Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 163 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
they mulcted him
U
او را جریمه کردند
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
finable
U
جریمه دار محکوم بدادن جریمه سزاوارجریمه
he was refused employment
U
کردند
The trees are in bloom .
U
درختها گه کردند
they put their heads together
U
با هم مشورت کردند
they proclaimed him sovereign
U
اعلان کردند
what a ready welcome i found!
U
چه حسن استقبالی از من کردند !
potsdom agreement
U
تاکید وتشریح کردند
they had words
U
باهم نزاع کردند
he was sent to england
U
به انگلیس اعزام کردند
They pinched my keys.
U
کلیدهایم رابلند کردند
they put up a good fight
U
جنگ خوبی کردند
They escaped under cover of darkness.
U
درتاریکی شب فرار کردند
It was required of me . They imposed it on me .
U
آنرا به من تکلیف کردند
They greeted each other.
U
با هم سلام وتعارف کردند
The kids stamped on the ants .
U
بچه ها مورچه را با لگه له می کردند
its was extended
U
مدت اعتبارانرا دراز کردند
bombers raided the city
U
بمب افگن ها ان شهررابمباران کردند
He was deported from Iran.
U
اورااز ایران اخراج کردند
they were made one
U
یعنی باهم عروسی کردند
They beat each other black and blue.
U
همدیگر را خونین ومالین کردند
they poured toward that city
U
سوی ان شهر هجوم کردند
They were talking in Spanish .
U
بزبان اسپانیولی صحبت می کردند
They changed seats .
U
صندلی هایشان را با هم عوض کردند
the house was highly rated
U
خانه رازیاد تقویم کردند
His path was strewn with flowers .
U
مقدم اورا گلباران کردند
He was framed.
U
برایش پاپوش دوختند ( توطئه کردند )
he paid through the nose
U
زیاد به او تحمیل کردند گوشش را بریدند
I had my car broken into last week.
U
هفته پیش از ماشینم دزدی کردند.
bombers raided the city
U
بمب افگن هابران شهرحمله کردند
We sent for the doctor.
U
برای ما این دکتر را صدا کردند.
the exercised thier veto
U
انها حق وتوی خود را اعمال کردند
he was engagedon probation
U
بعنوان کاراموزی اورا استخدام کردند
Fatimid
U
[پادشاهان اسلامی که در مصر حکومت می کردند.]
she was shot for a spy
U
اورابه تهمت جاروزی تیرباران کردند
The soldirs leg was amputated .
U
پای سرباز را قطع کردند ( بریدند )
They searched the whole town .
U
تمام شهر را گشتند ( جستجو کردند )
They shook hand and made up.
U
با یکدیگر دست دادند وآشتی کردند
sconce
U
جریمه
response cost
U
جریمه
amercement
U
جریمه
mulct
U
جریمه
forfeiture
U
جریمه
penalties
U
جریمه
forfeit
U
جریمه
forfeits
U
جریمه
forfeiting
U
جریمه
penalty
U
جریمه
fine
U
جریمه
forfeited
U
جریمه
fined
U
جریمه
finest
U
جریمه
Everybody condemned his foolish behaviour .
U
همه رفتار نادرست اورا محکوم کردند
The bandits stripped him of all his belongines .
U
دزدهای سر گردنه ( راهزنان ) اورا لخت کردند
They I got confused .
