English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
relay U ایستگاه تقویت مسابقه دو امدادی
relayed U ایستگاه تقویت مسابقه دو امدادی
relays U ایستگاه تقویت مسابقه دو امدادی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
medley relay U مسابقه شنای امدادی مختلط 4 در001 متر دو امدادی بامسافتهای مختلف
transponder U تقویت کننده مستمر روی یک ماهواره که سیگنالها را ازیک ایستگاه زمینی دریافت کرده و انها را به ایستگاه گیرنده منعکس میکند
relay amplifier U تقویت کننده امدادی
shuttle hurdles U مسابقه دو امدادی یا رفت وبرگشت با مانع
sprint relay U مسابقه امدادی 4 نفره درمسافتهای مختلف
shuttle play U مسابقه دو رفت و برگشت امدادی یا با مانع
reenforceŠetc U نیروی تازه فرستادن برای با نیروی امدادی تقویت کردن
primary U وضعیت این ایستگاه موقت است و از یک ایستگاه به دیگری ارسال میکند
imethod U روش ارسال پیام یک طرفه ازیک ایستگاه به ایستگاه دیگر
relateral tell U مبادله پیام بین دو ایستگاه بااستفاده از ایستگاه واسطه
dial up U استفاده از یک شماره گیر یا دکمه فشاری تلفن برای ایجاد مکالمه تلفنی ایستگاه به ایستگاه
string U یک سری پیام که از یک ایستگاه به ایستگاه دیگرارسال میشود
aeronautical station U ایستگاه ناوبری هوایی ایستگاه خدمات هوانوردی
air station U ایستگاه عکس برداری هوایی نقطه تمرکز عکسبرداری هوایی ایستگاه هواشناسی
all weather air station U ایستگاه هواشناسی عمومی ایستگاه هواشناسی همه هوایی
skull practice U کلاس تعلیم فنون مسابقه جلسه مشورت درباره مسابقه
auxiliaries U امدادی
relay U امدادی
relayed U امدادی
auxiliary U امدادی
relays U امدادی
relay race U دو امدادی
hooligan U مسابقه جبرانی در مسیرخاکی برای اتومبیلهایی که در مسابقه اصلی شکست خورده اند
hooligans U مسابقه جبرانی در مسیرخاکی برای اتومبیلهایی که در مسابقه اصلی شکست خورده اند
tug of war U مسابقه طناب کشی مسابقه برای برتری یافتن
sack race U مسابقه دو درحالیکه پای مسابقه دهنده در کیسه پیچیده
pursuit relay U دو امدادی تعقیبی
auxiliary U امدادی کمکی
auxiliaries U امدادی معین
auxiliaries U امدادی کمکی
aid station U پست امدادی
reinforcements U نیروی امدادی
relay baton U چوب امدادی
auxiliary U امدادی معین
medley relay U شنا و دو امدادی
baton U چوب امدادی دو
batons U چوب امدادی دو
pass U رد کردن چوب امدادی
swedish medley U دو امدادی سوئدی در تالارسرپوشیده
inside pass U مبادله چوب در امدادی
passes U رد کردن چوب امدادی
takeover U مبادله چوب امدادی
passed U رد کردن چوب امدادی
takeovers U مبادله چوب امدادی
selling plater U اسب مسابقه قابل خرید پس از مسابقه
opener U مسابقه نخست ازدو مسابقه متوالی
sprint pass U مبادله نامرئی چوب امدادی
exchange U رد کردن چوب امدادی به یار تعویض
exchanged U رد کردن چوب امدادی به یار تعویض
exchanging U رد کردن چوب امدادی به یار تعویض
exchanges U رد کردن چوب امدادی به یار تعویض
outside pass U رد کردن چوب امدادی بادست چپ به دست راست یار
distance medley U دو استقامت امدادی شامل 004 008 0021 و 0061متر
senior U مسابقه گلف برای بازیگران بالاترازسن معین بازیگر سالمند مسابقه دو برای بالاترین سطح بدون شرط سنی
seniors U مسابقه گلف برای بازیگران بالاترازسن معین بازیگر سالمند مسابقه دو برای بالاترین سطح بدون شرط سنی
