Perdic | بارای پنهان انتخاب کردن | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (32 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	to ballot for U	بارای پنهان انتخاب کردن

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	cover one's tracks <idiom> U	پنهان کردن یا نگفتن اینکه شخصی کجا بوده (پنهان کاری کردن)
	radio button U	شانه دایرهای کنر یک انتخاب که در هنگام انتخاب یک مزکز سیاه دارد.دگمههای رادیویی یک روش انتخاب از بین چند موضوع است و در هر زمان فقط یک دکمه رادیویی انتخاب میشود.
	tree U	روش سریع انتخاب که اطلاع اولین مرتب کردن در مرحله دوم استفاده میشود تا سرعت انتخاب بالا رود
	target selector U	دوربین انتخاب هدف دوربینی که مخصوص انتخاب هدفها به وسیله توپ است
	shadowed U	پنهان کردن
	cover U	پنهان کردن
	conceals U	پنهان کردن
	conceal U	پنهان کردن
	shadowing U	پنهان کردن
	encrypt U	پنهان کردن
	shadows U	پنهان کردن
	lay low <idiom> U	پنهان کردن
	dissimulating U	پنهان کردن
	secreted U	پنهان کردن
	disguise U	پنهان کردن
	secreting U	پنهان کردن
	mask U	پنهان کردن
	dissimulate U	پنهان کردن
	eloign U	پنهان کردن
	dissimulated U	پنهان کردن
	cloak U	پنهان کردن
	cloaking U	پنهان کردن
	cloaks U	پنهان کردن
	covers U	پنهان کردن
	dissimulates U	پنهان کردن
	cloaked U	پنهان کردن
	coverings U	پنهان کردن
	hide U	پنهان کردن
	shadow U	پنهان کردن
	closets U	پنهان کردن
	masks U	پنهان کردن
	disguised U	پنهان کردن
	closeting U	پنهان کردن
	closeted U	پنهان کردن
	disguises U	پنهان کردن
	sweep under the rug <idiom> U	پنهان کردن
	closet U	پنهان کردن
	hides U	پنهان کردن
	disguising U	پنهان کردن
	cache U	پنهان کردن
	caches U	پنهان کردن
	secrete U	پنهان کردن
	secretes U	پنهان کردن
	camouflaging U	استتار کردن پوشاندن پنهان کردن وسایل جنگی
	camouflage U	استتار کردن پوشاندن پنهان کردن وسایل جنگی
	camouflages U	استتار کردن پوشاندن پنهان کردن وسایل جنگی
	camouflaged U	استتار کردن پوشاندن پنهان کردن وسایل جنگی
	hit U	داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
	hitting U	داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
	hits U	داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
	inconcealable U	غیرقابل پنهان کردن
	occult U	از نظر پنهان کردن
	veil U	مستوریا پنهان کردن
	veils U	مستوریا پنهان کردن
	embed U	درزمین پنهان کردن
	concealment U	پنهان کردن پوشاندن
	pockets U	درجیب پنهان کردن
	pocket U	درجیب پنهان کردن
	embeds U	درزمین پنهان کردن
	software encryption U	پنهان کردن نرم افزاری
	hickok belt U	مخفی شدن پنهان کردن
	becloud U	زیر ابر پنهان کردن
	masks U	ماسک زدن پنهان کردن
	camouflaged U	پنهان کردن وسایل جنگی
	camouflaging U	پنهان کردن وسایل جنگی
	camouflages U	پنهان کردن وسایل جنگی
	mask U	ماسک زدن پنهان کردن
	camouflage U	پنهان کردن وسایل جنگی
	wraps U	لفافه دار کردن پنهان کردن
	wrap U	لفافه دار کردن پنهان کردن
	to go underground U	خود را پنهان کردن [از اولیاء امور]
	gloss over <idiom> U	پنهان کردن ،خوب جلوه دادن
	to go into hiding U	خود را پنهان کردن [از اولیاء امور]
	caches U	فایل کردن یا قرار دادن در حافظه پنهان
	cache U	فایل کردن یا قرار دادن در حافظه پنهان
