Total search result: 201 (10 milliseconds) |
ارسال یک معنی جدید |
|
|
|
|
Menu
 |
English |
Persian |
Menu
 |
 |
input limited U |
ای که خیلی سریع نیست به علت محدودیت نرخ ورودی از رسانه جانبی کندتر |
 |
|
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
|
Other Matches |
|
 |
inputted U |
ای که خلی سریع نیست به علت محدودیت نرخ ورودی از رسانه جانبی کندتر |
 |
 |
input U |
ای که خلی سریع نیست به علت محدودیت نرخ ورودی از رسانه جانبی کندتر |
 |
 |
wait state U |
1-وضعیت غیرفعال پردازنده که منتظر ورودی از وسیله جانبی است . 2-دستور خالی برای کاهش سرعت پردازنده تا حافظه یا رسانه جانبی کندتر به آن برسد |
 |
 |
wait condition U |
1-وضعیت غیرفعال پردازنده که منتظر ورودی از وسیله جانبی است . 2-دستور خالی برای کاهش سرعت پردازنده تا حافظه یا رسانه جانبی کندتر به آن برسد |
 |
 |
multiple U |
معماری کامپیوتر که از باس سریع بین CPU و حافظه اصلی و باس کندتر بین CPU و رسانه جانبی استفاده میکند |
 |
 |
outputs U |
که نمیتواند با سرعت طبیعی پردازش کند به علت وجود رسانه جانبی کندتر |
 |
 |
output U |
که نمیتواند با سرعت طبیعی پردازش کند به علت وجود رسانه جانبی کندتر |
 |
 |
dma U |
اتصال سریع و مستقیم بین رسانه جانبی سریع و حافظه اصلی کامپیوتر که مانع دستیابی به توابع خواندن داده میشود |
 |
 |
dma U |
CI واسط که ارسال داده سریع بین رسانه جانبی سریع و حافظه اصلی فراهم میکند معمولاگ کنترولی از طریق CPU متوقف میشود |
 |
 |
scsi U |
استاندارد واسط موازی سریع برای اتصال کامپیوتر به رسانه جانبی |
 |
 |
universal U |
کانال ارتباطی که امکان انتقال سریع بلاکهای داده به رسانه جانبی فراهم میکند |
 |
 |
PCU U |
وسیله تبدیل سیگنالهای ورودی و خروجی و دستورات به حالتی که رسانه جانبی بفهمد |
 |
 |
input/output U |
سیگنال قضعه از رسانه جانبی یا برای بیان اینکه نیاز به یک عمل ورودی یا خروجی است |
 |
 |
peripheral U |
وسیله مبدل سیگنالهای ورودی /خروجی و دستورات از کامپیوتر به قالب و پروتکل که رسانه جانبی بفهمد |
 |
 |
buffer U |
استفاده از فضای ذخیره سازی موقت در پورتهای ورودی یا خروجی تا وسایل جانبی آهسته بتوانند با CPU سریع کار کند |
 |
 |
i/o U |
فایلی که محتوای آن از رسانه ذخیره سازی به رسانه جانبی انتقال می یابد |
 |
 |
rollover U |
استفاده از بافر بین صفحه کلیدوکامپیوتر برای تامین ذخیره سریع کلیدبرای ماشین نویسهای سریع که چندین کلید را خیلی سریع انتخاب می کنند |
 |
 |
peripheral U |
مداری که امکان کار کامپیوتر با رسانه جانبی با کمک پورتهای سریال و موازی و سایر سیگنالهای تصدیق لازم برای واسط شدن بین وسیله جانبی |
 |
 |
VL local bus U |
مین کنترل مستقیم از طریق باس اصلی روی پردازنده اصلی و برقراری ارسال داده خیلی سریع بین حافظه اصلی و کارت جانبی بدون استفاده از پردازنده |
 |
 |
VL bus U |
مین کنترل مستقیم از طریق باس اصلی روی پردازنده اصلی و برقراری ارسال داده خیلی سریع بین حافظه اصلی و کارت جانبی بدون استفاده از پردازنده |
 |
 |
go great guns <idiom> U |
موفقیت آمیز،انجام کاری خیلی سریع یا خیلی سخت |
 |
 |
