Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
he ran the animal through
U
ان جانور را با شمشیریا نیزه سوراخ کرد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
grains
U
نیزه ماهی گیری که دارای چهارپنجه یابیشترباشد نیزه چنگالی
epizoic
U
زندگی کننده روی بدن جانور انگل جانور
zoo ecology
U
قسمتی از علم جانور شناسی که در باره روابط جانور بامحیط خود بحث میکند بوم شناسی حیوانی
poles
U
نیزه پرش با نیزه
pole
U
نیزه پرش با نیزه
When the water rise above ones head ,one fathom is.
<proverb>
U
آب که از سر گذشت چه یک نیزه چه صد نیزه .
centred
U
سوراخ مرکزی که با سوراخ کد گذاری روی نوار پانچ شده در یک امتداد قرار دارند
center
U
سوراخ مرکزی که با سوراخ کد گذاری روی نوار پانچ شده در یک امتداد قرار دارند
centre
U
سوراخ مرکزی که با سوراخ کد گذاری روی نوار پانچ شده در یک امتداد قرار دارند
centers
U
سوراخ مرکزی که با سوراخ کد گذاری روی نوار پانچ شده در یک امتداد قرار دارند
centered
U
سوراخ مرکزی که با سوراخ کد گذاری روی نوار پانچ شده در یک امتداد قرار دارند
clair-voie
U
[پرچین با دیواره های مشبک که سوراخ سوراخ است.]
to pink out leather
U
چرم را برای زیبایی سوراخ سوراخ کردن
dilly bag
U
کیف دستی یا کیسه سوراخ سوراخ زنانه
deathlon
U
مسابقه دهگانه شامل دو001 متر و دو 004 طول ودو 0051 متر و دو 011 متربا مانع و پرش طول و پرتاب دیسک و پرش با نیزه و پتاب نیزه و پرتاب وزنه و پرش ارتفاع
float stone
U
سنگ اجرسای یکجورسنگ سوراخ سوراخ
fenestration
U
چیزی که سوراخ سوراخ یاروزنه داراست
perforation
U
عمل سوراخ کردن ایجاد سوراخ
sights
U
سوراخ روشنی رسان سوراخ دید
sight
U
سوراخ روشنی رسان سوراخ دید
cancellate
U
سوراخ سوراخ سوراخ سوراخ کردن
pinker
U
سوراخ سوراخ کردن یا بریدن
pinkest
U
سوراخ سوراخ کردن یا بریدن
thirl
U
سوراخ سوراخ کردن دریدن
foraminate
U
ثقبه دار سوراخ سوراخ
pink
U
سوراخ سوراخ کردن یا بریدن
gruyere cheese
U
پنیر سوراخ سوراخ سوئیسی
cancellated
U
سوراخ سوراخ اسفنجی
cancellate
U
سوراخ سوراخ اسفنجی
millepore
U
مرجان سوراخ سوراخ
cancellous
U
سوراخ سوراخ اسفنجی
grids
U
دریچه سوراخ سوراخ
grid
U
دریچه سوراخ سوراخ
riddle
U
سوراخ سوراخ کردن
riddles
U
سوراخ سوراخ کردن
swage block
U
قالب سوراخ سوراخ
breaches
U
سوراخ رخنه کردن سوراخ کردن نفوذ در خطوط دشمن درگیری با دشمن
breached
U
سوراخ رخنه کردن سوراخ کردن نفوذ در خطوط دشمن درگیری با دشمن
breach
U
سوراخ رخنه کردن سوراخ کردن نفوذ در خطوط دشمن درگیری با دشمن
butt shaft
U
نیزه
shaft
U
نیزه
spears
U
نیزه
spearing
U
نیزه
shafts
U
نیزه
javelin
U
نیزه
lancing
U
نیزه
lancer
U
نیزه زن
harpoons
U
نیزه
harpoon
U
نیزه
speared
U
نیزه
lanced
U
نیزه
halbert
U
نیزه
lance
U
نیزه
dart
نیزه
darted
U
نیزه
lances
U
نیزه
darting
U
نیزه
pic
U
نیزه
gavelock
U
نیزه
halberd
U
نیزه
spear
U
نیزه
marlinspike
U
نیزه ماهی
spearfisher
U
ماهیگیر با نیزه
spearman
U
نیزه دار
jaculator
U
نیزه انداز
javelineer
U
نیزه دار
spiculum
U
نیزه کوچک
spear fisherman
U
ماهیگیر با نیزه
throwing the javelin
U
پرتاب نیزه
spiculum
U
نوک نیزه
spearman
U
نیزه انداز
gar
U
نیزه ماهی
jaculator
U
نیزه دار
javelin throw
U
پرتاب نیزه
sarissa
U
نیزه مقدونی
marlin
U
نیزه ماهی
fix bayonets
U
به نیزه فنگ نیزه فنگ
pole vaulter
U
پرنده با نیزه
green bone
U
نیزه ماهی
lancelet
U
نیزه ماهی
pole vaulting
U
پرش با نیزه
lancer
U
نیزه دار
needle fish
U
نیزه ماهی
vaults
U
پرش با نیزه
vault
U
پرش با نیزه
lancethrust
U
زخم نیزه
javelin thrower
U
پرتابگر نیزه
quarter staff
U
نیزه چوبی
marlinespike
U
نیزه ماهی
spontoon
