English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 74 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
he looks brave U او دلیر مینماید
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
me seems U مینماید
he seems to be tired U خسته مینماید
methinks U چنین مینماید
cash dispensers U پرداخت مینماید
cash dispenser U پرداخت مینماید
it look as if U چنین مینماید که گویی
it promisews to be easy U چنین مینماید که اسان است
bulk carrier U کشتی که کالای فله حمل مینماید
bulk carriers U کشتی که کالای فله حمل مینماید
combination carrier U کشتی که کالاهای گوناگون حمل مینماید
discount house U موسسه ایکه برات و اسناد را تنزیل مینماید
factoring agent U فرد یا شرکتی که اسناد تجاری را تنزیل مینماید
liquid consonants U حروف گنگی که صدای انها روان و نرم مینماید
constant speed unit U گاورنری که توسط موتور کارمیکند و ملخ را کنترل مینماید
brave U دلیر
pluckiest U دلیر
braver U دلیر
braves U دلیر
braving U دلیر
bravest U دلیر
plucky U دلیر
pluckier U دلیر
foreship U دلیر
valorous U دلیر
soldierlike U دلیر
manful U دلیر
lionhearted U دلیر
braved U دلیر
intrepid U دلیر
hardier U دلیر
stouthearted U دلیر
bolder U دلیر
doughty U دلیر
boldest U دلیر
doughtiest U دلیر
doughtier U دلیر
adventurous U دلیر
bold U دلیر
hardiest U دلیر
courageous U دلیر
hardy U دلیر
gallant U دلیر
pushing U دلیر
awarded U مبلغی که هیئت داوران جهت رفع اختلاف تعیین مینماید
losing game U بازی که باخت ان حتمی مینماید و خلق بازیکن را تنگ میکند
awarding U مبلغی که هیئت داوران جهت رفع اختلاف تعیین مینماید
awards U مبلغی که هیئت داوران جهت رفع اختلاف تعیین مینماید
award U مبلغی که هیئت داوران جهت رفع اختلاف تعیین مینماید
portal to portal U وابسته بمدتی که کارگر از درورودی تا شروع بکار صرف مینماید
heart of oak U ادم دلیر
braving U دلیر دلیرانه
bravest U دلیر دلیرانه
braves U دلیر دلیرانه
brave U دلیر دلیرانه
galliard U دلیر شجاع
braver U دلیر دلیرانه
earls U سرباز دلیر
braved U دلیر دلیرانه
earl U سرباز دلیر
bravado U دلیر دروغی
photochemistry U رشتهای از علم شیمی که درباره اثر نور در موادشیمیایی بحث مینماید
acanthosisnigricans U بیماری نادر پوستی که پوست میانی هیپرتروپی وپیگمانتاسیون پیدا مینماید
hardy U دلیر نما پرطاقت
hardiest U دلیر نما پرطاقت
hardier U دلیر نما پرطاقت
aman of courage U مرد دلیر و با جرات
spartan U ادم دلیر و باانضباط
power function U این تابع در حقیقت چگونگی کارائی ازمون فرضهای اماری رابررسی مینماید
fellow traveler U کسی که عضو حزبی نیست ودر فعالیتهای ان شرکت نمیکند ولی از ان جانبداری مینماید
the story is probale U این داستان راست مینماید این حکایت احتمال داردراست باشد
embryophyte U گیاهی که تولید گیاهک تخم زانموده و درنتیجه تولید بافتهای اوندی مینماید
knocked down U کالاهایی که بصورت باز به مشتری داده میشود و خود مشتری انرانصب مینماید مانند مبلمان
del credere agent U نمایندهای که متعهد به وصول طلبها میباشد نمایندهای که وصول مطالبات راتقبل مینماید
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com