communication U |
بافری در گیرنده که به یک وسیله جانبی کند اجازه قبول داده از یک وسیله جانبی سریع میدهد بدون کم کردن سرعت |
 |
 |
step frame U |
استفاده از رشته ویدیویی به صورت یک فریم در هر لحظه برای زمانی که کامپیوتر قوی نیست یا آن قدر سریع نیست که تصاویر بلادرنگ را نشان دهد |
 |
 |
peripheral U |
انتقال داده بین CPU و رسانه جانبی |
 |
 |
outputs U |
کانال ارتباطی که خروجی را به رسانه جانبی می برد |
 |
 |
output U |
کانال ارتباطی که خروجی را به رسانه جانبی می برد |
 |
 |
input media U |
رسانه ورودی |
 |
 |
input/output U |
کلمهای که بیتهایش وضعیت رسانه جانبی را شرح میدهد. |
 |
 |
peripheral U |
رسانه جانبی که با سرعت بالا با کامپیوتر کار میکند |
 |
 |
external U |
سیگنال وقفه از رسانه جانبی برای بیان توجه لازم |
 |
 |
share U |
برای آدرس و ارسال داده بین CPU و رسانه جانبی |
 |
 |
processor U |
که طبق سرعت پردازنده و نه رسانه جانبی تنظیم شده است |
 |
 |
shared U |
برای آدرس و ارسال داده بین CPU و رسانه جانبی |
 |
 |
shares U |
برای آدرس و ارسال داده بین CPU و رسانه جانبی |
 |
 |
externals U |
سیگنال وقفه از رسانه جانبی برای بیان توجه لازم |
 |
 |
channelled U |
اتصال بین یک پردازنده و یک رسانه جانبی که انتقال داده را ممکن می سازد |
 |
 |
signal U |
پاس ولتاژ رسانه جانبی ارسالی به pcu برای در خواست توجه |
 |
 |
signaled U |
پاس ولتاژ رسانه جانبی ارسالی به pcu برای در خواست توجه |
 |
 |
signalled U |
پاس ولتاژ رسانه جانبی ارسالی به pcu برای در خواست توجه |
 |
 |
channels U |
اتصال بین یک پردازنده و یک رسانه جانبی که انتقال داده را ممکن می سازد |
 |
 |
channeled U |
اتصال بین یک پردازنده و یک رسانه جانبی که انتقال داده را ممکن می سازد |
 |
 |
channeling U |
اتصال بین یک پردازنده و یک رسانه جانبی که انتقال داده را ممکن می سازد |
 |
 |
channel U |
اتصال بین یک پردازنده و یک رسانه جانبی که انتقال داده را ممکن می سازد |
 |
 |
precipitate U |
خیلی سریع |
 |
 |
precipitated U |
خیلی سریع |
 |
 |
precipitating U |
خیلی سریع |
 |
 |
precipitates U |
خیلی سریع |
 |
 |
input/output U |
ارسال و دریافت داده بین کامپیوتر و رسانه جانبی و نقاط دیگر خارج سیستم |
 |
 |
deallocate U |
آزاد کردن منبعی که به یک کار یا فرآیند یا رسانه جانبی اختصاص داده شده است |
 |
 |
cryogenic memory U |
رسانه ذخیره سازی که در دمای خیلی پایین کار میکند |
 |
 |
storage U |
رسانه ذخیره سازی که قابل پاک کردن یا استفاده مجدد نیست |
 |
 |
nonerasable storage U |
رسانه ذخیره سازی که قابل پاک کردن یا استفاده مجدد نیست |
 |
 |
like crazy <idiom> U |
خیلی سریع با انرژی زیاد |
 |
 |
hyperpnea U |
تنفس خیلی سریع یاعمیق |
 |
 |
storage U |
که حافظه اصلی و سریع کامپیوتر نیست |
 |
 |
stair towers turrets U |
برجهای پله دار جانبی هشتی ورودی |
 |
 |
recorder U |
قطعهای که قادر به ارسال سیگنالهای ورودی به رسانه ذخیره سازی است |
 |
 |
recorders U |
قطعهای که قادر به ارسال سیگنالهای ورودی به رسانه ذخیره سازی است |
 |
 |
fastest U |
