Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
This is a good residential are ( neighbourhood ) .
U
اینجا محل ( محله ) مسکونی خوبی است
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
Dont ever come here again.
دیگر هیچوقت پایت را اینجا نگذار.
[اینجا نیا.]
habitable
U
مسکونی
residential
U
مسکونی
residental
U
مسکونی
dwelling house
U
خانه مسکونی
residential area
U
ناحیه مسکونی
manse
U
خانه مسکونی
manses
U
خانه مسکونی
residental quarter
U
منطقه مسکونی
dwelling house
U
منزل مسکونی
home building
U
ساختمان مسکونی
house building
U
ساختمان مسکونی
inhabitant place
U
محل مسکونی
rurban
U
وابسته بناحیه مسکونی مزروعی
caravan trailer
U
تریلر واگن مسکونی راه اهن
commune
U
محله
communed
U
محله
communes
U
محله
quarter
U
محله
county
U
محله
communing
U
محله
counties
U
محله
sectors
U
محله
sector
U
محله
hoodlum
U
لوطی محله
red light district
U
محله فواحش
ghetto
U
محله کلیمی ها
ghettoes
U
محله کلیمی ها
ghettos
U
محله کلیمی ها
slum
U
محله کثیف
hoodlums
U
لوطی محله
parish
U
اهل محله
parish
U
محله شهرستان
parishes
U
محله شهرستان
slums
U
محله کثیف
parishes
U
اهل محله
the industrial quarter of the
U
محله صنعتی شهر
quarters
U
محله بردهای ناو
skid row
U
محله مشروب فروشهای ارزان
casbah
U
محله بومیهای شهرهای شمالی افریقا
phanariot
U
ساکن محله یونانیان دراستامبول که PHANARنام دارد
ghettoize
U
تبدیل کردن به محله اقلیت هاو فقرا
goodliness
U
خوبی
agreeableness
U
خوبی
Excellencies
U
خوبی
agreeability
U
خوبی
admirableness
U
خوبی
niceties
U
خوبی
goodness
U
خوبی
Excellency
U
خوبی
wellness
U
خوبی
charmingness
U
خوبی
primeness
U
خوبی
niceness
U
خوبی
nicety
U
خوبی
the work was well paid
U
پول خوبی
with the best of them
<idiom>
U
به خوبی هرکس
our library is well stocked
U
خوبی دارد
lambhood
U
بره خوبی
poverty is a good test
U
خوبی است
the watch is warranted
U
خوبی ساعت
I made a decent profit.
U
سود خوبی بر دم
good wishes
U
ارزوی خوبی
fineness
U
لطافت خوبی
excellence
U
خوبی تفوق
gracing
U
زیبایی خوبی
bovarism
U
بوواری خوبی
as good as
U
بهمان خوبی
graced
U
زیبایی خوبی
a nice guy
U
مرد خوبی
graces
U
زیبایی خوبی
grace
U
زیبایی خوبی
a nice guy
U
آدم خوبی
epicurus
U
و خوبی است
worse for wear
<idiom>
U
نهبه خوبی جدیدتر
He pocketed a tidy sum.
U
پول خوبی به جیب زد
maintained
U
به خوبی مراقبت شده
maintain
U
به خوبی مراقبت شده
He is a good ( nice ) fellow(guy)
U
اوآدم خوبی است
what a nice man he is!
U
چه ادم خوبی است !
out of kilter
<idiom>
U
دربالانس خوبی نبودن
they put up a good fight
U
جنگ خوبی کردند
maintains
U
به خوبی مراقبت شده
kick up one's heels
<idiom>
U
زمان خوبی داشتن
He writes well . he wields a formidable pen .
U
قلم خوبی دارد
Both of us will make a good team.
U
ما دو تا تیم خوبی میسازیم.
cash cow
<idiom>
U
منبع خوبی از پول
feel like a million dollars
<idiom>
U
احساس خوبی داشتن
have a time
<idiom>
U
زمان خوبی داشتن
It is avery good ( an original ) idea.
