Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
count
U
ایجاد جمع کل از تعداد موضوعات
counted
U
ایجاد جمع کل از تعداد موضوعات
counting
U
ایجاد جمع کل از تعداد موضوعات
counts
U
ایجاد جمع کل از تعداد موضوعات
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
set
U
تعداد موضوعات مربوطه
sets
U
تعداد موضوعات مربوطه
setting up
U
تعداد موضوعات مربوطه
sums
U
کل تعداد موضوعات جمع شده با هم
sum
U
کل تعداد موضوعات جمع شده با هم
list
U
تعداد موضوعات نمایش داده شده در یک لیست
scanned
U
تعداد موضوعات درفایل یا لیست که در اسکن بررسی می شوند
scan
U
تعداد موضوعات درفایل یا لیست که در اسکن بررسی می شوند
scans
U
تعداد موضوعات درفایل یا لیست که در اسکن بررسی می شوند
catalogued
U
ایجاد یک کاتالوگ از موضوعات ذخیره شده
cataloged
U
ایجاد یک کاتالوگ از موضوعات ذخیره شده
catalogues
U
ایجاد یک کاتالوگ از موضوعات ذخیره شده
cataloguing
U
ایجاد یک کاتالوگ از موضوعات ذخیره شده
catalogue
U
ایجاد یک کاتالوگ از موضوعات ذخیره شده
catalogs
U
ایجاد یک کاتالوگ از موضوعات ذخیره شده
cataloging
U
ایجاد یک کاتالوگ از موضوعات ذخیره شده
batches
U
گروهی از موضوعات که در یک زمان ایجاد شده اند
batch
U
گروهی از موضوعات که در یک زمان ایجاد شده اند
sequences
U
تعداد موضوعات یا داده هایی که به صورت لیست مرتب منط قی قرار دارد
sequence
U
تعداد موضوعات یا داده هایی که به صورت لیست مرتب منط قی قرار دارد
record
U
تعداد موضوعات دادههای مبوطه که در حافظه موقت نگهداری می شوند و اماده پردازش هستند
clock
U
تعداد باس هایی که ساعت هر ثانیه ایجاد میکند
clocks
U
تعداد باس هایی که ساعت هر ثانیه ایجاد میکند
ribbons
U
تعداد هادیهای نصب شده در کنار یک دیگر برای ایجاد کابل مسط ح
ribbon
U
تعداد هادیهای نصب شده در کنار یک دیگر برای ایجاد کابل مسط ح
gates
U
تعداد دروازههای منط ق متصل بهم که در یک مدار مجتمع ایجاد شده تا یک تابع پیچیده را انجام دهد
gate
U
تعداد دروازههای منط ق متصل بهم که در یک مدار مجتمع ایجاد شده تا یک تابع پیچیده را انجام دهد
decollator
U
ماشینی که موضوعات مختلف را به ورقههای مجزا تبدیل میکند و یا جدا کردن موضوعات تکه تکه به قط عات جدا
combinatorics
U
محاسبه تعداد موارد یکسان تعداد راههای انجام یک کار ترکیب شناسی
roundest
U
تعداد تیر تعداد شلیک دور
round
U
تعداد تیر تعداد شلیک دور
oddest
U
ضربهای که تعداد ضربات رایک عدد بیش از تعداد ضربات حریف درهر بخش میکند
odder
U
ضربهای که تعداد ضربات رایک عدد بیش از تعداد ضربات حریف درهر بخش میکند
odd
U
ضربهای که تعداد ضربات رایک عدد بیش از تعداد ضربات حریف درهر بخش میکند
ActiveX
U
سیستمی که توسط ماکروسافت ایجاد شده برای ایجاد و توزیع برنامههای کوچک
themes
U
موضوعات
subjects
U
موضوعات
topics
U
موضوعات
sundry items
U
موضوعات متفرقه
contents
U
لیست موضوعات در یک فایل
indexed
U
نما راهنمای موضوعات
reprographics
U
موضوعات کتبی تصاویر
index
U
نما راهنمای موضوعات
indexes
U
نما راهنمای موضوعات
blocks
U
مجموعهای از موضوعات در یک گروه
blocked
U
مجموعهای از موضوعات در یک گروه
block
U
مجموعهای از موضوعات در یک گروه
designs
U
نظرات و موضوعات مربوطه در یک مدار
record
U
مجموعه موضوعات داده مربوطه
reference
U
لیست موضوعات مرتب شده
references
U
لیست موضوعات مرتب شده
juxtaposition
U
مرتب کردن موضوعات در کنار هم
batch
U
قرار دادن موضوعات در گروهها
batches
U
قرار دادن موضوعات در گروهها
design
U
نظرات و موضوعات مربوطه در یک مدار
list
U
مجموعه موضوعات مرتب شده داده
package
U
گروهی از موضوعات مختلف که با هم ترکیب می شوند
collection
U
1-جمع آوری با هم 2-مجموعهای از موضوعات در کنار هم
packaged
U
گروهی از موضوعات مختلف که با هم ترکیب می شوند
detailed
U
حسابی که همه موضوعات را لیست میکند
