English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (6 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
out with him U اورا بیرون کنید
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
to turn out U بیرون دادن بیرون کردن سوی بیرون برگرداندن بیرون اوردن امدن
repeats U بازگو کنید عناصر تیر را تکرار کنید یا ازنو
repeat U بازگو کنید عناصر تیر را تکرار کنید یا ازنو
add U اضافه کنید زیاد کنید
adding U اضافه کنید زیاد کنید
adds U اضافه کنید زیاد کنید
prescan U خصوصیت بیشتر اسکنرهای مسط ح که اسکن سریع و با realution کم انجام می دهند تا نمونه اصلی را مجدد بررسی کنید یا ناحیهای که باید بهتر اسکن شود مشخص کنید
her U اورا
they proclaimed him sovereign U جلوس اورا
he was sent to england U اورا فرستادندبانگلستان
to strain at a gnat U ازدروازه بیرون نرفتن وازچشم سوزن بیرون رفتن
they intended to kill him U قصدکشتن اورا داشتند
they intended to kill him U میخواستند اورا بکشند
i had a great wish to see him U داشتم که اورا به بینم
He is called by this name. U اورا به این رسم می خوانند
He was not admitted to the university. U اورا به دانشگاه راه ندادند
We havent seen him for ages. U سالهاست اورا ندیده ایم
Such extravagances ruined him. U این ولخرجی ها اورا زمین زد
They consider him as an outsider . U اورا غریبه بحساب می آورند
I sent him on an errand. U اورا دنبال یک کاری فرستادم
I wish I could meet ( see ) her . U کاش می توانستم اورا ببینم
he was ordained priest U اورا بسمت کشیش گماشتند
His path was strewn with flowers . U مقدم اورا گلباران کردند
They gave him a sound thrashing . U اورا کتک مفصلی زدند
I wI'll get (persuade)him to sign . U اورا حاضر بامضاء می کنم
the instant i saw him U بمحض اینکه اورا دیدم
She was pretty when I saw her at close quarters . U از نزدیک که اورا دیدم خوشگه بود
The referee put a boycott on him . U داور اورا از بازی محروم کرد
I gave him a piece of my mind . I told him off. I gave him a good dressing down . U اورا شستم وگذاشتم کنار ( پر خاش )
Providence watches over him. U از عالم غیب اورا حفا ظت می کنند
he was engagedon probation U بعنوان کاراموزی اورا استخدام کردند
the police are on his track U مامورین شهربانی اورا دنبال می کنند
Leave her alone. U اورا تنها (بحال خود ) بگذار
I reckoned him as my friend. U اورا دوست خود حساب می کردم
they a his death to poison U مرگ اورا ازخوردن زهرمی دانند
witjout U بی بدون بیرون بیرون از درخارج فاهرا
diver's mate U یار اب باز که اورا ازاب بالا می کشد
Everybody condemned his foolish behaviour . U همه رفتار نادرست اورا محکوم کردند
the churach built him up U کلیسا اورا تربیت یا تهذیب اخلاق کرد
She loves him in spite lf sll his faults . U با وجود تمام عیبهایش اورا دوست دارد
The bandits stripped him of all his belongines . U دزدهای سر گردنه ( راهزنان ) اورا لخت کردند
she was her putative daughter U اورا دختری فرض میکرد مشهور بودکه وی دختراوست
he should better to led than U باید اورا دلالت کرد زور فایده ندارد
To squash someone . U تو دهن کسی زدن ( اورا خاموش وخفه کردن )
that book will immortalize him U ان کتاب نام اورا تا جاویدان زنده نگاه خواهد داشت
extravasate U ازمجرای طبیعی بیرون رفتن ازمجرای خود بیرون انداختن بداخل بافت ریختن
eject U بیرون راندن بیرون انداختن
extrusion U بیرون اندازی بیرون امدگی
ejects U بیرون راندن بیرون انداختن
ejected U بیرون راندن بیرون انداختن
outward bound U عازم بیرون روانه بیرون
ejecting U بیرون راندن بیرون انداختن
