Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
crystal field stabilization energy
U
انرژی پایداری میدان بلور
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
ligand field stabilization energy
U
انرژی پایداری میدان لیگاند
l.f.s.e
U
energy stabilization ligandfield انرژی پایداری میدان لیگاند
crystal energy
U
انرژی بلور
crystal field theory
U
نظریه میدان بلور
c.f.t
U
نظریه میدان بلور
electrostatic crystal field theory
U
نظریه الکتروستاتیکی میدان بلور
field energy
U
انرژی میدان
magnetic field energy
U
انرژی میدان مغناطیسی
inductance
U
اندازه گیری حجم انرژی وسیله که در میدان مغناطیسی میتواند ذخیره کند
persistency
U
پایداری گاز جنگی پایداری اصرار
self defense
U
پایداری داخلی پایداری ملی
virtual level
U
تراز انرژی سیستم هستهای داخل اتم که انرژی برانگیزش ان کمتر از کمترین انرژی جداشده از ذره هستهای بیشتر است
pair production
U
تغییر شکل انرژی سینتیک فوتون یا هر ذره پر انرژی به جرم
intrinsic energy
U
انرژی موجود در یک ترکیب شیمیایی انرژی ذاتی
compound wound generator
U
ژنراتوری که هم دارای میدان موازی و هم میدان سری میباشد
grenade court
U
میدان تیر یا میدان اموزش پرتاب نارنجک
high intensity magnetic field
U
میدان مغناطیسی شدت میدان بزرگ
energy transition
U
عبور انرژی
[ عبور عرضه انرژی ازسوخت سنگواره ای به سوخت پایدار ]
lenz' law
U
جریان القاء شده در یک مدار که نسبت به یک میدان مغناطیسی دارای حرکت نسبی است میدانی در جهت مخالف میدان اصلی بوجودمی اورد
battlefield recovery
U
اخراجات میدان رزم اخراجات میدان نبرد جمع اوری وسایل از کار افتاده رزمی
european unclear a energy agency
U
اداره انرژی هستهای اروپا یکی از سازمانهایی که درسال 8591 در بطن سازمان همکاری اقتصادی اروپا و به منظور تولید انرژی اتمی وبرای مقاصد صلح امیز درکشورهای اروپای غربی ایجاد شده است
fission to yield ratio
U
توان بمب اتمی نسبت انرژی شکافت اتمی به انرژی حاصله از پرتاب بمب
closure minefield
U
میدان مین سد کننده حرکت میدان مین ممانعتی دریایی
crystal
U
بلور
flint glass
U
بلور
crystals
U
بلور
crystal glass
U
بلور
single crystal
U
تک بلور
prism
U
بلور
prisms
U
بلور
crystalliferous
U
بلور زا
metal crystal
U
بلور فلز
molecular crystal
U
بلور مولکولی
quasi crystal
U
شبه بلور
colored crystal
U
بلور سنگین
cast crystal
U
بلور ریخته
catwhisker
U
سوزن بلور
rock crystal
U
سنگ بلور
macle
U
بلور زوج
crystals
U
بلور کوارتز
quartz crystal
U
بلور کوارتز
ionic crystal
U
بلور یونی
quartz
U
بلور کوهی
atomic crystal
U
بلور اتمی
crystal defect
U
نقص بلور
monovalent crystal
U
بلور تک والانسی
cut glass
U
بلور کریستال
microcrystal
U
ریز بلور
whisker
U
سوزن بلور
detecting crystal
U
بلور اشکارساز
crystal plane
U
صفحه بلور
crystal pulling
U
بلور پردازی
crystal structure
U
ساختار بلور
crystal system
U
دستگاه بلور
crystalliferous
U
موجد بلور
crystallization
U
بلور سازی
crystallography
U
علم بلور
crystallographer
U
بلور شناس
crystallography
U
بلور شناسی
crystallography
U
بلور نگاری
crystalloid
U
شبیه بلور
crystalloid
U
شبکه بلور
iceland crystal
U
بلور ایسلند
host crystal
U
بلور میزبان
host crystal
U
بلور زمینه
glassworker
U
بلور ساز
crystal lattice
U
شبکه بلور
glassware
U
بلور الات
crystal control
U
تنظیم با بلور
flint glass
U
فرف بلور
covalent crystal
U
بلور کووالانسی
distorted crystal
U
بلور واپیچیده
valence crystal
U
بلور کووالانسی
crystal gazing
U
بلور بینی
crystal
U
بلور کوارتز
iceland spar
U
بلور ایسلند
crystal growth
U
رشد بلور
resisted
U
پایداری
hold one's own
U
پایداری
resist
U
پایداری
hold one's ground
U
پایداری
consistency
U
پایداری
resisting
U
پایداری
resists
U
پایداری
consistent
U
پایداری
persistence
U
پایداری
stability
U
پایداری
permanency
U
پایداری
resistance
U
پایداری
permanence
U
پایداری
perenniality
U
پایداری
constancy
U
پایداری
consistence
U
پایداری
stickability
U
پایداری
stableness
U
پایداری
endurance
U
پایداری 0
permanencies
U
پایداری
commorant
U
پایداری
inert gas crystal
