English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 133 (8 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
zinc oxid U اکسید روی به فرمول ZnO اکسید دو زنگ
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
oxyde U اکسید
oxide U اکسید
copper oxide U اکسید مس
oxides U اکسید
silica U اکسید سیلیسیوم
oxidation film U قشر اکسید
oxidant U اکسید کننده
minium U اکسید قرمز
acid oxide U اکسید اسیدی
carbon dioxide U دی اکسید کربن
ferrous oxide U اکسید فرو
copper oxide rectifier U یکسوکننده مس- اکسید
alumina U اکسید الومینیوم
aluminum oxide U اکسید الومینیوم
benzophenone oxide U بنزوفنون اکسید
burnt lime U کلیسم اکسید
calx U کلیسم اکسید
caustic lime U کلیسم اکسید
calcium oxide U کلسیم اکسید
oxide skin U پوسته اکسید
limes U کلسیم اکسید
refractory oxide U اکسید نسوز
ytterbia U ایتربیم اکسید
yttria U ایتریم اکسید
yttrium oxide U ایتریم اکسید
zinc oxide U اکسید روی
ytterbium oxide U ایتربیم اکسید
oxidizer U اکسید کننده
dioxide U دارای دو اکسید
lime U کلسیم اکسید
zirconium dioxide U زیرکونیم دو اکسید
zirconium oxide U زیرکونیم اکسید
refractory oxide U اکسید دیرگداز
zincite U اکسید قرمز روی
tutty U گرد اکسید دو زنگ
spatalite U اکسید قرمز روی
ruby zinc U اکسید قرمز روی
oxide skin U قشر نازک اکسید
oxide coated cathode U کاتد اکسید اندود
oxidation coefficient U ضریب اکسید شوندگی
incandescent metallic oxid cathode U کاتد اکسید فلزی
oxide cathode U کاتد اکسید اندود
red oxide of zinc U اکسید قرمز روی
red zinc ore U اکسید قرمز روی
alumina U گل پاک یا اکسید الومینیوم
hypercapnia U افزایش کربن اکسید در خون
oxymercuriation U اکسید جیوه دار کردن
metallic oxide semiconductor U نیمه هادی اکسید فلزی
arsenic U اکسید ارسنیک بفرمول 3O2As
goethite U اکسید اهن معدنی ئیدرژن دار
oxydizing agents U مواد اکسید کننده در رنگرزی و یا محیط
complementary metal oxide semiconductor U نیمه هادی اکسید فلزی تکمیلی
photochemical oxidant U اکسید کننده نور شیمیایی اکساینده فتوشیمیایی
dry ice U یخی که از جامدکردن اکسید دو کربن بدست میاید
oxide U اکسید آهن برای پوشش روی دیسک یا نوار مغناطیسی
to trap something [e.g. carbon dioxide] U چیزی را گرفتن [جمع کردن] [برای مثال دی اکسید کربن ]
oxides U اکسید آهن برای پوشش روی دیسک یا نوار مغناطیسی
mos U نیمههای اکسید آهن جایگزین . طرح و سافت مدار مجتماع
oxide U روش تولید و طراحی خانواده مدارهای مجتمع با استفاده از هادیهای آهن و اکسید روی نیمه هادی
oxides U روش تولید و طراحی خانواده مدارهای مجتمع با استفاده از هادیهای آهن و اکسید روی نیمه هادی
hyperventilation U تنفس زیاد بطوریکه مقدار دی اکسید کربن در خون از مقدارعادی ان کمتر میشود و سبب تشنج سرگیجه و غش میگردد
crocus cloth U پارچه زبری که اکسید فریک قرمزرنگ فریف و ریزسایندهای روی سطح ان قرارگرفته و برای جلا دادن فلزات بکارمیرود
parkerizing U عملیاتی که در ان فلز درمحلولی از اسید فسفریک ودی اکسید منگنز داغ شده وسپس در روغن غوطه ورمیگردد تا از خوردگی فلزجلوگیری گردد
decarburizing U گرم کردن اهن یا فولاد کربن تا دمای کافی برای سوختن یا اکسید شدن کربن
cassiterite U معدن قلع اکسید قلع طبیعی
ebam U Addressed ElectricBeam دستگاه ذخیره الکترونیکی که از مدارهای الکترونیکی برای کنترل اشعهای از یک سطح نیمه هادی اکسید فلز خوانده یا در ان می نویسد استفاده میکندemory
pmos U ترانزیستور نیمه هادی اکسید آهن که از طریق ناحیه کوچکی از نیمه هادی P هدایت میشود
