Perdic | انحراف اصابت گلوله تا مرکز هدف | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (11 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	absolute deviation U	انحراف اصابت گلوله تا مرکز هدف

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	sensing U	تخمین محل اصابت گلوله به زمین مشاهده ترکش گلوله
	miss U	موفق نشدن عدم اصابت گلوله به هدف خطای گلوله
	missed U	موفق نشدن عدم اصابت گلوله به هدف خطای گلوله
	misses U	موفق نشدن عدم اصابت گلوله به هدف خطای گلوله
	drift U	انحراف انحراف گلوله انحراف مسیر سمبه
	drifted U	انحراف انحراف گلوله انحراف مسیر سمبه
	drifting U	انحراف انحراف گلوله انحراف مسیر سمبه
	drifts U	انحراف انحراف گلوله انحراف مسیر سمبه
	impacts U	اصابت گلوله
	hits U	اصابت گلوله
	hit U	اصابت گلوله
	line of impact U	خط اصابت گلوله
	hitting U	اصابت گلوله
	impact U	اصابت گلوله
	impact area U	منطقه اصابت گلوله ها
	burst U	محل اصابت گلوله
	angle of incidence U	زاویه اصابت گلوله
	impact point U	محل اصابت گلوله
	point of impact U	محل اصابت گلوله
	bursts U	محل اصابت گلوله
	center of impact registration U	ثبت مرکز اصابت
	impact registration U	ثبت مرکز اصابت
	pattern U	نقشه طرح اصابت گلوله ها
	single shot hit probability U	احتمال اصابت یک گلوله به هدف
	patterns U	نقشه طرح اصابت گلوله ها
	vertical probable error U	خطای اصابت قائم گلوله
	surface of impact U	سطح مماس بر نقطه اصابت گلوله
	impact registration U	ثبت تیر بروش مرکز اصابت
	set forward U	جهش یا حرکت بجلو بوسیله قطعات داخلی گلوله در هنگام اصابت
	aspect angle U	زاویه انحراف گلوله از بیم رادار
	errors U	خطای تیراندازی انحراف گلوله ازمسیر
	error U	خطای تیراندازی انحراف گلوله ازمسیر
	burst center U	مرکز گلوله
	center of burst U	مرکز ترکش گلوله
	trajectory shift U	انحراف مسیر سهمی گلوله ازمسیر استانداد بالیستیکی
	center of impact U	مرکز ترکش گلوله مرکزاصابت
	splash scale U	طبلهای که انحراف ترکش گلوله را از هدف با ان اندازه گیری می کنند
	ping U	صدای تیزی شبیه صدای اصابت گلوله به دیوار
	pings U	صدای تیزی شبیه صدای اصابت گلوله به دیوار
	dud probability U	درصد احتمال عمل نکردن گلوله یا اصابت نکردن ان
	bilateral spotting U	دیدبانی مضاعف محل اصابت گلوله دیدبانی دو جانبه
	pinging U	صدای تیزی شبیه صدای اصابت گلوله به دیوار
	pinged U	صدای تیزی شبیه صدای اصابت گلوله به دیوار
	hits U	اصابت تیر تصادف ضربه زدن به دشمن خوردن گلوله به هدف برخورد کردن با دشمن اثرتیر
	hit U	اصابت تیر تصادف ضربه زدن به دشمن خوردن گلوله به هدف برخورد کردن با دشمن اثرتیر
	hitting U	اصابت تیر تصادف ضربه زدن به دشمن خوردن گلوله به هدف برخورد کردن با دشمن اثرتیر
	apogee U	زاویه انحراف ثقل موشک زاویه انحراف مرکز ثقل موشک در روی مسیر
	deviations U	انحراف مغناطیسی یا انحراف محور قطب نما انحراف ازمسیر
	deviation U	انحراف مغناطیسی یا انحراف محور قطب نما انحراف ازمسیر
	yawed U	انحراف کشتی از مسیر خود انحراف
	yaw U	انحراف کشتی از مسیر خود انحراف
	preccession U	انحراف محور ژیروسکوپ انحراف ژیروسکوپی
