English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
perturbation U انحراف اختلال
perturbations U انحراف اختلال
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
deviation U انحراف مغناطیسی یا انحراف محور قطب نما انحراف ازمسیر
deviations U انحراف مغناطیسی یا انحراف محور قطب نما انحراف ازمسیر
drifted U انحراف انحراف گلوله انحراف مسیر سمبه
drifting U انحراف انحراف گلوله انحراف مسیر سمبه
drifts U انحراف انحراف گلوله انحراف مسیر سمبه
drift U انحراف انحراف گلوله انحراف مسیر سمبه
yawed U انحراف کشتی از مسیر خود انحراف
yaw U انحراف کشتی از مسیر خود انحراف
preccession U انحراف محور ژیروسکوپ انحراف ژیروسکوپی
yaw U انحراف کشتی از مسیر خود خط انحراف کشتی چرخش افقی هواپیما دور محور قائم ان
yawed U انحراف کشتی از مسیر خود خط انحراف کشتی چرخش افقی هواپیما دور محور قائم ان
apparent wander U انحراف سمت ژیروسکوپی انحراف سمت ژیروسکوپ دراثر چرخش زمین
anti balance tab U بالچهای که روی سطوح کنترل که در جهت انحراف سطح اصلی منحرف شده وگشتاور لازم برای انحراف سطح را افزایش میدهد وحرکت انرا در مقابل جریان هوا مشکل میسازد
apparent recession U انحراف سمت فاهری ژیروسکوپ انحراف فاهری محور ژیروسکوپ
apogee U زاویه انحراف ثقل موشک زاویه انحراف مرکز ثقل موشک در روی مسیر
declination constant U زاویه انحراف دستگاه انحراف دستگاه
declinating station U ایستگاه اندازه گیری انحراف مغناطیس دستگاهها ایستگاه اندازه گیری انحراف
impariment U اختلال
perturbations U اختلال
disorders U اختلال
perturbation U اختلال
disorder U اختلال
tribulations U اختلال
tribulation U اختلال
line noise U اختلال
line hit U اختلال خط
impairment U اختلال
noise U اختلال
neuremia U اختلال پی ها
disturbance U اختلال
disturbances U اختلال
noises U اختلال
derangement U اختلال
irregularity U اختلال
distribance U اختلال
unsoundness of mind U اختلال مشاعیر
kettle of fish U اشفتگی اختلال
magnetic anomaly U اختلال مغناطیسی
neuroses U اختلال روانی
lalopathy U اختلال گویایی
neurosis U اختلال روانی
neurosis U اختلال اعصاب
neuroses U اختلال اعصاب
mental abnormality U اختلال مشاعر
factitious disorder U اختلال ساختگی
dyspepsia U اختلال هضم
conduct disorder U اختلال رفتاری
cyclic disorder U اختلال دورهای
convulsive disorder U اختلال تشنجی
ageusia U اختلال چشایی
clamper U برای قط ع اختلال
character disorder U اختلال منش
background noise U اختلال پس زمینه
interference U اختلال در سیگنال
developmental disorder U اختلال رشدی
unbalancing U اختلال مشاعر
emotional disturbance U اختلال هیجانی
emotional disorder U اختلال هیجانی
dystonia U اختلال تونوس
dysmenorrhea U اختلال قاعدگی
dysbulia U اختلال اراده
dissociative disorder U اختلال گسستی
unbalance U اختلال مشاعر
unbalances U اختلال مشاعر
apselaphesia U اختلال بساوشی
mental defectives U اختلال حواس
personality disturbance U اختلال شخصیت
sexual disorder U اختلال جنسی
personality disorder U اختلال شخصیت
noise immunity U مصونیت از اختلال
quantization noise U اختلال تدریج
time flutter U اختلال زمانی
neuremia U اختلال اعصاب
psychiatric disorder U اختلال روانی
time jitter U اختلال زمانی
perturbation theory U نظریه اختلال
mental disorder U اختلال روانی
mental disorder U اختلال مشاعیر
mental disturbance U اختلال روانی
organic disorder U اختلال عضوی
oppositional disorder U اختلال نافرمانی
