English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 235 (18 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
gage U اندازه گیر اندازه گرفتن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
dimension U اندازه گرفتن
dimensions U اندازه گرفتن
calibrate U قطر داخلی چیزی را اندازه گرفتن
calibrated U قطر داخلی چیزی را اندازه گرفتن
calibrates U قطر داخلی چیزی را اندازه گرفتن
calibrating U قطر داخلی چیزی را اندازه گرفتن
measure U بحر اندازه گرفتن
measure U اندازه گرفتن
measure U بخش یاب اندازه گرفتن
gauge U اندازه گرفتن
gauged U اندازه گرفتن
gauges U اندازه گرفتن
fathom U اندازه گرفتن
fathomed U اندازه گرفتن
fathoming U اندازه گرفتن
fathoms U اندازه گرفتن
span U اندازه گرفتن
spanned U اندازه گرفتن
spanning U اندازه گرفتن
spans U اندازه گرفتن
mete U :اندازه گرفتن
accurate to size U دقت در اندازه گرفتن
admeasure U اندازه گرفتن
aircraft arresting hook U مجموعه قطعاتی که برای گرفتن سرعت یا کاهش اندازه حرکت یا گشتاور هواپیما درفرود معمولی یا اضطراری باان درگیر میشوند
caliper U اندازه گرفتن
gauging rod U میل سنجش) میلی است که مامور رسومات برای اندازه گرفتن عمق نوشاب
orifice meter U روش اندازه گیری جریان سیال با گرفتن اندازه دقیق فشار قبل و بعد از یک صفحه عرضی با یک سوراخ
stack up U جمع کردن اندازه گرفتن
to set a U اندازه گرفتن باطل کردن
to take a person's measure U اندازه کسیرا گرفتن
to take the a U بلندی چیزیرا اندازه گرفتن ارتفاع جایی راپیمودن
to take the gauge of U اندازه گرفتن
to assume alarming proportions U اندازه هولناک به خود گرفتن
to assume horrifying proportions U اندازه هولناک به خود گرفتن
Other Matches
angles U اندازه تغییرات در جهت که معمولا اندازه گردش از یک محور میباشد
angle U اندازه تغییرات در جهت که معمولا اندازه گردش از یک محور میباشد
If the cap fit,wear it. <proverb> U اگر کلاه به اندازه سرت هست به سر بگذار !(لقمه به اندازه دهن بردار).
zahn cup U محفظهای با سوراخی به اندازه معین و دقیق برای اندازه گیری ویسکوزیته سیال
typefaces U اندازه نوشتار که در واحد نقط ه اندازه گیری میشود
typeface U اندازه نوشتار که در واحد نقط ه اندازه گیری میشود
analogues U نمایش و اندازه گیری دادههای عددی توسط مقادیر ممتد و متغیر فیزیکی مثل اندازه ولتاژ الکتریکی
analogue U نمایش و اندازه گیری دادههای عددی توسط مقادیر ممتد و متغیر فیزیکی مثل اندازه ولتاژ الکتریکی
analog U نمایش و اندازه گیری دادههای عددی توسط مقادیر متغیر ممتد فیزیکی مثل اندازه ولتاژ الکتریکی
processor U ساخت CPU با اندازه کلمه بزرگ با وصل کردن پلاکهای با اندازه کلمه کوچکتر به هم
gage U اندازه وسیله اندازه گیری
size U 1-تعداد حروفی که کامپیوتر به صورت افقی و عمودی میتواند نمایش دهد. 2-اندازه صفحه نمایش بر پایه اندازه بین المللی کاغذ
sizes U 1-تعداد حروفی که کامپیوتر به صورت افقی و عمودی میتواند نمایش دهد. 2-اندازه صفحه نمایش بر پایه اندازه بین المللی کاغذ
measure U 1-یافتن اندازه یا کمیت چیزی . 2-از اندازه یا کمیت خاص بودن
gauges U اندازه اندازه گیر
gauge U اندازه اندازه گیر
gauged U اندازه اندازه گیر
measuring converter U مبدل اندازه گیری ترانسفورماتور اندازه گیری
moment of momentum U اندازه حرکت زاویهای گشتاور اندازه حرکت
stream gaging U اندازه گیری ابراهه ها اندازه گیری رودخانه
angular momentum U اندازه حرکت زاویهای گشتاور اندازه حرکت
adobe type manager U استاندارد برای نوشتارهایی که اندازه شان قابل تغییر است که توسط System Apple و Windows Microsoft برای تقریبا تمام اندازه ها و قابل چاپ روی تمام چاپگرها ایجاد شده است
declinating station U ایستگاه اندازه گیری انحراف مغناطیس دستگاهها ایستگاه اندازه گیری انحراف
torsionmeter U وسیله اندازه گیری دور پروانه ناو وسیله اندازه گیری نیروی چرخش پروانه ناو
moving iron instrument U دستگاه اندازه گیری اهن گردان دستگاه اندازه گیری اهن نرم گردان
sizes U اندازه
indefinite U بی اندازه
equalling U : هم اندازه
what U چه اندازه
gauge=gage U اندازه
what is your size? U اندازه
size U اندازه
attack size U اندازه تک
beyond measure U بی اندازه
screamingly U بی اندازه
inordinately U بی اندازه
measurer U اندازه
tracts U اندازه
hecatompet U [اندازه صد پا]
tract U اندازه
isodiametric U هم اندازه
measure U اندازه
so far forth U تا ان اندازه