U
آنقدر ازمن سؤال کردند که گیج شدم
corinthian brass or bronze
U
یکجور مفرغ که ازسیم و زرومس ترکیب می کردند
inns of chancery
U
عمارتی در لندن که بیشترشاگردانش حقوق در ان زندگی می کردند
they howled the speaker down
U
سخنگوراباجیغ وداد وادار به پایین امدن کردند
knickerbocker
U
زاده هلندی هایی که به york new کوچ کردند
finest
U
جریمه کردن
fine
U
جریمه کردن
penalises
U
جریمه کردن
penalising
U
جریمه کردن
liable to fine
U
مشمول جریمه
forfeits
U
جریمه دادن
penalize
U
جریمه کردن
mulct
U
جریمه دادن
forfeits
U
جریمه کردن
forfeiting
U
جریمه کردن
fined
U
جریمه کردن
sconce
U
جریمه کردن
penalised
U
جریمه کردن
penalties
U
تاوان جریمه
penalizing
U
جریمه کردن
penalized
U
جریمه کردن
surtax
U
جریمه مالیاتی
forfeiting
U
جریمه دادن
forfeited
U
جریمه دادن
backwardation
U
جریمه دیرکرد
amerceable
U
قابل جریمه
penalty
U
تاوان جریمه
forfeited
U
جریمه کردن
pecuniary
U
جریمه دار
forfeit
U
جریمه کردن
demurrage
U
جریمه تاخیر
finable
U
جریمه بردار
penalizes
U
جریمه کردن
forfeitable
U
مستوجب جریمه
forfeit
U
جریمه دادن
forfoitable
U
جریمه بردار
The victors demanded unconditional surrender .
U
فاتحین تقاضای تسلیم بدون قید وشرط کردند
The planes pin- pointed the enemy targets .
U
هواپیما ها گشتند تا هدفهای دشمن را دقیق پیدا کردند
Shoppers were scrambling to get the best bargains.
U
خریداران تقلا می کردند بهترین معامله را داشته باشند.
surcharge
U
بعنوان جریمه گرفتن
misconduct penalty
U
جریمه 01 دقیقه اخراج
surcharges
U
بعنوان جریمه گرفتن
penalty clauses
U
ماده یا بند جریمه
part
[ial]
payment of a fine
U
پرداخت قسمتی از جریمه
penalty clause
U
ماده یا بند جریمه
assesses
U
جریمه کردن ارزیابی
assessing
U
جریمه کردن ارزیابی
assessed
U
جریمه کردن ارزیابی
assess
U
جریمه کردن ارزیابی
mulct
U
عیب جریمه کردن
Few reporters dared to enter the war zone.
U
چندی از خبرنگاران جرأت کردند وارد منطقه جنگی بشوند.
The room is bare of furniture .
U
این اتاق خیلی لخت کردند ( مبلمان کافی ندارد )
Our children have all left home now, but
[except]
[bar]
one.
U
همه بچه های ما خانه را ترک کردند به غیر از یکی.
I wanted to go camping but the others quickly ruled out that idea.
U
من می خواستم به کمپینگ بروم اما دیگران سریع ردش کردند.
Boers
U
سفید پوستی که نیاکانش در قرن هفدهم از هلند کوچ کردند
Boer
U
سفید پوستی که نیاکانش در قرن هفدهم از هلند کوچ کردند
leet
U
دادگاهی که تیول داران سالی یا ششماه یکبار برپا می کردند
myrmidon
U
یکی از اهالی جنگجوی thessalyکه در جنگ troyپادشاه خودرا پیروی کردند
finest
U
جریمه گرفتن از صاف کردن
forfeits
U
بطور جریمه یاتاوان گرفتن
sanctions
U
مجوز جریمه ضمانت اجرا
sanctioning
U
مجوز جریمه ضمانت اجرا
sanction
U
مجوز جریمه ضمانت اجرا
forfeit
U
بطور جریمه یاتاوان گرفتن
forfeited
U
بطور جریمه یاتاوان گرفتن
forfeiting
U
بطور جریمه یاتاوان گرفتن
fined
U
جریمه گرفتن از صاف کردن
surcharge
U
مبلغ جریمه نرخ اضافی
surcharges
U
مبلغ جریمه نرخ اضافی
fine
U
جریمه گرفتن از صاف کردن
sanctioned
U
مجوز جریمه ضمانت اجرا
scot ant lot
U
جریمه یامالیات دسته جمعی
sabbatical year
U
در دوران یهودیان باستان سال هفتم که طی آن زمین را آیش می کردند و بدهکاران را می بخشیدند
Quantel
U
شرکت گرافیک کامپیوتری که سیستم گرافیکی Hrrey , Paint box را تولید کردند
mohock
U
تنی ازگردن کلفتهای اشرافی درسده هجدهم درخیابانهای لندن اوباشی می کردند
lombards
U
گروهی از کشور یتانان المانی نژاد که در سده ششم ایتالیارا فتح کردند
to lose something
U
چیزی را بعنوان جریمه از دست دادن
to get off easy
U
بدون جریمه سنگین رها یافتن
to get off cheaply
U
بدون جریمه سنگین رها یافتن
to forfeit something
U
چیزی را بعنوان جریمه از دست دادن
to get off lightly
U
بدون جریمه سنگین رها یافتن
liquidated damages
U
پرداختن جریمه جهت فسخ قرارداد
I went scot - free .