cmos U روشی برای ساخت تراشههای نیمه هادی نیمه هادی اکسید فلزی تکمیلی osentary
formulism U رعایت کامل فرمول یا قاعده فرمول دوستی
quantize U با تئوری و فرمول صفات وکیفیت چیزی را تعیین کردن نیرو را با فرمول اندازه گیری کردن
formulization U فرمول بندی فرمول سازی
formula U الگویی در برنامه صفحه گسترده برای یافتن یک مقدار در خانهای از داده در سایر خانه ها با استفاده از همان فرمول در سایر خانه ها با مترجم فرمول
formulae U الگویی در برنامه صفحه گسترده برای یافتن یک مقدار در خانهای از داده در سایر خانه ها با استفاده از همان فرمول در سایر خانه ها با مترجم فرمول
formulas U الگویی در برنامه صفحه گسترده برای یافتن یک مقدار در خانهای از داده در سایر خانه ها با استفاده از همان فرمول در سایر خانه ها با مترجم فرمول
frame U فرمول
isomerous U هم فرمول
formula U فرمول
formulas U فرمول
equation U فرمول
isomer U هم فرمول
equations U فرمول
formulae U فرمول
perspective formula U فرمول تجسمی
projection formula U فرمول تصویری
structural formula U فرمول گسترده
taylor formula U فرمول تیلور
structural formula U فرمول ساختاری
string formula U فرمول رشتهای
wedge formula U فرمول گوهای
mil formula U فرمول میلیم
formulism U قاعده فرمول)
emprical formula U فرمول تجربی
constitutional formula U فرمول ساختاری
empirical formula U فرمول ساده
empirical formula U فرمول خام
electronic formula U فرمول الکترونی
formularization U فرمول سازی
dispersion formula U فرمول پاشندگی
molecular formula U فرمول مولکولی
formulaic U مثل یا وابسته به فرمول
formulate U فرمول بندی کردن
expressions U فرمول یا رابط ه ریاضی
formulize U بصورت فرمول دراوردن
formularize U بصورت فرمول دراوردن
formulated U فرمول بندی کردن
formulates U فرمول بندی کردن
formulating U فرمول بندی کردن
condensed structural formula U فرمول ساختاری فشرده
expression U فرمول یا رابط ه ریاضی
reformulation U فرمول بندی تازه
refomulate U از نو فرمول بندی کردن
DDT U حشرهکش نیرومندی به فرمول 3CHCCl
spearman brown prophecy formula U فرمول پیشگویی اسپیرمن-براون
cipher U فرمول تبدیل متن به حالت رمزی
ciphers U فرمول تبدیل متن به حالت رمزی
cyphers U فرمول تبدیل متن به حالت رمزی
compacted U فرمول کاهش حجم لازم برای یک متن
formulation U تهیه جمع اوری فرمول بندی کردن
compacting U فرمول کاهش حجم لازم برای یک متن
scaling law U فرمول محاسله بازده بمب اتمی در هر فاصله
compacts U فرمول کاهش حجم لازم برای یک متن
compact U فرمول کاهش حجم لازم برای یک متن
functions U فرمول ریاضی که یک نتیجه در آن بستگی به اعداد دیگری دارد
functioned U فرمول ریاضی که یک نتیجه در آن بستگی به اعداد دیگری دارد
hidden U فرمول ریاضی که خط وط پنهان را از تصویر دو بعدی شی D پاک میکند
function U فرمول ریاضی که یک نتیجه در آن بستگی به اعداد دیگری دارد
Gothick U [استفاده مجدد از فرمول های گوتیک در قرن هجدهم] [معماری]
curve fitting U روش ریاضی برای پیدا کردن یک فرمول که نمایشگرمجموعهای از نقاط داده میباشد
income elasticity of demand U تغییر مقدار تقاضابرای یک کالا درنتیجه درامدمصرف- کننده . فرمول کشش درامدی تقاضا : q/I *dI / dq = E
riboflavin U ریبو فلاوین ویتامین B به فرمول 6O4N2H71C که در شیر و تخم مرغ و جگر و غیره یافت میشود
cross elasticity of demand U درصدتغییر تقاضای یک کالا نسبت به درصد تغییر قیمت کالای دیگر فرمول کشش متقاطع عبارت است از :
arc elasticity of demand U عبارت از کشش تقاضا بین دو نقطه روی منحنی تقاضا که بوسیله فرمول زیر محاسبه میشود :
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com