Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
immediate destination
U
اولین مقصد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
first in first out
U
صف موقت که در آن اولین عنصر در اولین محل خواندن ذخیره میشود
fifo
U
روش ذخیره سازی خواندن و نوشتن به طوری که اولین عنصر در اولین فراخوانی ذخیره میشود
first strike
U
اولین ضربت در اولین حمله
fifo
U
اولین صادره از اولین وارده
fifo
U
که اولین عنصری که وارد صف میشود. اولین عنصری است که خوانده میشود
objective point
U
مقصد
object point
U
مقصد
goals
U
مقصد
goal
U
مقصد
saunteringly
U
بی مقصد
aim
U
مقصد
addressees
U
مقصد
addressee
U
مقصد
destination
U
مقصد
destinations
U
مقصد
aims
U
مقصد
aimless
U
بی مقصد
driftless
U
بی مقصد
aimed
U
مقصد
virtual
U
و مقصد.
consummation
U
مقصد
destination inspection
U
بازدید در مقصد
destination port
U
بندر مقصد
object code
U
برنامه مقصد
destined
U
مقصد معین
destination file
U
فایل مقصد
goal oriented
U
مقصد گرا
final destination
U
مقصد نهایی
object module
U
واحد مقصد
object language
U
زبان مقصد
named place of destination
U
مقصد مشخص
port of destination
U
بندر مقصد
port of entry
U
بندر مقصد
terminal port
U
بندر مقصد
winning post
U
تیر مقصد
immediate destination
U
مقصد بعدی
target-oriented
<adj.>
U
مقصد گرا
goal-oriented
<adj.>
U
مقصد گرا
targeted
<adj.>
U
مقصد گرا
Are we there yet?
U
[ما]
رسیدیم
[به مقصد]
؟
aimlessly
U
بدون مقصد
message
U
در مقصد مربوط میشود
named point of destination
U
نقطه مشخص در مقصد
payable at destiination
U
قابل پرداخت در مقصد
stations
U
یا مقصد استفاده میشود
ex quay
U
تحویل در بندر مقصد
messages
U
در مقصد مربوط میشود
ex quay
U
تحویل در بارانداز مقصد
stationed
U
یا مقصد استفاده میشود
station
U
یا مقصد استفاده میشود
out port
U
بندر دور از مقصد
named port of destination
U
بندر مقصد مشخص
interactive
U
کد اصلی و مقصد را بررسی کند
lay line
U
خط فرضی مسیر قایق به مقصد
We are getting there.
U
ما به هدف
[مقصد]
نزدیک می شویم.
port of debarkation
U
بندر مقصد حمل کالا
drift
U
بی اراده کار کردن بی مقصد رفتن
drifted
U
بی اراده کار کردن بی مقصد رفتن
drifting
U
بی اراده کار کردن بی مقصد رفتن
drifts
U
بی اراده کار کردن بی مقصد رفتن
at the full landed cost price
U
قیمت تمام شده کالا در مقصد
diverted
U
تغییر دادن اماج یا ماموریت یا مقصد
divert
U
تغییر دادن اماج یا ماموریت یا مقصد
freight collect
U
هزینه حمل در مقصد دریافت میشود
diverts
U
تغییر دادن اماج یا ماموریت یا مقصد
freight payable at destination
U
هزینه حمل در مقصد پرداخت میشود
redirection
U
ارسال پیام به مقصد از مسیر دیگر
redirecting
U
ارسال پیام به مقصد از مسیر دیگر
redirects
U
ارسال پیام به مقصد از مسیر دیگر
datagram
U
که حاوی آدرس مقصد و مسیر آن است
redirect
U
ارسال پیام به مقصد از مسیر دیگر
carriage forward
U
هزینه حمل در مقصد دریافت میشود
redirected
U
ارسال پیام به مقصد از مسیر دیگر
initialing
U
اولین
initialed
U
اولین
initials
U
اولین
headmost
U
اولین
initiatory
U
اولین
initialling
U
اولین
initialled
U
اولین
initial
U
اولین
There is no royal road to learning .
