English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 151 (8 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
duopoly U انحصار دو نفری
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
centuries U عده نظامی صد نفری گروهان صد نفری
century U عده نظامی صد نفری گروهان صد نفری
disciplinary control board U کمیسیون 5 نفری یکانها کمیسیون 5 نفری شورای انضباطی یکان
oligopoly U انحصار چند جانبه فروش انحصار چند قطبی فروش
threesomes U سه نفری
threesome U سه نفری
percapita U نفری
triumvirate U سه نفری
triumvier U سه نفری
triumvirates U سه نفری
single U تنها یک نفری
parleys U گفتگوی دو نفری
duumvirate U حکومت دو نفری
parleying U گفتگوی دو نفری
parleyed U گفتگوی دو نفری
parley U گفتگوی دو نفری
tandem U درشکه دو نفری
tandems U درشکه دو نفری
folie a deux U جنون دو نفری
trios U سه نفری سه تایی
trio U سه نفری سه تایی
quintets U پنج نفری
quintette U پنج نفری
threesome U بازی سه نفری
dialogue U مکالمهء دو نفری
quintet U پنج نفری
dialogues U مکالمهء دو نفری
threesomes U بازی سه نفری
restrictions U انحصار
restriction U انحصار
premption U انحصار
monopolies U انحصار
monopolies U انحصار حق
monopoly U انحصار
monopoly U انحصار حق
monologues U تک سخنگویی صحبت یک نفری
decurion U رئیس دسته ده نفری
delire a quatre U هذیان چهار نفری
pleiad U دسته هفت نفری
percapita U بقرار هر نفری هر راس
morris U نوعی رقص شش نفری
morrice U نوعی رقص شش نفری
monolog U تک سخنگویی صحبت یک نفری
heptarchy U حکومت هفت نفری
septet U دسته هفت نفری
stichomythia U سوال وجواب در نفری
monologue U تک سخنگویی صحبت یک نفری
counselled U مشاوره دو نفری مشورت
counsel U مشاوره دو نفری مشورت
counseled U مشاوره دو نفری مشورت
counsels U مشاوره دو نفری مشورت
counselling U مشاوره دو نفری مشورت
monopolism U انحصار گرایی
monopolization U انحصار کردن
monopsony U انحصار خرید
duopoly U انحصار دو گانه
duopoly U در انحصار دو فروشنده
natural monopoly U انحصار طبیعی
monopolization U انحصار طلبی
exclusion principle U اصل انحصار
monopolism U اصول انحصار
monopolist U صاحب انحصار
monopolist U طرفدار انحصار
legal monopoly U انحصار قانونی
institutional monopoly U انحصار نهادی
monopolist U انحصار طلب
monopolist U انحصار خرید
exclusiveness U محدودیت انحصار
oligopoly U انحصار فروش
oligopoly U انحصار چندجانبه
bilateral monopoly U انحصار دوجانبه
perfect monopoly U انحصار کامل
absolute monopoly U انحصار مطلق
selling monopoly U انحصار فروش
monopolism U انحصار طلبی
taxation of monopoly U مالیات بر انحصار
corners U انحصار موقتی
cornering U انحصار موقتی
corner U انحصار موقتی
pure monopoly U انحصار خالص
monopolosm U اصول انحصار
bilateral monopoly U انحصار دو جانبه
public monopoly U انحصار دولتی
monopolies U انحصار فروش
monopoly U انحصار فروش
strengths U قدرت رزمی استعداد نفری
petit jury U هیئت منصفه دوازده نفری
tarantella U رقص تند دو نفری ایتالیایی
madrigals U سرود عاشقانه چند نفری
foursomes U بازی گلف چهار نفری
septette U دسته هفت نفری هفتگانه
roomette U اتاقک یا کوپه یک نفری ترن
strength U قدرت رزمی استعداد نفری
madrigal U سرود عاشقانه چند نفری
foursome U بازی گلف چهار نفری
duumvir U شریک رتبه حکومت دو نفری
discriminating monopoly U انحصار تبعیض امیز
monopolize U بخود انحصار دادن
monopolized U بخود انحصار دادن
monopolizes U بخود انحصار دادن
charge and discharge statements U حساب انحصار وراثت
price discriminating monopoly U انحصار تبعیض قیمت
certificate of exclusive inheritance U گواهی انحصار وراثت
regulated monopoly U انحصار نظارت شده
monopolizing U بخود انحصار دادن
monopolising U بخود انحصار دادن
monopolises U بخود انحصار دادن
duopoly U انحصار دو قطبی فروش
monopolised U بخود انحصار دادن
letter testamentary U تصدیق انحصار وراثت
duopsony U انحصار دو جانبه خرید
duopsony U انحصار دو قطبی خرید
monopolist U وابسته بصاحب انحصار
duopoly U انحصار دو جانبه فروش
quadrille U نوعی بازی ورق چهار نفری
squads U گروه 5 نفری تیراندازان در مسابقه نوبتی
rigaudon U رقص نشاط انگیزدو نفری قرون 71 و 81
rigadoon U رقص نشاط انگیزدو نفری قرون 71 و 81
squad U گروه 5 نفری تیراندازان در مسابقه نوبتی
octet U دسته خوانندگان یانوازندگان هشت نفری
quadrilles U نوعی بازی ورق چهار نفری
omber U نوعی بازی ورق سه نفری اسپانیولی
ombre U نوعی بازی ورق سه نفری اسپانیولی
price market U وضع کردن قیمت در انحصار
oligopsony U انحصار چند جانبه خرید
price setter U قیمت وضع کردن در انحصار
complete oligopoly U انحصار چند جانبه کامل
collusive oligopoly U انحصار چند جانبه سازشکارانه
imperfect oligopoly U انحصار چند جانبه ناقص
string quartets U ارکستر چهار نفری مرکب ازسازهای زهی
string quartet U ارکستر چهار نفری مرکب ازسازهای زهی
tetrarchy U یکی از استانهای چهارگانه حکومت چهار نفری
cornering U انحصار موقتی ازطریق خرید کلی
corner U انحصار موقتی ازطریق خرید کلی
corners U انحصار موقتی ازطریق خرید کلی
circumscription U انحصار فضایامحیط محدود ومشخص شده
guild socialism U اعتقاد به انحصار صنایع ازطرف دولت
duopsony U انحصار خرید کالا بطور دونفری
duopoly U انحصار فروش کالا بین دونفر
privity in contract U انحصار نتیجه پیمانی به طرفین ان پیمان
quintet U قطعه موسیقی مخصوص ساز و اواز پنج نفری
quintette U قطعه موسیقی مخصوص ساز و اواز پنج نفری
quintets U قطعه موسیقی مخصوص ساز و اواز پنج نفری
adagio رقص دو نفری که زن روی پنجهء پا میرقصد و بکمک مرد آهسته بهوا میپرد
bain index U شاخصی که بااستفاده از اختلاف بین قیمت و هزینه کل متوسط قدرت انحصار را اندازه گیری میکند
all but a few U همه به غیر از چند تایی [چند نفری]
probate U تصدیق صحت وصیتنامه رونوشت مصدق وصیتنامه گواهی انحصار وراثت
quadrumvir U انجمنی مرکب از چهار تن چهار نفری
They were walking three abreast. سه نفری پهلو به پهلو قدم می زدند
manspace U جای خالی در خودرو یا کشتی یا هواپیما جای نفری خالی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com