Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
glass
U
ایینه شیشه دوربین
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
sniper scope
U
دوربین تیراندازی بوسیله تیراندازان ماهر دوربین مادون قرمز دیدبانی در شب
infinity method
U
روش موازی کردن دو خط تارموی دوربین تنظیم دوربین در بینهایت
angle of view
U
زاویه رویت دوربین عکاسی میدان دید دوربین
cross line
U
بعلاوه داخل دوربین خط تار موی دوربین
hyperfocal distance
U
مسافت بین عدسی دوربین تانزدیکترین اشیاء میدان تصویردوربین وقتی که دوربین روی فاصله بینهایت تنظیم شود
synchroscope
U
دوربین کنترل اتش خودکارپدافند هوایی دوربین دستگاه توزیع اتش خودکار
plate glass
U
شیشه سنگ شیشه تختهای
ink bottle
U
شیشه مرکب شیشه جوهر
glassman
U
تاجر شیشه شیشه ساز
flatbed
U
وسیلهای با شیشه مسط ح که کار هنری روی آن قرار می گیرد نوک اسکن زیر شیشه حرکت میکند و تصویر را به فایل گرافیکی تبدیل میکند
mirrors
U
ایینه
cardioscope
U
ایینه دل
mirrored
U
ایینه
looking glass
U
ایینه
hand glass
U
ایینه
mirror
U
ایینه
mirror drawing
U
نقاشی از ایینه
eisotrophobia
U
ایینه هراسی
spectrophobia
U
ایینه هراسی
pier glass
U
ایینه قدی
mirror tracing
U
ترسیم از ایینه
peeper
U
ایینه عینک
reflector lens
U
ایینه کوژ
enoptromancy
U
فال ایینه
sconce mirror
U
ایینه دیواری
heliograph
U
ایینه افتابی
catoptrics
U
علم ایینه ها
collimating sight
U
دوربین نشانه روی لوله توپ به هدف دوربین منطبق کننده لوله و هدف
reflector lens
U
ایینه پیچ نما
helio
U
ایینه مخابره پیام
helio
U
ایینه ویژه مخابرات
magic mirror
U
ایینه دور نما
pier table
U
میز زیر ایینه قدی
catoptric
U
وابسته به ایینه ونور منعکس شده
ramp sight
U
ایینه مورس شکاف درجه پایه دار متحرک
vitrify
U
بصورت شیشه در اوردن بصورت شیشه درامدن
lens distortion
U
خطای عدسی دوربین عکاسی انحراف عدسی دوربین عکاسی
amalgams
U
الیاژ جیوه باچند فلز دیگرکه برای پرکردن دندان و ایینه سازی بکار میرود ترکیب مخلوط
amalgam
U
الیاژ جیوه باچند فلز دیگرکه برای پرکردن دندان و ایینه سازی بکار میرود ترکیب مخلوط
glass wool
U
پشم یا براده شیشه پشم شیشه
far sighted
U
دوربین
longsighted
U
دوربین
camera
دوربین
opera glasses
U
دوربین
cameras
U
دوربین
presbyopic
U
دوربین
the penetration of a telescope
U
دوربین
far seeing
U
دوربین
telescopes
U
دوربین
far-sighted
U
دوربین
binocular
U
دوربین
telescope
U
دوربین
long sighted
U
دوربین
night glass
U
دوربین شب
pickup tube
U
دوربین تلویزیونی
television camera tube
U
دوربین تلویزیونی
field glass
U
دوربین صحرایی
sight
U
دوربین دیدن
reflex sight
U
دوربین منشوری
vial
U
حباب دوربین
the penetration of a telescope
U
قوه دوربین
camera tube
U
دوربین تلویزیونی
sights
U
دوربین دیدن
theodo;ite
U
دوربین مهندسی
cross hair
U
خط داخل دوربین
computing sight
U
دوربین محاسب
reticle
U
عدسی دوربین
lens
U
عدسی دوربین
spyglass
U
دوربین کوچک
binocular
U
دوربین دوچشمی
elbow telescope
U
دوربین بازویی
binocular
U
دوربین دو چشم
electron camera
U
دوربین الکترونی
color camera
U
دوربین رنگی
drawtube
U
لوله دوربین
telescopy
U
فن استعمال دوربین
eye piece
U
عدسی سر دوربین
camera nadir
U
خط لولای دوربین
coarse sight
U
دوربین یدکی
director sight
U
دوربین هادی
gun sight
U
دوربین توپ
observation camera
U
دوربین نظارت
kodak
U
دوربین عکاسی
telescope
U
دوربین نجومی
opticians
U
دوربین فروش
telescopes
U
دوربین نجومی
optician
U
دوربین فروش
CCTV camera
U
دوربین نظارت
hypermetrope
U
ادم دوربین
surveillance camera
U
دوربین نظارت
box cameras
U
دوربین قوطی
CCTV camera
U
دوربین امنیتی
metascope
U
دوربین تک چشمی
observation camera
U
دوربین امنیتی
miniature camera
U
دوربین مینیاتوری
closed-circuit camera
U
دوربین امنیتی
box camera
U
دوربین قوطی
security camera
U
دوربین امنیتی
surveillance camera
U
دوربین امنیتی
security camera