match play U مسابقه گلف بین دو نفر یا دوتیم مسابقه بولینگ بین دونفر
handicap U مسابقه ارابه رانی با دادن امتیاز از محل شروع به نسبت مسابقه امتیاز دادن به شرکت کنندگان
handicaps U مسابقه ارابه رانی با دادن امتیاز از محل شروع به نسبت مسابقه امتیاز دادن به شرکت کنندگان
white flag U پرچم سفید برای اعلام حضوراتومبیل امدادی یا داوردرمسیر یا در پایان خط بعلامت باقی ماندن یک دور ازمسابقه
sprint medley U دو سرعت امدادی شامل 002004 و 008 متر برای مردان و 001 002 و 004 متربرای زنان
radar picket U ناو تقویت کننده رادار هواپیمای تقویت کننده رادار
telephone repeater U دستگاه تقویت صوت تلفنی دستگاه تقویت مکالمه تلفنی
declinating station U ایستگاه اندازه گیری انحراف مغناطیس دستگاهها ایستگاه اندازه گیری انحراف
stable U گروه اتومبیلهای مسابقه زیرنظریک سازمان گروه اسبهای مسابقه زیر نظر یک سازمان
stables U گروه اتومبیلهای مسابقه زیرنظریک سازمان گروه اسبهای مسابقه زیر نظر یک سازمان
survey station U ایستگاه نقشه برداری ایستگاه کنترل نقشه برداری
dragstrip U مسیر مسابقه موتورسیکلت رانی سرعت مسیر مسابقه قایقرانی سرعت
dragway U مسیر مسابقه موتورسیکلت رانی سرعت مسیر مسابقه قایقرانی سرعت
quadrangular meet U مسابقه شنای دورهای بین 4تیم مسابقه دورهای بین 4تیم با محاسبه مجموع امتیازهای فردی
stationed U ایستگاه
stand U ایستگاه
site U ایستگاه
stations U ایستگاه
sited U ایستگاه
sites U ایستگاه
station U ایستگاه
control cubicle U ایستگاه فرمان
stop U ایستگاه نقطه
cabstand U ایستگاه درشکه
bus terminal U ایستگاه اتوبوس
bus bay U ایستگاه اتوبوس
relay station U ایستگاه رله
relay station U ایستگاه واسطه
broadcasting station U ایستگاه رادیو
broadcast station U ایستگاه فرستنده
base end station U ایستگاه عقب
terminus U ایستگاه نهایی
stopped U ایستگاه نقطه
stopping U ایستگاه نقطه
power station U ایستگاه مولدنیرو
power stations U ایستگاه مولدنیرو
client U ایستگاه پردازشگر
clients U ایستگاه پردازشگر
coast station U ایستگاه ساحلی
climatological station U ایستگاه هواشناسی
stops U ایستگاه نقطه
police stations U ایستگاه پلیس
station master U رئیس ایستگاه
remote station U ایستگاه دوردست
ambulance station U ایستگاه امبولانس
space platform U ایستگاه فضایی
traverse station U ایستگاه پیمایش
station house U ایستگاه کلانتری
tide station U ایستگاه جزر و مد
substation U ایستگاه فرعی
substation U خرده ایستگاه
space stations U ایستگاه فضایی
space station U ایستگاه فضایی
bus stop U ایستگاه اتوبوس
bus stops U ایستگاه اتوبوس
slave station U ایستگاه فرعی
air way station U ایستگاه کنترل
upper terminal U ایستگاه کوهستانی
weather station U ایستگاه هواشناسی
weather stations U ایستگاه هواشناسی
stationmasters U رئیس ایستگاه
stationmaster U رئیس ایستگاه
wayside U ایستگاه فرعی
railway station U ایستگاه قطار
REQUEST STOP U ایستگاه درخواستی
loading station U ایستگاه بارگیری
tracking stations U ایستگاه ردیابی
master station U شاه ایستگاه
master station U ایستگاه اصلی
exposure station U ایستگاه هوایی
enquiry station U ایستگاه پرس و جو
tracking station U ایستگاه ردیابی
