Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
The regulations are stI'll in force ( effect ) .
U
این مقررات هنوز بقوت خود با قی است
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
There's more to come.
<idiom>
U
هنوز تموم نشده.
[هنوز ادامه داره]
to remain in force
U
بقوت خودباقی بودن
beta software
U
نرم افزاری که هنوز تمام آزمایش ها رویش تمام نشده و ممکن است هنوز مشکل داشته باشد
to satnd good
U
بقوت خود باقی بودن
nutriments
U
کسب نیرو بوسیله غذا بقوت
nutriment
U
کسب نیرو بوسیله غذا بقوت
Is your price offer ( quotation ) stI'll open ( valid ) ?
U
آیا پیشنهاد قیمت شما کماکان بقوت خود با قی است ؟
formulas
U
مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
formulae
U
مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
formula
U
مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
The football players are warming up before the game ( match) .
U
هنوز درگرما گرم موضوع است ( کاملا" متوجه نیست ؟ هنوز گرم است )
provisions
U
مقررات
precept
U
مقررات
precepts
U
مقررات
disposition
U
مقررات
regulation
U
مقررات
regulations
U
مقررات
requirement
U
مقررات
measure
U
مقررات
arrangement
U
مقررات
arrangements
U
مقررات
infraction
U
نقض مقررات
holding
U
نقض مقررات
instruction for assembly
U
مقررات نصب
laws of the game
U
مقررات مسابقه
control measures
U
مقررات کنترلی
ordinances
U
مقررات محلی
ordinance
U
مقررات محلی
military doctorine
U
مقررات نظامی
operating instruction
U
مقررات کار
mounting instruction
U
مقررات نصب
The regulations in force .
U
مقررات جاری
army regulation
U
مقررات ارتشی
by law
U
طبق مقررات
disciplinary regulation
U
مقررات انضباطی
by rule
U
طبق مقررات
government regulation
U
مقررات دولتی
standard specification
U
مقررات استاندارد
trancscendent
U
ماورای مقررات
institute
U
اصل قانونی مقررات
conditions
U
مقررات و شرایط اسبدوانی
instituted
U
اصل قانونی مقررات
officialism
U
رسمیت مقررات اداری
instituting
U
اصل قانونی مقررات
tariff regulations
U
مقررات تعرفه بندی
To be observant of the regulations .
U
ملاحظه مقررات را کردن
ruled based deduction
U
استنباط بر مبنای مقررات
sanctioned laws
U
قوانین یا مقررات مصوبه
assembly instrudactions
U
مقررات یا دستورات نصب
institutes
U
اصل قانونی مقررات
illicit
U
نا مشروع مخالف مقررات
illegally
U
برخلاف قانون و مقررات
manual
U
مقررات کتاب راهنما
red tape
U
مقررات دست و پاگیر
lodge-books
U
کتاب مقررات معماری
formally
U
مقررات رسمی یا اداری فاهرا"
discipline and adjustment board
U
هیئت تدوین مقررات انضباطی
european community competition rules
U
مقررات رقابت در جامعه اروپا
inland rules
U
مقررات حرکت در ابهای داخلی
highway dispatch
U
مقررات و قوانین عبور ومرور در شاهراهها
poaches
U
برخلاف مقررات شکار صید کردن
poached
U
برخلاف مقررات شکار صید کردن
poach
U
برخلاف مقررات شکار صید کردن
in duly substantiated cases
U
در موارد طبق مقررات اثبات شده
where justified
U
در موارد طبق مقررات اثبات شده
where there is a valid reason
U
در موارد طبق مقررات اثبات شده
regulatory signs
U
علایم نشان دهنده مقررات جاده ها
regulation
U
نظامنامه مقررات و نظامات نظام تنظیم
road discipline
U
مقررات عبور و مرور روی جاده
meter rule
U
مقررات مربوط به ساختن قایقهای بادی
not yet
<adv.>
U
نه هنوز
as yet
U
هنوز
however
U
هنوز
nevertheless
U
هنوز
not yet
<adv.>
U
هنوز نه
stiller
U
هنوز
stillest
U
هنوز
yet
U
هنوز
still
U
هنوز
stills
U
هنوز
curfew
U
مقررات حکومت نظامی وخاموشی در ساعت معین شب
prodify
U
تغییر دادن در تولیداتومبیلهای مسابقه طبق مقررات
expedite rule
U
مقررات سرعت بخشیدن به بازی پینگ پنگ
last chance rule
U
مقررات مربوط به اجتناب ازتصادم با قایقهای دیگر
unmilitary
U
بر خلاف مقررات ارتش غیرنظامی اخلاقا و عادتاغیرنظامی
deviations
U
از شروط و مقررات قراردادتجاوز کردن و خارج شدن
deviation
U
از شروط و مقررات قراردادتجاوز کردن و خارج شدن
inspectors
U
داور برای تشخیص نقض مقررات مسابقه
curfews
U
مقررات حکومت نظامی وخاموشی در ساعت معین شب
inspector
U
داور برای تشخیص نقض مقررات مسابقه
There is an outcry against these regulations.
