English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
base line end station U ایستگاه انتهایی خط مبنا
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
primary U وضعیت این ایستگاه موقت است و از یک ایستگاه به دیگری ارسال میکند
imethod U روش ارسال پیام یک طرفه ازیک ایستگاه به ایستگاه دیگر
relateral tell U مبادله پیام بین دو ایستگاه بااستفاده از ایستگاه واسطه
dial up U استفاده از یک شماره گیر یا دکمه فشاری تلفن برای ایجاد مکالمه تلفنی ایستگاه به ایستگاه
string U یک سری پیام که از یک ایستگاه به ایستگاه دیگرارسال میشود
aeronautical station U ایستگاه ناوبری هوایی ایستگاه خدمات هوانوردی
transponder U تقویت کننده مستمر روی یک ماهواره که سیگنالها را ازیک ایستگاه زمینی دریافت کرده و انها را به ایستگاه گیرنده منعکس میکند
air station U ایستگاه عکس برداری هوایی نقطه تمرکز عکسبرداری هوایی ایستگاه هواشناسی
all weather air station U ایستگاه هواشناسی عمومی ایستگاه هواشناسی همه هوایی
distal U انتهایی
terminals U انتهایی
terminative U انتهایی
extreme U انتهایی
terminal U انتهایی
terminable U انتهایی
end bulb U جسمک انتهایی
end brush U تارهای انتهایی
tail end U قسمت انتهایی
acrospore U هاگ انتهایی
extreme values U مقادیر انتهایی
sagging U تنش انتهایی
finishes U تماس انتهایی
finish U تماس انتهایی
butt rib U تیغه انتهایی
carboxyl terminus U کربوکسیل انتهایی
amine terminus U امین انتهایی
foot score line خط امتیاز انتهایی
end value U ارزش انتهایی
preterminal U پیش انتهایی
end distortion U اعوجاج انتهایی
half-figure U پیکره انتهایی
end plate U صفحه انتهایی
end organ U اندام انتهایی
end office U دفتر انتهایی
end link U حلقه انتهایی
end group U گروه انتهایی
terminal amino acid آمینو اسید انتهایی
acromegalia U درشتی اندامهای انتهایی
acrocyanosis U کبودی اندامهای انتهایی
acromegaly U درشتی اندامهای انتهایی
n terminal amino acid U امینو اسید -N انتهایی
tailpipe U لوله انتهایی اگزوز
acroan U بی حسی اندامهای انتهایی
datum deck U پل مبنا
datum line U خط مبنا
basis U مبنا
benchmark U مبنا
benchmarks U مبنا
radix U مبنا
base line U خط مبنا
grade line U خط مبنا
datum U مبنا
toe U گوشه انتهایی قنداق تفنگ
toes U گوشه انتهایی قنداق تفنگ
acroesthesia U افزایش حساسیت اعضای انتهایی
manus U دست حیوان قسمت انتهایی
acroparesthesia U نابهنجاری بساوشی دراندامهای انتهایی
base address آدرس مبنا
base camp U پایگاه مبنا
base peak U پیک مبنا
base rates U نرخ مبنا
base rate U تعرفه مبنا
base rates U تعرفه مبنا
base map U نقشه مبنا
bottom plate U صفحه مبنا
chart base U چارت مبنا
reference point U نقطه مبنا
reference piece U توپ مبنا
datum U سطح مبنا
datum plane U افق مبنا
reference phase U فاز مبنا
design speed U سرعت مبنا
reference electrode U الکترود مبنا
flash color U رنگ مبنا
reference cell U پیل مبنا
flat paint U رنگ مبنا
radix point U نقطه مبنا
bench mark U نشانه مبنا
basis price U قیمت مبنا
base mortar U خمپاره مبنا
base mortar U قبضه مبنا
base number U عدد مبنا
base period U زمان مبنا
base piece U توپ مبنا
base piece U قبضه مبنا
base point U نقطه مبنا
base price U قیمت مبنا
basic price U قیمت مبنا
base speed U سرعت مبنا
base unit U یکان مبنا
basic capacity U گنجایش مبنا
basic load U بار مبنا
basing rate U نرخ مبنا
radix complement U مکمل مبنا
ranges U منحنی مبنا
foundation U پایه مبنا
range U منحنی مبنا
basis U مبنا بنیاد
ranged U منحنی مبنا
outline plan U طرح مبنا
base rate U نرخ مبنا
end zone U منطقه 09 متری بین خط دروازه و خط انتهایی
base symbol U علایم قراردادی مبنا
absolute paths U مسیر نسبت به یک مبنا
elevations U تراز از سطح مبنا
base stock control U کنترل موجودی مبنا
range U تغییر کردن خط مبنا
ranges U تغییر کردن خط مبنا
elevation U تراز از سطح مبنا
ranged U تغییر کردن خط مبنا
mixed radix notation U نشان گذاری امیخته مبنا
reference line U خط راهنمای تعیین جهات خط برگشت خط مبنا
base circle U هر قسمت اریب از یک سیلندر دایره مبنا
curved weft U [انتهای نخ پودی که به زیر تارهای انتهایی خم شده و محکم می گردد.]