Where is the station? U ایستگاه کجاست؟
height of site U ارتفاع ایستگاه
ground position U ایستگاه زمینی
fuelling station U ایستگاه سوختگیری
forward station U ایستگاه جلو
known datum point U ایستگاه معلوم
terminuses U ایستگاه نهایی
orienting station U ایستگاه توجیه
police station U ایستگاه پلیس
workstations U ایستگاه کاری
stand U بساط ایستگاه
control station U ایستگاه کنترل
reading station U ایستگاه خواندن
wireless station U ایستگاه بی سیم
workstation U ایستگاه کاری
slaloms U مسابقه مارپیچ قایقرانی مارپیچ کوچک اسکی مسابقه اسکی روی اب مارپیچ
slalom U مسابقه مارپیچ قایقرانی مارپیچ کوچک اسکی مسابقه اسکی روی اب مارپیچ
ice racing U مسابقه سرعت روی یخ مسابقه روی یخ
radio call sign U معرف ایستگاه رادیویی
high power radio station U ایستگاه رادیویی بزرگ
rawinsonde U ایستگاه راوین سوند
fire stations U ایستگاه اتش نشانی
rain gauge station U ایستگاه باران سنجی
lay-bys U جایگاه ایست ایستگاه
lay-by U جایگاه ایست ایستگاه
lay by U جایگاه ایست ایستگاه
fire station U ایستگاه اتش نشانی
broadcasting station U ایستگاه رادیویی فرستنده
railway station U ایستگاه راه اهن
station house U ایستگاه راه اهن
weather stations U ایستگاه هوا شناسی
clearing station U ایستگاه تخلیه بیماران
base line end station U ایستگاه انتهایی خط مبنا
courier transfer station U ایستگاه تعویض پیک
meteorological datum plane U ایستگاه مبنای هواسنجی
astronomic station U ایستگاه دیدبانی نجومی
remote station U ایستگاه راه دور
alert station U ایستگاه اعلام خطر
alert station U ایستگاه اماده باش
How many stops are there to ... ? چند ایستگاه تا ... هست؟
weather station U ایستگاه هوا شناسی
exposure station U ایستگاه عکاسی هوایی
net control U ایستگاه کنترل شبکه
pr etrol filling station U ایستگاه پمپ بنزین
professional workstation U ایستگاه کار حرفهای
cleaning station U ایستگاه ضدعفونی مواد ش م ر
pumping station U ایستگاه تلمبه زنی
firehouse U ایستگاه اتش نشانی
remote station U ایستگاه دور دست
station U ایستگاه اتوبوس وغیره
stationed U ایستگاه اتوبوس وغیره
trig point U ایستگاه مثلث بندی
stop U متوقف کردن ایستگاه
stations U ایستگاه اتوبوس وغیره
stopped U متوقف کردن ایستگاه
triangulation station U ایستگاه مثلث بندی
way station U ایستگاه رله مخابراتی
stops U متوقف کردن ایستگاه
Where is the bus stop? U ایستگاه اتوبوس کجاست؟
stopping U متوقف کردن ایستگاه
We rushed ( hurried ) back to the train station. U با عجله بر گشتیم ایستگاه قطار
relayed U ایستگاه واسطه مخابراتی رله
How far is the bus stop ? U تا ایستگاه اتوبوس چقدرراه است ؟
relays U ایستگاه واسطه مخابراتی رله
uplink U خط ارسال از ایستگاه زمینی به ماهواره
To the railway station U به طرف ایستگاه راه آهن
relay U ایستگاه واسطه مخابراتی رله
consolidating station U ایستگاه تکمیل کننده بار
client based application U برنامه کاربردی ایستگاه پردازشگر
central railway station U ایستگاه مرکزی راه اهن
service stations U ایستگاه پمپ بنزین بزرگ
service station U ایستگاه پمپ بنزین بزرگ
radio range station U ایستگاه ناوبری رادیویی هواپیماها
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com