Perdic | اوج محور قائم بر افق نقاط | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (10 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	zenith U	اوج محور قائم بر افق نقاط

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	normal axis U	محور قائم
	vertical axis U	محور قائم
	z correction U	تصحیح انحراف محور قائم دوربین در عکس هوایی
	bed levels U	نقاط ارتفاعی کف کانال درامتداد محور کانال
	yaw U	انحراف کشتی از مسیر خود خط انحراف کشتی چرخش افقی هواپیما دور محور قائم ان
	yawed U	انحراف کشتی از مسیر خود خط انحراف کشتی چرخش افقی هواپیما دور محور قائم ان
	sight alinement U	تنظیم محور زاویه یاب تنظیم محور دوربین و وسایل نشانه روی با محور لوله
	vertical control U	کنترل ارتفاع نقاط اندازه گیری تراز وارتفاع نقاط
	gridding U	محدودیت ساختمان یک تصویرگرافیکی که مستلزم افتادن نقاط پایانی خطوط روی نقاط شبکه است
	countershaft U	محور رابطه در یک رشته محور که بین محور ومتحرک قرار می گیرد تا نسبت سرعت زیادی را بوجود اوردو یا در محلی قرار گیرد که در ان اتصال مستقیم مشکل باشد
	wheelbase U	فاصله بین محور جلوو محور عقب اتومبیل برحسب اینچ
	wheelbases U	فاصله بین محور جلوو محور عقب اتومبیل برحسب اینچ
	rate integration gyro U	ژایرویی با یک درجه ازادی که محور خروجی ان با مایع چسبناکی به محور دوران متصل شده
	nose up U	چرخش حول محور عرضی وخارج شدن محور طولی ازوضعیت تراز بطرف اوج
	polar plot U	روش بردن نقاط روی نقشه یا مختصات قطبی تعیین محل نقاط به طریقه مختصات قطبی
	axis of signal communication U	محور ارتباط و مخابرات محور ارتباطات
	trig list U	لیست نقاط نقشه برداری شده فهرست مختصات نقاط نقشه برداری شده
	field control U	نقاط کنترل نقشه برداری نقاط کنترل زمینی نقشه برداری
	erected U	قائم
	erecting U	قائم
	erects U	قائم
	plumb lines U	خط قائم
	vertical tail U	دم قائم
	vertical U	قائم
	normal U	قائم
	plumb line U	خط قائم
	right U	قائم
	righted U	قائم
	righting U	قائم
	upstanding U	قائم
	erect U	قائم
	upright U	قائم
	orthogonal U	قائم
	perpendecular U	قائم
	subrogation U	قائم مقامی
	normal acceleration U	شتاب قائم
	subsitute U	قائم مقام
	apeak U	عمودی قائم
	normal plane U	صفحه قائم
	surreptitiously U	قائم مقام
	locum U	قائم مقام
	locums U	قائم مقام
	vicar U	قائم مقام
	vertical circle U	دایره قائم
	true vertical U	قائم واقعی
	high angle U	تیر قائم
	vertical speed U	سرعت قائم
	vertical photograph U	عکس قائم
	vertical force U	نیروی قائم
	increate U	قائم بالذات
	vertical envelopement U	احاطه قائم
	vertical drop U	ابشار قائم
	vertical cut U	برش قائم
	vertical creep U	وارفتگی قائم
	locumtenens U	قائم مقام
	vertical bulking U	کمانش قائم
	local vertical U	قائم محلی
	vicars U	قائم مقام
	vice-chancellor U	قائم مقام
	quadratic U	منشور قائم
	substantive U	قائم بذات
	vice chancellor U	قائم مقام
	right-angled U	قائم الزاویه
	rectangular U	قائم الزاویه
	prop U	تقویت قائم
	propped U	تقویت قائم
	propping U	تقویت قائم
	stakes U	قائم کردن
	self consistent U	قائم بالذات
	self perpetuation U	قائم بذات
	normal vector U	بردار قائم
	deputies U	قائم مقام
	ordinate U	بعد قائم
	deputy U	قائم مقام
	stake U	قائم کردن
	abeam U	قائم بر مسیرحرکت
	successor U	قائم مقام
	perpendecular U	خط عمودی یا قائم
	vice-chancellors U	قائم مقام
	semierect U	نیمه قائم
	staked U	قائم کردن
	envelops U	احاطه قائم
	surrogates U	قائم مقام
	surrogate U	قائم مقام
	envelopment U	احاطه قائم
	substituting U	قائم مقام
	righted U	قائم نگاهداشتن
	substituted U	قائم مقام
	substitute U	قائم مقام
	righting U	قائم نگاهداشتن
	right U	قائم نگاهداشتن
	envelop U	احاطه قائم
	enveloped U	احاطه قائم
	enveloping U	احاطه قائم
	at all points U	در همه نقاط
	lagrangian points U	نقاط لاگرانژی
	key points U	نقاط مهم
	interactional points U	نقاط تلاقی
	isodose rate U	خط نقاط متحدالدوز
	triads U	نقاط سه قلو
