English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
prospectus U اینده نامه
prospectuses U اینده نامه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
future perfect U شامل زمان اینده نقلی که در انگلیس بصورت have willو have shall ساخته میشودونشانه خاتمه عمل درزمان اینده میباشد
post script U مطلبی که در هنگام تهیه نامه فراموش شده و بعدا درذیل نامه ذکر میگردد
letter of intent U تمایل نامه نامه علاقه مندی به انجام معامله
pourparley U جلسه غیررسمی برای مذاکره در اطراف عهد نامه یا موافقت نامه تبادل نظر کردن
pourparler U جلسه غیررسمی برای مذاکره در اطراف عهد نامه یا موافقت نامه تبادل نظر کردن
cryptoparts U بخشهای یک نامه رمز قسمتهای رمزی نامه
libelled U هجو نامه یا توهین نامه افترا
libelling U هجو نامه یا توهین نامه افترا
libels U هجو نامه یا توهین نامه افترا
libeled U هجو نامه یا توهین نامه افترا
libeling U هجو نامه یا توهین نامه افترا
libel U هجو نامه یا توهین نامه افترا
certificates U رضایت نامه شهادت نامه
written agreement U موافقت نامه پیمان نامه
affidavits U شهادت نامه قسم نامه
credential U گواهی نامه اعتبار نامه
certificate U رضایت نامه شهادت نامه
to a. letter U روی نامه عنوان نوشتن نامه نوشتن کاغذی رابعنوان
next U اینده
to be U اینده
comer U اینده
future U اینده
in the time to come U اینده
at a laterd U در اینده
aftertime U اینده
lavenir U اینده
coming U اینده
futurity U اینده
toward U اینده
forthcomming U اینده
incoming U اینده
approaching U اینده
forthcoming U اینده
following on U از پی اینده
nrxt monday U دوشنبه اینده
by next mail U باپست اینده
catabatic U پایین اینده
upcoming U زود اینده
sup.latest or last U دیر اینده
prospect of the future U دورنمای اینده
emergent U بیرون اینده
paulo postfuture U اینده نزدیک
prospect U اینده نگری
proximo U ماه اینده
nether world U جهان اینده
odd comeshortly U اینده نزدیک
prospectiveness U وابستگی به اینده
even tual U درنتیجه اینده
prospectively U با عطف به اینده
providential U اینده نگر
prospects U اینده نگری
futurity U اتفاقات اینده
prospecting U اینده نگری
prospected U اینده نگری
katabatic U پائین اینده
futuristic U مربوط به اینده
prospective U مربوط به اینده
f. tense U زمان اینده
proximo U درماه اینده
futures U قراردادهای اینده
looking U بنظر اینده
futures contract U قرارداد اینده
futurism U اینده گرایی
futurity U نسل اینده
offing U در اینده نزدیک
the next world U عالم اینده
intercurrent U در میان اینده
the a season U فعل اینده
the a season U موسم اینده
erelong U در اینده نزدیک
the f. winter U زمستان اینده
the future U جهان اینده
the next world U جهان اینده
post date U تاریخ اینده گذاشتن
emergence U ناگه اینده اورژانس
future U بعد اینده اتیه
perfect foresight U اینده نگری کامل
prescient U عالم به غیب یا اینده
oncoming U پیشامد کننده اینده
emergencies U ناگه اینده اورژانس
emergency U ناگه اینده اورژانس
prospectiveness U چشم داشت به اینده
provident U صرفه جو اینده نگر
long range U مربوط به اینده دور
scouts U ارزیابی حریف اینده
the rising generation U دوره جوانان اینده
scouted U ارزیابی حریف اینده
scout U ارزیابی حریف اینده
tardy U دیر اینده کند
tardiest U دیر اینده کند
tardier U دیر اینده کند
latest U تازه گذشته اینده
proximo U مربوط بماه اینده
without prejudice U بدون تاثیر به اینده
otherworldiness U وابستگی بجهان اینده
the ensving twelve months U دوازده ماه اینده
testacy U دارای وصیت نامه بودن نگارش وصیت نامه
on the th prox U در روز چهارم ماه اینده
hold over U برای اینده نگاه داشتن
hunching U فن احساس وقوع امری در اینده
hunches U فن احساس وقوع امری در اینده
providence U صرفه جویی اینده نگری
hunched U فن احساس وقوع امری در اینده
forward sales U فروش کالاجهت تحویل در اینده
intermediate U درمیان اینده مداخله کننده
hunch U فن احساس وقوع امری در اینده
exdividend U بدون سود اینده سهام
