English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (13 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
flea market U بازار مخصوص فروش اشیاء ارزان قیمت یادست دوم
flea markets U بازار مخصوص فروش اشیاء ارزان قیمت یادست دوم
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
cost plus pricing U تعیین قیمت فروش با افزودن ضریب مخصوص منفعت به قیمت تمام شده
cartel U توافق رسمی بین فروشندگان یک کالا بمنظورتعیین قیمت و مقدار فروش وکنترل اعضای بازار
cartels U توافق رسمی بین فروشندگان یک کالا بمنظورتعیین قیمت و مقدار فروش وکنترل اعضای بازار
kinked demand curve U و اگر فروشنده قیمت کالا راکاهش دهد فروش وی بیشترنخواهد شد زیرا سایرفروشندگان قیمت خود راپائین اورده و از کاهش قیمت تبعیت میکنند .
dumping U فروش کالا در بازار خارج به قیمتی ارزانتر از بازار داخل
underprice U قیمت پایین تراز قیمت بازار
reserve price U قیمت پنهانی [در حراجی های فرش و در بازارهای خارج استفاده می شود یعنی صاحب فرش، یک قیمت حداقل در نظر می گیرد و اگر در مزایده قیمت پیشنهادی از آن پایین تر باشد، از فروش امتناع می کند.]
flophouses U اطاق ارزان قیمت
flophouse U اطاق ارزان قیمت
barrelhouse U میکده ورقاصخانه ارزان قیمت
calico U پارچههای پنبهای ارزان قیمت
five and ten U مغازه اجناس ارزان قیمت
cheap labor U نیروی کار ارزان قیمت
good deal <idiom> U قیمت ارزان باکیفیتی بالا
safe deposit U صندوق اهن مخصوص امانت اشیاء گرانبها
sell off U ارزان فروختن فروش یکجا وارزان
micrometer caliper U پرگار مخصوص اندازه گیری اشیاء خیلی ریز
datacom U امکان ارتباط دادهای مخابره ارزان قیمت
honky tonk U محل رقص یا کلوپ شبانه ارزان قیمت
bargain hunter U کسی که دنبال قیمت خیلی ارزان می گردد.
periscopes U دوربین زیر دریایی مخصوص مشاهده اشیاء روی سطح اب
periscope U دوربین زیر دریایی مخصوص مشاهده اشیاء روی سطح اب
market value U در بازار قیمت بازار
spasur U سیستم اکتشاف فضایی که مخصوص کشف اشیاء سرگردان در فضای جو زمین است
sales area U بازار فروش
sale U بازار فروش
outlets U بازار فروش
dead market U بازار کم فروش
outlet U بازار فروش
market price U قیمت بازار
historical cost U قیمت بازار
market value U قیمت بازار
market U بازار فروش [اقتصاد]
market clearing price U قیمت تعادل در بازار
open market price U قیمت بازار ازاد
futures market U بازار خرید و فروش سلف
marketplace U میدان فروش کالا بازار
yielded U قیمت بازار درامد و نفع یک موجودی
yields U قیمت بازار درامد و نفع یک موجودی
yield U قیمت بازار درامد و نفع یک موجودی
market overt U بازار عمومی محل خرید و فروش درفضای باز
competitive price U قیمت حاصله ازرقابت خریداران وفروشندگان در بازار ازاداقتصادی
sale price U قیمت فروش
selling price U قیمت فروش
toll U حق خرید و فروش در محوطه بازار یا نمایشگاه عمومی عوارض عبور
tolls U حق خرید و فروش در محوطه بازار یا نمایشگاه عمومی عوارض عبور
tolling U حق خرید و فروش در محوطه بازار یا نمایشگاه عمومی عوارض عبور
anti dumping U مخالفت تبعیض قیمت بین بازار داخل و خارج از کشور
collusion U برای تعیین قیمت مشترک و یا تقسیم بازار کالامیان خود
fixed selling price U قیمت ثابت فروش
sopt price U قیمت فروش نقدی
resale price U قیمت فروش مجدد
total revenue U قیمت کل فروش یک کالا
spectrozonal photography U عکاسی از اشیاء منتخب عکاسی از اشیای مخصوص
aniline U رنگ شیمایی آنیلینی که ارزان قیمت بوده ولی ثبات رنگی خوبی ندارد لذا مناسب رنگرزی فرش نیست
spot price U قیمت برای فروش فوری
commodity agreement U تثبیت مشترک قیمت فروش
fairground U ناحیهای که مخصوص برگذاری بازار مکاره یاسیرک ونمایشگاه ها میباشد
fairgrounds U ناحیهای که مخصوص برگذاری بازار مکاره یاسیرک ونمایشگاه ها میباشد
cost of sales U قیمت تمام شده کالای فروش رفته
mark-down U قیمت کالا را به منظور فروش پایین اوردن
mark-downs U قیمت کالا را به منظور فروش پایین اوردن
auction sale without reserve U فروش به وسیله حراج بدون ذکر قیمت پایه
dumping U فروش کالادر کشورهای دیگر با قیمتی پایین تر از قیمت داخلی