که کارش را خیلی سریع انجام میدهد |
 |
 |
fasts U |
که کارش را خیلی سریع انجام میدهد |
 |
 |
fasted U |
که کارش را خیلی سریع انجام میدهد |
 |
 |
fast U |
که کارش را خیلی سریع انجام میدهد |
 |
 |
small computer systems interface U |
واسط موازی سریع استاندارد , برای اتصال کامپیوتر به وسایل جانبی |
 |
 |
shared U |
سیستمی که یک وسیله جانبی یا رسانه ذخیره سازی پشتیبان یا منابع دیگر توسط چندین کاربر استفاده میشود |
 |
 |
share U |
سیستمی که یک وسیله جانبی یا رسانه ذخیره سازی پشتیبان یا منابع دیگر توسط چندین کاربر استفاده میشود |
 |
 |
shares U |
سیستمی که یک وسیله جانبی یا رسانه ذخیره سازی پشتیبان یا منابع دیگر توسط چندین کاربر استفاده میشود |
 |
 |
out like a light <idiom> U |
(زود خوابیدن)خیلی سریع به خواب رفتن |
 |
 |
input U |
فضای ذخیره سازی موقت داده از رسانه ورودی پیش از ارسال آن به حافظه یا پشتیبان |
 |
 |
inputted U |
فضای ذخیره سازی موقت داده از رسانه ورودی پیش از ارسال آن به حافظه یا پشتیبان |
 |
 |
penning U |
وسیله جانبی که قلم را روی کاغذ حرکت میدهد طبق یک ورودی |
 |
 |
pen U |
وسیله جانبی که قلم را روی کاغذ حرکت میدهد طبق یک ورودی |
 |
 |
device U |
برنامه یا تابعی که مدیریت وسیله ورودی / خروجی یا جانبی را بر عهده دارد |
 |
 |
devices U |
برنامه یا تابعی که مدیریت وسیله ورودی / خروجی یا جانبی را بر عهده دارد |
 |
 |
penned U |
وسیله جانبی که قلم را روی کاغذ حرکت میدهد طبق یک ورودی |
 |
 |
pens U |
وسیله جانبی که قلم را روی کاغذ حرکت میدهد طبق یک ورودی |
 |
 |
peripheral U |
UPC که نمیتواند دستورات را با سرعت طبیعی اجرا کند به علت رسانه جانبی کند |
 |
 |
buffer U |
مدار که سیستم را از آسیب ورودی سایر مدارها یا وسایل جانبی حفظ میکند |
 |
 |
i/o board U |
تخته مداری که ورودی وخروجیهای داده ها بین کامپیوتر و دستگاههای جانبی را کنترل میکند |
 |
 |
device driver U |
برنامه یا تابعی که واسط و مدیر دستگاه ورودی / خروجی یاسایر وسایل جانبی است |
 |
 |
device handler U |
برنامه یا تابعی که واسط و مدیر دستگاه ورودی / خروجی یاسایر وسایل جانبی است |
 |
 |
driver U |
برنامه یا تابعی که واسط و مدیر دستگاه ورودی / خروجی یاسایر وسایل جانبی است |
 |
 |
drivers U |
برنامه یا تابعی که واسط و مدیر دستگاه ورودی / خروجی یاسایر وسایل جانبی است |
 |
 |
PIA U |
مداری که به کامپیوتر امکان ارتباط با وسیله جانبی میدهد با تامین پورتهای سریال و موازی و سایر سیگنالهای تصدیق لازم برای واسط شدن در رسانه |
 |
 |
processor U |
کامپیوتری که میتواند روی چندین آرایه داده برای عملیات ریاضی خیلی سریع |
 |
 |
pipeline U |
حافظه پنهان جانبی سنکرون که از قط عات حافظه سریع استفاده میکند |
 |
 |
pipelines U |
حافظه پنهان جانبی سنکرون که از قط عات حافظه سریع استفاده میکند |
 |
 |
nonaligned U |
نوک خواندن که در همان محل رسانه مغناطیسی نیست که نوک نوشتن بود. تولید کمبود کیفیت سیگنال |
 |
 |
processor U |
ارسال سیگنال ورودی به پردازنده , بررسی درخواست توجه که باعث توقف آنچه در حال اجرا است میشود و به رسانه فراخوان پاسخ میدهد |
 |
 |
port U |
