Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 120 (6 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
reversion
U
بازگشت
return
U
بازگشت
returned
U
بازگشت
returning
U
بازگشت
returns
U
بازگشت
relapse
U
بازگشت
relapsed
U
بازگشت
relapses
U
بازگشت
relapsing
U
بازگشت
recoveries
U
بازگشت
recovery
U
بازگشت
recess
U
بازگشت
recesses
U
بازگشت
regression
U
بازگشت
recession
U
بازگشت
recessions
U
بازگشت
adverence
U
بازگشت
flyback
U
بازگشت
hark back
U
بازگشت
recursion
U
بازگشت
regression
U
بازگشت
[به حالت کم توسعه]
step backwards
U
بازگشت
[به حالت کم توسعه]
regress
U
بازگشت
[به حالت کم توسعه]
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
returnee
U
بازگشت کننده
cr
U
بازگشت نورد
return account
U
حساب بازگشت
cannot
U
بازگشت شود به کن
electron recoil
U
بازگشت الکترون
returnees
U
بازگشت کننده
reentry point
U
نقطه بازگشت
repatriates
U
بازگشت به وطن
come around
U
بازگشت کردن به
repatriating
U
بازگشت به وطن
reversibility
U
بازگشت پذیری
regression
U
بازگشت به گذشته
repatriated
U
بازگشت به وطن
recursivity
U
خاصیت بازگشت
come back
U
بازگشت بازیگر
line of retreat
U
خط بازگشت یکانها
carriage return
U
بازگشت نورد
chare
U
کردن بازگشت
repatriate
U
بازگشت به وطن
return address
U
نشانی بازگشت
irreversible
U
بازگشت ناپذیر
references
U
بازگشت مرجع
chars
U
کردن بازگشت
reference
U
بازگشت مرجع
return interval
U
دوره بازگشت
homing pigeons
U
بازگشت کبوتر
homing pigeon
U
بازگشت کبوتر
retrace interval
U
دوره بازگشت
rz
U
بازگشت به صفر
repercussions
U
بازگشت پسزنی
retrace time
U
دوره بازگشت
retrace period
U
دوره بازگشت
charring
U
کردن بازگشت
return to zero
U
با بازگشت به صفر
returning
U
اعاده بازگشت
returns
U
اعاده بازگشت
return to zero
U
بازگشت به صفر
returned
U
اعاده بازگشت
return
U
اعاده بازگشت
char
U
کردن بازگشت
return key
کلید بازگشت
curtain call
U
بازگشت هنرپیشگان به صحنه
curtain calls
U
بازگشت هنرپیشگان به صحنه
reversible figures
U
شکلهای بازگشت پذیر
reversible perspective
U
نمای بازگشت پذیر
non renewable resource
U
منبع بازگشت ناپذیر
non return to zero
U
بدون بازگشت به صفر
nrz
U
بدون بازگشت به صفر
recidivation
U
بازگشت به تکرار جنایات
payoff period
U
دوره بازگشت سرمایه
payout period
U
دوره بازگشت سرمایه
recidivism
U
بازگشت به تکرار جنایات
kickback power supply
U
توان اور بازگشت
activates
U
بازگشت بازیگر به زمین
refers
U
فرستادن بازگشت دادن
referred
U
فرستادن بازگشت دادن
refer
U
فرستادن بازگشت دادن
recurrent
U
راجعه بازگشت کننده
activate
U
بازگشت بازیگر به زمین
reference
U
کتاب بس خوان بازگشت
activated
U
بازگشت بازیگر به زمین
activating
U
بازگشت بازیگر به زمین
references
U
کتاب بس خوان بازگشت
flyback power supply
U
توان اور بازگشت
ball return
U
بازگشت گوی بولینگ
irretrievable
U
آنچه قابل بازگشت نیست
ball retour track
U