U
همه از این مقررات فریادشان بلند است
i am yet to learnt
U
من هنوز نمیدانم
I don't know yet.
من هنوز نمیدانم.
unborn
U
هنوز فاهرنشده
marquis queensberry rules
U
مجموعه قوانین و مقررات بوکس که در سال 6781میلادی وضع شد
callow
U
جوجهای که هنوز پردرنیاورده
It is not known yet . It is not settled yet .
U
هنوز معلوم نیست
Nobody has come yet .
U
هیچکس هنوز نیامده
is he still single?
U
ایا هنوز تک است
his palce is still open
U
جای او هنوز خالی
How can you ask?
U
هنوز نمی دانی؟
There is yet time.
U
هنوز وقت هست.
we are still above ground
U
هنوز زنده ایم
table of precedence
U
صورتی که ترتیب الویت قوانین و مقررات مختلفه راتعیین میکند
Are you still on the line?
U
هنوز پشت تلفن هستی؟
As you are not ready ...
U
چونکه هنوز آماده نیستی...
Since you are not ready ...
U
چونکه هنوز آماده نیستی...
the battle still rages
U
جنگ هنوز شدت دارد
He cant count yet.
U
هنوز شمردن بلد نیست
wort
U
گیاه خیسانده که هنوز تخمیرنشده
The ice-cream has not set yet.
U
بستنی هنوز سفت نشده
Having hardly arrived you want to. . .
U
هنوز از راه نرسیدی می خواهی ...
The letter hasnt arrived yet.
U
نامه هنوز نرسیده است
preadolescent
U
شخصیکه هنوز به بلوغ نرسیده
maidens
U
اسبی که هنوز برنده نشده
shouldering
U
سمت موجی که هنوز نشکسته
shouldered
U
سمت موجی که هنوز نشکسته
shoulder
U
سمت موجی که هنوز نشکسته
maiden
U
اسبی که هنوز برنده نشده
shoulders
U
سمت موجی که هنوز نشکسته
there is little in it
U
هنوز نمتوان گفت که خواهدبرد
it remains to be proved
U
هنوز ثابت نشده است
novillero
U
گاوبازی که هنوز برنده نشده
systems
U
مقررات مربوط به اعطای امتیازهای اضافی به نسبت ضعف یا قدرت اسب
system
U
مقررات مربوط به اعطای امتیازهای اضافی به نسبت ضعف یا قدرت اسب
landsman
U
ملوان ساده که هنوز درجهای نگرفته
Presumably she hasnt arrived yet .
U
از قرار معلوم هنوز واردنشده است
He is stI'll wet behind the ears.
U
هنوز دهانش بوی شیر می دهد
My departure time is not determined yet .
U
وقت حرکت من هنوز مشخص نیست.
There's more to come.
<idiom>
U
باز هم هست.
[هنوز ادامه داره]
built into
U
که هنوز بخش فیزیکی سیستم است
see if he is still there
U
به بیند او هنوز انجا است یانه
There has as yet been no confirmation.
U
تا حالا هنوز هیچ تأییدی نیست.
generations
U
توسعه یافته که هنوز هم استفاده می شوند
generation
U
توسعه یافته که هنوز هم استفاده می شوند
Befor I knew it , the hotel bI'll was sent .
