Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (2 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
cutaneous secretory reflex
U
بازتاب تراوشی پوست
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
excretive
U
تراوشی
secretive
U
تراوشی
osmotic
U
تراوشی
exudative
U
تراوشی
scretory
U
تراوشی
secretory
U
تراوشی ترشحی
leakage current
U
جریان تراوشی
endermic
U
انجه که درروی پوست یا دربین پوست عمل میکند
scleroderma
U
مرض پینه خوردگی پوست تصلب پوست
dermatological
U
مربوط به پوست شناسی یا امراض پوست
skinning
U
پوست کندن با پوست پوشاندن
skinned
U
پوست کندن با پوست پوشاندن
skins
U
پوست کندن با پوست پوشاندن
skin
U
پوست کندن با پوست پوشاندن
slough
U
پوست دله زخم پوسته پوسته شدگی پوست انداختن
echoing
U
بازتاب
reflexion
U
بازتاب
echoes
U
بازتاب
echoed
U
بازتاب
reflection
U
بازتاب
reflectors
U
بازتاب
reflector
U
بازتاب
reflexes
U
بازتاب
plantar reflex
U
بازتاب کف پا
reflex
U
بازتاب
echo
U
بازتاب
reflect
U
بازتاب دادن
rooting reflex
U
بازتاب گونه
rossolimo reflex
U
بازتاب روسولیمو
salivary reflex
U
بازتاب بزاقی
orienting reflex
U
بازتاب سوگیری
flexion reflex
U
بازتاب خمش
stretch reflex
U
بازتاب کشیدگی
pupillary reflex
U
بازتاب مردمک
reflecting
U
بازتاب دادن
spinal reflex
U
بازتاب نخاعی
sucking reflex
U
بازتاب مکیدن
reflects
U
بازتاب دادن
ground return
U
بازتاب زمینی
static reflex
U
بازتاب تعادل
reflection plane
U
صفحه بازتاب
reflection of light
U
بازتاب نور
reflection grating
U
توری بازتاب
reflection coefficient
U
ضریب بازتاب
reflectability
U
بازتاب پذیری
raster
U
شبکه بازتاب
prepotent reflex
U
بازتاب غالب
plane of reflection
U
صفحه بازتاب
reflection law
U
قانون بازتاب
mass reflex
U
بازتاب کلی
reflectivity
U
بازتاب پذیری
reflectometer
U
بازتاب سنج
reflector buoy
U
بویه بازتاب
righting reflex
U
بازتاب تعادل
reflexology
U
بازتاب شناسی
reflexogenous zones
U
نواحی بازتاب زا
reflexivity
U
بازتاب پذیری
reflex arc
U
قوس بازتاب
law of reflection
U
قانون بازتاب
reflex time
U
زمان بازتاب
reflex reserve
U
پس مانده بازتاب
reflex circuit
U
قوس بازتاب
reflex arc
U
کمان بازتاب
negative movement reflex
U
بازتاب گریز
chain reflex
U
بازتاب زنجیرهای
cranial reflex
U
بازتاب جمجمهای
crossed reflex
U
بازتاب متنافر
achilles reflex
U
بازتاب اشیل
albedo
U
نمار بازتاب
orientation reflex
U
بازتاب سوگیری
flashback
U
بازتاب اشعه
abdominal reflex
U
بازتاب شکمی
flashbacks
U
بازتاب اشعه
albedo
U
توان بازتاب
angle of reflaction
U
زاویه بازتاب
reflection angel
U
زاویه بازتاب
achilles jerk
U
بازتاب اشیل
tendon reflex
U
بازتاب وتری
bragg reflection
U
بازتاب پراگ
babinski reflex
U
بازتاب بابینکسی
background reflection
U
بازتاب زمینهای
coefficient of reflection
U
ضریب بازتاب
conditioned reflex
U
بازتاب شرطی
reflection
U
بازتاب اندیشه
blinking reflex
U
بازتاب پلک زدن
irreflexive
U
بی خیال بدون بازتاب
