English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 126 (7 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
finlander U اهل فینلاند ذرشمال غربی روسیه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
edict of emancipation U فرمانی که به تاریخ سوم مارس 1681 به وسیله الکساندر دوم امپراطور روسیه صادر و به موجب ان به "سرفها" یعنی ثلث جمعیت روسیه که فاقدازادی واقعی بودند
Russia U روسیه
muscovy U روسیه
russian U اهل روسیه
vexatious russia U از راه روسیه
russ U اهل روسیه
russian revolution U انقلاب روسیه
tzarina U ملکه روسیه تزاری
bear U لقب روسیه ودولت شوروی
bears U لقب روسیه ودولت شوروی
menshevik U عضو حزب سوسیال دمکرات روسیه
duma U انجمن شهر مجلس شورای روسیه تزاری
verst U واحد درازا در روسیه برابر 6701 متر
The novel depicts life in prerevolutionary Russia. U این رمان زندگی در پیش از انقلاب روسیه را نشان می دهد.
Yiddish U زبان عبری رایج میان کلیمیان روسیه ولهستان والمان وغیره
trotskism U سیستم فکری تروتسکی همکار لنین که به وسیله استالین از روسیه طرد شد
iconostasis U [پرده ای بین جایگاه مقدس و فضای اصلی در کلیساهای ارتدکس یونان و روسیه]
hesperian U غربی
occidental U غربی
westerly U غربی
north western U شمال غربی
ind U هند غربی
westerly U باد غربی
south-western U جنوب غربی
north-western U شمال غربی
northwestern U شمال غربی
northwestwards U روبشمال غربی
western hemisphere U نیمکره غربی
east elevation U نمای غربی
south western U جنوب غربی
to lie east and west U شرقی غربی
southwest U بادجنوب غربی
westernizes U غربی کردن
westernizing U غربی شدن
westernises U غربی شدن
westernises U غربی کردن
Western Sahara U صحرای غربی
westernised U غربی شدن
westernised U غربی کردن
NW U شمال غربی
north-westerly U شمال غربی
north westerly U شمال غربی
Wild West U ایالتهای غربی
sou'westers U جنوب غربی
westernmost U غربی ترین
westwork U بدنه غربی
westernising U غربی کردن
westernized U غربی شدن
wester U باد غربی
westernizes U غربی شدن
westernized U غربی کردن
westernize U غربی شدن
west country whipping U بست غربی
westernize U غربی کردن
westernizing U غربی کردن
westernization U غربی شدن
westernising U غربی شدن
wester U طوفان غربی
turk's capcactus U کاکتوس هند غربی
roaring forties U منطقه بادهای غربی
Western Samoa U کشور ساموآی غربی
southwest U واقع در جنوب غربی
southwester U باد جنوب غربی
southwestern U واقع در جنوب غربی
southwesterner U اهل جنوب غربی
southwestward U بسوی جنوب غربی
southwestwards U بسوی جنوب غربی
turk'shead U کاکتوس هند غربی
northwestwards U بطرف شمال غربی
northwester U طوفان شمال غربی
northwester U باد شمال غربی
atlantic U دریای محیط غربی
first world U واقع دراروپای غربی
westernizing U تمدن غربی را پذیرفتن
westernized U تمدن غربی را پذیرفتن
westernize U تمدن غربی را پذیرفتن
westernises U تمدن غربی را پذیرفتن
libecchio U باد جنوب غربی
libeccio U باد جنوب غربی
westernising U تمدن غربی را پذیرفتن
westernizes U تمدن غربی را پذیرفتن
westernised U تمدن غربی را پذیرفتن
narthex U ایوان غربی کلیسا
leninism U اصول عقاید لنین مارکسیسم با تفسیر واستنباطی که لنین از ان به منظور انطباق با ایدئولوژی مذکور با وضع روسیه کرده است
