English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 80 (6 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
burthen U باربری برگردان
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
jetties U اب برگردان
translations U برگردان
refrain U برگردان
refrained U برگردان
refraining U برگردان
refrains U برگردان
transpose U برگردان
transposing U برگردان
lapel U برگردان
lapels U برگردان
translation U برگردان
revers U برگردان
round head U برگردان
jetty U اب برگردان
transposes U برگردان
porterage U باربری
material handling bridge U پل باربری
freight U باربری
transpose matrix U ماتریس برگردان
transter picture U عکس برگردان
decalcomania U عکس برگردان
emetic resin U تریاک برگردان
turn over U برگردان تعویض
frequency inversion U برگردان فرکانس
tilting ladle U پاتیل برگردان
skip car U بشکه ی برگردان
responsory U تهلیل برگردان
lapelled U یقه برگردان
antiphon U سرود برگردان
decalccomania U عکس برگردان
lapels U برگردان یقه
turtleneck U یقه برگردان
turtlenecks U یقه برگردان
lapel U برگردان یقه
porterage U مخارج باربری
handing charge U هزینه باربری
goods trains U قطار باربری
portage U مخارج باربری
load capacity U فرفیت باربری
load carring capacity U فرفیت باربری
goods train U قطار باربری
sling U حلقه باربری
slings U حلقه باربری
slinging U حلقه باربری
airfreight U باربری هوایی
beast of burden U حیوان باربری
carriage costs U هزینه باربری
carrying vessel U کشتی باربری
cartage U باربری باگاری
truckline U سرویس باربری
repetend U رقم بازگردنده برگردان
double reverse U شوت برگردان به دروازه
hook service U سرویس برگردان والیبال
transter U سندواگذاری عکس برگردان
attack cargo ship U ناو باربری تهاجمی
reflux U جریان برگشت مایع برگردان
trucks U واگن روباز چرخ باربری
trucked U واگن روباز چرخ باربری
trucking U واگن روباز چرخ باربری
truck U واگن روباز چرخ باربری
california bearing ratio U توان باربری نسبی کالیفرنیا
roundelay U تصنیف یاسرودی که برگردان داشته باشد
pcv U این برگردان ( ترجمه ) فارسی آن است
This is its Persian rendering ( translation) . U این برگردان ( ترجمه ) فارسی آن است
broad shoulders U نیروی باربری یا طاقت تحمل مسئولیت
manifold writer U ماشینی که چندین نسخه باکاغذ برگردان بر میدارد
dead carriage U کرایه باربری جهت فرفیت استفاده نشده
deck department U قسمت اداره امور باربری و کالای ناوگان
freight tonne U فرفیت باربری به واحد تن محاسبه نرخ حمل براساس تن
outside porter U باربری که بنه مسافران را ازایستگاه راه اهن بیرون میبرد
limit state of failure U حالت حدی که برای ان حداکثرفرفیت باربری حاصل شده باشد
carriages U بردن حمل کردن باربری کرایه هزینه حمل
carriage U بردن حمل کردن باربری کرایه هزینه حمل
ted U برگردان کردن پخش کردن
cadge U محکم کردن باربری کردن
cadging U محکم کردن باربری کردن
cadges U محکم کردن باربری کردن
cadged U محکم کردن باربری کردن
railroad tranportation U بارکشی راه اهن باربری راه اهن
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com