وسیلهای که بین پورت ورودی /خروجی و چندین وسیله جانبی قرار دارد. و به کامپیوتر امکان دستیابی به تمام آنها را میدهد |
 |
 |
cpu U |
سیگنالهای واسط بین CPU و وسایل جانبی یا وسایل ورودی / خروجی |
 |
 |
scratchpad U |
حافظه پنهان برای بافر کردن داده ارسالی بین پردازنده سریع و وسیله ورودی / خروجی کند. |
 |
 |
reactive mode U |
حالت پردازش کامپیوتر که در آن هر ورودی کاربر باعث رویدادن چیزی میشود ولی پاسخ سریع داده نمیشود |
 |
 |
peripheral U |
مدیر و کنترل کننده وسیله ورودی /خروجی یا وسیله جانبی |
 |
 |
saved U |
ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی |
 |
 |
save U |
ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی |
 |
 |
saves U |
ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی |
 |
 |
interlocks U |
رسانه امنیتی که بخشی از ورودی است و به کلمه رمز نیاز دارد تا وسیله کار دیگری انجام دهد تا کار جاری تمام شود |
 |
 |
interlock U |
رسانه امنیتی که بخشی از ورودی است و به کلمه رمز نیاز دارد تا وسیله کار دیگری انجام دهد تا کار جاری تمام شود |
 |
 |
interlocked U |
رسانه امنیتی که بخشی از ورودی است و به کلمه رمز نیاز دارد تا وسیله کار دیگری انجام دهد تا کار جاری تمام شود |
 |
 |
interlocking U |
رسانه امنیتی که بخشی از ورودی است و به کلمه رمز نیاز دارد تا وسیله کار دیگری انجام دهد تا کار جاری تمام شود |
 |
 |
bandwidth U |
صفحه تصویرهای با resolution بیشتر پیکسل در فضای بیشتری نمایش میدهد و به ورودی سریع و پهنای بلند بیشتر نیاز دارند |
 |
 |
sequential access U |
روش بازیابی داده از رسانه ذخیره سازی با شروع از ابتدای رسانه |
 |
 |
optical U |
رسانه ذخیره سازی داده با استفاده از رسانه هایی مثل دیسک نوری و.. |
 |
 |
bios U |
توابع سیستم که واسط بین زمان برنامه نویسی سطح بالا و وسایل جانبی سیستم است تا ورودی خروجی وسایل استاندارد را بررسی کند |
 |
 |
cpu U |
پیشرفت کامپیوتر که محدود به تعدادی دستورالعمل است که CPU میتواند اجرا کند حافظه و وسایل ورودی / خروجی می توانند داده را سریع تر از تولید CPU ارسال کنند |
 |
 |
multi bus system U |
معماری کامپیوتر که باس سریع بین CPU و حافظه اصلی و یک باس کند تر بین CPU و سایر وسایل جانبی دارد |
 |
 |
well behaved U |
که هیچ نوع فراخوانی سیستم غیر استاندارد انجام نمیدهد و فقط از فراخوانی ورودی /خروجی BIOS استفاده میکند بجای اینکه وسایل جانبی یا حافظه را مستقیماگ آدرس دهی کند |
 |
 |
well-behaved U |
که هیچ نوع فراخوانی سیستم غیر استاندارد انجام نمیدهد و فقط از فراخوانی ورودی /خروجی BIOS استفاده میکند بجای اینکه وسایل جانبی یا حافظه را مستقیماگ آدرس دهی کند |
 |
 |
zero wait state U |
که آن قدر سریع است که با سرعت قط عات دیگر در کامپیوتر کار میکند و نیاز نیست به صورت مصنوعی سرعت آن کم شود یا وضعیت انتظار درج شود |
 |
 |
NiMH U |
نوعی باتری قابل شارژ در laptop که امکان شارژ شدن بهتر از باتری Nicad دارد. شارژ آن سریع تر است و نگران حافظه نیست |
 |
 |
expansion interface U |
حافظه جانبی وسایر دستگاههای جانبی رابه یک کامپیوتر اصلی اضافه کند |