U
بلور گازهای بی اثر
crystal growth affinity
U
رشد خواهی بلور
crystal allotropy
U
چند شکلی بلور
noble gas crystal
U
بلور گازهای بی اثر
crystallography
U
مبحث بلور شناسی
fixity
U
قرار پایداری
kinetic stability
U
پایداری جنبشی
stabilizing
U
پایداری کردن
people forces
U
نیروی پایداری
stability
U
پایایی پایداری
optical stability
U
پایداری نوری
inherent stability
U
پایداری ماندگار
elastic stability
U
پایداری ارتجاعی
resistance adjustment
میزان پایداری
creep strength
U
پایداری خزشی
lateral stability
U
پایداری عرضی
plastic consistency
U
پایداری خمیری
thermodynamic stability
U
پایداری ترمودینامیکی
staidness
U
ارامش پایداری
longitudinal stability
U
پایداری طولی
directional stability
U
پایداری سمتی
directional stability
U
پایداری جهشی
speed stability
U
پایداری سرعت
spiral stability
U
پایداری چرخشی
stability calculation
U
حساب پایداری
stability constant
U
ثابت پایداری
stability of an emulsion
U
پایداری امولسیون
consistency of concrete
U
پایداری بتن
soil consistence
U
پایداری خاک
staying power
U
نیروی پایداری
light stable
U
پایداری نور
neutral stability
U
پایداری خنثی
neutral stability
U
پایداری بی تفاوت
kinetic stability
U
پایداری سینتیکی
frequency stability
U
پایداری فرکانس
retentivity
U
پایداری مغناطیسی
negative stability
U
پایداری منفی
static stability
U
پایداری استاتیک
stability of slope
U
پایداری ترانشه
frequency changer crystal
U
بلور تغییر دهنده بسامد
course
U
میدان تیر میدان
coursed
U
میدان تیر میدان
courses
U
میدان تیر میدان
statics
U
دانش پایداری نیروها
fuel endurance
U
قدرت پایداری سوخت
conversion loss of frequency changer cry
U
اتلاف بلور تغییر دهنده بسامد
crystal frequency changer efficiency
U
بازده بلور تغییر دهنده بسامد
creep strength depending on time
U
پایداری خزشی تابع زمان
endomorph
U
بلوری که درجوف بلور دیگر قرار دارد
crystallography
U
کریستال شناسی مطالعه بلورها شناخت بلور
half residence time
U
نیمه عمر پایداری عناصرریزش اتمی یا رادیواکتیو
sound absorption
U
خاصیت تبدیل انرژی صوتی خاصیت جذب انرژی صوتی
vents
U
سوراخی در مرکز چتر نجات برای افزایش پایداری
vent
U
سوراخی در مرکز چتر نجات برای افزایش پایداری
venting
U
سوراخی در مرکز چتر نجات برای افزایش پایداری
vented
U
سوراخی در مرکز چتر نجات برای افزایش پایداری
warping
U
پیچاندن بالها بصورت متقارن برای بدست اوردن پایداری عرضی و قابل کنترل
hasty breaching
U
نفوذ تعجیلی در میدان مین عبور تعجیلی از میدان مین رخنه تعجیلی
wheel satellite
U
ماهوارهای که بصورت دایرهای ساخته شده و معمولابرای پایداری وضعیت یا واردساختن گرانش ساختگی به سرنشینان دوران میکند
chrome dyes
U
کرم یا گروهی از رنگینه های شیمیایی که به همراه دی کرومات پتاسیم در رنگرزی پشم به کار رفته و رنگ نسبتا پایداری بوجود می آورند
energy
U
انرژی
energies
U
انرژی
zipping
U
انرژی
zipped
U
انرژی
vigour
U
انرژی
exergonic
U
انرژی ده
zip
U
انرژی
deenergized
U
بی انرژی
power
U
انرژی
isenergic
U
هم انرژی
endrgized
U
با انرژی
high energy
U
پر انرژی
energy barrier
U
سد انرژی
zips
U
انرژی
energy line
U
خط انرژی
powers
U
انرژی
powering
U
انرژی
vigor
U
انرژی
low energy
U
انرژی کم
powered
U
انرژی
energy equation
U
معادله انرژی
continuum of energy
U
پیوستار انرژی
energy conservation
U
بقاء انرژی
energy consumption
U
مصرف انرژی
atomic energy
U
انرژی اتمی
energy band
U
باند انرژی
energy exchange
U
تبادل انرژی
interchange of energy
U
تبادل انرژی
bond energy
U
انرژی پیوند
energy conservation
U
بقای انرژی
energy flow
U
شارش انرژی
energy dissipation
U
انرژی اتلاف
energy expenditure
U
هزینه انرژی
energy flow
U
سیلان انرژی
energy flow
U
جریان انرژی
energy distribution
U
پخش انرژی
energy transfer
U
انتقال انرژی
electromegnetic energy
U
انرژی الکترومغناطیسی
electron affinity
U
انرژی خروج
energizing loss
U
تلف انرژی
chemical energy
U
انرژی شیمیایی
fusion energy
U
انرژی فوزیون
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com