Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
trackwalker
U
بازرس ریل گذاری راه اهن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
visitator
U
بازرس
inspector
U
بازرس
scrutineer
U
بازرس
keeper
U
بازرس
inspectors
U
بازرس
keepers
U
بازرس
line man
U
بازرس
inspector general
U
بازرس کل
examinator
U
بازرس
controllers
U
بازرس
controller
U
بازرس
inspectoral
U
وابسته به بازرس ها
gasman
U
بازرس معدن
auditor general
U
بازرس کل سر حسابرس کل
g man
U
بازرس مخصوص
works inspector
U
بازرس کارگاه
works inspector
U
بازرس کارخانه
comptroller
U
بازرس حسابداری
scrutineer
U
بازرس ارا
gasmen
U
بازرس معدن
linemen
U
بازرس خط اهن
auditor
U
بازرس دفاترمحاسباتی
proctor
U
بازرس دانشجویان
warden
U
نافر بازرس
wardens
U
نافر بازرس
scrutineer
U
بازرس اراء
lineman
U
بازرس خط اهن
auditors
U
بازرس دفاترمحاسباتی
residential investments
U
سرمایه گذاری مسکن سرمایه گذاری به شکل خانههای مسکونی
rummaged
U
کاوش بازرس کشتی
inspectorship
U
سمت بازرس رسدبانی
inspectorial
U
وابسته بوفیفه بازرس
rummaging
U
کاوش بازرس کشتی
rummage
U
کاوش بازرس کشتی
umpired
U
داوری عملیات بازرس
umpire
U
داوری عملیات بازرس
umpiring
U
داوری عملیات بازرس
umpires
U
داوری عملیات بازرس
rummages
U
کاوش بازرس کشتی
censor
U
بازرس مطبوعات و نمایشها
censors
U
بازرس مطبوعات و نمایشها
censoring
U
بازرس مطبوعات و نمایشها
censored
U
بازرس مطبوعات و نمایشها
acceleration principle
U
یعنی سرمایه گذاری مساوی است باحاصلضرب ضریب شتاب میزان سرمایه گذاری لازم برای افزایش یک واحد تولید در تغییرات در تولید
test protectors
U
بازرس ازمایشات کارایی شغلی
overcapitalization
U
سرمایه گذاری بیش ازحد سرمایه گذاری افراطی
punctuation mark
U
علائم نقطه گذاری درجملات نشان نقطه گذاری
punctuation marks
U
علائم نقطه گذاری درجملات نشان نقطه گذاری
desired investment
U
سرمایه گذاری مطلوب سرمایه گذاری مورد نظر
floorwalker
U
بازرس فروشگاه بزرگ خرده فروشی
auditors
U
حسابرس مفتش یا بازرس در شرکتهای سهامی
auditor
U
حسابرس مفتش یا بازرس در شرکتهای سهامی
cooperative scorer
U
بهره گیرنده از روش سرمایه گذاری مشترک استفاده کننده از سرمایه گذاری مشترک
visitors
U
بازرس و نافر شرکتها مامور بررسی وضع مجانین
visitor
U
بازرس و نافر شرکتها مامور بررسی وضع مجانین
unintended investment
U
سرمایه گذاری برنامه ریزی نشده سرمایه گذاری پیش بینی نشده
technical observer
U
بازرس یا نافر فنی کارخانه در یکانهای رزمی که نافربه طرز استفاده از وسیله میباشد
public
U
روش رمز گذاری داده که از یک کلید برای رمز گذاری و کلید دیگر برای رمز گشایی استفاده میکند
fuze
U
ماسوره گذاری کردن چاشنی مواد منفجره چاشنی چاشنی گذاری کردن
fuzing
U
چاشنی گذاری چاشنی گذاری کردن
spot map
U
کروکی تصادف یا کروکی مشاهدات بازرس
coding
U
کد گذاری
indention
U
تو گذاری
lineation
U
خط گذاری
pricing
U
قیمت گذاری
policy-making
U
سیاست گذاری
policy making
U
سیاست گذاری
coronations
U
تاج گذاری
coronation
U
تاج گذاری
legislation
U
قانون گذاری
minelaying
U
مین گذاری
ovulation
U
تخمک گذاری
scaling
U
مقیاس گذاری
sanding
U
ماسه گذاری
costing
U
هزینه گذاری
costing
U
قیمت گذاری
investment
U
سرمایه گذاری
scoring
U
نمره گذاری
pagination
U
صفحه گذاری
petarder
U
مامورخرج گذاری پل
financing
U
سرمایه گذاری