 |
 |
bells and whistles U |
خصوصیات جانبی و پیشرفته یک برنامه کاربردی یا وسیله جانبی |
 |
 |
sidelap U |
بالههای جانبی هواپیما پوشش جانبی عکسها رویهم |
 |
 |
times U |
روش ترکیب چندین سیگنال به یک سیگنال ترکیبی سریع , هر سیگنال ورودی الگوبرداری میشود و نتیجه ارسال میشود , گیرنده سیگنال را مجدداگ می سازد |
 |
 |
timed U |
روش ترکیب چندین سیگنال به یک سیگنال ترکیبی سریع , هر سیگنال ورودی الگوبرداری میشود و نتیجه ارسال میشود , گیرنده سیگنال را مجدداگ می سازد |
 |
 |
time U |
روش ترکیب چندین سیگنال به یک سیگنال ترکیبی سریع , هر سیگنال ورودی الگوبرداری میشود و نتیجه ارسال میشود , گیرنده سیگنال را مجدداگ می سازد |
 |
 |
queues U |
روش برنامه نویسی که تاخیر ورودی و خروجی را به این صورت کم میکند که اطمینان می یابد از اینکه داده ارسالی بین نرم افزار و وسیله ورودی و خروجی با وسایل و ورودی و خروجی همسان است |
 |
 |
queue U |
روش برنامه نویسی که تاخیر ورودی و خروجی را به این صورت کم میکند که اطمینان می یابد از اینکه داده ارسالی بین نرم افزار و وسیله ورودی و خروجی با وسایل و ورودی و خروجی همسان است |
 |
 |
queued U |
روش برنامه نویسی که تاخیر ورودی و خروجی را به این صورت کم میکند که اطمینان می یابد از اینکه داده ارسالی بین نرم افزار و وسیله ورودی و خروجی با وسایل و ورودی و خروجی همسان است |
 |
 |
queueing U |
روش برنامه نویسی که تاخیر ورودی و خروجی را به این صورت کم میکند که اطمینان می یابد از اینکه داده ارسالی بین نرم افزار و وسیله ورودی و خروجی با وسایل و ورودی و خروجی همسان است |
 |
 |
basics U |
توابع سیستم که واسط بین دستورات زبان سطح بال و وسایل جانبی سیستم هستند که ورودی و خروجی وسایل را کنترل می کنند و اغلب شامل کنترل صفخه کلید و صفحه نمایش و دیسک درایوها است |
 |
 |
basic U |
توابع سیستم که واسط بین دستورات زبان سطح بال و وسایل جانبی سیستم هستند که ورودی و خروجی وسایل را کنترل می کنند و اغلب شامل کنترل صفخه کلید و صفحه نمایش و دیسک درایوها است |
 |
 |
marine express U |
کالای سریع الحرکت از راه دری_ا سیستم حمل و نقل سریع دریایی |
 |
 |
tdm U |
روش ترکیب چندین سیگنال به یک سیگنال ارسال سریع . هر سیگنال ورودی الگوبرداری میشود و نتیجه ارسال میشود. گیرنده سیگنال را مجدداگ می سازد |
 |
 |
channelled U |
واسط بین کامپیوتر مرکز و وسایل جانبی به همراه یک کانال که سیگنالهای وضعیت را از سایر وسایل جانبی دستور میکند |
 |
 |
channeled U |
واسط بین کامپیوتر مرکز و وسایل جانبی به همراه یک کانال که سیگنالهای وضعیت را از سایر وسایل جانبی دستور میکند |
 |
 |
channeling U |
واسط بین کامپیوتر مرکز و وسایل جانبی به همراه یک کانال که سیگنالهای وضعیت را از سایر وسایل جانبی دستور میکند |
 |
 |
channels U |
واسط بین کامپیوتر مرکز و وسایل جانبی به همراه یک کانال که سیگنالهای وضعیت را از سایر وسایل جانبی دستور میکند |
 |
 |
channel U |
واسط بین کامپیوتر مرکز و وسایل جانبی به همراه یک کانال که سیگنالهای وضعیت را از سایر وسایل جانبی دستور میکند |
 |
 |
All is not gold that glitters. <proverb> U |
