده
computer graphicist
U
گرافیست کامپیوتری
desktop publishing
U
نشر کامپیوتری
computer language
U
زبان کامپیوتری
computerised
U
کامپیوتری کردن
computing system
U
سیستم کامپیوتری
computer word
U
کلمه کامپیوتری
computer utility
U
خدمات کامپیوتری
computerized game playing
U
بازیهای کامپیوتری
computer system
U
سیستم کامپیوتری
business type operation
U
عملیات کامپیوتری
computer program
U
برنامه کامپیوتری
computerized tomography
U
رادیولوژی کامپیوتری
computer printout
U
چاپ کامپیوتری
magazines computer oriented
U
مجلات کامپیوتری
computerized mail
U
پست کامپیوتری
computer circuits
U
مدارهای کامپیوتری
computer museum
U
موزه کامپیوتری
computerising
U
کامپیوتری کردن
computer operation
U
عملکرد کامپیوتری
computerises
U
کامپیوتری کردن
computer independent language
U
زبان مستقل کامپیوتری
form
U
صفحهای از صفحات کامپیوتری
computer graphics
U
نگاره سازی کامپیوتری
multicomputer system
U
سیستم چند کامپیوتری
automated intelligence file
U
پرونده اطلاعاتی کامپیوتری
computer information system
U
سیستم اطلاعات کامپیوتری
computer simulation
U
شبیه سازی کامپیوتری
hybrid computer system
U
سیستم کامپیوتری دو رگه
automatic digital network
U
شبکه عددی کامپیوتری
data card
U
کارت اطلاعات کامپیوتری
computer serrices company
U
شرکت خدمات کامپیوتری
modelling
U
ایجاد مدلهای کامپیوتری
computer typesetting
U
حروف چینی کامپیوتری
computerized data base
U
پایگاه دادههای کامپیوتری
computed tomography scanning
U
مغز نگاری کامپیوتری
tag
U
بخشی از دستور کامپیوتری
tags
U
بخشی از دستور کامپیوتری
forms
U
صفحهای از صفحات کامپیوتری
computer programming
U
برنامه نویسی کامپیوتری
formed
U
صفحهای از صفحات کامپیوتری
FMS
U
کنترل اعداد کامپیوتری
automatic data handling
U
سیستم کامپیوتری مبادله اطلاعات
vax
U
سیستمهای بزرگ مینی کامپیوتری
executed
U
اجرای برنامه کامپیوتری یا فرآیند
execute
U
اجرای برنامه کامپیوتری یا فرآیند
illiterate
U
که دستورات و عملیات کامپیوتری را نمیفهمد
FTAM
U
بین سیستمهای کامپیوتری مختلف
infected computer
U
کامپیوتری که یک برنامه ویروسی دارد
alphas
U
اولین گونه یک محصول کامپیوتری
national computer graphics association
U
انجمن ملی گرافیک کامپیوتری
automatic digital network
U
شبکه مبادله اطلاعات کامپیوتری
background
U
برنامه کامپیوتری با حق تقدم پایین
executes
U
اجرای برنامه کامپیوتری یا فرآیند
alpha
U
اولین گونه یک محصول کامپیوتری
backgrounds
U
برنامه کامپیوتری با حق تقدم پایین
liveware
U
عملوندها و کاربران سیستم کامپیوتری
input
U
کامپیوتری که داده دریافت میکند
executing
U
اجرای برنامه کامپیوتری یا فرآیند
execution
U
اجرای برنامه کامپیوتری یا فرآیند
small computer system interface
U
میانجی سیستم کامپیوتری کوچک
honeywell
U
یک سازنده بزرگ تجهیزات کامپیوتری
unisys
U
یک سازنده بزرگ تجهیزات کامپیوتری
inputted
U
کامپیوتری که داده دریافت میکند
cropped
U
حذف قسمتی از یک تصویر درگرافیکهای کامپیوتری
kilos
U
واحد اندازه گیری کلمات کامپیوتری
tariffs
U
شارژ کاربر سیستم کامپیوتری یا ارتباطات
control data corporation
U
یک سازنده بزرگ تجهیزات کامپیوتری cyber
kilo
U
واحد اندازه گیری کلمات کامپیوتری
self-
U
کامپیوتری که از برنامههای تشخیص استفاده میکند
tariff
U
شارژ کاربر سیستم کامپیوتری یا ارتباطات
rescue dump
U
دادهای که به طورخودکاردراثربروزخطای کامپیوتری ذخیره شود.
crops
U
حذف قسمتی از یک تصویر درگرافیکهای کامپیوتری
capturing
U
قرار دادن داده در سیستم کامپیوتری
absolute address
U
برنامه کامپیوتری نوشته شده به کد مطلق
machine address
U
برنامه کامپیوتری نوشته شده به کد مطلق
on board computer
U
کامپیوتری که در یک وسیله نقلیه جا گرفته است
friendly interface
U
ترکیب تجهیزات ترمینالی وبرنامههای کامپیوتری
source
U
کامپیوتری که میتواند منبع را کامپایل کند
loop
U
برنامه کامپیوتری که مرتب تکرار شود
looped
U
برنامه کامپیوتری که مرتب تکرار شود
loops
U
برنامه کامپیوتری که مرتب تکرار شود
bridgeware
U
برنامههای کامپیوتری به منظور ترجمه دستورالعملها
overlap processing
U
پردازش و خروجی توسط یک سیستم کامپیوتری
capture
U
قرار دادن داده در سیستم کامپیوتری
immediate
U
روش اجرای یک دستور کامپیوتری پس از ورود
expandable
U
سیستم کامپیوتری که قابل رشد است .