	trends U	مسیرانحراف گلوله در برد که معمولا باعث گذارخوردن گلوله میشود
	trend U	مسیرانحراف گلوله در برد که معمولا باعث گذارخوردن گلوله میشود
	sabot U	کمربند گلوله حلفه تمرکز یا وسیله ثبات گلوله در مسیر بوش استقرار لوله جوفی
	fire ball U	گلوله انفجاری گوی اتشین اتمی گلوله
	frangible bullet U	گلوله غیر فلزی بی استحکام گلوله نرم
	clues U	گلوله کردن بشکل کلاف یا گلوله نخ درامدن
	clue U	گلوله کردن بشکل کلاف یا گلوله نخ درامدن
	yaw U	انحراف کشتی از مسیر خود خط انحراف کشتی چرخش افقی هواپیما دور محور قائم ان
	yawed U	انحراف کشتی از مسیر خود خط انحراف کشتی چرخش افقی هواپیما دور محور قائم ان
	medical assemblage U	مرکز جمع اوری پزشکی مرکز تجمع بیماران
	ogive U	ورم تمرکز گلوله رومی گلوله
	best gold U	تیری که نزدیک به نشان اصابت کرده تیری که نزدیک به مرکزهدف اصابت کرده باشد
	centrifugal U	با سیستم گریز از مرکز با نیروی گریزاز مرکز
	weather central U	مرکز کنترل اوضاع جوی مرکز هواشناسی
	apparent wander U	انحراف سمت ژیروسکوپی انحراف سمت ژیروسکوپ دراثر چرخش زمین
	provision center U	مرکز تدارکات مرکز توزیع اماد
	dud U	منفجرنشدن گلوله گلوله ناپیدا
	splinterproof U	ضدبسکهای گلوله ضد قطعات گلوله
	anti balance tab U	بالچهای که روی سطوح کنترل که در جهت انحراف سطح اصلی منحرف شده وگشتاور لازم برای انحراف سطح را افزایش میدهد وحرکت انرا در مقابل جریان هوا مشکل میسازد
	velocity jump U	جهش لوله توپ یا جهش گلوله در اثر سرعت اولیه پرتاب گلوله
	maximum ordinate U	حداکثر ارتفاع سهمی گلوله ارتفاع نقطه اوج مسیر گلوله
	center mark U	علامت مرکز نشانه مرکز
	collision parameter U	در محاسبه مدارات فاصله بین مرکز جاذبه یک میدان نیروی مرکزی از امتداد بردار سرعت جسم متحرک در بیشترین فاصله از مرکز ان
	whole blood center U	مرکز کنترل و اهداء خون مرکز جمع اوری خون
	base of trajectory U	تصویر افقی مسیر گلوله پایه مسیر گلوله
	nuclear stalemate U	گلوله اتمی خارج از رده گلوله اتمی ممنوعه
	square base U	کف گلوله یا قسمت ته گلوله
	army operations center U	مرکز عملیات نیروی زمینی مرکز عملیات ارتش
	battery control central U	مرکز تلفن خودکار اتشبار مرکز کنترل خودکار
	access U	اصابت
	accessed U	اصابت
	accessing U	اصابت
	hitting U	اصابت
	hits U	اصابت
	accesses U	اصابت
	hit U	اصابت
	impingement U	اصابت
	side spray U	بسکهای جانبی گلوله ترکشهای جانبی گلوله
	impact point U	نقطه اصابت
	hits U	اصابت موفقیت
	hitting U	اصابت موفقیت
	impact pressure U	فشار اصابت
	hit U	اصابت موفقیت
	shot U	اصابت کرده
	onset U	هجوم اصابت
	direct hits U	اصابت مستقیم
	direct hit U	اصابت مستقیم
	impact area U	محل اصابت
	point of impact U	نقطه اصابت
	surface of impact U	سطح اصابت
	hit ratio U	نسبت اصابت
	shots U	اصابت کرده
	thunderstroke U	اصابت صاعقه
	strikes U	اصابت اعتصاب کردن
	strike U	اصابت اعتصاب کردن
	beatten zone U	منطقه مورد اصابت
	attacked U	اصابت یا نزول ناخوشی
	attacks U	اصابت یا نزول ناخوشی
	attack U	اصابت یا نزول ناخوشی
	impact U	اصابت اثر شدید
	impacts U	اصابت اثر شدید
	biting angle U	کوچکترین زاویه اصابت
	effective pattern U	منطقه اصابت موثر
