Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
lawn bowling
U
بازی بین 2 نفر یاتیمهای 2 تا 4 نفره بصورت غلطاندن گویها بسمت جک
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
cutthroat
U
بازی 3 نفره که هریک به نفع خود بازی میکند
safety
U
بازی بیلیارد دفاعی که گویها را در جای نامناسبی برای حریف باقی می گذاردضامن تفنگ
guard
U
چرم یا زه در قسمتی از چوب بازی لاکراس غلطاندن گوی به جلو یار برای محافظت ان از گوی حریف
guards
U
چرم یا زه در قسمتی از چوب بازی لاکراس غلطاندن گوی به جلو یار برای محافظت ان از گوی حریف
guarding
U
چرم یا زه در قسمتی از چوب بازی لاکراس غلطاندن گوی به جلو یار برای محافظت ان از گوی حریف
solitaires
U
بازی یک نفره
solitaire
U
بازی یک نفره
two person game
U
بازی دو نفره در تئوری بازیها
two person zero sum game
U
بازی دو نفره با مجموع صفر
tetherball
U
نوعی بازی دو نفره با راکت وتوپ
mixed foursome
U
بازی گلف دو تیم دو نفره زن و مرد
baseball
U
بازی بین دو تیم 9 نفره با چوب و توپ
curling
U
بازی روی زمین یخ بین دوتیم 4 نفره
handball
U
بازی بین دو تیم هفت نفره با شش بازیگر ویک دروازه بان
skittles
U
بازی شبیه به بولینگ درانگلستان بین 2 نفر یا 2تیم تا 5 نفره با پرتاب گوی یا دیسک به 9 میله
scull
U
قایق تک نفره یا4 نفره حرکت دادن دست یاپارو در اب
sculled
U
قایق تک نفره یا4 نفره حرکت دادن دست یاپارو در اب
sculls
U
قایق تک نفره یا4 نفره حرکت دادن دست یاپارو در اب
golf
U
بازی بصورت انفرادی یا دونفره یا چهارنفره
lacrosse
U
بازی بین دو تیم 01نفره مردان 21 نفره مردان با چوب دراز توردار کیسه مانند برای گرفتن و پرتاب گوی
sculling
U
مسابقه قایقرانی یک نفره 2نفره یا 4 نفره
darts
U
پیکان اندازی 2 نفره یا 4 نفره با 3 پیکان در هربار برای هر نفر از مسافت 8 یا 9 متر
pushaway
U
غلطاندن گوی بولینگ از جلوبدن حرکت پارو با دورشدن تیغه از قایق
ends
U
انداختن گوی جک وسایر گویها از نقطه شروع به انطرف چمن
end
U
انداختن گوی جک وسایر گویها از نقطه شروع به انطرف چمن
one and nine balls billiard
U
بیلیارد کیسهای بین 4 بازیگرکه گویها به نوبت زده می شوند
ended
U
انداختن گوی جک وسایر گویها از نقطه شروع به انطرف چمن
badminton
U
بازی انفرادی یا دو نفره در زمین به طول 04/31 متر و عرض 01/6متر برای دونفره و 81/5متر در 01/6 متر برای انفرادی و شامل سه گیم وهر گیم 51 امتیاز برای مردان و 11 امتیاز برای زنان
in the quality of
U
بسمت
croquet
U
بازی غیررسمی روی چمن با چوبی شبیه چوب چوگان و گویهای چوبی و 9 دروازه فلزی و 2 میله بصورت دور کردن گوی حریف با ضربه بوسیله تماس با گوی خود
upwind
U
بسمت باد
downwind
U
بسمت باد
reentrant
U
متوجه بسمت داخل
on drive
U
ضربه بسمت توپزن
leeward
U
بسمت مخالف باد
he was ordained priest
U
اورا بسمت کشیش گماشتند
leg hit
U
ضربه بسمت محدوده توپزن
beats
U
حرکت قایق بسمت باد
bear up
U
برگشتن قایق بسمت باد
cross court
U
بسمت مخالف زمین در قطر
beat
U
حرکت قایق بسمت باد
bear off
U
برگشتن قایق بسمت مخالف باد
crossfire
U
پرتاب توپ که با زاویه بسمت پایگاه می اید
thinnest
U
بسمت سیار ودور از میله شماره 1 بولینگ
crossings
U
پرتاب توپ که با زاویه بسمت پایگاه می اید
headstay
U
سیمی که دکل را بسمت جلوقایق نگاه میدارد
thin
U
بسمت سیار ودور از میله شماره 1 بولینگ
thins
U
بسمت سیار ودور از میله شماره 1 بولینگ
backswing
U
تاب اولیه راکت تنیس بسمت عقب
head up
U
بردن قسمت جلوی قایق بسمت باد
thinned
U
بسمت سیار ودور از میله شماره 1 بولینگ
thinners
U
بسمت سیار ودور از میله شماره 1 بولینگ
hard starboard
U
ناو رابا چرخش سریع بسمت پاشنه بگردانید
shinny
U
بازی هاکی که با توپ چوبی بازی شود چوب بازی هاکی
picker
U
دلال و واسطه فرش
[بصورت جزئی از خانه ها و حراجی ها فرش را خریداری کرده و بصورت عمده می فروشد.]