	cache memory U	فایل کردن یا قرار دادن در حافظه پنهان
	conceals U	پنهان کردن یا نشان ندادن اطلاعات یا گرافیک به کاربر
	conceal U	پنهان کردن یا نشان ندادن اطلاعات یا گرافیک به کاربر
	sophistication U	نوع انتخاب سریع که اطلاعات مرحله اول مرتب سازی در مرحله دوم به کار می رود تا سرعت انتخاب را افزایش دهد
	ineligibility U	عدم قابلیت برای انتخاب شدن محرومیت از انتخاب شدن غیرقابل قبول
	cache U	مدار منط قی که زمان ذخیره سازی داده در حافظه پنهان و نیز زمان دستیابی به داده در خافظه پنهان و زمان دستیابی به رسانه کند تر را مشخص میکند
	cache memory U	مدار منط قی که زمان ذخیره سازی داده در حافظه پنهان و نیز زمان دستیابی به داده در خافظه پنهان و زمان دستیابی به رسانه کند تر را مشخص میکند
	caches U	مدار منط قی که زمان ذخیره سازی داده در حافظه پنهان و نیز زمان دستیابی به داده در خافظه پنهان و زمان دستیابی به رسانه کند تر را مشخص میکند
	secreted U	تراوش کردن پنهان کردن
	secrete U	تراوش کردن پنهان کردن
	dissembles U	تدلیس کردن پنهان کردن
	encryption U	رمزدار کردن پنهان کردن
	dissembled U	تدلیس کردن پنهان کردن
	dissemble U	تدلیس کردن پنهان کردن
	dissembling U	تدلیس کردن پنهان کردن
	to keep back U	دفع کردن پنهان کردن
	secretes U	تراوش کردن پنهان کردن
	secreting U	تراوش کردن پنهان کردن
	sifted U	انتخاب کردن
	screen U	انتخاب کردن
	single U	انتخاب کردن
	select U	انتخاب کردن
	screening, screenings U	انتخاب کردن
	choose U	انتخاب کردن
	choosing U	انتخاب کردن
	chooses U	انتخاب کردن
	pick out <idiom> U	انتخاب کردن
	screens U	انتخاب کردن
	pitch upon U	انتخاب کردن
	dials U	انتخاب کردن
	dialled U	انتخاب کردن
	dialed U	انتخاب کردن
	sifts U	انتخاب کردن
	dial U	انتخاب کردن
	elects U	انتخاب کردن
	sift U	انتخاب کردن
	opting U	انتخاب کردن
	selected U	انتخاب کردن
	opted U	انتخاب کردن
	to have one's pick U	انتخاب کردن
	selects U	انتخاب کردن
	opt U	انتخاب کردن
	screened U	انتخاب کردن
	electing U	انتخاب کردن
	mischoose U	بد انتخاب کردن
	elect U	انتخاب کردن
	to make a choice of U	انتخاب کردن
	opts U	انتخاب کردن
	designate U	انتخاب کردن تعیین کردن تخصیص دادن
	designating U	انتخاب کردن تعیین کردن تخصیص دادن
	designates U	انتخاب کردن تعیین کردن تخصیص دادن
	preselect U	قبلا انتخاب کردن
	preselect U	انتخاب کردن مقدماتی
	pick out U	انتخاب کردن دریافتن
	destine U	قبلا انتخاب کردن
	reelect U	تجدید انتخاب کردن
	wale U	تیر افقی انتخاب کردن
	chap U	انتخاب کردن شکاف دادن
	to pitch upon something U	چیزی را برگزیدن یا انتخاب کردن
	elects U	انتخاب کردن برگزیده منتخب
	disfranchise U	از حق رای یا انتخاب محروم کردن
	elect U	انتخاب کردن برگزیده منتخب
	electing U	انتخاب کردن برگزیده منتخب
	coopt U	انتخاب کردن ودر میان خوداوردن
	checks U	جعبه کوچک با یک ضربدر در آن در صورتی که عمل انتخاب شود و خالی در صورتی که عمل انتخاب نشود
	check U	جعبه کوچک با یک ضربدر در آن در صورتی که عمل انتخاب شود و خالی در صورتی که عمل انتخاب نشود
	checked U	جعبه کوچک با یک ضربدر در آن در صورتی که عمل انتخاب شود و خالی در صورتی که عمل انتخاب نشود
	scratchpad U	حافظه پنهان برای بافر کردن داده ارسالی بین پردازنده سریع و وسیله ورودی / خروجی کند.
