English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
 ⌨ Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (2 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
notoriety U انگشت نمایی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
mitten U دستکش دارای یک جابرای چهار انگشت ویکجابرای انگشت شست
mittens U دستکش دارای یک جابرای چهار انگشت ویکجابرای انگشت شست
spectroscopic binary U دوتایی طیف نمایی دوتایی بیناب نمایی
fingerprint U انگشت نگاری انگشت نگاری کردن
fingerprints U انگشت نگاری انگشت نگاری کردن
fingerprinted U انگشت نگاری انگشت نگاری کردن
fingerprinting U انگشت نگاری انگشت نگاری کردن
squalidity U بد نمایی
effeminacy U زن نمایی
male protest U نر نمایی
exponential U نمایی
bimodal U دو نمایی
unimodal U یک نمایی
modal U نمایی
modals U نمایی
squalidness U بد نمایی
shabbiness U نخ نمایی
seediness U بد نمایی
aberration U کج نمایی
grinning U دندان نمایی
grins U دندان نمایی
grandiosity U بزرگ نمایی
illusionism U عمق نمایی
holographic image U نمایی از شی سه بعدی
foreshortening U کوته نمایی
exhibitionism U عورت نمایی
magnification U درشت نمایی
tokenism U نمونه نمایی
stereoscopics U برجسته نمایی
slow motion U کند نمایی
grinned U دندان نمایی
transparencies U پشت نمایی
transparency U پشت نمایی
pleading U برهان نمایی
masculine protest U نرینه نمایی
likelihood U درست نمایی
master stroke U هنر نمایی
ostentation U خود نمایی
illusionism U سه بعد نمایی
magnifications U درشت نمایی
magnifications U بزرگ نمایی
maculation U ملوث نمایی
magnification U بزرگ نمایی
grin U دندان نمایی
pearliness U مروارید نمایی
death feigning U مرده نمایی
transparecy U پشت نمایی
transparence U پشت نمایی
puppyhood U خود نمایی
exponential rate U اهنگ نمایی
saber rattling U قدرت نمایی
sanctified airs U مقدس نمایی
sanctimoniousness U مقدس نمایی
exponent bias U پیشقدر نمایی
sanctimony U مقدس نمایی
exponential curve U منحنی نمایی
flares U خود نمایی
flare U خود نمایی
exponential distribution U توزیع نمایی
exponential function U تابع نمایی
exponential rate U نرخ نمایی
dichroism U دو رنگ نمایی
spectroscopy U بیناب نمایی
spectroscopy U طیف نمایی
verisimilitude U راست نمایی
boldfacing U درشت نمایی
sightliness U خوش نمایی
characterization U منش نمایی
pretentiousness U خود نمایی
prewetting U پیش تر نمایی
playing dead U مرده نمایی
showiness U خود نمایی
puppydom U خود نمایی
data display U داده نمایی
characterize U منش نمایی کردن
characterises U منش نمایی کردن
circular dischroism U دو رنگ نمایی دورانی
to cut a dash U خود نمایی کردن
characterised U منش نمایی کردن
parading U خود نمایی کردن
woolliness U پشم نمایی پرپشمی
direction indicator U دستگاه جهت نمایی
characterized U منش نمایی کردن
characterizes U منش نمایی کردن
characterizing U منش نمایی کردن
ebullioscopy constant U ثابت غلیان نمایی
to prank out oneself U خود نمایی کردن
masterstroke U هنر نمایی شاهکار
masterstrokes U هنر نمایی شاهکار
parades U خود نمایی کردن
paraded U خود نمایی کردن
maximum liklihood U درست نمایی بیشینه
likelihood ratio U بهر درست نمایی
lateral magnifying power U درشت نمایی جانبی
characterising U منش نمایی کردن
prink U خود نمایی کردن
magnification factor U عامل درشت نمایی
parade U خود نمایی کردن