مسیر بازگشت گوی بولینگ
circulated
U
چرخش در یک دایره و بازگشت به محل اول
circulates
U
چرخش در یک دایره و بازگشت به محل اول
circulate
U
چرخش در یک دایره و بازگشت به محل اول
repatriate
U
ترک پناهندگی سیاسی و بازگشت به وطن
repatriated
U
ترک پناهندگی سیاسی و بازگشت به وطن
repatriates
U
ترک پناهندگی سیاسی و بازگشت به وطن
repatriating
U
ترک پناهندگی سیاسی و بازگشت به وطن
walkabout
U
بازگشت بومی استرالیایی به زندگی صحرا گردی
reconversion
U
هدایت مجدد بدین مسیحی بازگشت از گمراهی
holdup
U
بازگشت یا نگهداری یک مقدار یا خط ارتباطی یا بخشی از حافظه
walkabouts
U
بازگشت بومی استرالیایی به زندگی صحرا گردی
return to base
U
بازگشت هواپیما به پایگاه به طور سالم هواپیمای بازگشتی
Jehovah's Witnesses
U
دستهای از مسیحیان که بحکومت خداوند و به بازگشت عیسی پس از هزار سال دیگراعتقاددارند
latency
U
تاخیر بین زمانی که دستور دارد کامپیوتر میشود و اجرای آن یا بازگشت نتیجه .
roll forward
U
, با خواندن ورودی تراکنش واجرای مجدد تمام دستورات برای بازگشت به پایگاه داده وبه وضعیت پیش از آسیب
After a few days out of the office it always takes me a while to get into gear when I come back.
U
بعد از چند روز دور بودن از دفتر همیشه مدتی زمان می برد تا پس از بازگشت دوباره سر رشته امور را به دست بیاورم.
Ackerman's function
U
تابع بازگشتی برای بررسی توانایی کامپیوتر برای اجرای بازگشت
denationalization
U
تبدیل مجدد مالکیت عمومی به مالکیت خصوصی بازگشت به وضع قبل از ملی کردن
exit
U
در DOS-MS دستور سیستم برای توقف و ترک زیر فرآیند و بازگشت به فرآیند اصلی
exits
U
در DOS-MS دستور سیستم برای توقف و ترک زیر فرآیند و بازگشت به فرآیند اصلی
postliminum
U
قسمت پشت در قانون بازگشت حقوق یاقانون استعاده حقوق یا اعاده وضع حقوقی سابق
back haul
U
بارگیری در بازگشت از یک ماموریت بارگیری دوسره باربرگشت
swap
U
توقف استفاده از یک برنامه قرار دادن موقت آن در محل ذخیره سازی , اجرای برنامه ریگر و پس از خاتمه بازگشت به برنامه اولی
swapped
U
توقف استفاده از یک برنامه قرار دادن موقت آن در محل ذخیره سازی , اجرای برنامه ریگر و پس از خاتمه بازگشت به برنامه اولی
swaps
U
توقف استفاده از یک برنامه قرار دادن موقت آن در محل ذخیره سازی , اجرای برنامه ریگر و پس از خاتمه بازگشت به برنامه اولی
swopped
U
توقف استفاده از یک برنامه قرار دادن موقت آن در محل ذخیره سازی , اجرای برنامه ریگر و پس از خاتمه بازگشت به برنامه اولی
swopping
U
توقف استفاده از یک برنامه قرار دادن موقت آن در محل ذخیره سازی , اجرای برنامه ریگر و پس از خاتمه بازگشت به برنامه اولی
swops
U
توقف استفاده از یک برنامه قرار دادن موقت آن در محل ذخیره سازی , اجرای برنامه ریگر و پس از خاتمه بازگشت به برنامه اولی
access time
U
کل زمان لازم برای رسانه ذخیره سازی از وقتی که تقاضای داده میشود تا زمان بازگشت داده
boeckl
U
پرش از لبه داخلی اسکیت با5/1 چرخش و بازگشت روی لبه خارجی همان اسکیت
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com