in what way <adv.> U تا چه اندازه ای
to what extent <adv.> U تا چه اندازه ای
how far <adv.> U تا چه اندازه ای
soupcon U اندازه کم
infintesimal U بی اندازه
floor length U اندازه کف
deals U اندازه
deal U اندازه
symmetric U هم اندازه
meter U اندازه
immeasurable U بی اندازه
meters U اندازه
dealt U اندازه
fitted U اندازه
degree U اندازه
bulk U اندازه
gauge U اندازه
metres U اندازه
quantum U اندازه
To some extent. Within limits. U تا اندازه ای
gauged U اندازه
equaled U : هم اندازه
equal U : هم اندازه
dimension U اندازه
gauges U اندازه
in part <idiom> U تا یک اندازه
extent U اندازه
immoderately U بی اندازه
inordinate U بی اندازه
metre U اندازه
measurements U اندازه
isometric U هم اندازه
isometrics U هم اندازه
equals U : هم اندازه
rather U تا یک اندازه
equalled U : هم اندازه
equaling U : هم اندازه
measurement U اندازه
to size up U اندازه
dimensions U اندازه
magnitude U اندازه
immensely U بی اندازه
immense U بی اندازه
degrees U اندازه
fit size U اندازه مناسب
water gauge U اندازه اب نما
fit U اندازه بودن
too much U بیش اندازه
size constancy U ثبات اندازه
quantities U قدر اندازه
size control U کنترل اندازه
limit U اندازه وسعت
quantity U قدر اندازه
file size U اندازه فایل
size effect U تاثیر اندازه
size tolerance U تلرانس اندازه
parameter U شرح اندازه
speeds U اندازه سرعت
scale of project U اندازه طرح
screen size U اندازه صفحه
module U اندازه میزان
speeding U اندازه سرعت
so far as U تا ان اندازه که انچه
speed U اندازه سرعت
gray scale U اندازه خاکستری
fittest U اندازه بودن
to some extent U تا اندازه ایی
fitting allowance U کاملا" اندازه
graded ruller U خط کش اندازه دار
gage U اندازه نما
modules U اندازه میزان
sizes U اندازه بعدساختمان
size U به اندازه کردن
gauge U اندازه گیر
gage=gauge U پیمانه اندازه
sizes U به اندازه کردن
gauged U اندازه تفنگ
gauges U اندازه گیر
gauger U اندازه گیر
gauged U اندازه گیر
gauges U اندازه تفنگ
size U اندازه بعدساختمان
gaging U اندازه گیری
basic size U اندازه اولیه
metering U اندازه گیری
volumetric measure U اندازه حجمی
trim size U اندازه طبیعی
measuring U اندازه گیر
type size U اندازه حروف
fractional size U اندازه کسری
gauge U اندازه تفنگ
modules U اندازه گیری
undersize U اندازه کوتاه
full scale U اندازه طبیعی
gauging U اندازه گیری
gauge cock U اندازه نما
type size U اندازه فونت
area of conductor U اندازه سیم
chordal measure U اندازه وتر
spanning U پوشش اندازه
same U بهمان اندازه
calibration standard U اندازه کالیبراسیون
bourne U اندازه جوی
spans U پوشش اندازه
body size U اندازه بدن
module U اندازه گیری
circular measure U اندازه کمان
circular measure U اندازه قوس
partly U تایک اندازه
measurement U اندازه گیری
doubled up U اندازه دو برابر
t. far U تا این اندازه
doubled U اندازه دو برابر
spanned U پوشش اندازه
commensurateness U اندازه گیری
double U اندازه دو برابر
block size U اندازه بلاک
infinitesimal U بی اندازه خرد
formats U اندازه شکل
thus much U این اندازه
admensuration U تعیین اندازه
atomic size U اندازه اتمی
atomic size U اندازه اتم
outsize U اندازه غیرمعمولی
as well U بهمان اندازه
format U اندازه شکل
they both measure equally U یک اندازه اند
block size U اندازه کندهای
block size U اندازه کنده
dose U اندازه معین
dosed U اندازه معین
doses U اندازه معین
there is no limit to it U اندازه ندارد
dosing U اندازه معین
basic size U اندازه اصلی
ample U بیش از اندازه
symmetric U هم اندازه متقارن
critical magnitude U اندازه بحرانی
admeasurement U تعیین اندازه
indicator U شاخص اندازه
life size U اندازه واقعی
life-size U اندازه واقعی
fix U که اندازه کلمه
dimensioning U اندازه گذاری
dimensional stability U ثبات اندازه
measurements U اندازه گیری
oversize U بزرگتر از اندازه
effective size of grain U اندازه موثرذرات
effective size U اندازه موثر
partially U تایک اندازه
parameters U شرح اندازه
mediocrity U اندازه متوسط
oversize U اندازه بزرگ
oversize U برزگ اندازه
dimensional error U خطای اندازه
fixes U که اندازه کلمه
standard measure U اندازه استاندارد
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com