Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 81 (8 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
him who
U
انرا که
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
rickshaw
U
کالسکه چینی که بجای اسب انسان انرا میبرد
rickshaws
U
کالسکه چینی که بجای اسب انسان انرا میبرد
loganberries
U
میوه تمشک قرمز رنگ که انرا تمشک خرس مینامند
loganberry
U
میوه تمشک قرمز رنگ که انرا تمشک خرس مینامند
rackets
U
یکجور توپ بازی با چوگانی که انرا racket میگویند
voter
U
عنصر منطقی باینری که شرایط سیگنال را در دو یاچند کانال مقایسه کرده و درصورت وقوع ناسازگاری حالت انرا عوض میکند
voters
U
عنصر منطقی باینری که شرایط سیگنال را در دو یاچند کانال مقایسه کرده و درصورت وقوع ناسازگاری حالت انرا عوض میکند
an inseparable prefix
U
سر واژهای که نتوان انرا به کار برد
anti balance tab
U
بالچهای که روی سطوح کنترل که در جهت انحراف سطح اصلی منحرف شده وگشتاور لازم برای انحراف سطح را افزایش میدهد وحرکت انرا در مقابل جریان هوا مشکل میسازد
band project filter
U
فیلتر الکترونیکی که تنها یک باند معین از فرکانسها ونوسانات را عبور میدهد وحدود بالا و پایین انرا حذف میکند
cheque to a person's order
U
چکی که گیرنده وجه باید پشت انرا امضا کند
controllable twist
U
تیغه رتورهلیکوپتر که میتوان زاویه برخورد انرا درحال پرواز از ریشه تا نوک تغییرداد
dress coat
U
جامه جلوبازمردانه که دامن ان درپشت است ودرمهمانیهای شب انرا
fettling
U
شن یاکلوخهای که درته کوره می ریزند تا انرا محافظت کند خاکستر ته کوره
flash card
U
ورقهای که روی ان کلمات یااعداد یا تصاویری نوشته شده و معلم انرا برای زمان کوتاهی بشگردان نشان میدهد
frumenty
U
گندمی که پوست انرا کنده بجوشانند ودارچین وشیرینی بان بزنند
give it a good wash
U
خوب انرا شستشو بدهید خوب انرا بشویید
give it a rinse
U
انرا بشویید یا اب بکشید
give it a shake
U
انرا تکان دهید
give it a twist
U
انرا پیچ بدهید
had searched
U
انرا می یافتید
he sold the good ones
U
خوبهای انرا فروخت
hot money
U
منظورزمانی استکه مردم بدلیل نرخ تورم بالا مایل به نگهداری پول نیستند و انرا به کالاتبدیل میکنند
i am out of p with it
U
دیگرحوصله انرا ندارم
i am out of p with it
U
دیگرنمیتوانم انرا تحمل کنم
i can make nothing of it
U
هیچ انرا نمیفهم
i cannot a to buy that
U
استطاعت خرید انرا ندارم
i do not have the courage
U
جرات انرا ندارم
i gave it a slight press
U
انرا کمی فشار دادم
i had it signed
U
انرا به امضاء رساندم
i have a secure grasp of it
U
انرا گرفته ام
i kind of liked it
U
من تا اندازهای انرا دوست داشتم
i life that better
U
انرا بیشتر از همه دوست دارم
i saw it
U
انرا دیدم
i saw it my self
U
من خودم انرا دیدم
imyself saw it
U
من خودم انرا دیدم
i sold it to one abdullah
U
به عبدالله نامی انرا فروختم
indian giver
U
کسی که چیزی بکسی میدهد وبعد انرا پس میگیرد
indiscerptible
U
ازهم نپاشیدنی که تجزیه انرا فانی نسازد
inimitably
U
چنانکه نتوان انرا تقلید کرد
irrecocilably
U
چنانکه نتوان انرا وفق داد
it mokes it yet easier
U
انرا اسانترهم میکند انرابازاسانترمیکند
it is past reclaim
U
دیگر نمیتوان انرا ابادیا احیاکرد
it will not bear repeating
U
جندان زشت است که نمیتوان انرا بازگو کرد
judgement dept
U
بدهی که دادگاه حکم پرداخت انرا صادر نموده است
leadsman
U
کسی که گلوله سربی بدریا می اندازد تا عمق انرا تعیین نماید
loaded dice
U
طاسی که یکسوی انرا سنگین کرده باشد
lowlander
U
اسکاتلندکه انرا lowlandsمینامند
lutine bell
U
زنگ که ازکشتی قدیمی لوتین برداشته شده و در دفتر شرکت بیمه لویدز نصب گردیده و برای اعلام خبرهای مهم انرا به صدا در می اورند
money spinner
U
کارتنه کوچک که انرا نشانه خوشبختی و وسیله پیدا شدن پول میدانند
neither i or he sees it
U
نه من انرا می بینم نه او
ormer
U
یکجور نرم تن یک دریچهای که انرا میخورند
overshot wheel
U
چرخی که اب از بالا ریخته انرا می گرداند
permanent income hypothesis
U
این فرضیه توسط میلتون فریدمن بیان شده که بر اساس ان مصرف تابعی ازانچه که وی انرا درامد دائمی
phyrgian cap
U
یکجور کلاه مخروطی که اکنون انرا با کلاه ازادی یکی میدانند
pope's eye
U
غدهای که در میان ران گوسفندکه چربی پیرامون انرا گرفته است
prolixity
U
بی ربط یاغیرلازم در اقرارنامه یااستشهادیه که ممکن است انرا از عداد دلایل خواهان خارج کند
retro rocket
U
موشک اضافی فضا پیما که انرا در جهت مخالف حرکت دهد
reversible propeller
U
ملخی که میتوان گام تیغههای انرا معکوس کرد
ricksha
U
کالسکه چینی که بجای اسب انسان انرا میبرد
rose gall
U
برامدگی در درخت نسترن که انرا حشره ویژهای فراهم می ورد
sculpsit
U
انرا تراشیده یاحجاری کرد
send it by post
U
با پست انرا بفرستید
sexto
U
کتابی که هر برگ انرا 6بارتاه زده باشند
shearling
U
گوسفندی که یک بار پشم انرا
telescopic chimney
U
دود کشی که تیکههای انراتوی هم برده انرا کوتاه وبلند میکنند
they give it a good scrub
U
خوب انرا مالش میدهند
to garble the coinage
U
مسکوکات راصرافی وجورکردن برای اینکه سره انرا اب کنندوناسره ات
vacuum concrete
U
ملات بتنی که هوای انرا توسط ویبراتور تخلیه کرده باشند
vanishing cream
U
کرم یا روغنی که چون بصورت بمالندزودخوردبرودیاپوست صورت انرا جذب کند
waggonette
U
گردونه چهار چرخه که یک یاچند اسب انرا می کشد...دارد
water bed
U
تشک لاستیکی که درون انرا پراز اب می کنند
we made heavy weather of it
U
انرا خیلی سخت دیدیم
we must winnow away the refuse
U
اشغال انرا باید
whitleather
U
پوستی که با زاج انرا خوراک داده باشند
who will pay for it
U
کی پول انرا خواهد داد
who will pay for it
U
کی هزینه انرا خواهد پرداخت
you have perhaps seen it
U
شاید انرا دیده باشید
you have perhaps seen it
U
ممکن است انرا دیده باشید
you shall rue it
U
از اینکار پشیمان خواهید شد افسوس انرا خواهید خورد
Partial phrase not found.
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com