Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
kraken
U
اژدهای دریایی افسانهای اسکاندیناوی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
basilisk
U
اژدهای افسانهای بالدار سوسمارامریکایی
wyvern
U
اژدهای افسانهای بالدار دوپا
sea king
U
دزد دریایی اسکاندیناوی درقرنهای میانه
firedragon
U
اژدهای اتش خور
firedrake
U
اژدهای اتش خوار سمندر
seabee
U
گردان ساختمان دریایی گردان مهندسی دریایی مخصوص ساختن پایگاه ولنگرگاه یکان استحکامات دریایی
Scandinavia
U
اسکاندیناوی
Scandinavians
U
اسکاندیناوی
Scandinavian
U
اسکاندیناوی
norse
U
اهل اسکاندیناوی
Vikings
U
جنگجوی اسکاندیناوی
Viking
U
جنگجوی اسکاندیناوی
norse
U
مربوط به اسکاندیناوی
northman
U
اسکاندیناوی باستانی
norseman
U
اسکاندیناوی باستانی
lapponian
U
درشمال اسکاندیناوی
praam
U
کرجی یا پارویی اسکاندیناوی
fabulous
U
افسانهای
storybook
U
افسانهای
legendary
U
افسانهای
fictional
U
افسانهای
ballads
U
شعر افسانهای
fictive
U
ساختگی افسانهای
ballad
U
شعر افسانهای
skald
U
شاعر قدیمی اسکاندیناوی داستان نویس
laplander
U
اهل در شمال اسکاندیناوی زبان لایلاندی
incredible
U
غیرقابل قبول افسانهای
excalibur
U
شمشیرارتورپادشاه افسانهای انگلیس
dido
U
ملکه افسانهای کارتاژ
cockatrice
U
نوعی مار افسانهای
siegfried
U
پهلوان افسانهای المان
nordic council
U
شورای اسکاندیناوی مجمع متشکل ازنمایندگان دانمارک
acheron
U
رودخانهء افسانهای در عالم اسفل
unicorn
U
جانور افسانهای دارای یک شاخ
unicorns
U
جانور افسانهای دارای یک شاخ
phoenix
U
مرغ افسانهای منحصر بفرد عنقا
halcyon
U
مرغ افسانهای که دریا راارام میکند
phoenixes
U
مرغ افسانهای منحصر بفرد عنقا
thunderbird
U
الاگزنه استرالیایی مرغ افسانهای موجد رعدوبرق
midshipman
U
افسر پایین رتبه نیروی دریایی دانشجوی سال دوم دانشکده دریایی
nordic council
U
فنلاند و نروژ که هدف ان بسط همکاریهای کشورهای اسکاندیناوی درشئون مختلف است
piratic
U
درخوردزدان دریایی مربوطبه دزدان دریایی مبنی بردزدی
centaur
U
حیوان افسانهای با بالاتنه انسان وپایین تنه اسب قنطورس
centaurs
U
حیوان افسانهای با بالاتنه انسان وپایین تنه اسب قنطورس
running lights
U
فارهای شناور دریایی چراغهای راه دریایی
kite
U
کایت دریایی هدف کش دریایی غوطه وردر اب
kites
U
کایت دریایی هدف کش دریایی غوطه وردر اب
oceanography
U
تهیه نقشههای دریایی و نقشه برداری دریایی
pilot chart
U
نقشههای راهنمای دریایی نقشه ناوبری دریایی
petty officers
U
معاون افسرنگهبان دریایی درجه دارنیروی دریایی
petty officer
U
معاون افسرنگهبان دریایی درجه دارنیروی دریایی
chine
U
عضو طولی در کنار بدنه شناورهای دریایی یاهواپیماهای دریایی که محل برخورد سطوح فوقانی وتحتانی میباشند
sea cucumber
U
حلزون دریایی از جنس راب دریایی
sea mark
U
راهنمای دریایی :چراغ یافانوس دریایی
stadimeter
U
مسافت یاب دریایی الیداد دریایی
dragon style
U
[سبک دراگون که سبک هنری وایکینگ های اسکاندیناوی بوده است.]