crop
U
حذف قسمتی از یک تصویر درگرافیکهای کامپیوتری
linear
U
برنامه کامپیوتری که حلقه یا جهشی ندارد
packs
U
دو رقم دهدهی با کد دودویی در یک کلمه کامپیوتری
pack
U
دو رقم دهدهی با کد دودویی در یک کلمه کامپیوتری
captures
U
قرار دادن داده در سیستم کامپیوتری
computer graphics metafile
U
فایل برتر نگاره سازی کامپیوتری
machine
U
کامپیوتری که میتواند کد اصلی با کامپایل کند
machined
U
کامپیوتری که میتواند کد اصلی با کامپایل کند
machines
U
کامپیوتری که میتواند کد اصلی با کامپایل کند
set the game
U
افزودن بر طول بازی افزودن بر طول بازی اسکواش
set the score
U
افزودن بر طول بازی افزودن بر طول بازی اسکواش
hands on
U
فرایند فیزیکی بکار بردن یک سیستم کامپیوتری
inquiries
U
ال پرسیدن . 2-دستیابی به دادن درون سیستم کامپیوتری
processor
U
سیستم کامپیوتری یا الکترونیکی برای پردازش تصویر
second
U
کامپیوتری که از ترانزیستوربه جای لامپ استفاده کند
cad/cam
U
گرافیک کامپیوتری Aided Computer/AidedDesign anufacturingComputer
seconded
U
کامپیوتری که از ترانزیستوربه جای لامپ استفاده کند
seconding
U
کامپیوتری که از ترانزیستوربه جای لامپ استفاده کند
ncga
U
Computer National انجمن ملی گرافیک کامپیوتری
seconds
U
کامپیوتری که از ترانزیستوربه جای لامپ استفاده کند
analog computer
U
کامپیوتری که با استفاده از اطلاعات تحلیلی کار میکند
analog
U
کامپیوتری که داده را به شکل آنالوگ پردازش میکند
hands-on
U
فرایند فیزیکی بکار بردن یک سیستم کامپیوتری
batch processing
U
سیستم کامپیوتری که قادر به پردازش گروهی از کارهاست
communication
U
کامپیوتری که ارسال داده در شبکه را کنترل میکند
interactive
U
برنامه کامپیوتری قادر به پذیرش داده از عملوند
machined
U
که قابل اجرا روی هر سیستم کامپیوتری باشد
knowledge
U
سیستم کامپیوتری که عکس العملهای ذخیره سازی
store
U
واحدی در سیستم کامپیوتری برای ذخیره اطلاعات
storing
U
واحدی در سیستم کامپیوتری برای ذخیره اطلاعات
targetting
U
کامپیوتری که نرم افزار روی آن اجرا میشود.
targetted
U
کامپیوتری که نرم افزار روی آن اجرا میشود.
targets
U
کامپیوتری که نرم افزار روی آن اجرا میشود.
machine
U
که قابل اجرا روی هر سیستم کامپیوتری باشد
inquiry
U
ال پرسیدن . 2-دستیابی به دادن درون سیستم کامپیوتری
core
U
برنامه کامپیوتری ذخیره شده در حافظه اصلی
coral
U
زبان برنامه نویسی کامپیوتری در سیستم بلارنگ
hacks
U
تجزیه کردن سیستم کامپیوتری به دلایل غیرقانونی
hacked
U
تجزیه کردن سیستم کامپیوتری به دلایل غیرقانونی
targeted
U
کامپیوتری که نرم افزار روی آن اجرا میشود.
missile master
U
دستگاه توزیع اتش کامپیوتری پدافند هوایی
hack
U
تجزیه کردن سیستم کامپیوتری به دلایل غیرقانونی
housekeeping
U
امور لازم برای نگهداری سیستم کامپیوتری
cores
U
برنامه کامپیوتری ذخیره شده در حافظه اصلی
targeting
U
کامپیوتری که نرم افزار روی آن اجرا میشود.
data leakage
U
جابجایی غیر قانونی داده ازامکانات کامپیوتری
edp
U
پردازش داده بااستفاده از قط عات کامپیوتری و الکترونیکی
integers
U
دو کلمه کامپیوتری برای ذخیره عدد صحیح
integer
U
دو کلمه کامپیوتری برای ذخیره عدد صحیح
data clerk
U
فردی که در یک مجموعه کامپیوتری کارهای دفترانجام میدهد
analogues
U
کامپیوتری که داده را به صورت آنالوگ پردازش میکند
analogue
U
کامپیوتری که داده را به صورت آنالوگ پردازش میکند
tasks
U
کاری که باید توسط کامپیوتری اجرا شود
task
U
کاری که باید توسط کامپیوتری اجرا شود
computerese
U
استفاده کنندگان از کامپیوتر مجموعه اصطلاحات کامپیوتری
target
U
کامپیوتری که نرم افزار روی آن اجرا میشود.
dedicated
U
کامپیوتری که فقط برای مقصود خاصی است
diagnostic
U
کامپیوتری که مجموعهای برنامههای تشخیص را اجرا کند.
satellite
U
ترمینال کامپیوتری که خارج شبکه اصلی است
machines
U
که قابل اجرا روی هر سیستم کامپیوتری باشد
satellites
U
ترمینال کامپیوتری که خارج شبکه اصلی است
ics
U
Society Computer Irish انجمن کامپیوتری ایرلند
priority
U
اهمت وسیله یا تابع نرم افزاری در سیستم کامپیوتری
baseline document
U
سندی که یک مرجع برای تغییرات یک سیستم کامپیوتری میباشد
colder
U
خطای کامپیوتری که در لحظه روشن کردن کامپیوتر رخ میدهد
cold
U
خطای کامپیوتری که در لحظه روشن کردن کامپیوتر رخ میدهد
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com