U
فکر بسیار خوبی است
live it up
<idiom>
U
روز خوبی راداشته باشید
I got good marks in the exams .
U
نمرات خوبی درامتحان آوردم
bite the hand that feeds you
<idiom>
U
جواب خوبی را با بدی دادن
have an eye for
<idiom>
U
سلیقه خوبی درچیزی داشتن
That was a very good meal.
غذای خیلی خوبی بود.
It has been a very enjoyable stay.
اقامت بسیار خوبی داشتیم.
She has been a good wife to him.
U
همسر خوبی برایش بوده
What find bath.
U
عجب حمام خوبی است
He has a good permanent job.
U
شغل ثابت خوبی دارد
to set a good example
U
سرمشق خوبی گذاشتن یا شدن
She made a good wife.
U
اوزن خوبی ازآب درآمد
to pocket a tidy sum
<idiom>
U
پول خوبی به جیب زدن
he is a bad husband
U
خانه دار خوبی نیست
he has a fine p in the town
U
اوخانه خوبی در شهر دارد
Good number !
U
حقه
[نمایش]
خوبی بود!
hither
U
اینجا
hitherto
U
تا اینجا
here
U
در اینجا
where
U
اینجا
hither
U
به اینجا
here
U
اینجا
so far
U
تا اینجا
in this country
<adv.>
U
در اینجا
in these parts
<adv.>
U
در اینجا
thus far
U
تا اینجا
He has a poor service record in this company.
U
دراین شرکت بی سابقه خوبی ندارد
fizzle out
<idiom>
U
خراب شدن بعداز شروع خوبی
we went for a good round
U
گشت خوبی زده برگشتیم به خانه
well handled
U
بطرز خوبی مورد عمل قرارگرفته
quality
U
ماهیت چیزی یا میزان خوبی یا بدی آن
qualities
U
ماهیت چیزی یا میزان خوبی یا بدی آن
paragon
U
مقیاس رفعت و خوبی نمونه کامل
paragons
U
مقیاس رفعت و خوبی نمونه کامل
get to first base
<idiom>
U
موفق بودن ،شروع خوبی راداشتند
passim
U
اینجا وانجا
here and there
U
اینجا انجا
i am a stranger here
U
من اینجا غریبم
We are short of space here .
U
اینجا جا کم داریم
up and down
U
اینجا وانجا
He left a great name behid him .
U
نام خوبی از خود بجای گذاشت ( پس از مرگ )
He has a strong punch.
U
ضرب دست خوبی دارد ( مشت قوی )
coloury
U
دارای رنگی که نماینده خوبی کالایی است
I wI'll get off here.
U
اینجا پیاده می شوم
I am just passing through.
از اینجا عبور میکنم.
I am just passing through.
فقط از اینجا میگذرم.
make oneself scarce
<idiom>
U
دور شو ،از اینجا برو
i wish to stay here
U
میخواهم اینجا بمانم
no one is here
U
هیچکس اینجا نیست
isn't he there
U
ایا او اینجا نیست
Make some room here.
U
یک قدری اینجا جا باز کن
hereon
U
در این مورد در اینجا
Come here tomorrow .
U
فردا بیا اینجا
At this point of the conversation.
U
صحبت که به اینجا رسید
Let us get out of here!
U
برویم از اینجا بیرون!
i do not belong here
U
من اهل اینجا نیستم
Out with them!
U
بروند بیرون
[از اینجا]
!
i had hom there
U
اینجا گیرش اوردم
here lies
U
در اینجا دفن است
organizations
U
روش مرتب کردن چیزی تا به خوبی کار کند
blessing in disguise
<idiom>
U
[چیز خوبی که در ظاهری نه چندان خوب قرار دارد]
We all think he is very nice.
U
ما همه فکر می کنیم که او
[مرد]
آدم خوبی است.
organization
U
روش مرتب کردن چیزی تا به خوبی کار کند
organisations
U
روش مرتب کردن چیزی تا به خوبی کار کند
I feel like a fifth wheel.