	keop soo U	نقاط مرگ
	trio U	نقاط سه قلو
	trios U	نقاط سه قلو
	interactional points U	نقاط تماس
	keop soo U	نقاط حساس
	triad U	نقاط سه قلو
	key points U	نقاط حساس
	vertical center line illusion U	خطای خط قائم مرکزی
	right cone U	مخروط قائم [ریاضی]
	wedge U	اسکنه کولاس قائم
	mercator chart U	نقشه قائم الزاویه
	deputies U	نایب قائم مقام
	procousul U	قائم مقام کنسول
	wedged U	اسکنه کولاس قائم
	right angled triangle U	مثلث قائم الزاویه
	plane of departure U	سطح قائم تیر
	wedges U	اسکنه کولاس قائم
	surrogates U	قائم مقام شدن
	wedging U	اسکنه کولاس قائم
	surrogate U	قائم مقام شدن
	ablique coordinates U	دستگاه مختصات قائم
	short scope buoy U	بویه شناور قائم
	sheathing U	تخته بندی قائم
	upload U	همنه قائم نیرو
	deputy U	قائم مقام جانشین
	deputy U	نایب قائم مقام
	deputies U	قائم مقام جانشین
	prime vertical circle U	دایره قائم اصلی
	vertical deformation U	تغییر شکل قائم
	vertical photograph U	عکس هوایی قائم
	vicegerent U	جانشین قائم مقام
	consular agent U	قائم مقام کنسول
	deputy minister U	قائم مقام وزیر
	recoil pit U	چاله تیر قائم
	zenith U	نقطه قائم بر نافر
	commercial representative U	قائم مقام تجارتی
	commercial procuration U	قائم مقام تجارتی
	vertical probable error U	اشتباه احتمالی قائم
	vertical envelopement U	حرکت دورانی قائم
	trig point U	نقاط مثلث بندی
	kyusho U	نقاط حساس بدن
	coordinate code U	رمز مختصات نقاط
	coordinates U	طول و عرض نقاط
	isothermal U	نقاط هم حرارت اب دریا
	shoals U	نقاط کم عمق دریا
	pin point U	تعیین دقیق نقاط
	vital points U	نقاط حساس بدن
	apparent horizon U	افق حقیقی نقاط
	dapple U	چیزی با نقاط رنگارنگ
	form line U	خط بین نقاط هم ارتفاع
	shoal U	نقاط کم عمق دریا
	primary masses U	نقاط مادی اولیه
	plot U	ثبت مسیریا نقاط
	isoheyt U	خط شاخص نقاط هم باران
	plots U	ثبت مسیریا نقاط
	plotted U	ثبت مسیریا نقاط
	geodetic control U	نقاط کنترل ژئودزی
	vicarial U	وابسته به خلیفه قائم مقامی
	hypotenuses U	وتر مثلث قائم الزاویه
	vertical probable error U	خطای اصابت قائم گلوله
	hypotenuse U	وتر مثلث قائم الزاویه
	legs U	ساق مثلث قائم الزاویه
	leg U	ساق مثلث قائم الزاویه
	plane of departure U	سطح قائم مسیر گلوله
	subrogate U	قائم مقام تعیین کردن
	substituting U	قائم مقام جایگزین کردن
	substituted U	قائم مقام جایگزین کردن
	plumb U	سطح قائم صفحه شاغول
	substitute U	قائم مقام جایگزین کردن
	deputy primeminister U	قائم مقام نخست وزیر
	floating mark U	نقاط مواج عکس هوایی
	plot U	بردن نقاط روی طرح
	network U	اتصال نقاط شبکه به یکدیگر
	infield U	نقاط توپگیری در زمین کریکت
	differential leveling U	تعیین اختلاف تراز نقاط
	isogrive U	خط میزان منحنی نقاط هم ثقل
	floating mark U	نقاط ایستگاه برجسته بینی
	graphic U	به صورت تصاویر و نقاط و نه متن
	interactive U	نقاط توقف را تنظیم کند
	isopleth U	نقاط هم ارتفاع موج دریا
	plots U	بردن نقاط روی طرح
	networks U	اتصال نقاط شبکه به یکدیگر
	plotted U	بردن نقاط روی طرح
	isoclinal U	خط نقاط متحدالفشارمغناطیسی روی نقشه
	isodose rate U	خط نقاط هم دوز تشعشع اتمی
	plane of site U	سطح قائم مار بر سکوی تیر
	universal transverse mercator U	سیستم مختصات نقشهای قائم الزاویه
	isobar U	خط جغرافیایی نشان دهنده نقاط هم فشار
	jabiru U	لک لک ابزی نقاط گرم و معتدل امریکا
	whistle-stop U	در نقاط مختلف از مردم دیدارکوتاهی نمودن
	whistle stop U	در نقاط مختلف از مردم دیدارکوتاهی نمودن
	geodetic control U	نقاط کنترل نقشه برداری عمومی
	isobars U	خط جغرافیایی نشان دهنده نقاط هم فشار
	isobare U	خط جغرافیایی نشان دهنده نقاط هم فشار
	Antipodes U	ساکنین نقاط متقاطردر روی زمین
	matrix U	الگوی نقاط که یک حرف را نشان می دهند
	nexus U	نقاط اتصال بین واحدها در شبکه
	isogonic line U	خط میزان منحنی نقاط متحدالانحراف مغناطیسی
	antipole U	ساکنین نقاط متقاطر در روی زمین
	exact location U	تعیین کردن محل دقیق نقاط