U
هنوز هیچه نشده صورتحساب هتل را فرستادند
fail
U
سیستمی که پس از خرابی بخشی از آن هنوز کار میکند
There is still time before I go.
U
هنوز وقت هست تا اینکه من راه بیفتم.
I have not played my trump ( winning ) card .
U
ورق برنده را هنوز رو نکره ام ( بازی نکردم )
My tea is not cool enough to drink.
U
چائی ام بقدر کافی هنوز سرد نشده
elimination
U
بخشی از داده هنوز استفاده نشده است
yhis port is not yet peopled
U
این بندر هنوز اباد نشده است
The project is not fully developed yet.
U
این طرح هنوز پخته وآماده نیست
failed
U
سیستمی که پس از خرابی بخشی از آن هنوز کار میکند
fails
U
سیستمی که پس از خرابی بخشی از آن هنوز کار میکند
not out
U
توپزنی که هنوز اخراج نشده اعلام خطا
He has been a beggar for a hundred years; yet he d.
<proverb>
U
صد سال گدائى مى کند هنوز شب جمعه را نمى داند .
I'm still not quite sure how good you are.
U
من هنوز هم نمی دونم که تو واقعا چقدر خوب هستی.
merge
U
ترکیب دو فایل داده که هنوز ترتیب خود را دارند
Do you still remember how poor we were?
U
آیا هنوز یادت میاد، که چقدر فقیر بودیم.
merges
U
ترکیب دو فایل داده که هنوز ترتیب خود را دارند
Are you still around?
U
هنوز هستی ؟
[مانند پشت تلفن یا درچت اینترنت]
accrued interest
بهره ای که عاید شده ولی هنوز پرداخت نشده است
galley proof
U
نمونه ستونی مطالب چاپی که هنوز صفحه بندی نشده
open
U
نوار مغناطیسی در نوردی که هنوز در کارتریج یا کاست بسته شده است
greasy wool
U
پشم چرب
[پشمی که هنوز شسته نشده و آماده ریسندگی نیست.]
opened
U
نوار مغناطیسی در نوردی که هنوز در کارتریج یا کاست بسته شده است
He poked the mouse with his finger to see if it was still alive.
U
او
[مرد]
با انگشتش موش را سیخونک زد تا ببیند که آیا هنوز زنده بود یا نه.
softer
U
که هنوز بخشی از آن کار میکند حتی اگر مشکلی رخ داده باشد
softest
U
که هنوز بخشی از آن کار میکند حتی اگر مشکلی رخ داده باشد
soft
U
که هنوز بخشی از آن کار میکند حتی اگر مشکلی رخ داده باشد
plene administrative preter
U
دفاعی مبنی بر این که مقداری از مال متوفی هنوز باقی است
deferred expense
U
هزینههای پیش بینی شدهای که هنوز موعد پرداختشان نرسیده است
opens
U
نوار مغناطیسی در نوردی که هنوز در کارتریج یا کاست بسته شده است
Thinking of it still gives me a pang.
[Colloquial]
U
هنوز من را آزار می دهد
[اذیت می کند]
وقتی که در باره آن فکر می کنم.
observers
U
گواه تعیین شده از طرف کمیته برگزارکننده مسابقه گلف برای گزارش دادن نقض مقررات به داور
observer
U
گواه تعیین شده از طرف کمیته برگزارکننده مسابقه گلف برای گزارش دادن نقض مقررات به داور
sliver
U
فتیله نخ
[الیاف کشیده شده و موازی که هنوز تاب داده نشده اند.]
audits
U
بررسی موقعیت سیستم و اینکه آیا هنوز ایمن است و درست کار میکند یا نه
auditing
U
بررسی موقعیت سیستم و اینکه آیا هنوز ایمن است و درست کار میکند یا نه
audit
U
بررسی موقعیت سیستم و اینکه آیا هنوز ایمن است و درست کار میکند یا نه
audited
U
بررسی موقعیت سیستم و اینکه آیا هنوز ایمن است و درست کار میکند یا نه
customs of the services
U
مقررات و روشهای جاری قسمتها امور جاری نیروها
gamesmanship
U
مهارت در بردن بازی بدون تخلف از مقررات بازی
selectable
U
نرخ baud ارسال و دریافت مودم که توسط کاربر انتخاب میشود و هنوز مشخص نیست
freeing
U
آماده استفاده یا آنچه هنوز استفاده نشده است .
