Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
ventricos
U
بادکرده شکم دار دارای شکم پیش امده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
ventricous
U
بادکرده دارای شکم پیش امده
Other Matches
outrigged
U
دارای تیر یا دیرک پیش امده دارای چوب یااهن اضافی برای بستن اسب اضافی
venose
U
دارای رگهای متعددوبر امده
prognathous
U
دارای ارواره پیش امده
prognathic
U
دارای ارواره پیش امده
ribby
U
دارای دندههای بیرون امده شبیه دنده
round-shouldered
U
دارای شانههای جلو امده شانه گرد
round shouldered
U
دارای شانههای جلو امده شانه گرد
protrusile
U
دارای ساختمان جلو امده جلو امدنی
baggy
U
بادکرده
baggier
U
بادکرده
tumid
U
بادکرده
inflated
U
بادکرده
turgid
U
بادکرده
bouffant
U
بادکرده
baggiest
U
بادکرده
tumescent
U
بادکرده
padded
U
بادکرده
dilated eges
U
چشمان بادکرده
d. eyes
U
چشمان بادکرده
bloated
U
بادکرده-پرازازغذاومایعاتوگاز
bombe
U
بادکرده وگرد ومحدب
ventricose
U
بادکرده شکم دار
incoming
U
امده
who came?
U
که امده
gibbous
U
بر امده
fordone
U
از پا در امده
who came?
U
کی امده
ridgy
U
بر امده
in-
U
:رسیده امده
prognathic
U
پیش امده
protrudent
U
جلو امده
red-hot
U
تاب امده
overshot
U
پیش امده
jamb
U
تیربیرون امده
jambs
U
تیربیرون امده
landed
U
فرود امده
gets
U
بدست امده
getting
U
بدست امده
get
U
بدست امده
peregrin or rine
U
از خارجه امده
jutting
U
پیش امده
worker
U
ازکار در امده
leavened bread
U
نان ور امده
new come
U
تازه امده
exserted
U
پیش امده
prognathous
U
پیش امده
protrusive
U
جلو امده
exopathic
U
ازبیرون امده
enthetic
U
ازبیرون امده
saleintiant
U
بیرون امده
red hot
U
تاب امده
saleint
U
بیرون امده
aggregates
U
جمع امده
aggregate
U
جمع امده
in
U
:رسیده امده
protrusile
U
جلو امده
underhung
U
پیش امده
exserted
U
بیرون امده
projective
U
جلو امده
overdue
U
دیر امده
impassionate
U
به جنبش امده
protractive
U
جلو امده
unbred
U
بدببار امده
left over
U
زیاد امده
worked up
U
ازکار در امده
unhandy
U
مشکل بدست امده
twinborn
U
دوقلو بدنیا امده
apogean
U
از زمین بالا امده
ecstatic
U
بوجد امده نشئهای
beetle brow
U
پیشانی پیش امده
projecting jaw
U
ارواره پیش امده
neoteric
U
تازه بدنیا امده
ecstatically
U
بوجد امده نشئهای
you might have come
U
باید امده باشید
inchoate
U
تازه بوجود امده
take steps
U
اقدامات بعمل امده
petiolar
U
از برگدم بیرون امده
peregrine
U
ازخارجه امده مسافر
cantilever
U
تیر پیش امده
self born
U
از خود بوجود امده
born in the purple
U
در نازونعمت بدنیا امده
bay windows
U
پنجره پیش امده
bay window
U
پنجره پیش امده
bow windows
U
پنجره پیش امده کمانی
rimrock
U
لبه بر امده صخره مزبور
bow window
U
پنجره پیش امده کمانی
lug
U
هر عضو جلو امده چیزی
hardly earned money
U
پول سخت بدست امده
ramus
U
قسمت بر امده واطاله یافته
visor
U
لبه پیش امده کلاه
visors
U
لبه پیش امده کلاه
lugged
U
هر عضو جلو امده چیزی
bucktooth
U
دندان گراز یا پیش امده
air landed
U
فرود امده از راه هوا
extrusive
U
اخراج کننده بیرون امده
lugs
U
هر عضو جلو امده چیزی
lugging
U