collections
U
1-جمع آوری با هم 2-مجموعهای از موضوعات در کنار هم
packages
U
گروهی از موضوعات مختلف که با هم ترکیب می شوند
collate
U
مقایسه کردن و قرار دادن موضوعات به ترتیب
collates
U
مقایسه کردن و قرار دادن موضوعات به ترتیب
despatch
U
عمل ارسال موضوعات یا اطلاعات یا پیام ها به محلی
series
U
گروه موضوعات مربوطه که مرتب شده اند
collating
U
مقایسه کردن و قرار دادن موضوعات به ترتیب
collated
U
مقایسه کردن و قرار دادن موضوعات به ترتیب
numbers
U
انتساب اعداد و به لیست موضوعات به صورت مرتب
number
U
انتساب اعداد و به لیست موضوعات به صورت مرتب
list
U
چاپ یا نمایش دادن موضوعات اطلاعاتی خاص
listing
U
چاپ لیستی از موضوعات از داده ذخیره شده در کامپیوتر
index
U
لیست موضوعات در حافظه کامپیوتر که به ترتیب الفبا مرتبند
listings
U
چاپ لیستی از موضوعات از داده ذخیره شده در کامپیوتر
indexes
U
لیست موضوعات در حافظه کامپیوتر که به ترتیب الفبا مرتبند
passes
U
یک اجرا از لیست موضوعات برا ی مرتب کردن آنها
entering
U
عمل تایپ داده یا نوشتن موضوعات روی یک رکورد
passed
U
یک اجرا از لیست موضوعات برا ی مرتب کردن آنها
pass
U
یک اجرا از لیست موضوعات برا ی مرتب کردن آنها
indexed
U
لیست موضوعات در حافظه کامپیوتر که به ترتیب الفبا مرتبند
consumables
U
موضوعات سادهای که در اجزای هر روزه سیستم کامپیوتری لازم اند
consistency check
U
داده ها یا موضوعات مط ابق با قالب از پیش فرض شده هستند
nil pointer
U
نشانه گر برای نشان دادن انتهای لیست زنجیره موضوعات
scans
U
بررسی تصویر یا شی یا لیستی از موضوعات برای بدست آوردن داده مشروح آن
scan
U
بررسی تصویر یا شی یا لیستی از موضوعات برای بدست آوردن داده مشروح آن
scanned
U
بررسی تصویر یا شی یا لیستی از موضوعات برای بدست آوردن داده مشروح آن
biomorph
U
[فرم پایه در موضوعات زنده مانند طراحی حیوانات، انسانها یا جانورشناسی]
deque
U
صفی که در آن موضوعات جدید قابل اضافه شدن حتی در انتها هستند
Anyone can count the seeds in an apple, but only Gold can count the number of apples in a seed.
U
هر کسی نمی تواند تعداد دانه های داخل یک سیب را بشمارد اما فقط خدا می تواند تعداد سیب های نهفته در یک دانه را بشمارد
indexes
U
لیست موضوعات طبقه بندی شده به گروههایی یا مرتب کردن به صورت الفبا
index
U
لیست موضوعات طبقه بندی شده به گروههایی یا مرتب کردن به صورت الفبا
highlight bar
U
میلهای که کاربر بالا و پایین میکند تا لیستی از موضوعات مورد انتخاب را ببینید
indexed
U
لیست موضوعات طبقه بندی شده به گروههایی یا مرتب کردن به صورت الفبا
list
U
فضای ذخیره سازی موقت در قالب LIFO برای لیست از موضوعات داده
ada
U
زبان برنامه نویسی سطح بالا که اغلب در ارتش و صنعت و موضوعات علمی به کار می رود
moderated list
U
لیست پستی که تمام موضوعات آن پیش از ارسال به کاربران لیست خوانده میشود
drop down list box
U
لیستی از موضوعات برای هر ورودی که وقتی فاهر میشود که نشانه گر را بخش ورودی ببرد
relational database management system
U
پایگاه دادهای که تمام موضوعات ان بهم مربوطند.دادهای که فیلد مربوطه را جستجو میکند بدست می آید
relational database
U
پایگاه دادهای که تمام موضوعات ان بهم مربوطند.دادهای که فیلد مربوطه را جستجو میکند بدست می آید
magnitude
U
تعداد
paul
U
تعداد کم
numbers
U
تعداد
number
U
تعداد
cellars
U
محل ذخیره سازی موقت داده یا ثبات یا کارها که موضوعات برای درج و حذف به صورت Lifo عمل می کنند یعنی اولی که می آید آخر از همه سرویس می گیرد
cellar
U
محل ذخیره سازی موقت داده یا ثبات یا کارها که موضوعات برای درج و حذف به صورت Lifo عمل می کنند یعنی اولی که می آید آخر از همه سرویس می گیرد
counts
U
تعداد ایمپولز
wheen
U
تعداد زیاد
small lot
U
نوبه کم تعداد
population
[pop.]