U
دوربین نظارت
camera-shy
U
بیزار از دوربین
closed-circuit camera
U
دوربین نظارت
security camera
U
دوربین مدار بسته
CCTV camera
U
دوربین مدار بسته
closed-circuit camera
U
دوربین مدار بسته
observation camera
U
دوربین مدار بسته
reticle
U
شبکه دوربین نجومی
reticle
U
تار موی دوربین
air survey camera
U
دوربین عکسبرداری هوایی
vidicon
U
لوله دوربین عکاسی
camera axis
U
محور دوربین عکاسی
camera nadir
U
محورلولایی دوربین عکاسی
colminator
U
دوربین شاخص توپ
riflescope
U
دوربین روی تفنگ
computing gunsight
U
دوربین محاسب توپ
camera magazine
U
کاست فیلم دوربین
camera window
U
دریچه دیافراگم دوربین
surveillance camera
U
دوربین مدار بسته
snooper scope
U
دوربین تعقیب و دیدبانی
drawtube
U
دیدگاه میکرسکوپ یا دوربین
isocentre
U
خط المرکزین دوربین عکاسی
line of collimation
U
خط تنظیم عدسی دوربین
cameras
U
دوربین یا جعبه عکاسی
camera
دوربین یا جعبه عکاسی
sightings
U
دیدن از داخل دوربین
sighting
U
دیدن از داخل دوربین
fixed reticle
U
عدسی ثابت دوربین
flash bulb
U
فلاش دوربین عکاسی
macrometer
U
دوربین مسافت سنج
sights
U
دوربین نشانه روی
sight
U
دوربین نشانه روی
minicam
U
دوربین خیلی کوچک
opera glass
U
دوربین مخصوص اپرا
telescopic alidade
U
عضاده دوربین دار
infrared viewer
U
دوربین دیدبانی شبانه
tachymeter
U
دوربین مسافت یاب
dumpy level
U
تراز دوربین دار
spotting scope
U
دوربین روی سه پایه
iris
U
دیافراگم
[دوربین عکاسی]
(iris) diaphragm
U
دیافراگم
[دوربین عکاسی]
infrared viewer
U
دوربین مادون قرمز
tacheometer
U
دوربین نقشه برداری
tachometric sight
U
دوربین مسافت یاب
tachometric sight
U
دوربین مسافت سنج
minicamera
U
دوربین خیلی کوچک
miniature camera
U
دوربین تصاویر کوچک
focal length
U
فاصله کانونی دوربین یاعدسی
computing gunsight
U
دوربین محاسب عناصر تیر
photoheliograph
U
دوربین مخصوص عکسبرداری از خورشید
dynameter
U
اسباب سنجش قوه دوربین
cross hair
U
تار موی وسط دوربین
helioscope
U
دوربین افتاب بینی خورشیدبین
reticle
U
میدان دید داخل دوربین
image camera tube
U
لامپ تصویر میانی دوربین
powered
U
درشت نمایی قدرت دوربین
trick
U
درجه بندی عدسی دوربین
power
U
درشت نمایی قدرت دوربین
tricked
U
درجه بندی عدسی دوربین
sighting device
U
دوربین دستگاه نشانه روی
tricking
U
درجه بندی عدسی دوربین
camcorder
U
دوربین فیلمبرداری ویدیو و تلویزیون
camcorders
U
دوربین فیلمبرداری ویدیو و تلویزیون
air cartographic camera
U
دوربین عکس برداری هوایی
eyeglass
U
شیشهء دوربین یاذره بین
instrument
U
وسیله دوربین یا زاویه یاب
tachymeter
U
دوربین پیمایش بلندی یا فاصله
powering
U
درشت نمایی قدرت دوربین
powers
U
درشت نمایی قدرت دوربین
glass
U
دستگاه ارتفاع سنج دوربین
optician
U
عینک فروش دوربین ساز
opticians
U
عینک فروش دوربین ساز
telescopic alidade
U
سمت گیر دوربین دار
water glass
U
اب شیشه
bottles
U
شیشه
glass cutter
U
شیشه بر
glass blower
U
شیشه گر
plate
U
شیشه
plates
U
شیشه
bottle
U
شیشه
glass
U
شیشه
pane
U
شیشه
panes
U
شیشه
glazier
U
شیشه بر
glassblower
U
شیشه گر
glazier
U
شیشه گر
phototelescope
U
دوربین عکس برداری ار کرههای اسمانی
tribrach
U
گهواره نصب دوربین نقشه برداری
race glass
U
دوربین ویژه برای تماشای مسابقه
time exposure
U
مدت بازماندن دیافراگم دوربین عکاسی
hyperope
U
مبتلا به مرض دوربینی شخص دوربین
field glass
U
عدسی درونی دوربین یاذره بین
continuous strip camera
U
دوربین عکسبرداری به طریق نوار مداوم
snooperscope
U
دوربین مخصوص هدف گیری دشمن
sound camera
U
دوربین فیلمبرداری مجهزبدستگاه ضبط صوت
synchronous sight
U
دوربین نافم سیستم پرتاب بمب
angular velocity bombsight
U
دوربین سنجش زاویه رهایی بمب
sniperscope
U
دوربین مخصوص هدف گیری دشمن
telecamera
U
دوربین مخصوص عکاسی ازفواصل دور
lead glass
U
شیشه سربی
sheet glass
U
شیشه ورقی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com