<proverb>
U
مقصد علم و دانش را,جاده اى نیست هموار .
destination
U
صفحه مقصد در مجموعهای صفحات متصل بهم
destinations
U
صفحه مقصد در مجموعهای صفحات متصل بهم
initialling
U
اولین امضاء
initialling
U
اولین یا در ابتدا
initialling
U
اولین قسمت
initials
U
اولین قسمت
first generation
U
اولین سری
first salvo
U
اولین رگبار
initials
U
اولین یا در ابتدا
first strike
U
اولین ضربه
betimes
U
در اولین فرصت
initials
U
اولین امضاء
initialled
U
اولین یا در ابتدا
initialed
U
اولین قسمت
initial
U
اولین یا در ابتدا
seconds
U
که پس از اولین می آید
seconding
U
که پس از اولین می آید
initial
U
اولین امضاء
initial
U
اولین قسمت
seconded
U
که پس از اولین می آید
second
U
که پس از اولین می آید
initialed
U
اولین امضاء
initialed
U
اولین یا در ابتدا
initialled
U
اولین امضاء
initialled
U
اولین قسمت
initialing
U
اولین یا در ابتدا
initialing
U
اولین امضاء
initialing
U
اولین قسمت
block stowage loading
U
بارگیری وسایل هم مقصد دریک قسمت از وسیله ترابری
sinks
U
شرح در جدول مسیردرباره تمام مسیرهای شبکه به یک مقصد
sink
U
شرح در جدول مسیردرباره تمام مسیرهای شبکه به یک مقصد
at your earliest convenience
U
در اولین فرصت مناسب
at first light
U
در اولین روشنایی روز
Go to the first crossroad.
به اولین تقاطع بروید.
straight run pitch
U
تفاله اولین تقطیر
dday
U
اولین روزاغاز بکار
first light
U
اولین طلیعه خورشید
Go to the first crossroad.
به اولین چهارراه بروید.
first ionization potential
U
پتانسیل اولین یونش
message
U
انتخاب مسیر مناسب بین مبدا و مقصد پیام در شبکه
marshalling yard
U
محل تفکیک و طبقه بندی کالاها در مقصد یا مبداء حمل
messages
U
انتخاب مسیر مناسب بین مبدا و مقصد پیام در شبکه
January
U
اولین ماه سال مسیحی
lifo
U
اولین صادره ازاخرین وارده
CERN
U
یس که www اولین آنجا اختراع شد
filo
U
اخرین صادره از اولین وارده
lifo last in first out
U
اولین صادره از اخرین وارده
standard
U
اولین مگا بایت حافظه در PC.
alpha
U
اولین گونه یک محصول کامپیوتری
standards
U
اولین مگا بایت حافظه در PC.
first offender
U
متخلف برای اولین بار
for the first
[last]
time
U
برای اولین
[آخرین]
بار
first offenders
U
متخلف برای اولین بار
alphas
U
اولین گونه یک محصول کامپیوتری
primary
U
اولین یا ابتدایی یا بسیار مهم
home
U
اولین رکورد داده در فایل
homes
U
اولین رکورد داده در فایل
free on quay
U
قراردادی که دران فروشنده کالا رادراسکله بندر مقصد تحویل میدهد
messages
U
ترتیب داده در ابتدای پیام که حاوی اطلاعات مسیر و مقصد است
message
U
ترتیب داده در ابتدای پیام که حاوی اطلاعات مسیر و مقصد است
switching
U
بهنگام سازی ثابت اطلاعات بین تغییر مبدا و مقصد در شبکه
head
U
اولین عنصر داده در لیست بودن
low sunday
U
اولین یکشنبه بعد از عید پاک
initials
U
اولین حرف کلمه به ویژه از یک نام
initialling
U
اولین حرف کلمه به ویژه از یک نام
initial
U
اولین حرف کلمه به ویژه از یک نام
initialled
U
اولین حرف کلمه به ویژه از یک نام
initialing
U
اولین حرف کلمه به ویژه از یک نام
initialed
U
اولین حرف کلمه به ویژه از یک نام
green run
U
اولین گردش موتور نو یا تازه تعمیر
delivery leadtime
U
زمان تحویل اولین پارتی وسایل
ash wednesday
U
اولین روز ایام روزهء مسیحیان
drop cap
U