U
تعداد مردم
number of rounds
U
تعداد گلوله ها
number of threads
U
تعداد پیچش ها
number of cycle
U
تعداد تناوبها
number of cycle
U
تعداد دوره ها
work force
U
تعداد کارگر
quantities
U
تعداد زیاد
quantity
U
تعداد زیاد
counted
U
تعداد ایمپولز
count
U
تعداد ایمپولز
volumes
U
تعداد میزان
volume
U
تعداد میزان
A smaller number . Fewer .
U
تعداد کمتر
counting
U
تعداد ایمپولز
indexing
U
استفاده از کامپیوتر برای کامپایل کردن اندیس برای کتاب با انتخاب کردن کلمات و موضوعات مربوطه در متن
high lights
U
موضوعات مهم مطالب مهم
day of supply
U
تعداد روزهای اماد
counted
U
تعداد امتیاز توپزن
number of componentes
U
تعداد سازندههای مستقل
family size
U
تعداد افراد خانواده
width
U
تعداد حروف در یک صفحه یا خط
counts
U
تعداد امتیاز توپزن
day of duty
U
تعداد روزهای خدمت
count
U
تعداد امتیاز توپزن
bpi
U
تعداد بایت در هر اینچ
counting
U
تعداد امتیاز توپزن
day of absence
U
تعداد روزهای نهستی
paralleled
U
تعداد آدرسهای متصل به هم
parallelling
U
تعداد آدرسهای متصل به هم
parallels
U
تعداد آدرسهای متصل به هم
atomicity
U
تعداد اتم در ملکول
quantities
U
تعداد یا شماره چیزی
polls
U
تعداد رای دهندگان
string
U
تعداد حروف یک رشته
polled
U
تعداد رای دهندگان
number
[of something]
U
تعداد
[عده]
[چیزهایی]
quantity
U
تعداد یا شماره چیزی
No small number of ...
U
تعداد زیادی
[از مردم]
tpi
U
تعداد شیار در هر اینچ
blocking factor
U
تعداد رکوردها در بلاک
birthrate
U
تعداد موالید زه وزاد
thereabouts
U
در حدود آن میزان یا تعداد
Quite a few people ...
U
تعداد زیادی
[از مردم]
parallelled
U
تعداد آدرسهای متصل به هم
cyclic rate
U
تعداد تیردر دقیقه
precision
U
تعداد ارقام یک عدد
nests
U
تعداد توابع در یک تابع
nest
U
تعداد توابع در یک تابع
version
U
تعداد گونههای یک محصول
versions
U
تعداد گونههای یک محصول
parallel
U
تعداد آدرسهای متصل به هم
kajillion
[slang]
U
تعداد بسیار زیادی
poll
U
تعداد رای دهندگان
paralleling
U
تعداد آدرسهای متصل به هم
cycled
U
تعداد دفعات تکرار یک حلقه
balanced line
U
تعادل تعداد مهاجمان در وسط
size of a statistical sample
[N]
U
تعداد کل داده های آماری
cycles
U
تعداد دفعات تکرار یک حلقه
registration numbers
U
تعداد دفعات ثبت تیر
items
U
تعداد حروف و ارقام در داده
bytes per inch
U
تعداد بایت ها در یک واحد اینچ
registration number
U
تعداد دفعات ثبت تیر
item
U
تعداد حروف و ارقام در داده
head counts
U
تعداد مردم شمرده شده
pitches
U
تعداد حروف کم در یک اینچ از خط جا می شوند
strengths
U
توان رزمی تعداد نفرات
pitch
U
تعداد حروف کم در یک اینچ از خط جا می شوند
man-hours
U
جمع تعداد ساعات کار
toll
U
تعداد تلفات جنگی ضایعه
tolling
U
تعداد تلفات جنگی ضایعه
tolls
U
تعداد تلفات جنگی ضایعه
worded
U
تعداد کلمات در فایل یا متن
wpm
U
تعداد کلمات دردقیقه inute
head count
U
تعداد مردم شمرده شده
word
U
تعداد کلمات در فایل یا متن
strength
U
توان رزمی تعداد نفرات
exposure adjustment knob
دکمه نمایش تعداد فیلم
frequencies
U
تعداد پریودها پریودیسیته وفور
count
U
تعداد جریانهای ضربهای شمردن
mainframe computer
U
مانند تعداد عملوند همزمان
lpm
U
تعداد خطوط دردقیقه inutes
counted
U
تعداد جریانهای ضربهای شمردن
natality
U
تعداد زایش وموالید جدید
counting
U
تعداد جریانهای ضربهای شمردن
man-hour
U
جمع تعداد ساعات کار
number of rounds
U
تعداد تیرهای شلیک شده
cycle
U
تعداد دفعات تکرار یک حلقه
counts
U
تعداد جریانهای ضربهای شمردن
frequency
U
تعداد پریودها پریودیسیته وفور
list
U
1-محاسبه مجموعهای از موضوعات داده مثل جمع و حذف و مرتب کردن و بهنگام سازی ورودی ها. 2LISP- یا زبان سطح بالا برای پردازش لیست دستورات یا داده و در یک محیط هوش مصنوعی
grossest
U
تعداد ضربه ها در هر بخش از بازی گلف
chip
U
تعداد قط عات روی یک PCB یا یک وسیله
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com