frees
U
آماده استفاده یا آنچه هنوز استفاده نشده است .
freed
U
آماده استفاده یا آنچه هنوز استفاده نشده است .
free
U
آماده استفاده یا آنچه هنوز استفاده نشده است .
raw
U
1-اطلاعی که هنوز وارد سیستم کامپیوتری نشده است . 2-دادهای که در پایگاه داده ها که برای تامین اطلاعات کاربر باید پردازش شود
upward compatible
U
طراحی شده برای سازگاری با مدلهای موجود یا مدلهای آینده که هنوز اختراع نشده اند
fourth generation computers
U
فناوری کامپیوتر با استفاده از مدارهای CSI که قبلا توسعه یافته اند و هنوز هم استفاده می شوند
upwards compatible
U
طراحی شده برای سازگاری با مدلهای موجود یا مدلهای آینده که هنوز اختراع نشده اند
seconds
U
که هنوز استفاده میشود و دوباره فروخته میشود
second
U
که هنوز استفاده میشود و دوباره فروخته میشود
seconding
U
که هنوز استفاده میشود و دوباره فروخته میشود
seconded
U
که هنوز استفاده میشود و دوباره فروخته میشود
cartridge
U
کارتریج ROM که روی چاپگر نصب میشود تا فاهر هر چاپ بهتری داشته باشد ولی هنوز نسبت به سایر خصوصیات محدود است
cartridges
U
کارتریج ROM که روی چاپگر نصب میشود تا فاهر هر چاپ بهتری داشته باشد ولی هنوز نسبت به سایر خصوصیات محدود است
shell out
U
خارج شدن به سیستم عامل وقتی که برنامه اصلی هنوز در حافظه است , پس کاربر به برنامه برمی گردد
dark fiber
U
فیبر نوری که سیگنالی ندارد. مربوط به کابل فیبرنوری که نصب شده است ولی هنوز استفاده نشده است
dark fibre
U
فیبر نوری که سیگنالی ندارد. مربوط به کابل فیبرنوری که نصب شده است ولی هنوز استفاده نشده است
urban bundle
U
بقچه شهری
[این روش گرچه قدیمی است ولی هنوز هم به عنوان معیاری جهت وزن کردن کلاف های پشم بکار می رود.]
unborn
U
هنوز زاده نشده هنوززاده نشده
fouls
U
فول مانند چنگ زدن هل دادن دویدن یا پریدن غیرمجاز لغزیدن و زدن بازیگر مقابل و مجازات این خطاها اخطار و اخراج موقت یا دیسکالیفه و اکسکلود است نقض مقررات
fouled
U
فول مانند چنگ زدن هل دادن دویدن یا پریدن غیرمجاز لغزیدن و زدن بازیگر مقابل و مجازات این خطاها اخطار و اخراج موقت یا دیسکالیفه و اکسکلود است نقض مقررات
foulest
U
فول مانند چنگ زدن هل دادن دویدن یا پریدن غیرمجاز لغزیدن و زدن بازیگر مقابل و مجازات این خطاها اخطار و اخراج موقت یا دیسکالیفه و اکسکلود است نقض مقررات
fouler
U
فول مانند چنگ زدن هل دادن دویدن یا پریدن غیرمجاز لغزیدن و زدن بازیگر مقابل و مجازات این خطاها اخطار و اخراج موقت یا دیسکالیفه و اکسکلود است نقض مقررات
foul
U
فول مانند چنگ زدن هل دادن دویدن یا پریدن غیرمجاز لغزیدن و زدن بازیگر مقابل و مجازات این خطاها اخطار و اخراج موقت یا دیسکالیفه و اکسکلود است نقض مقررات
Netscape Navigator
U
یکی از جستجوگران معروف www که هنوز هم در بازار مط رح است شامل خصوصیات بسیاری از قبیل خوانندگان جدید و نیز تامین برنامههای java است
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com