English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (14 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
pr etrol filling station U ایستگاه پمپ بنزین
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
service station U ایستگاه پمپ بنزین بزرگ
service stations U ایستگاه پمپ بنزین بزرگ
serivce station U ایستگاه بنزین گیری وتعمیرگاه
Other Matches
gasoline U سوخت موتورهای بنزینی بنزین موتور بنزین
primary U وضعیت این ایستگاه موقت است و از یک ایستگاه به دیگری ارسال میکند
imethod U روش ارسال پیام یک طرفه ازیک ایستگاه به ایستگاه دیگر
relateral tell U مبادله پیام بین دو ایستگاه بااستفاده از ایستگاه واسطه
dial up U استفاده از یک شماره گیر یا دکمه فشاری تلفن برای ایجاد مکالمه تلفنی ایستگاه به ایستگاه
string U یک سری پیام که از یک ایستگاه به ایستگاه دیگرارسال میشود
aeronautical station U ایستگاه ناوبری هوایی ایستگاه خدمات هوانوردی
transponder U تقویت کننده مستمر روی یک ماهواره که سیگنالها را ازیک ایستگاه زمینی دریافت کرده و انها را به ایستگاه گیرنده منعکس میکند
air station U ایستگاه عکس برداری هوایی نقطه تمرکز عکسبرداری هوایی ایستگاه هواشناسی
all weather air station U ایستگاه هواشناسی عمومی ایستگاه هواشناسی همه هوایی
gasses U بنزین
petrol U بنزین
gasolene U بنزین
benzole U بنزین
storm bird U بنزین
motor sprit U بنزین
fuels U بنزین
fuelling U بنزین
gassed U بنزین
benzine U بنزین
gasoline U بنزین
gases U بنزین
fuelled U بنزین
fueled U بنزین
fuel U بنزین
gas U بنزین
declinating station U ایستگاه اندازه گیری انحراف مغناطیس دستگاهها ایستگاه اندازه گیری انحراف
gas tank U پودر بنزین
gas pump U تلمبه بنزین
petrol pump U پمپ بنزین
gasoline barrel U بشکه بنزین
gas recovery U بازیابی بنزین
gas storage U مخزن بنزین
gasoline drum U بشکه بنزین
gas tank U بخار بنزین
petrol tank U مخزن بنزین
gas pump U پمپ بنزین
avgas U بنزین هواپیما
aviation gasoline U بنزین هواپیما
gas stations U پمپ بنزین
gas station U پمپ بنزین
filling stations U پمپ بنزین
filling station U پمپ بنزین
petrol pump U تلمبه بنزین
fuel filter U صافی بنزین
fuel pump U پمپ بنزین
gas injection U پاشش بنزین
gas inlet valve needle U ژیگلور بنزین
gas level U سطح بنزین
gas injection U تزریق بنزین
gasses U بنزین گازمعده
high grade petrol U بنزین سوپر
premium grade petrol U بنزین سوپر
light gasolin U بنزین سبک
naphtha U بنزین سنگین
petrol container U فرف بنزین
petrol filter U صافی بنزین
petrol can U باک بنزین
petrol pipe U لوله بنزین
phenyl U اصل بنزین
gasolinic U وابسته به بنزین
Premium gas U بنزین سوپر
gassed U بنزین گازمعده
gases U بنزین گازمعده
gas U بنزین گازمعده
gasoline can U قوطی بنزین
gasoline consumption U مصرف بنزین
gasoline dump U باک بنزین
gasoline electric U بنزین الکتریکی
petrol U بنزین گیری کردن
unleaded petrol U بنزین بدون سرب
I've run out of petrol. بنزین تمام کردم.
gasholders U محل نگهداری بنزین
gasholder U محل نگهداری بنزین
gasoline brick U بنزین خوش سوز
gasoline dump U مخزن موقتی بنزین
gas synthesis U ترکیب مصنوعی بنزین
gasoline gels U بنزین تغلیظ شده
gas inlet valve needle U سوزن شیرورودی بنزین
gasoline brick U بنزین بااکتان بالا
petrol feed pump U پمپ تغذیه بنزین
gas form natrural gas U بنزین از گاز طبیعی
gas air mixture U مخلوط بنزین و هوا
storm bird U بنزین ریختن ماشین
petrol injection pump U پمپ تزریق بنزین
survey station U ایستگاه نقشه برداری ایستگاه کنترل نقشه برداری
gas form natrural gas U بنزین حاصله از گاز طبیعی
Where is the neareset petrol station? U نزدیکترین پمپ بنزین کجاست؟
petrol gage U دستگاه اندازه گیری بنزین
gas saving U صرفه جویی در مصرف بنزین
benzoline U بنزین خام یاپالوده نشده
gas level gauge U دستگاه اندازه گیری سطح بنزین
The gas station is nearby . U پمپ بنزین درهمین نزدیکی هاست
They were falling over one another to get petrol(gasoline). U برای خرید بنزین سرودست می شکستند
The bus stopped for fuel [ to get gas] . U اتوبوس نگه داشت تا بنزین بزند.
