English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 209 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
module U اندازه میزان
modules U اندازه میزان
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
hinting U در فن چاپ دیجیتال یا رقمی کاهش وزن یا میزان طرح حرف بطوریکه فونتهای کوچک از نظر اندازه بدون ازدست دادن جزئیات خود روی چاپگرهای dpi003 قابل چاپ باشند
bathyconductograph U وسیله اندازه گیری میزان هادی بودن اب
bottoming reamer U وسیلهای برای میزان و بزرگ ردن سوراخ به اندازه دلخواه بدون کج کردن لبه ها
brinell hardness U سنجش سختی نسبی اجسام جامد یا صلب توسط اندازه گیری میزان فرورفتگی ناشی از فشردن گلوله 01 میلیتری سخت روی سطح فلز موردازمایش
communication security account U میزان تامین مخابراتی اندازه تامین مخابراتی
gage U میزان اندازه گیری
photographic dosimetry U روش اندازه گیری میزان دوزاتمی جذب شده به وسیله افراد از روی عکس بدن انها
Other Matches
bond albedo U نسبت میزان نور بازتابش شده به میزان نوربرخوردکرده
availability U میزان در دسترس بودن میزان امادگی زمان تعمیرناو
tune U میزان کردن میزان کردن الت موسیقی یارادیو وغیره
tunes U میزان کردن میزان کردن الت موسیقی یارادیو وغیره
angle U اندازه تغییرات در جهت که معمولا اندازه گردش از یک محور میباشد
angles U اندازه تغییرات در جهت که معمولا اندازه گردش از یک محور میباشد
zahn cup U محفظهای با سوراخی به اندازه معین و دقیق برای اندازه گیری ویسکوزیته سیال
If the cap fit,wear it. <proverb> U اگر کلاه به اندازه سرت هست به سر بگذار !(لقمه به اندازه دهن بردار).
typeface U اندازه نوشتار که در واحد نقط ه اندازه گیری میشود
typefaces U اندازه نوشتار که در واحد نقط ه اندازه گیری میشود
orifice meter U روش اندازه گیری جریان سیال با گرفتن اندازه دقیق فشار قبل و بعد از یک صفحه عرضی با یک سوراخ
analogue U نمایش و اندازه گیری دادههای عددی توسط مقادیر ممتد و متغیر فیزیکی مثل اندازه ولتاژ الکتریکی
analogues U نمایش و اندازه گیری دادههای عددی توسط مقادیر ممتد و متغیر فیزیکی مثل اندازه ولتاژ الکتریکی
analog U نمایش و اندازه گیری دادههای عددی توسط مقادیر متغیر ممتد فیزیکی مثل اندازه ولتاژ الکتریکی
self adjusting U بخودی خود میزان شونده خود میزان
isobath U خطوط میزان منحنی نقشه عمق نما خطوط میزان عمق
processor U ساخت CPU با اندازه کلمه بزرگ با وصل کردن پلاکهای با اندازه کلمه کوچکتر به هم
gage U اندازه وسیله اندازه گیری
gage U اندازه گیر اندازه گرفتن
size U 1-تعداد حروفی که کامپیوتر به صورت افقی و عمودی میتواند نمایش دهد. 2-اندازه صفحه نمایش بر پایه اندازه بین المللی کاغذ
sizes U 1-تعداد حروفی که کامپیوتر به صورت افقی و عمودی میتواند نمایش دهد. 2-اندازه صفحه نمایش بر پایه اندازه بین المللی کاغذ
measure U 1-یافتن اندازه یا کمیت چیزی . 2-از اندازه یا کمیت خاص بودن
auxiliary contours U خطوط میزان منحنی واسطه خطوط میزان منحنی تکمیلی
gauges U اندازه اندازه گیر
gauged U اندازه اندازه گیر
gauge U اندازه اندازه گیر
depth contour U خطوط میزان منحنی عمق میزان منحنی عمق اب
stream gaging U اندازه گیری ابراهه ها اندازه گیری رودخانه
angular momentum U اندازه حرکت زاویهای گشتاور اندازه حرکت
measuring converter U مبدل اندازه گیری ترانسفورماتور اندازه گیری
moment of momentum U اندازه حرکت زاویهای گشتاور اندازه حرکت
adobe type manager U استاندارد برای نوشتارهایی که اندازه شان قابل تغییر است که توسط System Apple و Windows Microsoft برای تقریبا تمام اندازه ها و قابل چاپ روی تمام چاپگرها ایجاد شده است
amounted U میزان
meters U میزان
amounts U میزان
meter U میزان
scalage U میزان
amounting U میزان
balances U میزان
balance U میزان
librae U میزان
libra U میزان
infiltration rate U میزان
adjustments U میزان
rates U میزان
amount U میزان
noise level U میزان خش
rate U میزان
adjustment U میزان
criterion U میزان
measure U میزان
yardstick U میزان
unit U میزان
yardsticks U میزان
units U میزان
levelled U میزان
levels U میزان