هر آنچه میدرخشد طلا نیست(هر گردى گردو نیست). |
 |
 |
side effect U |
عوارض جانبی [اثر جانبی] |
 |
 |
she has a well poised head U |
وضع سرش در روی بدنش خیلی خیلی خوش نما است |
 |
 |
i am very keen on going there U |
من خیلی مشتاقم انجا بروم خیلی دلم میخواهد به انجابروم |
 |
 |
paint oneself into a corner <idiom> U |
گرفتارشدن درشرایط خیلی بدو رهایی آن خیلی سخت است |
 |
 |
winchester disk U |
دیسک سخت کوچک در یک واحد بسته که وقتی پر است یا لازم نیست , قابل جدا شدن از کامپیوتر نیست |
 |
 |
microfilm U |
فیلم خیلی کوچک برای عکسهای خیلی ریز |
 |
 |
microfilming U |
فیلم خیلی کوچک برای عکسهای خیلی ریز |
 |
 |
microfilmed U |
فیلم خیلی کوچک برای عکسهای خیلی ریز |
 |
 |
microfilms U |
فیلم خیلی کوچک برای عکسهای خیلی ریز |
 |
 |
timed U |
انتخاب صحیح فرکانس ساعت سیستم برای امکان رودن به رسانههای کندتر و.. |
 |
 |
time U |
انتخاب صحیح فرکانس ساعت سیستم برای امکان رودن به رسانههای کندتر و.. |
 |
 |
times U |
انتخاب صحیح فرکانس ساعت سیستم برای امکان رودن به رسانههای کندتر و.. |
 |
 |
JK flip flop U |
نوعی flipe=flop با دو ورودی k,g و دو خروجی مخالف که بستگی به ورودی دارند |
 |
 |
gates U |
دروازه ورودی که خروجی آن معادل معکوس منط ق ورودی است |
 |
 |
gate U |
دروازه ورودی که خروجی آن معادل معکوس منط ق ورودی است |
 |
 |
hash U |
تولید عدد یکتا مشتق شده از ورودی برای هر ورودی پایگاه داده ها |
 |
 |
sottovoce U |
صدای خیلی یواش اهنگ خیلی اهسته |
 |
 |
drop down list box U |
لیستی از موضوعات برای هر ورودی که وقتی فاهر میشود که نشانه گر را بخش ورودی ببرد |
 |
 |
hash U |
الگوریتم تولید کد hash برای ورودی و اطمینان از اینکه با سایر ورودی ها فرق دارد |
 |
 |
list U |
لیست داده که هر ورودی آدرس ورودی بعدی را دارد |
 |
 |
input preamplifier U |
پری امپلی فایر ورودی تقویت کننده ورودی |
 |
 |
snap pass U |
پاس سریع با پیچش سریع مچ |
 |
 |
very low frequency U |
فرکانس خیلی کم در ارتفاع خیلی پایین |
 |
 |
power down U |
خاموش کردن یک کامپیوتر یادستگاه جانبی اقداماتی که به هنگام خرابی برق یا قطع عملیات ممکن است توسط کامپیوتر برای حفافت حالت پردازنده و جلوگیری ازخرابی ان یا دستگاههای جانبی متصل به ان به اجرادراید |
 |
 |
transparent U |
برنامه کامپیوتری که بر کاربر واضح نیست یا هنگام اجرا توسط کاربر قابل مشاهده نیست |
 |
 |
transparently U |
برنامه کامپیوتری که بر کاربر واضح نیست یا هنگام اجرا توسط کاربر قابل مشاهده نیست |
 |
 |
handshakes U |
استفاده از سیگنال تصدیق در معنای آمادگی بری ارسال و دریافت که به کامپیوتر اجازه میدهد یا وسیله کندتر کار کند |
 |
 |
handshaking U |
استفاده از سیگنال تصدیق در معنای آمادگی بری ارسال و دریافت که به کامپیوتر اجازه میدهد یا وسیله کندتر کار کند |
 |
 |
handshake U |
استفاده از سیگنال تصدیق در معنای آمادگی بری ارسال و دریافت که به کامپیوتر اجازه میدهد یا وسیله کندتر کار کند |
 |
 |
leaving files open U |
به معنای اینکه فایل بسته نیست یا حاوی نشانه پایان فایل نیست . |
 |
 |
by-effect U |