U
خیلی مفت دررفتم ( بدون جریمه یا تنبیه)
to forfeit something
U
مال کسی را بعنوان جریمه ضبط کردن
to lose something
U
مال کسی را بعنوان جریمه ضبط کردن
generations
U
کامپیوترهای اصلی که طبق فناوری بر حسب نور ساخته شده اند و شروع به کار کردند
generation
U
کامپیوترهای اصلی که طبق فناوری بر حسب نور ساخته شده اند و شروع به کار کردند
court of record
U
در CL فقط اینگونه محاکم حق صدور حکم جریمه و زندان را دارند
We planned to do a cross-country trip in the US, but our parents ruled that out/vetoed it.
U
ما برنامه ریختیم سفری سرتاسری در ایالات متحده بکنیم اما پدر و مادرمان جلویمان را گرفتند
[مخالفت کردند ]
.
tripartite declaration of 0
U
اعلامیه سه جانبه 0591 اعلامیهای که در ان دولتهای امریکا و انگلستان و فرانسه امامیت ارضی اسرائیل و نیزوضع موجود فلسطین راتضمین کردند
I had pins and needles in my legs.
U
ساق پاهایم
[در اثر خواب رفتگی]
مور مور می کردند.
contempt
U
در CLممکن است این جرم به وسیله جریمه یا زندان یا هردو کیفر داده شود اهانت
The husband and wife got into an argument . The husband and wife had an acrimonious exchange .
زن و شوهر بگو مگوشان شد
[بگو مگو کردند]
totems
U
روح محافظ شخص درخت یا جانوری که سرخ پوستان حفظ وحامی روحانی خود دانسته واز تجاوز بدان یاخوردن گوشت ان خودداری می کردند
brian kellogg
U
پیمانی که مبتکر ان بریان کلوگ وزیرخارجه امریکا در 8291 بودو امضا کنندگان ان جنگ را به عنوان وسیله حل اختلافات بین المللی محکوم و تحریم کردند
totem
U
روح محافظ شخص درخت یا جانوری که سرخ پوستان حفظ وحامی روحانی خود دانسته واز تجاوز بدان یاخوردن گوشت ان خودداری می کردند
penalises
U
کیفری یا جزایی قلمداد کردن جریمه کردن
penalising
U
کیفری یا جزایی قلمداد کردن جریمه کردن
penalised
U
کیفری یا جزایی قلمداد کردن جریمه کردن
penalize
U
کیفری یا جزایی قلمداد کردن جریمه کردن
purging a contempt of court
U
جریمه اهانت به دادگاه غرامت توهین به دادگاه
penalized
U
کیفری یا جزایی قلمداد کردن جریمه کردن
penalizing
U
کیفری یا جزایی قلمداد کردن جریمه کردن
penalizes
U
کیفری یا جزایی قلمداد کردن جریمه کردن
surcharges
U
نرخ اضافی مالیات اضافی جریمه
surcharge
U
نرخ اضافی مالیات اضافی جریمه
locarno treaty
U
بلژیک و فرانسه به سال 5291 که ضمن ان بلژیک فرانسه و المان حفظ مرزهای موجود را تضمین کردند و المان حالت غیرنظامی "راینلند" را تعهد نمود
purging
U
غرامت دادن جریمه دادن
for two weeks
U
جلسه دوهفته پس افتاد جلسه را به دوهفته بعدموکول کردند
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com