Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
we sang them home
U
ایشان را با اواز و سرود تامنزلشان همراهی کردیم
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
accompaniments
U
ساز یا اواز همراهی کننده
glee club
U
کلوب یا باشگاه اواز و سرود
accompanists
U
همراهی کننده با اواز یاسازی چون پیانو
hymnody
U
سرود خوانی سرود
psalms
U
سرود روحانی سرود
psalm
U
سرود روحانی سرود
we have done our work
U
را کردیم
we lost sight of him
U
از نظر ما ناپدید شد او را گم کردیم
We started when the wind stopped .
U
هنگامی که باد ایستادحرکت کردیم
we squared for our meal
U
حساب خوراکمان را تصفیه کردیم
we oened at page 0
U
صفحه 01 کتاب را باز کردیم
we made a night of it
U
چه شب خوشی گذراندیم چه شبی کردیم
We were caught in the rain ( rainstorm) .
U
وسط باران گیر کردیم
We lost our way in the dark.
U
راهمان راتوی تاریکی گه کردیم
Supposing she comes, then what ?
U
حالافرض کردیم آمد بعد چه؟
We had a nice long walk today.
U
امروز یک پیاره روی حسابی کردیم
We talked until midnight. and then separated.
U
تانیمه شب صحبت کردیم وبعد از هم جداشدیم
We mark out the tennis court.
U
زمین تنیس راعلامت گذاری کردیم
We should not have lost sight of the fact that ...
U
ما نباید فراموش می کردیم در نظر بگیریم که ..
We painted the town red .
U
تمام شهر را گشتیم ( تماشا کردیم )
we missed our mark
U
تیر ما بسنگ خورد خطا کردیم
We did the zoo to our hearts content.
U
گردش سیری درباغ وحش کردیم
We went swimming in the moonlight (by moonlight ) .
U
درزیر نور ماه ( مهتاب ) شنا کردیم
they
U
ایشان
them
U
ایشان را
We cloced in on the enemy .
U
حلقه محاصره خودمان را روی دشمن تنگ تر کردیم
their customs
U
رسوم ایشان
theirs
U
مال ایشان 3
we were
U
ایشان بودند ما بودیم
they attended the king
U
ایشان درخدمت پادشاه بودند
these books are their
U
این کتابهامال ایشان است
I had a long talk with him.
U
با ایشان مفصلا" صحبت کردم
Offer him some chocolates.
U
به ایشان شکلات تعارف کنید
flags were their only signals
U
یگانه علامت ایشان پرچم بود
philhellenism
U
هواخواهی از یونانیان یااستقلال کشور ایشان
For the moment he is in the saddle.
U
فعلا که ایشان سوارند ( قدرت را دردست دارد )
voices
U
اواز
anent
U
همراهی
songless
U
بی اواز
favours
U
همراهی
send off
U
همراهی
send-off
U
همراهی
send-offs
U
همراهی
companionship
U
همراهی
voice
U
اواز
accompaniments
U
همراهی
accompaniment
U
همراهی
favoring
U
همراهی
favouring
U
همراهی
favored
U
همراهی
favour
U
همراهی
favors
U
همراهی
sodality
U
همراهی
voicing
U
اواز
camaraderie
U
همراهی
sing
U
اواز
concomitance
U
همراهی
sings
U
اواز
unprofitable servants
U
مردمی که خرسندند باینکه تنهاانچه وفیفه ایشان است بکنند
singsong
U
یک وزن اواز
to render a ssistance
U
همراهی کردن
songstress
U
زن اواز خوان
accompanied
U
همراهی کردن
scat
U
اواز بی معنی
accompany
U
همراهی کردن
yodeler
U
اواز خوان
escorting
U
همراهی کردن
singer
U
اواز خوان
escorted
U
همراهی کردن
singers
U
اواز خوان
escort
U
همراهی کردن
crooner
U
اواز خوان
crooners
U
اواز خوان
escorts
U
همراهی کردن
songster
U
اواز خوان
accompanies
U
همراهی کردن
songfest
U
مجلس اواز
aria
U
اواز یکنفره
accompanier
U
همراهی کننده
aired
U
اواز اهنگ
accompanists
U
همراهی کننده
favourer
U
همراهی کننده
accompanist
U
همراهی کننده
loudmouthed
U
بلند اواز
air
U
اواز اهنگ
cantillate
U
با اواز خواندن
conpanion
U
همراهی کردن
airs
U
اواز اهنگ
go along
U
همراهی کردن
squire
U
همراهی کردن
squires
U
همراهی کردن
accomodate
U
همراهی کردن
to go along
U
همراهی کردن
to accompany
U
همراهی کردن
deep mouthed
U
گنده اواز
arias
U
اواز یکنفره
chitter
U
اواز خواندن