sea power
U
قدرت دریایی منظور کشوری است که بادریا ارتباط ویژه دارد ودارای نیروی دریایی قوی است
convoy joiner
U
ناوهای منفردی که به کاروان دریایی پیوسته اند ناوهای متفرقه اضافی درستون دریایی
tern
U
پرستوک دریایی چلچله دریایی
terns
U
پرستوک دریایی چلچله دریایی
marines
U
تفنگداران دریایی تکاوران دریایی
marine
U
تفنگداران دریایی تکاوران دریایی
naval activity
U
تاسیسات دریایی قسمت دریایی
task unit
U
نیروی واگذار کننده ماموریت دریایی یکان یا بخشی ازگروه ماموریت دریایی که زیر امر فرمانده گروه قرارمی گیرد
attack director
U
وسایل محاسباتی سیستم کنترل اتش دریایی وسیله هادی تک اتش دریایی
light lists
U
کتابهای راهنمای محل فارهای دریایی فهرست راهنمای چراغهای دریایی
summary areas
U
مناطق اطلاعاتی دریایی مناطق یاد شده در خلاصه وضعیت دریایی
sea horse
U
موجود افسانهای که نصف بدنش اسب ونصف دیگرش ماهی بوده گراز ماهی
knot
U
گره دریایی
[واحد اندازه گیری]
[واحد سرعت دریایی]
knot
U
میل دریایی
[واحد اندازه گیری]
[واحد سرعت دریایی]
maritime
U
ناوگان مستقل دریایی ناوگان دریایی دریایی
bureau of naval personnel
U
اداره پرسنل نیروی دریایی دفتر پرسنل دریایی
naval aviation
U
قسمت هوایی نیروی دریایی هواپیمایی نیروی دریایی
rear commodore
U
سرپرست کاروان دریایی جانشین فرمانده کاروان دریایی
light period
U
دوره تناوب روشنایی چراغ دریایی دوره تناوب روشن شدن فار دریایی
crash position indicator
U
برج اعلام محل وقوع سوانح دریایی برج مراقبت سوانح دریایی
convoy commodore
U
فرمانده ستون دریایی فرمانده کاروان دریایی
Marine Corps
U
نیروی تکاوران دریایی نیروی تفنگداران دریایی
naval gunfire
U
تیراندازی توپخانه دریایی اتش توپخانه دریایی
crash locator beacon
U
برج اعلام سوانح دریایی برج تعیین محل سوانح دریایی
convoy schedule
U
برنامه کلی حرکت ستون دریایی برنامه حرکت کاروان دریایی
convoy routing
U
تعیین مسیر کاروان دریایی تعیین مسیر حرکت ستون دریایی
light ship
U
کشتی حامل فار دریایی کشتی حامل فانوس دریایی
convoy route
U
مسیر حرکت ستون دریایی مسیر حرکت کاروان دریایی
commandant of marine corps
U
فرمانده نیروی تکاوران دریایی فرمانده نیروی تفنگداران دریایی
sofar
U
سیستم مسافت یابی صوتی دریایی نوعی روش مسافت یابی صوتی دریایی
lobsters
U
خرچنگ دریایی گوشت خرچنگ دریایی
lobster
U
خرچنگ دریایی گوشت خرچنگ دریایی
spotting board
U
طرح تیر توپخانه دریایی طرح تنظیم تیر توپخانه دریایی
maritime
U
دریایی
marine
U
دریایی
naval
U
دریایی
saltier
U
دریایی
thalassic
U
دریایی
thalaesic
U
دریایی
benthic
U
ته دریایی
shark
U
سگ دریایی
sharks
U
سگ دریایی
nautical
U
دریایی
dogfish
U
سگ دریایی
marines
U
دریایی
sea pier
U
سد دریایی
salty
U
دریایی
saltiest
U
دریایی
sea born
U
دریایی
seas
U
دریایی
pelagian
U
دریایی
sea
U
دریایی