hard starboard
U
سمت ناو را بسمت مغناطیسی اعلام شده تغییر دهید
fore
U
فریاد هشدار به نفر جلو زمین در مورد گوی که بسمت اومیرود
terrtorialize
U
محدود بیک ناحیه کردن بصورت خطه در اوردن بنواحی متعدد تقسیم کردن بصورت قلمرو در اوردن
harlequinade
U
بخشی ازنمایش یالال بازی که لوده دران بازی میکند لودگی
double
U
دو نفره
one man
U
یک نفره
one handed
U
یک نفره
single
U
یک نفره
one-man
U
یک نفره
three handed
U
سه نفره
two some
U
دو نفره
frame
U
مدت زمان به کیسه انداختن تمام گویهای بازی اسنوکر یک دهم از بازی بولینگ
misplay
U
بازی بد واز روی ناشیگری غلط بازی کردن
gamesmanship
U
مهارت در بردن بازی بدون تخلف از مقررات بازی
sagging
U
تاب برداشتن کشتی هوایی دراثر وجود نیروهای بسمت بالادر دو انتها و یا عدم نیروی برا در مرکز
game
U
وسیله ROM که حاوی کد برنامه برای بازی کامپیوتری است و در کنسول بازی نصب میشود
touring car
U
اتومبیل 4 یا 5 یا 6 نفره
odd front
U
خط دفاعی 4 نفره
a double room
U
یک اتاق دو نفره
three man block
U
دفاع سه نفره
tandem
U
مسابقه دو نفره
a double bed
U
یک تخت دو نفره
a sinlge room
U
یک اتاق یک نفره
a single room
U
یک اتاق یک نفره
tandems
U
مسابقه دو نفره
bobs
U
لوژ 2 یا 4 نفره
fours
U
قایقرانی 4 نفره
double tent
U
چادر دو نفره
four
U
قایق 4 نفره
bobsleds
U
لوژ 2 یا 4 نفره
bob
U
لوژ 2 یا 4 نفره
five man line
U
خط دفاعی 5 نفره
bobbing
U
لوژ 2 یا 4 نفره
luge
U
لوژ یک نفره
boblet
U
لوژ 2 نفره
bobsled
U
لوژ 2 یا 4 نفره
single
U
قایق یک نفره
shinney
U
بازی هاکی که باتوپ چوبی بازی شود
dib
U
ریگ بازی قاپ یا ریگی که با ان بازی می کنند
kiss in the ring
U
بازی بگیرماچ کن :بازی که دران پسریادختری ....تااوراببوسد
to make a trick
U
با کارت شعبده بازی کردن
[ورق بازی]
fire fight
U
ترقه بازی اتش بازی مبادله تیراندازی
inning
U
گیمی که بازیگر سرویس زده و ان را باخته فرصت برای نوبت هر بازی بیلیارد یاکروکه یک بخش از بازی بولینگ
saddle bag
U
خورجین
[اینگونه قالیچه ها بصورت قرینه بافته می شوند.گاه مجزا بوده و سپس به یکدیگر متصل می شوند و یا بصورت یک تکه که در وسط ساده است بافته می شوند.]
four man team
U
تیم چهار نفره
two seater
U
اتوموبیل یا هواپیمای دو نفره
wherry
U
قایق باریک یک نفره
eights
U
مسابقه پاروزنی 8 نفره
I'd like a sinlge room.