هر عضو جلو امده چیزی
his stomach sticks out
U
شکمش پیش امده است
flange
U
لبه بیرون امده چرخ
to t. to account
U
زیر account امده است
weather worn
U
تحت تاثیر هوا در امده
instances have occurred that
U
مواردی پیش امده است
vizor
U
لبه پیش امده کلاه
to run short
U
زیر short امده است
flanges
U
لبه بیرون امده چرخ
isobars
U
دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobar
U
دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobare
U
دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
the bird took its perch
U
مرغ فرود امده بر چوب قرارگرفت
biologic
U
بدست امده اززیست شناسی عملی
nook
U
قطعه زمین پیش امده برامدگی
forestage
U
قسمت جلو امده صحنه نمایش
oversailing of facade
U
قسمت برجسته یا پیش امده بنا
kid glove
U
ازلای زرق وبرق بیرون امده
whyŠthere is the answer
U
شرط در امده تقریبا معنی میدهد
ill gotten
U
با وسایل غیر مشروع بدست امده
soft shelled
U
دارای عقیده معتدل حلزون دارای صدف نرم
cementitious
U
دارای مواد سمنتی یا سیمانی دارای خواص سیمان
lyophil
U
بدست امده در اثرخشک شدن بوسیله انجماد
dormer
U
پنجره جلو امده زیر سقف ساختمان
industrial wealth
U
مالی که از راه پیشه و هنربدست امده باشد
it is of doubtful proveance
U
معلوم نیست اصلا از کجا امده است
lyophiled
U
بدست امده در اثرخشک شدن بوسیله انجماد
bay windows
U
پنجره جلو امده شاه نشین ساختمان
bay window
U
پنجره جلو امده شاه نشین ساختمان
post edit
U
ویرایش داده بدست امده ازمحاسبه قبلی
dormers
U
پنجره جلو امده زیر سقف ساختمان
ringent
U
دارای دهن باز دارای لبان برگشته
grilse
U
ماهی ازادکوچک که برای نخستین بارازدریابرودخانه امده باشد
officinal names of drugs
U
نامهای داروها چنانکه درکتاب داروسازی امده است
straight arm
U
حریف را با مشت جلو امده ازخود دور کردن
rimrock
U
صخره پیش امده فلات بشکل جبهه عمودی
brown major
U
براون مقدم یاانکه زودتر به اموزشگاه امده است
prize courts
U
به دست امده عنوان غنیمت جنگی اعطا نمیشود
odontolite
U
دندانی که تبدیل به سنگ شده و برنگ فیروزه در امده است
soever
U
واژهای که انراپس صفتی که what or how پیش ازان امده باشد میاورند
yardage
U
تعداد یاردهای بدست امده بازیگر یا تیم فوتبال امریکایی
catches
U
ذخایر به دست امده ازدشمن تصرف وسایل و سلاح دشمن
matriculated students
U
شاگردانی که ازدبیرستان بیرون امده دردانشگاه نام نویسی میکنند
acinaseous
U
دارای تخم و بذر دارای تخمدان
gravel blind
U
دارای چشم تار دارای دید کم
galleried
U
دارای سرسرا دارای اطاق نقاشی
virile
U
دارای نیروی مردی دارای رجولیت
low tension
U
دارای فشار ضعیف دارای ولتاژکم
pandects
U
خلاصه قانون مدنی رم که درسده ششم بفرمان در05جلد امده است
apomict
U
کسی یا چیزی که بوسیلهء تکثیر بدون لقاح بوجود امده باشد
escarpments
U
پرتگاه یا شیب تندی که توسط عوامل طبیعی به وجود امده است
ventriloquism
U
سخن گفتن انسان بطوریکه شنونده نداند صدا ازکجابیرون امده
escarpment
U
پرتگاه یا شیب تندی که توسط عوامل طبیعی به وجود امده است
lobe
U
اویز بخش پهن وگردی که بچیزی اویخته یا پیش امده باشد لخته
lobes
U
اویز بخش پهن وگردی که بچیزی اویخته یا پیش امده باشد لخته
