Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 107 (6 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
the matter itself
[the situation itself ]
[ the thing itself]
U
این مطلب بخودی خود
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
per se
U
بخودی خود
by it self
U
بخودی خود
ipso facto
U
عضویت خود بخودی
abstractly
U
بطور مجرد بخودی خود
self rising
U
بخودی خود ترقی کننده
irony of fate
U
پیشامدی که بخودی بخودناگوار نیست ولی نابهنگام است
limited divorce
U
طلاقی که مدت ان محدود بوده پس ازانقضای مهلت بخودی خودرجوع شود
theme
U
مطلب
subjects
U
مطلب
punch line
U
لب مطلب
themes
U
مطلب
label
U
مطلب
labeling
U
مطلب
labelled
U
مطلب
punch-line
U
لب مطلب
labels
U
مطلب
subjected
U
مطلب
punch-lines
U
لب مطلب
subject
U
مطلب
afair
U
مطلب
topic
U
مطلب
topics
U
مطلب
subjecting
U
مطلب
criteria
U
مطلب
thoughts
U
سر مطلب
thought
U
سر مطلب
matters
U
مطلب چیز
label prefix
U
پیشوند مطلب
enjambment
U
ادامهء مطلب
matter
U
مطلب چیز
mattered
U
مطلب چیز
precis
U
چکیده مطلب
mattering
U
مطلب چیز
subjects
U
مطلب زیرموضوع
subjecting
U
مطلب زیرموضوع
issue
U
صدور مطلب
the point
[of the matter]
U
اصل مطلب
label alignment
U
هم ترازی مطلب
the salient point
<idiom>
U
اصل مطلب
gist
U
مطلب عمده
press releases
U
مطلب مطبوعاتی
press release
U
مطلب مطبوعاتی
issued
U
صدور مطلب
issues
U
صدور مطلب
principal
U
مطلب مهم
subjected
U
مطلب زیرموضوع
subject
U
مطلب زیرموضوع
root of the matter
U
اصل مطلب
principals
U
مطلب مهم
subject matter
U
مطلب موضوع
clipped speech
U
حذف مطلب
that is not the case
U
مطلب چنین نیست
the matter is perplexed
U
مطلب پیچیده است
there was no secrecy about it
مطلب پوشیده ای نبود
round about
U
دور سر گرداندن مطلب
under pledge of secrecy
U
با قول کتمان مطلب
Lets get to the point.
U
بپردازیم به اصل مطلب
The crux of the matter . The quintessence.
U
جان کلام ( مطلب )
Lets pass on (proceed) to the main issue.
U
برویم سر مطلب اصلی
hit the bull's-eye
<idiom>
U
به اصل مطلب رسیدن
lowdown
<idiom>
U
لپ مطلب ،حقیقت موضوع
to overleap oneself
U
از مطلب پرت شدن
repeating label
U
برچسب یا مطلب مکرر
hugger mugger
U
تنهایی مطلب محرمانه
cliff-hangers
U
مطلب یا داستان جالب
comprehension test
U
ازمون فهم مطلب
cliff-hanger
U
مطلب یا داستان جالب
cliff hanger
U
مطلب یا داستان جالب
self sow
U
بطور طبیعی افشانده شدن بخودی خود افشانده شدن
point of the agenda
U
اصل مطلب فهرست برنامه
contraposition
U
قلب مطلب بطریق منفی
item of the agenda
U
اصل مطلب فهرست برنامه
To wonder from the main topic.
U
از مطلب اصلی دور افتادن
for brevity's sake
U
از بهر کوتاه کردن مطلب
the point is
U
اصل مطلب این است
you must have know this
U
حتما` این مطلب را شمامیدانستید
overtype mode
U
حالت تایپ روی مطلب
the matter was kept private
U
مطلب را پوشیده نگاه داشتند
circumgyration
U
دورزدن درسخن دورسرگرداندن مطلب
to go into the matter
U
به این مطلب رسیدگی کردن
typeover mode
U
حالت تایپ روی مطلب
the face remains
U
مطلب همانست که هست فرق نمیکند
you must know this
U
شما باید این مطلب را بدانید
slurs
U
لکه بدنامی مطلب را نادیده گرفتن وردشدن
We shall look into the matter in due ( good ) time .
U
درموقع مناسب باین مطلب رسیدگه خواهد شد
doodads
U
مطلب کوچکی که از نظرفراموش شده وبخاطر نمیرسد
slurring
U
لکه بدنامی مطلب را نادیده گرفتن وردشدن
to get down to the nitty-gritty
[to get down to brass tacks]
<idiom>
U
فوری به اصل مطلب رسیدن
[اصطلاح روزمره]
slurred
U
لکه بدنامی مطلب را نادیده گرفتن وردشدن
slur
U
لکه بدنامی مطلب را نادیده گرفتن وردشدن
doodad
U
مطلب کوچکی که از نظرفراموش شده وبخاطر نمیرسد
diction
U
عبارت انتخاب لغت برای بیان مطلب
plate proof
U
نمونه اول صفحات و مطلب چاپ شده
paragraphist
U
کسیکه مطلب کوتاه برای روزنامه تهیه میکند
I wI'll not comment on this issue.
U
درباره این مطلب اظهار نظری نمی کنم
he rode me off on a side issue
U
نکته فرعی پیش اورده مراازاصل مطلب پرت کرد
catastasis
U
بخش سوم داستانهای باستانی که اوج مطلب دران بود
May be I can interest you in this issue .
U
شاید بتوانم علاقه شما را به این مطلب جلب نمایم
self adjusting
U
بخودی خود میزان شونده خود میزان
monetarists
U
طرفداران مکتب پولی گروهی که معتقدند که سیاست پولی در رابطه باایجاد ثبات اقتصادی و تثبیت اشتغال و درامد نقش موثرتری نسبت به سیاست مالی دارد . همچنین این عده اعتقاد دارند که اقتصاد بخودی خود تثبیت خواهد شد
palinode
U
قطعه شعر یا سرودی که مطلب شعر یا سرود قبلی راانکار کند
what matters is that ...
U
اصل مطلب
[چیزی که مهم است]
این است که ...
learning curve
U
منحنی که نمودار این مطلب است که باتکرار یک عمل زمان انجام ان عمل کوتاهتر می گردد
declaratory statute
U
قانون تاکیدی قانونی است که محتوی مطلب جدیدی نیست بلکه لازم الاجرابودن یک قانون سابق را تاکیدو تصریح میکند
demarche
U
بعمل می اورد . به این معنی که فرستاده ویژهای برای مذاکره درباره مطلب مورد نظر و تقدیم مدارک کتبی به ان کشور نزد وزیرامور خارجه ان می فرستد
typeover
U
توانایی یک چاپگر تماسی درضربه زدن بیش از یکبار به کاراکتر و در نتیجه ایجاد اثردرشت و برجستهای از ان روی نسخه چاپی تایپ روی مطلب
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com