class iii supplies U اماد طبقه 3 بنزین و موادروغنی وسوختی
mpg U مخفف مسافت طی شده با یک گالن بنزین
Gasoline is volatile . U بنزین ماده فراری است ( زود می پرد )
throttle U جلو را گرفتن جریان بنزین را کنترل کردن
throttled U جلو را گرفتن جریان بنزین را کنترل کردن
throttles U جلو را گرفتن جریان بنزین را کنترل کردن
throttling U جلو را گرفتن جریان بنزین را کنترل کردن
high octane U دارای اکتان زیاد مانند بنزین سوپر
contraband of war U قاچاق اسلحه ومهمات جنگی و متفرعات ان از قبیل بنزین و لاستیک
napalming U ماده مخصوص تغلیظ بنزین وتهیه بمب اتش زا و پرتاب شعله
napalms U ماده مخصوص تغلیظ بنزین وتهیه بمب اتش زا و پرتاب شعله
napalmed U ماده مخصوص تغلیظ بنزین وتهیه بمب اتش زا و پرتاب شعله
napalm U ماده مخصوص تغلیظ بنزین وتهیه بمب اتش زا و پرتاب شعله
stationed U ایستگاه
stations U ایستگاه
sites U ایستگاه
stand U ایستگاه
station U ایستگاه
sited U ایستگاه
site U ایستگاه
benzene U هیدروکربور معطر وبی رنگی بفرمول 6H6C که ازتقطیر قطران بدست میامد بنزین
best economy mixture U نسبت متناسب سوخت و بنزین در موتورهای پیستونی جهت حصول بیشترین برد پروازی
stopping U ایستگاه نقطه
stand U بساط ایستگاه
police stations U ایستگاه پلیس
stops U ایستگاه نقطه
bus stops U ایستگاه اتوبوس
bus stop U ایستگاه اتوبوس
police station U ایستگاه پلیس
ground position U ایستگاه زمینی
slave station U ایستگاه فرعی
space platform U ایستگاه فضایی
station house U ایستگاه کلانتری
substation U ایستگاه فرعی
substation U خرده ایستگاه
tide station U ایستگاه جزر و مد
traverse station U ایستگاه پیمایش
upper terminal U ایستگاه کوهستانی
tracking station U ایستگاه ردیابی
railway station U ایستگاه قطار
Where is the station? U ایستگاه کجاست؟
remote station U ایستگاه دوردست
height of site U ارتفاع ایستگاه
known datum point U ایستگاه معلوم
loading station U ایستگاه بارگیری
master station U شاه ایستگاه
master station U ایستگاه اصلی
orienting station U ایستگاه توجیه
tracking stations U ایستگاه ردیابی
REQUEST STOP U ایستگاه درخواستی
reading station U ایستگاه خواندن
relay station U ایستگاه رله
relay station U ایستگاه واسطه
wireless station U ایستگاه بی سیم
broadcasting station U ایستگاه رادیو
control cubicle U ایستگاه فرمان
stopped U ایستگاه نقطه
air way station U ایستگاه کنترل
coast station U ایستگاه ساحلی
climatological station U ایستگاه هواشناسی
power stations U ایستگاه مولدنیرو
ambulance station U ایستگاه امبولانس
workstations U ایستگاه کاری
stop U ایستگاه نقطه
cabstand U ایستگاه درشکه
bus terminal U ایستگاه اتوبوس
base end station U ایستگاه عقب
workstation U ایستگاه کاری
bus bay U ایستگاه اتوبوس
broadcast station U ایستگاه فرستنده
control station U ایستگاه کنترل
client U ایستگاه پردازشگر
space station U ایستگاه فضایی
wayside U ایستگاه فرعی
forward station U ایستگاه جلو
weather stations U ایستگاه هواشناسی
weather station U ایستگاه هواشناسی
fuelling station U ایستگاه سوختگیری
terminuses U ایستگاه نهایی
terminus U ایستگاه نهایی
space stations U ایستگاه فضایی
exposure station U ایستگاه هوایی
clients U ایستگاه پردازشگر
enquiry station U ایستگاه پرس و جو
power station U ایستگاه مولدنیرو
stationmasters U رئیس ایستگاه
stationmaster U رئیس ایستگاه
station master U رئیس ایستگاه
gumming U رسوبات غلیظی که در بنزین وبندرت در سایر سوختهای هیدروکربنی عمدتا در اثراکسیداسیون تدریجی بوجودمی اید
gums U رسوبات غلیظی که در بنزین وبندرت در سایر سوختهای هیدروکربنی عمدتا در اثراکسیداسیون تدریجی بوجودمی اید
gummed U رسوبات غلیظی که در بنزین وبندرت در سایر سوختهای هیدروکربنی عمدتا در اثراکسیداسیون تدریجی بوجودمی اید
gum U رسوبات غلیظی که در بنزین وبندرت در سایر سوختهای هیدروکربنی عمدتا در اثراکسیداسیون تدریجی بوجودمی اید
way station U ایستگاه رله مخابراتی
firehouse U ایستگاه اتش نشانی
exposure station U ایستگاه عکاسی هوایی
Where is the bus stop? U ایستگاه اتوبوس کجاست؟
remote station U ایستگاه راه دور
stopped U متوقف کردن ایستگاه
remote station U ایستگاه دور دست
courier transfer station U ایستگاه تعویض پیک
stop U متوقف کردن ایستگاه
lay-bys U جایگاه ایست ایستگاه
station house U ایستگاه راه اهن
lay-by U جایگاه ایست ایستگاه
weather station U ایستگاه هوا شناسی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com