walras law U براساس این قانون در تعادل عمومی بازارها با دخالت بازار پول چنانچه تعدادی بازار کالا درحالت تعادل قرارداشته باشنددر این صورت بازار بعدی که میتواند بازار پول باشد نیز درحالت تعادل قرار خواهدداشت
bundle U فروختن یک بسته که حاوی یک کامپیوتر و چندین نرم افزار است با قیمت مخصوص
bundling U فروختن یک بسته که حاوی یک کامپیوتر و چندین نرم افزار است با قیمت مخصوص
bundles U فروختن یک بسته که حاوی یک کامپیوتر و چندین نرم افزار است با قیمت مخصوص
maintenance U قرارداد با شرکت تعمیری که بررسیهای مرتب و تعمیر با قیمت مخصوص در صورت خرابی دارد
bundling U بستهای که حاوی کامپیوتر و نرم افزار و تجهیزات جانبی آن است که با قیمت مخصوص فروخته میشود
bundles U بستهای که حاوی کامپیوتر و نرم افزار و تجهیزات جانبی آن است که با قیمت مخصوص فروخته میشود
bundle U بستهای که حاوی کامپیوتر و نرم افزار و تجهیزات جانبی آن است که با قیمت مخصوص فروخته میشود
imperfect competition U حالتی است که در بازار عرضه بیش از یک فروشنده وجود نداشته باشد ووی بتواند روی قیمت کالای خود کنترل داشته باشد
pos U سیستمی که از ترمینال کامپیوتری در سایت نقط ه فروش برای ارسال الکترونیکی یا کترول مشابه به قیمت گذاری محصول و... استفاده میکند
abc analysis U طبقه بندی مخصوص کالاهای موجود درانبار که معمولابراساس قیمت موجودی هریک از اقلام تنظیم میگردد
current maturity U قیمت دفتری دارایی در موقع فروش یا تبدیل مظنه روز نرخ روز
close price U دز خرید وفروش سهام حالتی را گویندکه قیمت خرید و فروش به هم خیلی نزدیک باشد
skimming U محصولی را با قیمت بالاعرضه کردن برای اطمینان ازمقاومت ان و متعاقبا" تخفیف تدریجی دادن برای توسعه فروش
point of sale U سیستمی که از ترمینال کامپیوتر در نقط ه فروش سایت برای ارسال الکترونیکی یا کنترل ارسال مشابه قیمت گذاری محصول و.. استفاده میشود
woollen draper U پشمینه فروش ماهوت فروش شال فروش
market research U تحقیقات درخصوص بازار مطالعه وضعیت بازار
fairs U بازار مکاره هفته بازار عادلانه
fair U بازار مکاره هفته بازار عادلانه
fairer U بازار مکاره هفته بازار عادلانه
fairest U بازار مکاره هفته بازار عادلانه
mixed capitalism U نظام اقتصادی که در ان بیشتروسایل و ابزار تولید درمالکیت خصوصی قرار داشته و بازار چگونگی تعیین قیمت و تولید را به عهده دارد ولی با وجود این دولت نیز ازطریق سیاستهای پولی مالی و قوانین مختلف درفعالیتهای اقتصادی تاثیرمیگذارد
market failure U شکست بازار نارسائی بازار
on licence U پروانه فروش ابجو یا نوشابههای دیگر که در همان جایگاه فروش گسازده شود
pearlies U جامه میوه فروش یا سبزی فروش دوره گرد که دکمههای مروارید دارد
current standard cost U مقیاس سنجش قیمت کالای تولیدی یا مواد اولیه با قیمت پایه است
unbundled software U نرم افزاری که قیمت آن همراه با قیمت قطعه نیست
wine seller U میفروش باده فروش شراب فروش خمار
sales force U نیروی فروش کارکنان قسمت فروش
hard sell U سخت کوشی در فروش فروش مجدانه
sale maximization U به حداکثر رسانیدن فروش ماکزیمم فروش
thing U اشیاء
odds and ends <idiom> U اشیاء جوروباجور
consumer goods U اشیاء مصرفی
means objects U اشیاء وسیله
turnery U اشیاء تراشیدنی
equipollent U اشیاء هم قوه
hidden objects U اشیاء پنهان
valuable goods U اشیاء بهادار
prohibited goods U اشیاء ممنوع
still life U نقش اشیاء
valuable goods U اشیاء باارزش
lute U گل یا سیمان مخصوص درزگیری وبتونه حلقه لاستیکی مخصوص دهانه بطری
lutes U گل یا سیمان مخصوص درزگیری وبتونه حلقه لاستیکی مخصوص دهانه بطری
value added U قیمت یا ارزش افزوده شده قیمت یک محصول در بازاربدون توجه به ارزش مواداولیه یی که در تولید ان به کار رفته است
write U وسیله مخصوص که به کامپیوتر امکان خواندن حروف دستنویس روی یک صفحه مخصوص میدهد
writes U وسیله مخصوص که به کامپیوتر امکان خواندن حروف دستنویس روی یک صفحه مخصوص میدهد
fog oil U روغن مخصوص یا سوخت مخصوص دستگاههای تولیددود مصنوعی
sacrilege U سرقت اشیاء مقدسه
harnessing U اشیاء تهیه کردن
harness U اشیاء تهیه کردن