to hold any one to ransom U کسیرا در توقیف نگاه داشتن تااینکه با دادن فدیه اورا ازادکنند
antigone U دختری که همراه پدر نابینای خود به اتیکا رفت و تا زمان مرگ پدرش اورا خدمت کرد
retaining fee U وجهی که بطور مستمرپرداخت به وکیل پرداخت شودتا از خدمات حقوقی اومستمرا" استفاده شود یا اورا از قبول وکالت طرف مقابل بازدارند
off one's hands U بیرون از اختیار شخص بیرون از نظارت شخص
they rejected his proposition U پیشنهاد وی را رد کگردن پیشنهاد اورا نپذیرفتند
ease off U شل کنید
say no more U بس کنید
into a ball U نخ راگلوله کنید
hurry up U عجله کنید
suppose U فرض کنید
move out U حرکت کنید
i say U نگاه کنید
Turn (let) the dog loose. U سگ راباز کنید
make a hurry U عجله کنید
leontief table U نگاه کنید به :
keep at it U مداومت کنید
repeat U تکرار کنید
wait a second U تامل کنید
supposing U فرض کنید
vide infara U را نگاه کنید
push the door to U در راپیش کنید
recive U مصرف کنید
oyez U توجه کنید
caution U توجه کنید
cautioned U توجه کنید
cautioning U توجه کنید
cautions U توجه کنید
oyez U گوش کنید
supposes U فرض کنید
repeats U تکرار کنید
hold hard U صبر کنید
attention to orders U توجه کنید
accelerando کم کم تند کنید
give it a wipe U انراخشک کنید
deleting U حذف کنید
deleted U حذف کنید
dele U پاک کنید
deletes U حذف کنید
have patience with me U با من حوصله کنید
delete U حذف کنید
wait a minute U یک دقیقه صبر کنید
wait a minute U اندکی صبر کنید
open U مروحه را باز کنید
wait a little U کمی صبر کنید
Please check the water. لطفا آب را کنترل کنید.
Please check the ... لطفا ... را کنترل کنید.
Full tank, please. لطفا باک را پر کنید.
off with his head U سرش را از تن جدا کنید
When will you depart? U کی شما حرکت می کنید؟
chains U مراجعه کنید به CATENA
try and came U کوشش کنید که بیائید
she your profit with him U سودخودرابا اوتقسیم کنید
do good to others U بدیگران نیکی کنید
opened U مروحه را باز کنید
opens U مروحه را باز کنید
wait a second U اندکی صبر کنید
check firing U عناصرتیر را بررسی کنید
Turn the water tap on . U شیر آب را باز کنید
observe silence U سکوت را رعایت کنید
cease engagement U درگیری را قطع کنید
Refer (turn over) to page 110. U به صفحه 110مراجعه کنید
NB U خوب دقت کنید
you do me injustice U در باره من بی عدالتی می کنید
Cash is in short supply these days . U از حقوق ماهانه ام کم کنید
record as target U اماج را ثبت کنید
continue your studies U تحصیلات خودرادنبال کنید
Please behave yourself . Please be courteous. U ادب را رعایت کنید
wait a second U یک خرده صبر کنید
Do you agree that … U آیا تصدیق می کنید که …
Notice the details! U توجه کنید به جزییات !
stack arms U تفنگها راچاتمه کنید
maydays U خطر کمک کنید
drop track U تعقیب را قطع کنید
trailed U هدف را تعقیب کنید
supra U ببالا نگاه کنید
trail U هدف را تعقیب کنید
I won't be talked into it! U من را نمیتوانید متقاعد کنید!
sus.per coll U حلق اویزش کنید
chain U مراجعه کنید به CATENA
infile U به ستون دو حرکت کنید
single file U به ستون یک حرکت کنید
KEEP LEFT U از سمت چپ حرکت کنید.
mayday U خطر کمک کنید
shift colors U پرچم را تعویض کنید
trailing U هدف را تعقیب کنید
trails U هدف را تعقیب کنید
avast U ایست توقف کنید
Offer him some chocolates. U به ایشان شکلات تعارف کنید
Drop me just before you get to the turning. U مرانرسیده ره سر پیچ پیاده کنید
Line up the children in order of height. U بچه ها رابترتیب قد بخط کنید
Please have my bill ready. لطفا صورتحسابم را آماده کنید.