vampires
U
روح تبه کاران وجادوگران که شب هنگام ازقبربیرون امده و خون اشخاص رامیمکد
vampire
U
روح تبه کاران وجادوگران که شب هنگام ازقبربیرون امده و خون اشخاص رامیمکد
microsoft word
U
یک برنامه پردازش کلمه که توسط شرکت microsoft به وجود امده است مایکروسافت ورد
margin productivity
U
نسبت بین محصول بدست امده وعوامل تولیدی که در صرف ایجاد ان شده است
wind aided
U
اگر سرعت باد در ساعت بیش از 74/4متر باشد رکورد بدست امده قابل قبول نیست
idiomorphic
U
دارای شکل مخصوص بخود دارای شکل صحیح خود
telling
U
مخابره اطلاعات به دست امده از تجسس هوایی به یکانهای پدافند هوایی
derived information
U
اطلاعات استنباط شده اطلاعات به دست امده ازرادار
brown minor
U
براون کهتر یا ان براون که زودتر به اموزشگاه امده است
stillbirth
U
زایمان بچه مرده جنین مرده بدنیا امده
flanges
U
لبه دار کردن لبه بیرون امده چرخ
hematogenous
U
از خون بوجود امده بوسیله خون منتشر شده
stillborn
U
زایمان بچه مرده جنین مرده بدنیا امده
stillbirths
U
زایمان بچه مرده جنین مرده بدنیا امده
flange
U
لبه دار کردن لبه بیرون امده چرخ
isotropic solutions
U
دارای خواص برابر از هرسو از هر سو دارای همان خواص
end stopped
U
دارای وقفه نهایی منطقی دارای سکته منطقی
he is an incarnate fiend
U
دیوی است که بصورت ادمی در امده است
united nations organization
U
سازمان جهانی که در تاریخ 42 اکتبر5491 در واقع به عنوان نتیجه قهری جنگ وکنفرانسهای راجع به ان به وجود امده است و در حقیقت جانشین جامعه ملل میباشد
trapdoor
U
فاصلهای عمدی در یک سیستم پردازش اطلاعات که به منظور جمع اوری تغییر یا خراب کردن اتی اطلاعات بوجود امده است
trapdoors
U
فاصلهای عمدی در یک سیستم پردازش اطلاعات که به منظور جمع اوری تغییر یا خراب کردن اتی اطلاعات بوجود امده است
Indo-persian rug
U
قالی هندی با طرح ایرانی
[اغلب دارای زمینه قرمز یا سبز بوده و از گل های کوچک، پیچک ها، پرندگان، حیوانات و طرح ابر بهره گرفته و دارای تارهای ابریشمی و پود پنبه ای است. به آن هندی-هراتی نیز می گویند.]
polyisotopic
U
دارای چند هم پایه دارای چند ایزوتوپ
monadelphous
U
دارای میلههای یک پارچه دارای نافه یک پارچه
off colored
U
دارای رنگ ناجور دارای رنگ مغایر
winy
U
شراب مانند دارای خصوصیات شراب دارای مزه شراب
winey
U
شراب مانند دارای خصوصیات شراب دارای مزه شراب
post tensioning
U
پیش تنیدگی ناشی از کشش ارماتورهائی که بعد از بتن ریزی تحت کشش قرارگرفته و روی بتن عمل امده و سخت شده اتکاء دارد
pentadactyl
U
دارای پنج پنجه دارای پنج زائده شبیه پنجه
glochidiate
U
دارای مو
trilinear
U
دارای سه خط
footy
U
دارای پا
odoriferous
U
دارای بو
three-legged
U
دارای سه پا
fraught with
U
دارای
bilabiate
U
دارای دو لب
iodic
U
دارای ید
three legged
U
دارای سه پا
febile
U
دارای حالت تب
bizonal
U
دارای دومنطقه
polygamous
U
دارای چند زن
plumose
U
دارای دسته پر
deadbeat
U
دارای سکون
biradial
U
دارای دوشعاع
deadbeats
U
دارای سکون
floaty
U
دارای اب نشین کم
primipara
U
دارای یک اولاد
feldspathic
U
دارای فلدسپار
prerogatived
U
دارای حق ویژه
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com