westerner U غربی وابسته به مغرب یا باختر
westerners U غربی وابسته به مغرب یا باختر
western U غربی وابسته به مغرب یا باختر
southwester U توفان یا تندباد جنوب غربی
westerns U غربی وابسته به مغرب یا باختر
Ivory Coast U کرانهی مرکزی و غربی افریقا
Benin U کشور بنین در افریقای غربی
jonah crab U خرچنگ بزرگ امریکای غربی
piedmont U ناحیهای در شمال غربی ایتالیا
harmattan U بادخشک زمستانی سواحل غربی افریقا
denier U نوعی مسکوک در فرانسه و اروپای غربی
GIs U انجمن پردازش اطلاعات درالمان غربی
GI U انجمن پردازش اطلاعات درالمان غربی
New World U نیمکره غربی یا دنیای جدید امریکا
khowar U زبان رایج درشمال غربی پاکستان
Cornish U وابسته به کورنوال درجنوب غربی انگلستان
bakuninism U اصول عقایدباکونین نویسنده انارشیست روسی و همکار مارکس وانگلس که بعدها به علت داشتن عقاید نظامی از جانب ایشان طرد شد . او موسس مکتب نهیلیسم روسیه نیزهست
Indian style U [سبک معماری هندی متاثر از فرهنگ غربی]
troy U شهر تروا در شمال غربی اسیای صغیر
st helena U جزیره سنت هلن درجنوب غربی افریقا
Nahavand U شهر نهاوند [در شمال غربی ایران نزدیک همدان]
granger road U راه اهنی که ازایالات غربی غله بارکرده میاورد
west lndies U جزایر هند غربی واقع بین اتازونی و امریکای جنوبی
rio treaty U پیمان منعقد بین کلیه کشورهای نیمکره غربی به استثناء کانادا
monroe doctrine U سیاست خارجی امریکا مبنی برمخالفت با گسترش نفوذاروپا درنیمکره غربی
Lenkoran medallion U ترنج لن کران [این نوع ترنج در فرش های قفقازی و ترکمنی بکار می رود و نام آن از شهری به همین اسم در آذربایجان روسیه گرفته شده و جلوه ای از اژدها را نشان می دهد.]
c U سومین حرف الفبای انگلیسی و غالب السنه غربی هرچیزی درمرتبه سوم
albanega U [دیوار لچکی بین قوس نعل اسبی غربی و قاب مستطیل اطراف آن]
greige carpet U فرش خود رنگ [فرشی که الیاف آن پیش از بافت رنگرزی نشده باشد. این نوع بافت در بین بافندگان محلی و خصوصا در افغانستان و کشورهای تازه استقلال یافته روسیه دیده می شود.]
Common Market U بازار مشترک جامعه اقتصادی اروپا سازمان متشکل ازکشورهای المان غربی ایتالیا
western european union U ایتالیا المان غربی که در سال 5591 به وجود امدو بیشتر جنبه نظامی دارد
western european union U اتحادیه اروپای غربی اتحادیه متشکل از انگلستان بلژیک فرانسه
marshall plan U طرح کمک امریکابرای توسعه اقتصادی کشورهای اروپای غربی که پس از جنگ جهانی دوم برای جلوگیری از نفوذ کمونیسم دراین کشورها اجراگردید
south-west U جنوب غربی سوی جنوب باختر
Alhambra U تزئینات الحمرا [در ساختمان غربی اسپانیا استفاده می شود که شامل مجموعه ای از غرفه های به هم متصل شده با دو حیاط بزرگ در هر گوشه می شود.]
northwest U شمال غرب شمال غربی
north west U شمال غرب شمال غربی
south west U جنوب باختر جنوب غربی
north-west U شمال غربی در شمال غرب
floral design U طرح گل و بته [قدیمی ترین فرش بافته شده با این طرح مربوط به قرن هجدهم میلادی در منطقه قفقاز روسیه می باشد. این طرح به گونه های مختلف بافته شده و ریشه در فرهنگ کشور دارد مثل گل لاله در فرش ترکیه.]
european unclear a energy agency U اداره انرژی هستهای اروپا یکی از سازمانهایی که درسال 8591 در بطن سازمان همکاری اقتصادی اروپا و به منظور تولید انرژی اتمی وبرای مقاصد صلح امیز درکشورهای اروپای غربی ایجاد شده است
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com