عوارض جانبی [اثر جانبی] |
 |
 |
byeffect U |
عوارض جانبی [اثر جانبی] |
 |
 |
fall-out [side effect] U |
عوارض جانبی [اثر جانبی] |
 |
 |
secondary effect U |
عوارض جانبی [اثر جانبی] |
 |
 |
spillover effect U |
عوارض جانبی [اثر جانبی] |
 |
 |
adverse reaction U |
عوارض جانبی [اثر جانبی] |
 |
 |
rattling U |
خیلی تند خیلی خوب |
 |
 |
ponderous U |
خیلی سنگین خیلی کودن |
 |
 |
his parentage isunknown U |
اصل و نسبتش معلوم نیست پدرو مادرش معلوم نیست کی هستند |
 |
 |
external U |
روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند |
 |
 |
externals U |
روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند |
 |
 |
dac U |
مداری که یک مقدار آنالوگی که مط ابق با عدد ورودی است خارج میکند و ورودی دیجیتال را به آنالوگ تبدیل میکند |
 |
 |
d/a converter U |
مداری که یک مقدار آنالوگی که مط ابق با عدد ورودی است خارج میکند و ورودی دیجیتال را به آنالوگ تبدیل میکند |
 |
 |
approach channel U |
کانال ورودی- نهر ورودی |
 |
 |
input U |
1-تابع ورودی . 2-فضای ورودی |
 |
 |
inputted U |
1-تابع ورودی . 2-فضای ورودی |
 |
 |
adders U |
مدار جمع دودویی که میتواند مجموع در ورودی را حساب کند و نیز میتواند ورودی یا خروجی به صورت وام شده را بپذیرد |
 |
 |
adder U |
مدار جمع دودویی که جمع دو ورودی را حساب میکند و خروجی وام گرفته را هم نشان میدهد ولی چنین ورودی ای را نمیپذیرد |
 |
 |
adder U |
مدار جمع دودویی که میتواند مجموع در ورودی را حساب کند و نیز میتواند ورودی یا خروجی به صورت وام شده را بپذیرد |
 |
 |
adders U |
مدار جمع دودویی که جمع دو ورودی را حساب میکند و خروجی وام گرفته را هم نشان میدهد ولی چنین ورودی ای را نمیپذیرد |
 |
 |
analog U |
مداری که سیگنال را که مط ابق با اعداد دیجیتال ورودی است به عنوان خروجی صادر میکند تا بتواند ورودی دیجیتال را به آنالوگ تبدیل کند |
 |
 |
chains U |
فایلی که در آن هر ورودی داده و آدرس ورودی بعدی را که همان محتوای داده را دارد |
 |
 |
chain U |
فایلی که در آن هر ورودی داده و آدرس ورودی بعدی را که همان محتوای داده را دارد |
 |
 |
side spray U |
بسکهای جانبی گلوله ترکشهای جانبی گلوله |
 |
 |
fullest U |
مدار جمع دودویی که می توان مجموع دو ورودی را حساب کند و عدد نقلی ورودی را می پذیرد و در صورت لزوم رقم نقلی خروجی تولید میکند |
 |
 |
full U |
مدار جمع دودویی که می توان مجموع دو ورودی را حساب کند و عدد نقلی ورودی را می پذیرد و در صورت لزوم رقم نقلی خروجی تولید میکند |
 |
 |
anti- U |
ورودی ها درست باشند و وقتی نادرست است که ورودی ها مشابه باشند |
 |
 |
finiteness U |
محدودیت |
 |
 |
restrictions U |
محدودیت |
 |
 |
restriction U |
محدودیت |
 |
 |
constraint U |
محدودیت |
 |
 |
constraints U |
محدودیت ها |
 |
 |
restraint U |
محدودیت |
 |
 |
limitation U |
محدودیت |
 |
 |
limitations U |
محدودیت |
 |
 |
circumscription U |
محدودیت |
 |
 |
incomprehensiveness U |
محدودیت |
 |
 |
restraints U |
محدودیت |
 |
 |
finitude U |
محدودیت |
 |
 |
narrowness U |
محدودیت |
 |