U
من حس می کنم
[اینجا]
اضافی هستم.
The bus to ... stops here.
U
اتوبوس به ... اینجا نگاه می دارد.
He promised me to be here at noon .
U
به من قول داد ظهر اینجا با شد
i intend to stay here
U
قصد دارم اینجا بمانم
i have come on business
U
کاری دارم اینجا امدم
what is your business here
U
کار شما اینجا چیست
I've been here for five days.
U
پنج روزه که من اینجا هستم.
He came over here in a mad rush.
U
او
[مرد]
با کله اینجا آمد.
some one must stay here
U
یک کسی باید اینجا بماند
take away your things
U
اسباب خود را از اینجا ببرید
It is extremely hot in here .
U
اینجا بی اندازه گرم است
None of that here. Nothing doing here.
U
اینجا از این خبرها نیست
I am here on holiday.
من برای تعطیلات به اینجا آمدم.
It is pointless for her to come here .
U
موضوع ندارد اینجا بیاید
I dropped in to say hello.
U
آمدم اینجا یک سلامی بکنم
He usually drops by to see me .
U
غالبا" می آید اینجا بدیدن من
Left out of one place and driven away from another.
<proverb>
U
از آنجا مانده از اینجا رانده .
It has been a very enjoyable stay.
در اینجا به من خیلی خوش گذشت.
Is there a car wash?
U
آیا اینجا کارواش هست؟
There is no point in his staying here . His staying here wont serve any purpose.
U
ماندن او در اینجا بی فایده است
I am here on business.
برای تجارت اینجا آمدم.
I am here on business.
برای کار اینجا آمدم.
Please sign here.
لطفا اینجا را امضا کنید.
Is there a car wash?
U
آیا اینجا ماشینشویی هست؟
residential investments
U
سرمایه گذاری مسکن سرمایه گذاری به شکل خانههای مسکونی
beauty is in the eyes of the beholder
<proverb>
U
اگر بر دیده مجنون نشینی به غیر از خوبی لیلی نبینی
Can we camp here?
U
آیا اینجا میتوانیم چادر بزنیم؟
It seems I am not welcome (wanted) here.
U
مثل اینکه من اینجا زیادی هستم
I am leaving early in the morning.
من صبح زود اینجا را ترک میکنم.
Can we camp here?
U
آیا اینجا میتوانیم اردو بزنیم؟
May I park there?
U
ممکن است اینجا پارک کنم؟
How long does the train stop here?
U
چه مدت قطار اینجا توقف دارد؟
She comes here at least once a week .
U
دست کم هفته ای یکبار اینجا می آید
Could you put us up for the night ?
U
ممکن است شب را اینجا منزل کنیم ؟
I am working here non-stop.
U
یک بند دارم اینجا کار می کنم
How long can I park here?
U
چه مدت می توانم اینجا پارک کنم؟
Just sign here and leave at that .
U
اینجا را امضاء کن ودیگر کارت نباشد
How dare he come here .
U
غلط می کند قدم اینجا بگذارد
optical
U
طرح حرف که توسط خواننده OCR به خوبی قابل خواندن است
We were afraid lest she should get here too late .
ترسیده بودیم که مبادا دیر اینجا برسد.
hic jacet
U
در اینجا خفته است ه کتیبه روی قبر
Do you think it advisable to wait here
U
آیا مصلحت هست که اینجا منتظر بمانیم
The bus stop is no distance at all .
U
ایستگاه اتوبوس فاصله زیادی با اینجا ندارد
This is an ideal spot for picnics .
U
اینجا برای پیک نیک ماه است
No one sent me, I am here on my own account.
U
هیچکسی من را نفرستاد من بحساب خودم اینجا هستم.
His coming here was quite accidental.
U
آمدن اوبه اینجا کاملا" اتفاقی بود
graphics
U
UDV مصخصو که تصاویر گرافیکی رنگی و با resolution را به خوبی متن نشان میدهد
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com