من یک اتاق یک نفره میخواهم.
I'd like a double room
U
من یک اتاق دو نفره میخواهم.
dragons
U
قایق مسابقهای 3 نفره
dragon
U
قایق مسابقهای 3 نفره
tempests
U
نوعی قایق 2 نفره
six man football
U
فوتبال دو تیم 6 نفره
tempest
U
نوعی قایق 2 نفره
quadruple scylls
U
مسابقه قایقهای 4 نفره
jitterbug
U
نوعی رقص دو نفره
variable stroke
U
پمپ مایعی با پیستونهایی بصورت محوری یا خطی که بصورت محوری یا خطی نوسان میکند
left slide
U
حرکت موج سوار روی موج بسمت چپ روبرو ساحل
charlatanic
U
امیخته بازبان بازی یاچاچول بازی
crampet game
U
بازی خفه بازی کم فضای شطرنج
harlepuinade
U
نمایش لال بازی ودلقک بازی
I'd like a double bed room.
من یک اتاق با یک تخت دو نفره میخواهم.
A pot of tea for 4, please.
لطفا یک قوری چایی 4 نفره.
flying dutchman
U
قایق بادبان دار 3 نفره
helicopter double rescue harness
U
کمربند نجات دو نفره هلیکوپتر
to go away in a foursome
U
چهار نفره سفر کردن
peach design
U
نقش هلو
[این نقش هم بصورت شکوفه درخت هلو به نشانه بهار و هم بصورت میوه به نشانه طول عمر در فرش های چین بکار می رود.]
eleven
U
تیم 11 نفره هاکی روی چمن
elevens
U
تیم 11 نفره هاکی روی چمن
buddy system
U
شناگران بخاطر ایمنی دو نفره کردن
mixed doubles
U
پینگ پنگ یاتنیس 2 نفره مختلط
foursome
U
مسابقه بین دو تیم دو نفره گلف
double up
U
در اطاق یاتختخواب یک نفره شریک شدن
sprint relay
U
مسابقه امدادی 4 نفره درمسافتهای مختلف
foursomes
U
مسابقه بین دو تیم دو نفره گلف
australian pursuit
U
مسابقه تعقیبی 8 نفره دوچرخه سواری
vitrify
U
بصورت شیشه در اوردن بصورت شیشه درامدن
hurling
U
نوعی هاکی یا لاکراس بین دوتیم 51 نفره
monofilament
U
الیاف تک رشته بلند
[این نوع از لیف که دارای طول بسیار بلندی است بصورت طبیعی فقط در الیاف ابریشم وجود داشته ولی الیاف مصنوعی یا شیمیایی می توانند بصورت الیاف بلند یا کوتاه تهیه شوند.]
insides
U
ناحیه نزدیک سبد بسکتبال نزدیک به تور والیبال قسمتی از بدن اسکیت باز که بسمت پیچ است منطقه دورخیز
inside
U
ناحیه نزدیک سبد بسکتبال نزدیک به تور والیبال قسمتی از بدن اسکیت باز که بسمت پیچ است منطقه دورخیز
speedway
U
مسابقه موتورسیکلت رانی بین تیمهای 4 نفره درمسیرهموارخاکی
spinner play
U
حمله یک نفره با دریافت توپ و چرخیدن یک دایره کامل
malthusian law of population
U
نظریه جمعیتی مالتوس براساس این نظریه جمعیت بصورت تصاعد هندسی افزایش میابد در حالیکه وسایل معیشت و مواد غذائی بصورت تصاعد عددی افزایش میابد
star design
U
طرح ستاره ای شکل
[این طرح به گونه های مختلف در فرش های مناطق مختلف مورد استفاده قرار می گیرد. گاه بصورت ترنج و گاه بصورت تزئین در متن.]
Bureaucracy . Red tape .