powers U درشت نمایی قدرت دوربین
magnifications U بزرگ سازی درشت نمایی
perspectives U عمق نمایی چشم انداز
panchromatic emulsion U امولسیون تمام رنگ نمایی
perspective U عمق نمایی چشم انداز
time constant of an exponential quantity U ثابت زمانی یک کمیت نمایی
power U درشت نمایی قدرت دوربین
powered U درشت نمایی قدرت دوربین
powering U درشت نمایی قدرت دوربین
maximum likelihood method U روش حداکثر درست نمایی
magnification U بزرگ سازی درشت نمایی
floating point calculation U محاسبات اعداد نمایی یا علمی
resolution U قدرت تفکیک اجزا یا درشت نمایی
pedantic U وابسته به عالم نمایی وفضل فروشی
resolutions U قدرت تفکیک اجزا یا درشت نمایی
digits U انگشت
finger U انگشت
monodactylous U تک انگشت
dactyl U انگشت
digit U انگشت
adactylous U بی انگشت
fingers U انگشت
sandbar U جزیره نمایی که دردهانه رودخانه یا بندر گاه باشد
the little finger U انگشت کهین
gazing stock U انگشت نما
the ring finger U انگشت حلقه
sawison keut U نوک دو انگشت
the middle finger U انگشت میانه
medius U انگشت میان
rule of thumb U حساب انگشت
finger mark U اثر انگشت
pinky U انگشت کوچک
medius U انگشت وسطی
middle finger U انگشت میان
five finger U پنج انگشت
forefingers U انگشت شهادت
phalange U بند انگشت
soon koot U نوک انگشت
pinkie U انگشت کوچک
syndacty U چسبیده انگشت
soleprint U انگشت نگاری از پا
pollex U انگشت شست
potentilla U پنج انگشت
to become a byword U انگشت نماشدن
finger print U اثر انگشت
marplot U انگشت به شیر زن
toenails U ناخن انگشت پا
fingerprinted U اثر انگشت
fingerprinting U اثر انگشت
fingertip U نوک انگشت
fingertips U نوک انگشت
toenail U ناخن انگشت پا
conspicuous U انگشت نما
ring fingers U انگشت انگشتر
fingerprint U اثر انگشت
ring finger U انگشت انگشتر
forefinger U انگشت نشان
forefinger U انگشت شهادت
forefingers U انگشت نشان
the first or index finger U انگشت نشان
the first or index finger U انگشت شهادت
fingering U استفاده از انگشت
finger U انگشت زدن
egregious U انگشت نما
cinquefoil U پنج انگشت
cinqfoil U پنج انگشت
knuckles U بند انگشت
agnail U میخچهء پا یا انگشت پا
knuckle U بند انگشت
little fingers U انگشت کوچک
index finger U انگشت نشان
index fingers U انگشت نشان
finger painting U نقاشی با انگشت
dactylagraphy U انگشت نگاری
fingers U انگشت زدن
fingered U انگشت دار
fingered U انگشت مانند
digitiform U انگشت مانند
digitate U انگشت دار
fingerprints U اثر انگشت
dactyloscopy U انگشت نگاری
dactylitis U اماس انگشت
to run over U تند انگشت گذاشتن
To finger something. U به چیزی انگشت زدن
pinkie U انگشت کوچک دست
little finger U انگشت کوچک دست
nose-picking U انگشت کردن در بینی
tap the door with your fingers U انگشت بزنید بدر
To take fingerprints. U انگشت نگاری کردن
the little finger U انگشت کوچک کلنج
proverbialize U انگشت نما کردن
his hand lack one finger U دستش یک انگشت ندارد
his hand want's two fingers U دستش دو انگشت ندارد
finger thumb opposition U تقابل شست و انگشت
finger tapping U ضربه زنی با انگشت
index U نمودار انگشت سبابه
finger glass U فرف انگشت شوئی
finger play U استفاده از انگشت درشمشیربازی
finger mark U با انگشت چرک کردن
flagrant U انگشت نما رسوا
ring fingers U انگشت چهارم دست چپ
phalanges U استخوان انگشت گروه
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com