U
نیزه کوتاه
gad
U
نیزه سنان
job
U
سوخمه سر نیزه
jobs
U
سوخمه سر نیزه
spears
U
نیزه دار
lanced
U
ضربت نیزه
spearing
U
نیزه دار
demilance
U
نیم نیزه
speared
U
نیزه دار
barracuda
U
نیزه ماهی
barracudas
U
نیزه ماهی
spear
U
نیزه دار
pike
U
نیزه زدن
spearheading
U
نوک نیزه
spearheaded
U
نوک نیزه
spearhead
U
نوک نیزه
sea needle
U
نیزه ماهی
gaff
U
نیزه چنگک
vaulter
U
پرنده با نیزه
pole vault
U
پرش با نیزه
styliform
U
نیزه مانند
styloid
U
شبیه نیزه
sword bayonet
U
سر نیزه دم دار
lancing
U
ضربت نیزه
spearheads
U
نوک نیزه
pikestaff
U
چوب نیزه
spearer
U
نیزه دار
pole vaults
U
پرش با نیزه
lance
U
ضربت نیزه
lances
U
ضربت نیزه
jousting
U
نیزه بازی سواره
lancer
U
تشر زن نیزه انداز
jousts
U
نیزه بازی سواره
joust
U
نیزه بازی سواره
jousted
U
نیزه بازی سواره
lanceolate
U
نیزه مانند نیزهای
ox goad
U
نیزه گاو رانی
piker
U
سرباز نیزه دار
spearfishing
U
ماهیگیری با پرتاب نیزه
spearfish
U
ماهیگیری با پرتاب نیزه
pikestaff
U
دسته چوبی نیزه
uhlan
U
سوار نیزه دار
javelin
U
زوبین پرتاب نیزه
javelin
U
نیزه دستی سبک
fix bayonets
U
نیزه فنگ کردن
pkeman
U
سرباز نیزه دار
throwing circle
U
دایره پرتاب نیزه
foin
U
فرو بردن شمشیر یا نیزه
power head
U
نوک نیزه تیراندازی به ماهی
spear gun
U
وسیله پرتاب نیزه ماهیگیری
joust
U
نیزه بازی از روی زین
trident
U
نیزه سه شاخه عصای سه دندانه
tridentate
U
نیزه سه شاخه عصای سه دندانه
styliferous
U
ستون دار نیزه مانند
jousting
U
نیزه بازی از روی زین
jousts
U
نیزه بازی از روی زین
jousted
U
نیزه بازی از روی زین
tilting yard
U
میدان مبارزه نیزه بازان و سوارکاران
hop step
U
طرز گام برداشتن در پرتاب نیزه
gigs
U
نیزه چنگالی برای گرفتن ماهی
banderillero
U
عضو تیم کمکی گاوبازماموراستفاده از نیزه
jumping event
U
مسابقه پرش با نیزه یاارتفاع یا طول
gig
U
نوعی کرجی پارویی یابادبانی نیزه
gigs
U
نوعی کرجی پارویی یابادبانی نیزه
gig
U
نیزه چنگالی برای گرفتن ماهی
tiltyard
U
میدان مبارزه نیزه بازان و سوارکاران
leister
U
نیزه خاردار مخصوص صیدماهی قزل الا
crossbar
U
ضلع اریب مانع میله پرش با نیزه
picador
U
عضو گروه گاوباز سوار نیزه دار
crossbars
U
ضلع اریب مانع میله پرش با نیزه
to tilt at the ring
U
سر سواری حلقه اویزانی رابانوک نیزه برداشتن
banderilla
U
نیزه خاردار برای فروبردن به گردن گاو
throwing line
U
نیمدایرهای که پرتابگر نیزه نباید از ان تجاوز کند
pike
U
نیزه دسته چوبی میخ نوک تیز
finish style
U
طرز قرار گرفتن پا نزدیک نقطه پرتاب نیزه
gig
U
نیزه ماهی گیری قایق پارویی سریع السیر
finish crossover
U
طرز قرار گرفتن پا نزدیک نقطه پرتاب نیزه
gigs
U
نیزه ماهی گیری قایق پارویی سریع السیر
animals
U
جانور
ruffianly
U
جانور خو
creature
U
جانور
creatures
U
جانور
johnny
U
جانور نر
beast
U
جانور
animal
U
جانور
beasts
U
جانور
structure of an animal
U
جانور
he
U
جانور نر
malacostracan
U
جانور
animalize
U
جانور
it
U
ان جانور
nightwalker
U
جانور شب پر
apod
U
جانور بی پا
it pron
U
ان جانور
bindings
U
وسیله حفظ پاروی اسکی روی اب قسمت نواردار نیزه
binding
U
وسیله حفظ پاروی اسکی روی اب قسمت نواردار نیزه
amoebas
U
جانور تک سلولی
zoologist
U
جانور شناس
zoophagous
U
جانور خوار
zootomy
U
جانور شکافی
brutalities
U
جانور خویی
brutality
U
جانور خویی
brute
U
جانور حیوان
brutal
U
جانور خوی
zoophilic
U
علاقمند به جانور
ungulate
U
جانور سم دار
zoophilous
U
علاقمند به جانور
brutes
U
جانور حیوان
edentate
U
جانور بی دندان
zootheism
U
جانور پرستی
zoology
U
جانور شناسی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com