English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 48 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
Juvenile detention home [American E] U بازداشتگاه نوجوانان [قانون]
attendance center [British E] U بازداشتگاه نوجوانان [قانون]
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
junior U مسابقه نوجوانان
juvenile courts U دادگاه نوجوانان
juvenile court U دادگاه نوجوانان
juniors U مسابقه نوجوانان
reform school U دارالتادیب نوجوانان
juvenile delinquency U بزهکاری نوجوانان
teenage U وابسته به نوجوانی یا نوجوانان
blinding [British E] <adj.> U محشر [اصطلاح روزمره نوجوانان]
blinding [British E] <adj.> U عالی [اصطلاح روزمره نوجوانان]
blinding [British E] <adj.> U خیلی خوب [اصطلاح روزمره نوجوانان]
lockups U بازداشتگاه
confinement facility U بازداشتگاه
house of detention U بازداشتگاه
lock up U بازداشتگاه
detention center U بازداشتگاه
penitentiary U بازداشتگاه
concentration camp U بازداشتگاه
Brig U بازداشتگاه
concentration camps U بازداشتگاه
penitentiaries U بازداشتگاه
lockup U بازداشتگاه
area confinement facility U بازداشتگاه منطقهای
barracoon U بازداشتگاه بردگان
concentration camp U بازداشتگاه اسرا
detention barrack U بازداشتگاه نظامی
concentration camps U بازداشتگاه اسرا
wimp U آدم دست و پا چلفته [شمال آلمان] [خفت آور ] [اصطلاحات نوجوانان]
pounds U بازداشتگاه بدهکاران وجنایتکاران
prison camp U بازداشتگاه بیرون شهر
pounding U بازداشتگاه بدهکاران وجنایتکاران
prison camps U بازداشتگاه بیرون شهر
pounded U بازداشتگاه بدهکاران وجنایتکاران
disciplinary barracks U ندامتگاه بازداشتگاه نظامی
pound U بازداشتگاه بدهکاران وجنایتکاران
remands U به بازداشتگاه برگرداندن احضار کردن
remanding U به بازداشتگاه برگرداندن احضار کردن
remanded U به بازداشتگاه برگرداندن احضار کردن
remand U به بازداشتگاه برگرداندن احضار کردن
concentration camps U بازداشتگاه زندانیان سیاسی یااسرای جنگی
concentration camp U بازداشتگاه زندانیان سیاسی یااسرای جنگی
penitentiary U دار التادیب بازداشتگاه یا زندان مجرمین
internment camp U بازداشتگاه غیر نظامیان اردوگاه پناهندگان
penitentiaries U دار التادیب بازداشتگاه یا زندان مجرمین
stalag U بازداشتگاه افسران و درجه داران زمان جنگ درالمان
concentration U تمرکز اتش تمرکز غلظت مواد شیمیایی موجود در هوا بازداشتگاه اسرا
concentrations U تمرکز اتش تمرکز غلظت مواد شیمیایی موجود در هوا بازداشتگاه اسرا
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com