declinating station U ایستگاه اندازه گیری انحراف مغناطیس دستگاهها ایستگاه اندازه گیری انحراف
rise and fall U تعیین پستی و بلندی نقاط نسبت به سطح مبنا
survey station U ایستگاه نقشه برداری ایستگاه کنترل نقشه برداری
pingpong U جایگرینی دو یا چند دستگاه ذخیره بنحوی که که پردازش بتواند روی یک مجموعه فایل انتهایی صورت گیرد
managers U نرم افزار انتهایی مط لوب برای کاربر که امکان دستیابی راحت به دستورات سیستم عامل میدهد
manager U نرم افزار انتهایی مط لوب برای کاربر که امکان دستیابی راحت به دستورات سیستم عامل میدهد
aft U قسمت انتهایی هواپیما بطرف عقب هواپیما
terminal U سکوی نظامی بارانداز نظامی انتهایی نهایی
terminals U سکوی نظامی بارانداز نظامی انتهایی نهایی
sites U ایستگاه
stationed U ایستگاه
sited U ایستگاه
stand U ایستگاه
stations U ایستگاه
station U ایستگاه
site U ایستگاه
sanctuary U منطقه بی خطر عقب جبهه منطقه مبنا و پایگاه لجستیکی امن
sanctuaries U منطقه بی خطر عقب جبهه منطقه مبنا و پایگاه لجستیکی امن
slave station U ایستگاه فرعی
remote station U ایستگاه دوردست
relay station U ایستگاه واسطه
broadcast station U ایستگاه فرستنده
climatological station U ایستگاه هواشناسی
space platform U ایستگاه فضایی
control cubicle U ایستگاه فرمان
relay station U ایستگاه رله
control station U ایستگاه کنترل
stopped U ایستگاه نقطه
known datum point U ایستگاه معلوم
loading station U ایستگاه بارگیری
master station U شاه ایستگاه
master station U ایستگاه اصلی
orienting station U ایستگاه توجیه
stopping U ایستگاه نقطه
height of site U ارتفاع ایستگاه
stop U ایستگاه نقطه
enquiry station U ایستگاه پرس و جو
exposure station U ایستگاه هوایی
reading station U ایستگاه خواندن
forward station U ایستگاه جلو
fuelling station U ایستگاه سوختگیری
stops U ایستگاه نقطه
ground position U ایستگاه زمینی
coast station U ایستگاه ساحلی
tracking station U ایستگاه ردیابی
space station U ایستگاه فضایی
tide station U ایستگاه جزر و مد
station master U رئیس ایستگاه
stationmaster U رئیس ایستگاه
stationmasters U رئیس ایستگاه
railway station U ایستگاه قطار
Where is the station? U ایستگاه کجاست؟
wayside U ایستگاه فرعی
traverse station U ایستگاه پیمایش
clients U ایستگاه پردازشگر
terminus U ایستگاه نهایی
terminuses U ایستگاه نهایی
tracking stations U ایستگاه ردیابی
wireless station U ایستگاه بی سیم
power station U ایستگاه مولدنیرو
workstations U ایستگاه کاری
weather station U ایستگاه هواشناسی
upper terminal U ایستگاه کوهستانی
weather stations U ایستگاه هواشناسی
workstation U ایستگاه کاری
client U ایستگاه پردازشگر
REQUEST STOP U ایستگاه درخواستی
air way station U ایستگاه کنترل
stand U بساط ایستگاه
power stations U ایستگاه مولدنیرو
station house U ایستگاه کلانتری
broadcasting station U ایستگاه رادیو
police stations U ایستگاه پلیس
police station U ایستگاه پلیس
space stations U ایستگاه فضایی
bus stops U ایستگاه اتوبوس
bus stop U ایستگاه اتوبوس
substation U ایستگاه فرعی
ambulance station U ایستگاه امبولانس
base end station U ایستگاه عقب
bus terminal U ایستگاه اتوبوس
bus bay U ایستگاه اتوبوس
cabstand U ایستگاه درشکه
substation U خرده ایستگاه
plene administravit U بر این مبنا که اموال متوفی مستغرق دیونش شده است و دیگر چیزی باقی نمانده است
reference datum U سطح مبنای نقشه برداری سطح مبنا
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com