	apparent recession U	انحراف سمت فاهری ژیروسکوپ انحراف فاهری محور ژیروسکوپ
	the lot fell upon me U	قرعه بنام من اصابت کرد
	hits U	اصابت کردن به هدف زدن
	impact U	با شدت اصابت کردن ضربت
	impacts U	با شدت اصابت کردن ضربت
	hitting U	اصابت کردن به هدف زدن
	hit U	اصابت کردن به هدف زدن
	impact pressure U	نیروی اصابت فشار ترکش
	declination constant U	زاویه انحراف دستگاه انحراف دستگاه
	direct hit U	گلولهای که مستقیم به هدف اصابت کند
	direct hits U	گلولهای که مستقیم به هدف اصابت کند
	bull's-eyes U	قلب هدف تیری که بهدف اصابت کند
	bomb impact plot U	بردن محل اصابت بمب روی نقشه
	bull's eye U	قلب هدف تیری که بهدف اصابت کند
	declinating station U	ایستگاه اندازه گیری انحراف مغناطیس دستگاهها ایستگاه اندازه گیری انحراف
	ballistics of penetration U	شناسایی شرایط نفوذ گلوله شناسایی مسیر نفوذ گلوله
	course line shot U	تیری که درخط حرکت هدف و به جلوی ان اصابت کرده باشد
	grand slam U	علامت اینکه کلیه هواپیماهای دیده شده مورد اصابت قرارگرفتند
	fluke U	یکنوع ماهی پهن دارای دو انتهای نوک تیز اصابت اتفاق
	flukes U	یکنوع ماهی پهن دارای دو انتهای نوک تیز اصابت اتفاق
	grand slams U	علامت اینکه کلیه هواپیماهای دیده شده مورد اصابت قرارگرفتند
	lead collision course U	مسیر تصادم گلوله با هدف خط تصادم گلوله با هدف
	angle of arrival U	زاویه فرود مسیر گلوله زاویه فرود گلوله
	perversity U	انحراف
	perversion U	انحراف
	agonic U	بی انحراف
	petty offence U	انحراف
	deflection U	انحراف
	metabasis U	انحراف
	offsetting U	انحراف
	aberrance U	انحراف
	falloff U	انحراف
	perversions U	انحراف
	leeway U	انحراف
	inclination U	انحراف
	deviancy U	انحراف
	offset U	انحراف
	deviation U	انحراف
	declination U	انحراف
	distortion U	انحراف
	digression U	انحراف
	variance U	انحراف
	distortions U	انحراف
	corruption U	انحراف
	deflected U	انحراف
	detour U	انحراف
	detours U	انحراف
	diversion U	انحراف
	deflecting U	انحراف
	slopes U	انحراف
	sloped U	انحراف
	deflects U	انحراف
	slope U	انحراف
	convergence U	انحراف
	deviations U	انحراف
	aberration U	انحراف
	deflections U	انحراف
	skews U	انحراف
	obliqueness U	انحراف
	skewing U	انحراف
	skew U	انحراف
	deviance U	انحراف
	deflect U	انحراف
	lapsing U	انحراف
	lapses U	انحراف
	lapse U	انحراف
	diversions U	انحراف
	contact burst preclusion U	ضامن ضد انفجار ضربتی وسیله ممانعت از انفجار دراثر اصابت
	skittle U	که در طی که توپی بطرف میخ پرتاب میکنند ودرصورت اصابت به میخ برنده محسوب میشوند
	chromatic aberration U	انحراف فامی
	deviation U	انحراف سمتی
	sexual perversion U	انحراف جنسی
	sexual deviation U	انحراف جنسی
	sexual aberration U	انحراف جنسی
	diversions U	انحراف از جهتی
	diversion U	انحراف مسیر
	diversion U	انحراف از جهتی
	residual deviation U	انحراف مانده
	diversions U	انحراف مسیر
	sodomy U	انحراف جنسی
	perturbations U	انحراف اختلال
	rhumb line U	خط انحراف کشتی
	perturbation U	انحراف اختلال
	refractile U	انکساری انحراف
	sag correction U	تصحیح انحراف