English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
 ⌨ Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
monkey wrench U اچارفرانسه بزرگ
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
wrench U اچارفرانسه
wrenched U اچارفرانسه
wrenches U اچارفرانسه
My grandparents are six feet under. <idiom> U پدر بزرگ و مادر بزرگ من فوت و به خاک سپرده شده اند.
megalomania U مرض بزرگ پنداری خویش جنون انجام کارهای بزرگ
fossil U آدم پیر [پدر بزرگ ] [مادر بزرگ]
big game U صید ماهیهای بزرگ حیوانات بزرگ شکاری
macropterous U دارای بالهای دراز یا بزرگ بزرگ بال
museum piece U آدم پیر [پدر بزرگ ] [مادر بزرگ]
grandam U مادر بزرگ ننه بزرگ
so large U چندان بزرگ بقدری بزرگ
grandparent U پدر بزرگ یا مادر بزرگ
grandparents U پدر بزرگ یا مادر بزرگ
cray U نوعی کامپیوتر بسیار بزرگ شرکت سازنده کامپیوترهای بسیار بزرگ
gates U در بزرگ
macrocephalic U بزرگ سر
gate U در بزرگ
extras U بزرگ
extra- U بزرگ
smallest U بزرگ نه
magacephalic U بزرگ سر
extra U بزرگ
vast U بزرگ
majuscule U بزرگ
biggest U بزرگ
bigger U بزرگ
grossed U بزرگ
nonus U بزرگ
grosser U بزرگ
grosses U بزرگ
grossest U بزرگ
big U بزرگ
grossing U بزرگ
megapod U بزرگ پا
gross U بزرگ
small U بزرگ نه
smaller U بزرگ نه
majuscular U بزرگ
macro U بزرگ
long ton U تن بزرگ
egregious U بزرگ
bulkiest U بزرگ
bulky U بزرگ
bandog U سگ بزرگ
full bottomed U بزرگ
dignified U بزرگ
decuman U بزرگ
mighty U بزرگ
mightiest U بزرگ
adult U بزرگ
adults U بزرگ
considerably large U بس بزرگ
mightier U بزرگ
headmen U بزرگ
headman U بزرگ
extensive U بزرگ
of a large size U بزرگ
large sized a U بزرگ
large sized U بزرگ
king size U بزرگ
great U بزرگ
great- U بزرگ
immane U بزرگ
hugeous U بزرگ
greatest U بزرگ
majestic U بزرگ
massive U بزرگ
massively U بزرگ
canis majoris U سگ بزرگ
canis major U سگ بزرگ
paternal grandmother U نه نه بزرگ
spankings U بزرگ
jumbos U بزرگ
swith U بزرگ
graves U بزرگ
voluminous U بزرگ
majoring U بزرگ
majored U بزرگ
major U بزرگ
gravest U بزرگ
highs U بزرگ
high U بزرگ
vasty U بزرگ
spanking U بزرگ
doyenne U زن بزرگ
doyennes U زن بزرگ
jumbo U بزرگ
stour U بزرگ
enormous U بزرگ
largest U بزرگ
bulkier U بزرگ
larger U بزرگ
large U بزرگ
highest U بزرگ
propylon U در بزرگ
swingeing U بزرگ
wallopings U بزرگ
walloping U بزرگ
eminent U بزرگ
grave U بزرگ
arch enemy U دشمن بزرگ
maximizing U بزرگ کردن
maximizes U بزرگ کردن
aggrandize U بزرگ کردن
arch fiend U دیو بزرگ
dilating U بزرگ کردن
archfiend U دیو بزرگ
archbshop U اسقف بزرگ
archduchess U دوشس بزرگ
antrum U غار بزرگ
maximized U بزرگ کردن
zooms U بزرگ کردن
maximize U بزرگ کردن
maximising U بزرگ کردن
maximises U بزرگ کردن
maximised U بزرگ کردن
mausoleum U ارامگاه بزرگ
mausoleums U ارامگاه بزرگ
zoomed U بزرگ کردن
aggrandise U بزرگ کردن
aggrandise U بزرگ شدن
archduke U دوک بزرگ
archenemy U دشمن بزرگ
big bang U انفجار بزرگ
enlarging U بزرگ کردن
enlarges U بزرگ کردن
big league U لیگ بزرگ
bonefire U اتش بزرگ
bronchocele U بزرگ شدگی
caldron U کتری بزرگ
magnified U بزرگ کردن
bass fiddle U ویلن سل بزرگ
magnifies U بزرگ کردن
archpriest U کشیش بزرگ
argosy U کشتی بزرگ
dilates U بزرگ کردن
dilate U بزرگ کردن
grandmothers U مادر بزرگ
grandmother U مادر بزرگ
magnifying U بزرگ کردن
avous U پدر بزرگ
a large car U یک اتومبیل بزرگ
magnify U بزرگ کردن
bass drum U طبل بزرگ
magnification U بزرگ نمایی
zoom U بزرگ کردن
bollard U موت بزرگ
lofty U بلند بزرگ
whackings U خیلی بزرگ
bonfires U اتش بزرگ
whacking U خیلی بزرگ
bulldogs U نوعی سگ بزرگ
lump U بزرگ شدن
lumped U بزرگ شدن
lumps U بزرگ شدن
bulldog U نوعی سگ بزرگ
heave U بزرگ کردن
heaved U بزرگ کردن
store U مغازه بزرگ
storing U مغازه بزرگ
cataclysm U سیل بزرگ
bollards U موت بزرگ
bonfire U اتش بزرگ
grandest U بزرگ مهم
grander U بزرگ مهم
grand U بزرگ مهم
hunk U تکه بزرگ
tankards U ابخوری بزرگ
viola U ویولن بزرگ
magnum opus U کار بزرگ
tankard U ابخوری بزرگ
grand father U پدر بزرگ
longbow U کمان بزرگ
longbows U کمان بزرگ
billow U موج بزرگ اب
distends U بزرگ کردن
distending U بزرگ کردن
distend U بزرگ کردن
platter U بشقاب بزرگ
platters U بشقاب بزرگ
paterfamilias U بزرگ خانواده
swells U بزرگ شدن
swelled U بزرگ شدن
swell U بزرگ شدن
blunders U اشتباه بزرگ
blundering U اشتباه بزرگ
billowed U موج بزرگ اب
emporia U بازار بزرگ
emporium U بازار بزرگ
emporiums U بازار بزرگ
billows U موج بزرگ اب
cataclysms U سیل بزرگ
blunder U اشتباه بزرگ
blundered U اشتباه بزرگ
billowing U موج بزرگ اب
magnifications U بزرگ نمایی
major planets U سیارات بزرگ
sea captain U ملاح بزرگ
stull U لقمه بزرگ
stull U قطعه بزرگ
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com