eye blink reflex
U
بازتاب پلک زدن
cutaneous pupillary reflex
U
بازتاب پوستی مردمک
patellar reflex
U
بازتاب پرش زانو
audi
U
بازتاب دیداری- شنیداری
knee jerk reflex
U
بازتاب پرش زانو
bechterev mendel reflex
U
بازتاب بختریف- مندل
reflex latency
U
دوره نهفتگی بازتاب
consensual eye reflex
U
بازتاب همخوان چشم
positive movement reflex
U
بازتاب حرکت گرایشی
reflecting
U
بازتاب یافتن بازتابیدن
startle reflex
U
بازتاب یکه خوردن
unconditioned reflex
U
بازتاب غیر شرطی
reflect
U
بازتاب یافتن بازتابیدن
pgr
U
بازتاب گالوانیکی- روانی
grasping reflex
U
بازتاب چنگ زدن
haab's pupillary reflex
U
بازتاب مردمکی هاب
phasic stretch reflex
U
بازتاب کشش مرحلهای
psychogalvanic reflex
U
بازتاب گالوانیکی- روانی
reflects
U
بازتاب یافتن بازتابیدن
peels
U
پوست انداختن پوست
tegumnentum
U
پوست طبیعی پوست
peel
U
پوست انداختن پوست
mirror
U
دراینه منعکس ساختن بازتاب کردن
mirrors
U
دراینه منعکس ساختن بازتاب کردن
mirrored
U
دراینه منعکس ساختن بازتاب کردن
xanthochroid
U
شخص بور و سفید پوست شخص مو زرد و سفید پوست
reflectance
U
قابلیت بازتاب قابلیت انعکاس
neurilemma or lema
U
پوست پی
stripper
U
پوست کن
peeling
U
پوست
rind
U
پوست
shale
U
پوست
hides
U
پوست
glume
U
پوست
flayer
U
پوست کن
dermatalgia
U
پوست
dermis
U
پوست
shells
U
پوست
shelling
U
پوست
shell
U
پوست
hide
U
پوست
husks
U
پوست
husk
U
پوست
skins
U
پوست
skinning
U
پوست
skinned
U
پوست
skin
U
پوست
crustal
U
پوست
cuticle
U
پوست
integument
U
پوست
goats
U
پوست بز
goat
U
پوست بز
rinds
U
پوست
parer
U
پوست کن
peel
پوست
skinless
U
بی پوست
peels
U
پوست
swanskin
U
پوست قو
barking
U
پوست
tegmen
U
پوست
encrustations
U
پوست
cortices
U
پوست
cortex
U
پوست
goatskins
U
پوست بز
tegmentum
U
پوست
barks
U
پوست
tunc
U
پوست
strippers
U
پوست کن
bark
U
پوست
goatskin
U
پوست بز
barked
U
پوست
scalp
U
پوست سر
peltry
U
پوست
encrustation
U
پوست
hull
U
پوست
skinner
U
پوست کن
hulls
U
پوست
cuticular
U
وابسته به پوست
cuticular
U
پوست مانند
dermatology
U
پوست شناسی
dermatopathy
U
ناخوشی پوست
dermatosis
U
اماس پوست
dermatozoa
U
انگلهای پوست
peeler
U
پوست کننده
dermoid
U
شبیه پوست
dermoid
U
پوست مانند
dermoidal
U
شبیه پوست
encrustation
U
پوست زخم
parchmenty
U
پوست مانند
cutis
U
پوست زیرین
debark
U
پوست کندن از
encrustations
U
پوست زخم
decorticate
U
پوست کندن از
derm
U
زیر پوست
dermatographia
U
پوست نگاری
dermatography
U
شرح پوست
dermatoid
U
پوست مانند
dermoidal
U
پوست مانند
sheep skin
U
پوست گوسفند
bast
U
پوست درخت
corticated
U
پوست دار
desquamate
U
پوست انداختن
corticate
U
پوست دار
barky
U
پوست دار
chap
U
شکاف
[در پوست]
chap
U
خشگی پوست
apple peel
U
پوست سیب
to strip something off
U
کندن
[پوست]
alphosis
U
بیرنگی پوست
albinism
U
سفیدی پوست
onion skin
U
پوست پیاز
blach hulled
U
سیاه پوست
chap
U
ترک
[در پوست]
calfskin
U
پوست گوساله
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com