U
کاغذ بازی ( قرطاس بازی )
team roping
U
مسابقه تیم 2 نفره گاوبازی جهت کمنداندازی و بستن گاودر حداقل وقت
pomegrenate design
U
طرح گل اناری
[این طرح در گل های شاه عباسی فرش ایران، در فرش های چینی بصورت درخت انار و در فرش های ترکستان و قفقاز بصورت میوه انار به همراه شاخ و برگ استفاده می شود.]
peacock
U
طرح طاووس
[این طرح در فرش های ایرانی، چینی، مغولی، قفقازی و ترکیه بصورت های متفاوت بکار می رود. در فرش چین گاه در کل متن و گاه در فرش ایران و قفقاز بصورت نمادی کوچک در گوشه و کنار فرش بافت می شود.]
batting order
U
ترتیب ورود توپزنها به بازی بیس بال ترتیب ورود توپزنهابه بازی کریکت
double
U
مسابقه پاروزنی 2 نفره حمله با دوبار رد کردن شمشیر از زیر شمشیر حریف
doubled
U
مسابقه پاروزنی 2 نفره حمله با دوبار رد کردن شمشیر از زیر شمشیر حریف
doubled up
U
مسابقه پاروزنی 2 نفره حمله با دوبار رد کردن شمشیر از زیر شمشیر حریف
round robin (tournament or contest)
<idiom>
U
بازی که درآن یک بازیکن یا تیم درمقابل یک بازیکن یا تیم بازی کند
billiard point
U
در بازی بیلیارد انگلیسی 2امتیاز برای کارامبول و 3امتیاز برای کیسه انداختن در بازی امریکایی 1 امتیازبرای کارامبول و امتیازهای دیگر برای کیسه انداختن
as
<conj.>
<prep.>
U
بصورت
in human shape
U
بصورت یا
simoltaneously
U
بصورت همزبان
in a topic form
U
بصورت عنوان
in outward show
U
بصورت فاهر
on consignment
U
بصورت امانی
integrally
U
بصورت عددصحیح
twist
U
تاب نخ
[بصورت اس یا زد]
in his own similitude
U
بصورت خودش
corporately
U
بصورت شرکت
in black and white
<idiom>
U
بصورت نوشتار
Outwardly . on the face of it.
U
بصورت ظاهر
manually
U
بصورت دستی
nominally
U
بصورت فاهر
particulate
U
بصورت ذره
toothily
U
بصورت مضرس
autonomously
U
بصورت خودگردان
bulk
U
بصورت عمده
in the f.
U
بصورت جسمانی
carbonation
U
بصورت کربنات
faultily
<adv.>
U
بصورت اشتباه
orderly
<adv.>
U
بصورت منظم
falsely
<adv.>
U
بصورت اشتباه
justly
<adv.>
U
بصورت صحیح
tidily
<adv.>
U
بصورت منظم
curtly
<adv.>
U
بصورت خلاصه
curtly
<adv.>
U
بصورت اجمالی
properly
<adv.>
U
بصورت صحیح
briefly
<adv.>
U
بصورت کوتاه
as a result of a mistake
<adv.>
U
بصورت غلط
periodically
U
بصورت دورهای
phonily
<adv.>
U
بصورت غلط
by a mistake
<adv.>
U
بصورت غلط
duly
<adv.>
U
بصورت صحیح
curtly
<adv.>
U
بصورت کوتاه
compendiously
<adv.>
U
بصورت کوتاه
by mistake
<adv.>
U
بصورت غلط
compendiously
<adv.>
U
بصورت خلاصه
neatly
<adv.>
U
بصورت منظم
orderly
<adv.>
U
بصورت صحیح
orderly
<adv.>
U
بصورت مرتب
incorrectly
<adv.>
U
بصورت اشتباه
tidily
<adv.>
U
بصورت مرتب
neatly
<adv.>
U
بصورت مرتب
duly
<adv.>
U
بصورت مرتب
phonily
<adv.>
U
بصورت اشتباه
tidily
<adv.>
U
بصورت صحیح
duly
<adv.>
U
بصورت منظم
rightfully
<adv.>
U
بصورت صحیح
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com