	despatching U	انتخاب کار بعدی و اماده کردن ان برای پردازش
	dispatched U	انتخاب کار بعدی و اماده کردن ان برای پردازش
	despatches U	انتخاب کار بعدی و اماده کردن ان برای پردازش
	despatched U	انتخاب کار بعدی و اماده کردن ان برای پردازش
	dispatches U	انتخاب کار بعدی و اماده کردن ان برای پردازش
	dispatch U	انتخاب کار بعدی و اماده کردن ان برای پردازش
	indexing U	استفاده از کامپیوتر برای کامپایل کردن اندیس برای کتاب با انتخاب کردن کلمات و موضوعات مربوطه در متن
	select U	جدا کردن انتخاب کردن
	selected U	جدا کردن انتخاب کردن
	selects U	جدا کردن انتخاب کردن
	to run in U	گرفتار کردن انتخاب کردن
	menu item U	یک انتخاب در فهرست انتخاب
	stacked U	قرار دادن یک بازیگر یا بیشترپشت بازیگر دیگر برای پنهان کردن طرح مانور از حریف
	stacks U	قرار دادن یک بازیگر یا بیشترپشت بازیگر دیگر برای پنهان کردن طرح مانور از حریف
	stack U	قرار دادن یک بازیگر یا بیشترپشت بازیگر دیگر برای پنهان کردن طرح مانور از حریف
	audio U	ال می پرسد. شخص تماس گرفته با انتخاب کردن شمارهای در تلفن به او جواب میدهد
	click U	دو عمل سریع نگه داشتن و آزاد کردن دکمه mouse برای شروع یک برنامه یا انتخاب
	clicked U	دو عمل سریع نگه داشتن و آزاد کردن دکمه mouse برای شروع یک برنامه یا انتخاب
	clicks U	دو عمل سریع نگه داشتن و آزاد کردن دکمه mouse برای شروع یک برنامه یا انتخاب
	autos U	توانایی یک مدار برای احساس کردن و انتخاب خودکار نرخ صحیحی برای یک خط
	auto U	توانایی یک مدار برای احساس کردن و انتخاب خودکار نرخ صحیحی برای یک خط
	rollover U	صفحه کلید با بافرکوچک موقت به طوری که میتواند داده صحیح را وقتی چندین کلید با هم انتخاب می شوند داده صحیح را وقتی چندین کلید با هم انتخاب می شوندارسال کند
	latent U	پنهان
	perdu U	پنهان
	cryptical U	پنهان
	hugger mugger U	پنهان
	benined the curtain U	پنهان
	perdue U	پنهان
	abstruse U	پنهان
	perdu or due U	پنهان
	veiled U	پنهان
	jackes U	پنهان
	cryptically U	پنهان
	backdoor U	پنهان
	occult U	پنهان
	delitescent U	پنهان
	hidden line U	خط پنهان
	cryptic U	پنهان
	ram cache U	RA پنهان
	controlled reprisal U	انتخاب بررسی شده راه کار انتخاب کنترل شده راه کار
	cover up <idiom> U	پنهان کاربدواشتباه
	hidden objects U	اشیاء پنهان
	disguised underemployment U	کم کاری پنهان
	to lie hid U	پنهان ماندن
	disguised unemployment U	بیکاری پنهان
	to keep dark U	پنهان ماندن
	concealment U	پنهان بودن
	booby-trapped U	پنهان تله
	booby-traps U	پنهان تله
	absconding U	پنهان شدن
	absconds U	پنهان شدن
	i hid my self U	را پنهان کردم
	by end U	قصد پنهان
	burrowing U	پنهان شدن
	hide U	پنهان شدن
	booby-trapping U	پنهان تله
	latescent U	پنهان شونده