Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 31 (4 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
court games
U
بازیهای محوطهای
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
court
U
زمین ورزشهای محوطهای
ring
U
محوطهای باطناب محصور شده به اندازه 6 متر مربع
youth sports
U
بازیهای جوانان
racket games
U
بازیهای راکتدار
plympic games
U
بازیهای المپیک
olympics
U
بازیهای المپیک
net games
U
بازیهای توردار
field games
U
بازیهای میدانی
computerized game playing
U
بازیهای کامپیوتری
asian games
U
بازیهای اسیایی
games
U
بازیهای المپیک
ball park
U
زمین بازیهای با توپ
pan american games
U
بازیهای ملتهای امریکایی
match
U
رویارویی بازیهای دو جانبه
team tennis
U
بازیهای مختلف تنیس
winter olympic
U
بازیهای المپیک زمستانی
party politics
U
سیاست بازیهای حزبی
amusement arcade
U
سالن بازیهای الکترونیکی
matches
U
رویارویی بازیهای دو جانبه
track
U
زمین بازیهای میدانی
tracks
U
زمین بازیهای میدانی
goal games
U
بازیهای دروازه دار
tracked
U
زمین بازیهای میدانی
olympiad
U
جشنهای بازیهای المپیک
olympian
U
شرکت کننده بازیهای المپیک
courtesy runner
U
بازیگر سهیم در بازیهای غیررسمی
queen of
U
دختری که در بازیهای روزیکم می بعنوان ملکه برگزیده میشود
groundhopper
[British English]
U
طرفدار فوتبال که مرتب همه بازیهای دور
[از خانه]
تیم خود را دیدار میکند.
roughhouse
U
بازیهای خرکی و پر سر وصدا بین ساکنان یک اطاق بازی خرکی و پر سر وصداکردن
democratic comiteism
U
سیستم کمیتهای دمکراتیک اصطلاحی است که لنین وتروتسکی و سایر نویسندگان کمونیست برای کمیسیون بازیهای سیستم دممراتیک وضع کرده اند و این نحوه عمل را از نقاط ضعف و عیوب دمکراسی می دانند
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com