leveled U میزان
At the rate of . On a scale of . U به میزان
metres U میزان
weight U میزان
rhythms U میزان
rhythm U میزان
scales U میزان
volumes U میزان
level U میزان
volume U میزان
metre U میزان
degree of risk U میزان خطر
adjusting U میزان کردن
decrement U میزان کاهش
adjust میزان کردن
degree of protection U میزان حفافت
data rate U میزان داده
damage criteria U میزان ضایعات
damage criteria U میزان خسارات
barometer U میزان الهواء
watermarks U تعیین میزان مد اب
amounts U مقدار میزان
watermark U تعیین میزان مد اب
amounting U مقدار میزان
ratings U میزان عوارض
amounted U مقدار میزان
rating U میزان عوارض
par U میزان متوسط
expenditure U میزان مصرف
barometers U میزان الهواء
failure rate U میزان خرابی
demand surface U میزان تقاضا
discount rate U میزان تخفیف
adjusts U میزان کردن
education stand U میزان تحصیلات
equilibration U میزان کردن
error rate U میزان خطا
evaporimter U میزان تبخیر
amount U مقدار میزان
tuner U میزان ساز
delta librae U دلتا- میزان
speed U میزان شتاب
beta librae U بتا- میزان
birthrate U میزان موالید
isometric U دارای یک میزان
calorimeter U میزان الحراره
collimate U میزان کردن
collision rate U میزان برخورد
gradients U میزان شیب
speeding U میزان شتاب
admission rate U میزان پذیرش
tuners U میزان کننده
tuners U میزان ساز
alpha librae U الفا- میزان
quantum U درجه میزان
speeds U میزان شتاب
tuned U میزان شده
gradient U میزان شیب
precipitation U میزان رطوبت
precipitation U میزان بارندگی
conductance U میزان هدایت
tuning U میزان سازی
tuner U میزان کننده
performance U میزان کارائی
adjustment میزان کردن
remedying U درمان میزان
remedy U درمان میزان
remedies U درمان میزان
allowance U میزان مجاز
performances U میزان کارائی
incidence U میزان بروز
consumption rate U میزان مصرف
contour line U خط میزان منحنی
isometrics U دارای یک میزان
humidity U میزان رطوبت
credit rating U میزان اعتبار
allowances U میزان مجاز
effectiveness U میزان تاثیر
remedied U درمان میزان
sensitivity U میزان حساسیت
standardization U میزان کردن
rain glass U میزان سنج
meters U مقیاس میزان
availability U میزان دسترسی
quantity discount U میزان تخفیف
tuning indicator U میزان نما
tuning meter U میزان سنج
turbidity U میزان کدری
voltage balance U میزان ولتاژ
aligns U میزان کردن
sprinkling U میزان اندک
height adjustment میزان ارتفاع
resistance adjustment میزان پایداری
measure U واحد میزان
tension adjustment میزان فشار
tunes U میزان کردن
tune U میزان کردن
rain glass U میزان الهوا
rate of climb U میزان صعود
rate of flow U میزان جریان
survival rate U میزان ماندگاری
volumes U تعداد میزان
volume U تعداد میزان
shear modulus U میزان سختپایی
to figure up مبلغ یا میزان
torsion balance U میزان ت_نش
setscrew U پیچ میزان
aligning U میزان کردن
aligned U میزان کردن
salinity U میزان شوری
align U میزان کردن
rate of turn U میزان گردش
rate of spending U میزان مخارج
meter U مقیاس میزان
rate of output U میزان تولید
rate of loading U میزان بارگذاری
Richter Scale U میزان ریشتر
focussing U میزان کردن
lapse rate U میزان افت
focussed U میزان کردن
focuses U میزان کردن
focused U میزان کردن
knock rating U میزان بهسوزی
kiffa australis U بتا- میزان
hygrometer U میزان الرطوبه
goodness of fit U میزان انطباق
focus U میزان کردن
focusses U میزان کردن
libra U برج میزان
tempo U میزان سرعت
tempos U میزان سرعت
sensitivities U میزان حساسیت
level of effort U میزان تلاش
line of cerdit U میزان اعتبار
tuned circuit U مدار میزان شده
thermometers U میزان الحراره درجه
strain rate U میزان تغییر شکل
countdown U میزان کردن ساعت
standardized test U ازمون میزان شده
thermometre U میزان الحراره درجه
deflation U تقلیل میزان پول
line up <idiom> U به درستی میزان کردن
margin U میزان سود سهام
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com