finances
U
سرمایه گذاری
financed
U
سرمایه گذاری
finance
U
سرمایه گذاری
earmarking
U
علامت گذاری
fillings
U
لایی گذاری
filling
U
لایی گذاری
pointing
U
نقطه گذاری
invests
U
سرمایه گذاری
investing
U
سرمایه گذاری
ovulations
U
تخمک گذاری ها
insulation
U
عایق گذاری
heading
U
عنوان گذاری
nomenclauture
U
نام گذاری
frustrations
U
عقیم گذاری
frustration
U
عقیم گذاری
nomographer
U
قانون گذاری
nomography
U
فن قانون گذاری
enterprises
U
سرمایه گذاری
enterprise
U
سرمایه گذاری
discrimination
U
فرق گذاری
collocation
U
باهم گذاری
grading
U
نمره گذاری
invested
U
سرمایه گذاری
cupellation
U
قال گذاری
aggradation
U
ابرفت گذاری
setting
U
کار گذاری
settings
U
کار گذاری
interposition
U
پا میان گذاری
lettering
U
حروف گذاری
impressions
U
نشان گذاری
impression
U
نشان گذاری
inunction
U
مرهم گذاری
ingravescence
U
رو بشدت گذاری
imposition of hands
U
دست گذاری
idegraphy
U
نشان گذاری
dateline
U
تاریخ گذاری
demomination
U
نام گذاری
dimensioning
U
اندازه گذاری
disposure
U
درمعرض گذاری
indexing
U
شاخص گذاری
codes and codification
U
علامت گذاری
capitalization
U
سرمایه گذاری
hyphenation
U
خط تیره گذاری
hypothecation
U
گرو گذاری
hypothecation
U
رهن گذاری
iatraliptics
U
مرهم گذاری
spacing
U
فاصله گذاری
mining
U
مین گذاری
trapping
U
تله گذاری
insertion
U
جوف گذاری
lodgement
U
ودیعه گذاری
lodgment
U
ودیعه گذاری
mark sensing
U
نشان گذاری
edging
U
لبه گذاری
edgings
U
لبه گذاری
valuation
U
ارزش گذاری
numbering
U
شماره گذاری
lable
U
جهت گذاری
indentations
U
دندانه گذاری
indentation
U
دندانه گذاری
piping
U
لوله گذاری
coding
U
کد گذاری چیزی
coding
U
علامت گذاری
limit of load
U
حد بار گذاری
valuations
U
ارزش گذاری
investments
U
سرمایه گذاری
demarcation
U
علامت گذاری
juxtaposition
U
پهلوی هم گذاری
signallzation
U
علامت گذاری
structuralization
U
بنیان گذاری
synthesizing
U
هم گذاری کردن
synthesizes
U
هم گذاری کردن
synthesized
U
هم گذاری کردن
sequencing
U
ترتیب گذاری
sedimentation
U
رسوب گذاری
puncuation
U
نقطه گذاری
denominations
U
نام گذاری
denomination
U
نام گذاری
encoding
U
رمز گذاری
loading
U
بار گذاری
scale factor
U
مقیاس گذاری
notation
U
نشان گذاری
notations
U
نشان گذاری
sedimentation
U
لایه گذاری
synthesize
U
هم گذاری کردن
synthesising
U
هم گذاری کردن
synthesises
U
هم گذاری کردن
nominations
U
نام گذاری
syntheses
U
هم گذاری اختلاط
synthesis
U
هم گذاری اختلاط
punctuation
U
نقطه گذاری
casings
U
لوله گذاری
casing
U
لوله گذاری
wicking
U
فتیله گذاری
tubing
U
لوله گذاری
nomination
U
نام گذاری
synthesised
U
هم گذاری کردن
undervaluation
U
کم ارزش گذاری
masking
U
نقاب گذاری
padding
U
لایی گذاری
indent
U
دندانه گذاری
indenting
U
دندانه گذاری
indents
U
دندانه گذاری
weft insertion
U
پود گذاری
marks
U
علامت گذاری
exposure
U
درمعرض گذاری
invest
U
سرمایه گذاری
exposures
U
درمعرض گذاری
load
U
فشنگ گذاری
marking
U
علامت گذاری
markings
U
علامت گذاری
prefixture
U
پیش گذاری
prefixture
U
جلو گذاری
mark
U
علامت گذاری
prefixture
U
سرواژه گذاری
prochronism
U
جلوترتاریخ گذاری
preterition
U
فرو گذاری
prefixion
U
سرواژه گذاری
prefixion
U
جلو گذاری
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com