حرف درشت اولین کلمه پاراگراف
delivery leadtime
U
زمان تحویل اولین قسمت وسایل
ante-court
U
[اولین صحن در خانه های بزرگ]
to bite the bullet
<idiom>
U
باید انجام کاری سخت یا ناخوشایند را پذیرفت تا بتوان به مقصد اصلی رسید
portmark
U
علامت روی بسته که مشخصات بندر مقصد نیز دران ذکر گردیده
prototypes
U
اولین کالاهایی که بعنوان نمونه ساخته میشود
geometric mean
U
فاصله بین اولین واخرین جمله یک تصاعدهندسی
computed air release point
U
نقطه پرتاب اولین چترباز یابار از هواپیما
prototype
U
اولین کالاهایی که بعنوان نمونه ساخته میشود
second strike
U
اولین حمله متقابله یا ضدحمله در یک جنگ اتمی
first down
U
اولین تماس با زمین پیشروی 09 متری با 4تماس
object program
U
برنامه مقصد دستورالعملهایی که ازcompiler یا assemblerنتیجه شده و اماده اند تا درکامپیوتر اجرا شوند
initialed
U
آدرسی که در آن اولین دستور برنامه ذخیره شده است
initialing
U
آدرسی که در آن اولین دستور برنامه ذخیره شده است
identity
U
مجموعه رنگهایی که اولین و آخرین آن رنگهای سیستم هستند
identities
U
مجموعه رنگهایی که اولین و آخرین آن رنگهای سیستم هستند
first offenders
U
کسی که برای اولین بار قانوناتخلف کرده است
innovation theory
U
این نظریه اولین بار توسط جوزف شومپتر
first offender
U
کسی که برای اولین بار قانوناتخلف کرده است
ring
U
لیست داده که آخرین عنصر آن به اولین اشاره کند
initial
U
آدرسی که در آن اولین دستور برنامه ذخیره شده است
honor
U
امتیاز اولین نفر بودن درشروع بازی گلف
widows
U
اولین خط یک پاراگراف که درانتهای یک صفحه متن تنهاقرار دارد
widow
U
اولین خط یک پاراگراف که درانتهای یک صفحه متن تنهاقرار دارد
first salvo
U
اولین سری تیراندازی روی هدف دیگرانجام میشود
initials
U
آدرسی که در آن اولین دستور برنامه ذخیره شده است
initialling
U
آدرسی که در آن اولین دستور برنامه ذخیره شده است
initialled
U
آدرسی که در آن اولین دستور برنامه ذخیره شده است
debutant
U
دختری که برای اولین مرتبه در جامعه وارد میشود
floated
U
فضایی در حافظه که اولین دستور برنامه ذخیره شده است
execution
U
محلی در حافظه که اولین دستور برنامه ذخیره شده است
peremptory undertaking
U
تعهد خواهان باارائه دلیل در اولین جلسه بعدی دادگاه
float
U
فضایی در حافظه که اولین دستور برنامه ذخیره شده است
origins
U
محلی در حافظه که اولین دستور برنامه ذخیره شده است
origin
U
محلی در حافظه که اولین دستور برنامه ذخیره شده است
floats
U
فضایی در حافظه که اولین دستور برنامه ذخیره شده است
sector
U
سوراخ در لبه دیسک برای نشان دادن محل اولین شیار
sectors
U
سوراخ در لبه دیسک برای نشان دادن محل اولین شیار
master
U
اولین کارت پانج در بسته که حاوی اطلاعاتی درباره بقیه کارتهاست
mastered
U
اولین کارت پانج در بسته که حاوی اطلاعاتی درباره بقیه کارتهاست
masters
U
اولین کارت پانج در بسته که حاوی اطلاعاتی درباره بقیه کارتهاست
touchdowns
U
درعملیات اب خاکی پیاده شدن اولین گروههای موج هجومی در ساحل
bachelor
U
مردیا زنی که بگرفتن اولین درجهء علمی دانشگاه نائل میشود
bachelors
U
مردیا زنی که بگرفتن اولین درجهء علمی دانشگاه نائل میشود
Intel
U
بیتی استفاده میکند که اولین بار در کامپیوترهای IBMPC به کار رفت
touchdown
U
درعملیات اب خاکی پیاده شدن اولین گروههای موج هجومی در ساحل
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com