harnessed U اشیاء تهیه کردن
antique shop U فروشگاه اشیاء عتیقه
reliquary U جعبه اشیاء متبرکه
achate U اشیاء خریداری شده
gew gaw U اشیاء قشنگ بی مصرف
reliquaries U جعبه اشیاء متبرکه
bric a brac U اشیاء کهنه وعتیقه
stock watering U سهام تاسیسات گرانقیمتی رابا قیمت اختیاری در بورس فروختن که مالا" به تقلیل قیمت سایر سهام منتهی شود
list price U فهرست قیمت اجناس فهرستی که در ان قیمت اجناس یا اگهی ویاکالاهای تجارتی رانوشته اند
paasche price index U یعنی حاصلضرب قیمت و مقدار پایه بخش برحاصلضرب قیمت و مقدار درسال جاری
shadow price U شبه قیمت قیمت ضمنی
last price U اخرین قیمت حداقل قیمت
normal price U قیمت عادی قیمت معمولی
market socialism U سوسیالیسم مبتنی بر بازار سیستم اقتصادی که در ان وسایل تولید در مالکیت عمومی بوده اما نیروهای بازار در این سیستم مکانیسم هماهنگ کننده را بوجود می اورند . سیستم اقتصادی یوگسلاوی مثال مشخصی ازاین نوع سیستم میباشد
quantum valebat U در مواقعی که جنسی بدون تعیین قیمت دقیق فروخته و شرط شود که قیمت بر مبنای قاعده فوق بعدا" پرداخت شود
typeface U مجموعه حروف در یک طرح مخصوص و وزن مخصوص
typefaces U مجموعه حروف در یک طرح مخصوص و وزن مخصوص
catchall U فرف یامخزن اشیاء گوناگون
plinking U تیراندازی تفریحی بسوی اشیاء
abandonee U صاحب اشیاء ترک شده
microstructure U ساختمان میکروسکپی اشیاء یابافت ها
optional claiming race U مسابقهای که صاحب اسب ازادی در فروش یا خودداری از فروش اسب دارد
graphics U کارت مخصوص درون کامپیوتر که از یک پردازنده مخصوص برای افزایش سرعت رسم خط ها و تصاویر روی صفحه استفاده میکند
avoirdupois U اشیاء و اجناسی که با توزین فروخته میشوند
phantasmagorias U منافر متغیر اشیاء تخیلات پی در پی ومتغیر
phantasmagoria U منافر متغیر اشیاء تخیلات پی در پی ومتغیر
comparator U دستگاه اندازه گیری وسنجش وقیاس اشیاء
scrimshaw U اشیاء منبت کاری یا حکاکی شده زینتی
anthropopathism U اعتقاد به وجود روح انسانی در اشیاء و موجودات
doppler radar U رادار تعیین کننده اشیاء ثابت و متحرک
foreign military sales U فروش نظامی خارجی فروش مواد و تجهیزات فروش مواد و تجهیزات نظامی به خارجیان
false parallax U تغییر محل فاهری اشیاء به علت شکست نور
spiral of wages and prices U حرکت تسلسلی مزدها و قیمت ها مارپیچ مزدها و قیمت ها
jitney U ارزان
penny a line U ارزان
low priced U ارزان
cheaper U ارزان
micros U ارزان
cut rate U ارزان
inexpensively U ارزان
micro U ارزان
hand-me-down U ارزان
cheapest U ارزان
inexpensive U ارزان
cheap U ارزان
hand me down U ارزان
microcomputer U ارزان
hand-me-downs U ارزان
market economies U اقتصاد مبتنی بر بازار اقتصاد بازار
market economy U اقتصاد مبتنی بر بازار اقتصاد بازار
registering U که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص
register U که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص
registers U که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص
undersell U ارزان تر فروختن
red eye U ویسکی ارزان
doss-house U مسافرخانهی ارزان
off season U ارزان تر از معمول
jerry-built U ارزان بناشده
jerry built U ارزان بناشده
gimcrack U بازیچه ارزان
to pull down U ارزان کردن
flivver U اتومبیل ارزان
to look down U ارزان شدن
easy money U پول ارزان
brummagem U پست ارزان
bargain U خرید ارزان
dirt cheap U بسیار ارزان
penny gaff U نمایشگاه ارزان
cheapskate U ادم ارزان خر
cheap money U پول ارزان
grotty U ارزان و کثیف
gasper U سیگارت ارزان
look down U ارزان شدن
to sell off U ارزان فروختن
cheap labor U کار ارزان
doss-houses U مسافرخانهی ارزان
shadow factor U ضریب مربوط بانحراف سایه در عکس هوایی برای تعیین ارتفاع اشیاء
furriers U خز فروش پوست فروش
furrier U خز فروش پوست فروش
gladstone U نوعی شراب ارزان
woodbine U سیگار برگ ارزان
penny a line U ارزان نویس بی مایه
woodbind U سیگار برگ ارزان
hand-me-downs U لباس ارزان ودوخته
hand-me-down U لباس ارزان ودوخته
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com