Enter it in the books . U آنرا دردفاتر وارد کنید
associated document U وقتی فایل را انتخاب می کنید
Erase ( clean ) the blackboard. U تخته سیاه راپاک کنید
drops U قطره سقوط کردن کم کنید
Act according to the previous procedure. U بترتیب گذشته عمل کنید
He helped me for my fathers sake. U بخاطر پدرم به من کمک کنید
Every day that you go unheeded, you need to count on that day U هر روز که بیفتید، باید در آن روز حساب کنید
Please heat up my food. U لطفا" غذایم را داغ کنید
clear and hold U منطقه را پاک و حفظ کنید
dropped U قطره سقوط کردن کم کنید
associated file U وقتی فایل را انتخاب می کنید
Which bank do you bank with? U با کدام بانک کار می کنید؟
Wont you have sweets (candies) U شیرینی میل نمی کنید ؟
Please consider my suggestion. U لطفا" به پیشنهاد من توجه کنید
Can you find your way out? U راهتان را به خارج می توانیدپیدا کنید ؟
drop U قطره سقوط کردن کم کنید
Please check the battery. لطفا باطری را کنترل کنید.
repeat range U با همین مسافت تیراندازی کنید
up with it! U بلندش کنید بگذاریدش بالا
Can you help me? ممکن است کمکم کنید؟
Please get it off ! [Please clean it up !] U لطفا این را پاک کنید !
Please don't wake me until 9 o'clock! U لطفا من را ساعت ۹ بیدار کنید!
identifying U مشاهده کردن شناسایی کنید
Do you feel hungry? U شما احساس گرسنگی می کنید؟
identified U مشاهده کردن شناسایی کنید
identify U مشاهده کردن شناسایی کنید
strangle U یاد شده را خاموش کنید
negative altitude U ارتفاع هواپیما را تصحیح کنید
o bey your parents U والدین خودرا اطاعت کنید
adjusts U میزان کردن تنظیم کنید
Please check the oil. لطفا روغن را کنترل کنید.
Please sign here. لطفا اینجا را امضا کنید.
Call a doctor quickly. فورا پزشک خبر کنید.
KEEP RIGHT U از سمت راست حرکت کنید.
record firing U عناصر تیر را ثبت کنید
identifies U مشاهده کردن شناسایی کنید
Call an ambulance quickly. فورا یک آمبولانس خبر کنید.
large spread U فاصله گلوله ها راکم کنید
plead for the widow U در حق بیوه زنان دادخواهی کنید
dropping U قطره سقوط کردن کم کنید
Please call the police. لطفا پلیس را خبر کنید.
adjusting U میزان کردن تنظیم کنید
to leave him to him self U او را بحال خود واگذارید اورارها کنید
Handle the boxes with care. U جعبه ها رابا احتیاط جابجا کنید
where do you live U کجا زندگی می کنید یا منزل دارید
trailed U هدف رادر سمت ... تعقیب کنید
you are welcome to my book U بفرمایید از کتاب بنده استفاده کنید
You ought to coordinate(harmonize) your plans (programs). U باید برنامه هایتان را هم آهنگ کنید
see that he does it U مراقبت کنید که ان کار راانجام دهد
pray consider my case U خواهش دارم بکار من رسیدگی کنید
Move along, please! [in a crowd] U لطفا بجلو حرکت کنید! [در جمعیتی]
Can you repair my car? آیا میتوانید اتومبیلم را تعمیر کنید؟
Help me, my neighbours , so that i may be able to do my housekeeping. <proverb> U همسا یه ها یارى کنید تا من شوهردارى کنم.
Follow signs for York. به تابلوهای شهر یورک توجه کنید.
Cut a little more off the back. یک کمی بیشتر عقب را کوتاه کنید.
Follow signs for York. به علائم شهر یورک توجه کنید.
Please check the spear tyre, too. لطفا تایر زاپاس را هم کنترل کنید.
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com