hidden momentum of population growth U سبب گستردگی والدین اینده میشود
the law is prospective U اثر قانون مربوط به اینده است
future attacks U حملههای اینده را پیش بینی نکردند
current liabilities U بدهیهایی که باید در اینده نزدیک پرداخت شوند
nominate U تعیین اسب برای شرکت درمسابقات اینده
nominates U تعیین اسب برای شرکت درمسابقات اینده
executory contract U قراردادی که درزمان اینده باید اجرا شود
nominating U تعیین اسب برای شرکت درمسابقات اینده
tenor U بازاری که در ان معامله برای اینده صورت می گیرد
tenors U بازاری که در ان معامله برای اینده صورت می گیرد
augural U تفالی مبنی بر پیشگویی حاکی از خیر یا شر در اینده
bill time draft U برات و سفته قابل پرداخت درتاریخ معین در اینده
futures U قرارداد معامله سهام یا کالا بمنظور تحویل در اینده
disqualification U اخراج بازیگر یامربی و محروم شدن از بازی اینده
exclusion U اخراج بازیگر یامربی و محروم شدن از دوبازی اینده
disqualifications U اخراج بازیگر یامربی و محروم شدن از بازی اینده
demand factors U پیش بینی قیمت کالا در اینده توزیع درامد جامعه
experimental free handicap U دادن وزن اضافی ازمایشی به اسبها برای مسابقه اینده
prolepsis U فرض قبلی صحبت از اینده چنانچه گویی گذشته است
dynamic analisis U تجزیه و تحلیل وقایع اقتصادی با در نظرگرفتن تغییرات گذشته و حال و احتمالا" اینده
recredential U نامهای است که بعضی اوقات رئیس دولتی که سفیر نزد ان ماموریت دارد در جواب احضار نامه سفیر به رئیس دولت فرستنده سفیر می نویسد و در واقع این نامه پاسخی است به استوار نامهای که سفیر در شروع ماموریتش تقدیم داشته است
plunging fire U تیر با زاویه فرود زیاد اتش فرود اینده به جلو و عقب دشمن
innovation theory U ارائه شد . برطبق این نظریه نوسانات تجاری و توسعه اقتصادی نتیجه نواوریهایی است که کارفرمایان اینده نگربمنظور کاهش هزینه ها وافزایش سود بکار میگیرند
future promissory U زمان اینده التزامی که برای اول شخص will و برای شخص دوم shall بکار می برند
intervenient U در میان اینده واقع در میان
breve U نامه
manifest U نامه
correspoundence U نامه ها
manifested U نامه
epistle U نامه
letter U نامه
letters U نامه
manifesting U نامه
carriers U نامه بر
epistles U نامه
carrier U نامه بر
post boy U نامه بر
manifests U نامه
indemnities U تضمین جبران خسارت احتمالی اینده تضمین هر نوع خسارت
indemnity U تضمین جبران خسارت احتمالی اینده تضمین هر نوع خسارت
protocol U پیوند نامه
deed of conveyance U صلح نامه
bylaws U ایین نامه
decameron U داستان نامه
acknowledgment U شهادت نامه
deed of endowment U وقف نامه
testimonial U تصدیق نامه
testimonials U گواهی نامه
testimonial U گواهی نامه
rental U اجاره نامه
treaty U موافقت نامه
credential U استوار نامه
corrigenda U غلط نامه
bill of lading U بار نامه
bill of indicment U ادعا نامه
bill of exception U اعتراض نامه
bill of divorce U طلاق نامه
treaty U عهد نامه
bail bond U ضمانت نامه
bacchanalian song U ساقی نامه
treaties U موافقت نامه
testimonials U تصدیق نامه
protocols U پیوند نامه
bill of sale U بیع نامه
billet doux U نامه عاشقانه
concordat U موافقت نامه
concessionary agreement U امتیاز نامه
concession deed U امتیاز نامه
collins U نامه پر سود
circular letter U نامه اداری
certificate of incorporation U شرکت نامه
bylaw U ایین نامه
byelaw U ایین نامه
by low U ایین نامه
treaties U عهد نامه
deed of gift U هبه نامه
threnddy U سوگ نامه
pursuivant U نامه رسان
questionary U پرسش نامه
recognizance U تعهد نامه
recognizance U التزام نامه
registered letter U نامه سفارشی
lexicon [dictionary] U واژه نامه
road book U راه نامه
glossary U واژه نامه
dictionary U واژه نامه
statement of a claim U افهار نامه
word book U واژه نامه
wordbook U واژه نامه
dictionary U لغت نامه
packet boat U کشتی نامه بر
passionary U شهادت نامه
pigeongram U نامه کبوتر
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com