marines
U
تکاور دریایی
nautical chart
U
نقشه دریایی
navy time
U
وقت دریایی
nautical terms
U
اصطلاحات دریایی
nautical twilight
U
شفق دریایی
nautical almanac
U
زیج دریایی
naval activity
U
یکان دریایی
nautical slide rule
U
خط کش محاسبه دریایی
naval attache
U
وابسته دریایی
marine
U
تکاور دریایی
naval campaign
U
جنگ دریایی
naval station
U
پایگاه دریایی
naval base
U
پایگاه دریایی
marines
U
تفنگدار دریایی
nix
U
حوری دریایی
medusa
U
ستاره دریایی
maritime law
U
حقوق دریایی
sill
U
برامدگی دریایی
sills
U
برامدگی دریایی
sea mail
U
پست دریایی
sea locust
U
ملخ دریایی
maritime commerce
U
بازرگانی دریایی
mariner's compass
U
قطبنمای دریایی
acaleph
U
گزنه دریایی
sea marks
U
علامات دریایی
sea monster
U
هیولای دریایی
maritime law
U
قوانین دریایی
mark sensing
U
نشان دریایی
maritime trade
U
تجارت دریایی
maritime lien
U
امتیاز دریایی
maritime lien
U
برتری دریایی
sea nymph
U
پری دریایی
marine sand
U
ماسه دریایی
naval forces
U
نیروهای دریایی
naval
U
افسرنیروی دریایی
naval
U
نیروی دریایی
naval stores
U
کالای دریایی
sea rover
U
دزد دریایی
sea stores
U
فروشگاه دریایی
sea surveillance
U
مراقبت دریایی
sea weed
U
جلبک دریایی
naval support
U
پشتیبانی دریایی
naval war
U
جنگ دریایی
gunnery
U
توپخانه دریایی
sea weed
U
علف دریایی
seaplanes
U
هواپیمای دریایی
seaplane
U
هواپیمای دریایی
hurricane lamps
U
چراغ دریایی
hurricane lamp
U
چراغ دریایی
naval port
U
بندر دریایی
navies
U
نیروی دریایی
naval campaign
U
نبرد دریایی
naval district
U
ناحیه دریایی
naval establishment
U
تاسیسات دریایی
marine
U
تفنگدار دریایی
neptunian
U
ابی دریایی
jellyfish
عروس دریایی
sea plane
U
هواپیمایی دریایی
naval establishment
U
قسمت دریایی
naval forces
U
نیروی دریایی
sea power
U
کشور دریایی
navy time
U
ساعت دریایی
navy
U
ناوگان دریایی
navy
U
نیروی دریایی
navies
U
ناوگان دریایی
sea nymph
U
حوری دریایی
finger fish
U
ستاره دریایی
d.j.'s locker
U
گودی دریایی
gribble
U
موریانه دریایی
daphne
U
حوری دریایی
data mile
U
میل دریایی
rock sucker
U
مارماهی دریایی
pigboat
U
زیر دریایی
geographical mile
U
میل دریایی
echinus
U
خارپوست دریایی
creeping attack
U
تک غافلگیرانه دریایی
pharos
U
فانوس دریایی
hydro aeroplane
U
هواپیمای دریایی
rover
U
دزد دریایی
paravane
U
اژدرمخرب دریایی
holothurian
U
حلزون دریایی
holothurian
U
راب دریایی
hogfish
U
گراز دریایی
pelagian
U
جانور دریایی
pelagic
U
دریایی دریانشین
echinus
U
بلوط دریایی
fucus
U
کتانجک خس دریایی
salangane
U
چلچله دریایی
scray
U
پرستوک دریایی
scray
U
چلچله دریایی
sea swallow
U
پرستوک دریایی
sea swallow
U
چلچله دریایی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com