song
U
اواز سرودروحانی
songs
U
اواز سرودروحانی
decemvirate
U
ده تن قانون گزاران روم که دراختیارحکومت نیزبه ایشان داده شده بود
duo
U
اواز یا موسیقی دونفری
favour
U
همراهی یا طرفداری کردن با
sing
U
تصنیف اواز خواندن
favors
U
همراهی یا طرفداری کردن با
gain over
U
با خود همراهی کردن
favored
U
همراهی یا طرفداری کردن با
sings
U
تصنیف اواز خواندن
serenader
U
سراینده اواز عاشقانه
singin bird
U
پرنده اواز خوان
favoring
U
همراهی یا طرفداری کردن با
cadenzas
U
قطعه اواز یکنفری
cadenza
U
قطعه اواز یکنفری
pall bearer
U
کسیکه در همراهی با جنازه
croon
U
زمزمه کردن اواز
cantabile
U
مناسب برای اواز
cantor
U
اواز خوان مذهبی
musicale
U
مجلس ساز و اواز
duos
U
اواز یا موسیقی دونفری
to attend a funeral
U
باجنازه همراهی کردن
escorting
U
همراهی یامحافظت کردن
escorts
U
همراهی یامحافظت کردن
escorted
U
همراهی یامحافظت کردن
escort
U
همراهی یامحافظت کردن
favours
U
همراهی یا طرفداری کردن با
crooned
U
زمزمه کردن اواز
tunes
U
اهنگ صدا اواز
tune
U
اهنگ صدا اواز
favouring
U
همراهی یا طرفداری کردن با
croons
U
زمزمه کردن اواز
crooning
U
زمزمه کردن اواز
to vow assistance
U
قول همراهی دادن
triller
U
اواز خوان باتحریر
suffrage
U
کمک همراهی قبول
to sing to sleep
U
با اواز یا لالایی خوابندن
counsels
U
در CL به bariester ها و در موقع گفتگو از موکلین ایشان یاsolicitor مربوط به انها گفته میشود
counselling
U
در CL به bariester ها و در موقع گفتگو از موکلین ایشان یاsolicitor مربوط به انها گفته میشود
counselled
U
در CL به bariester ها و در موقع گفتگو از موکلین ایشان یاsolicitor مربوط به انها گفته میشود
counseled
U
در CL به bariester ها و در موقع گفتگو از موکلین ایشان یاsolicitor مربوط به انها گفته میشود
attestation clause
U
ذکر میشود ومفادا حاکی از ان است که ایشان امضا وی را از هرجهت تصدیق می کنند
counsel
U
در CL به bariester ها و در موقع گفتگو از موکلین ایشان یاsolicitor مربوط به انها گفته میشود
we had a narrow majority
U
بزور اکثریت پیدا کردیم اکثریت کمی داشتیم
please do me a service
U
خواهشمندم یک همراهی بامن بکنید
hers is best
U
مال اواز همه بهتراست
accompaniment
ساز یا آواز همراهی کننده
callithump
U
اواز یاتصنیف هزلی وتفریحی
to go along
U
همراه رفتن همراهی کردن
vaudeville
U
درام دارای رقص و اواز
cantos
U
سرود
song
U
سرود
cantation
U
سرود
songs
U
سرود
carol
U
سرود
anthems
U
سرود
anthem
U
سرود
dit
U
سرود
carols
U
سرود
sing
U
سرود
sings
U
سرود
canticles
U
سرود
mantra
U
سرود
hymns
U
سرود
canticle
U
سرود
hymn
U
سرود
canto
U
سرود
chanson
U
سرود
rhapsode
U
می سرود
dite
U
سرود
can you pronounce him safe
U
بگویید که اواز خطر محفوظ است
discant
U
نوعی اواز به درازا بحث کردن
quavers
U
لرزش و تحریر صدا در اواز ارتعاش
quavering
U
لرزش و تحریر صدا در اواز ارتعاش
quavered
U
لرزش و تحریر صدا در اواز ارتعاش
quaver
U
لرزش و تحریر صدا در اواز ارتعاش
oratorio
U
قطعه موسیقی و اواز همراه با گفتار
acapella
U
اواز دسته جمعی بسبک کلیسایی
accomodation
U
تطبیق طرز زندگی با محیط همراهی
oratorios
U
قطعه موسیقی و اواز همراه با گفتار
songsmith
U
سرود ساز
songwriter
U
سرود نویس
taekwondo nore
U
سرود تکواندو
to song a song
U
سرود خواندن
songbook
U
کتاب سرود
singsong
U
سرود یک نواخت
hymnography
U
فن تصنیف سرود
hymnography
U
سرود سازی
monody
U
سرود عزا
hhymnography
U
فن تصنیف سرود
psalmody
U
سرود خوانی
hymnist
U
مصنف سرود
psalter
U
کتاب سرود
love song
U
سرود عاشقانه
eclogue
U
سرود چوپانی
doxology
U
سرود نیایش
evensong
U
سرود شامگاه
ditty
U
سرود کوچک
chanting
U
مناجات سرود
ditties
U
سرود کوچک
warbled
U
سرود چهچه
antiphon
U
سرود برگردان
chanted
U
مناجات سرود
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com