radar trapping U اختلال رادار
paramnesia U اختلال حافظه
thought disorder U اختلال فکر
content thought disorder U اختلال محتوایی فکر
dyscrasia U اختلال مزاجی یا دماغی
dysmetria U اختلال حرکتی- تخمینی
somatoform disorder U اختلال جسمانی شکل
somatization disorder U اختلال جسمانی کردن
protanomaly U اختلال سرخ بینی
schizoaffective disorder U اختلال اسکیزوفرنی عاطفی
schizophreniform disorder U اختلال اسکیزوفرنی شکل
deranyement U اختلال مرهم زنی
shared paranoid disorder U اختلال پارانویایی مشترک
disorderliness U اختلال بهم خوردگی
bipolar affective disorder U اختلال عاطفی دو قطبی
dysaesthesia U اختلال حواس جسمانی
organic mental disorder U اختلال روانی عضوی
eating disorder U اختلال خورد و خوراک
pipped U اختلال مزاج خال
pipping U اختلال مزاج خال
pips U اختلال مزاج خال
acute brain disorder U اختلال مغزی حاد
acopia U اختلال استنساخ شکل
dyspeptic U دارای اختلال هاضمه
neurotic U دچار اختلال عصبی
transmissions U خطای ناشی از اختلال در خط
pip U اختلال مزاج خال
affective disorders اختلال های عاطفی
maim U اختلال یا از کارافتادگی عضوی
font id conflict U اختلال شناسایی فونت
transmission U خطای ناشی از اختلال در خط
formal thought disorder U اختلال صوری فکر
maimed U اختلال یا از کارافتادگی عضوی
maiming U اختلال یا از کارافتادگی عضوی
maims U اختلال یا از کارافتادگی عضوی
generalized anxiety disorder U اختلال اضطراب فراگیر
amimia U اختلال بیانگری چهره
perturbation [terms] U آشفته [در نظریه اختلال] [فیزیک]
radar trapping U اختلال پیدا کردن رادار
dystonia U اختلال کشیدگی طبیعی عضلانی
paresthesia U اختلال حس لمس بصورت خارش
post traumatic stress disorder U اختلال فشار روانی پس اسیبی
background U اختلال موجود در سیگنال در خواست شده
backgrounds U اختلال موجود در سیگنال در خواست شده
unbalancing U بر هم زدن اختلال مشاعر پیدا کردن
unbalances U بر هم زدن اختلال مشاعر پیدا کردن
unbalance U بر هم زدن اختلال مشاعر پیدا کردن
corruption U خطاهای داده ناشی از اختلال یاوسایل خراب
babble U اختلال در سایر منابع که با یک سیگنال بیان میشود
babbled U اختلال در سایر منابع که با یک سیگنال بیان میشود
babbles U اختلال در سایر منابع که با یک سیگنال بیان میشود
schizoid U مبتلا به اختلال روانی وجنون گوشه گیری
induces U اختلال الکتریکی در سیگنال ناشی از منابع الکترومغناطیسی مجاور
noise U اختلال در سیگنال به علت اشکار در مدتهای زمانی کوتاه
induce U اختلال الکتریکی در سیگنال ناشی از منابع الکترومغناطیسی مجاور
induced U اختلال الکتریکی در سیگنال ناشی از منابع الکترومغناطیسی مجاور
signalled U اختلاف بین توان سیگنال ارسالی و اختلال روی خط
signaled U اختلاف بین توان سیگنال ارسالی و اختلال روی خط
inducing U اختلال الکتریکی در سیگنال ناشی از منابع الکترومغناطیسی مجاور
signal U اختلاف بین توان سیگنال ارسالی و اختلال روی خط
noises U اختلال در سیگنال به علت اشکار در مدتهای زمانی کوتاه
quantize U اختلال در سیگنال ناشی از عدم دقت در حجم فرآیند
disaster dump U اختلال در داده یا برنامه ناشی از خطا یامشکل در سیستم
noises U توانایی یک مدار برای نادیده گرفتن یا حفافت در مقابل اختلال
hit U دوره کوتاه اختلال در خط ارتباطی که باعث خرابی داده میشود
hits U دوره کوتاه اختلال در خط ارتباطی که باعث خرابی داده میشود
noise U توانایی یک مدار برای نادیده گرفتن یا حفافت در مقابل اختلال
hitting U دوره کوتاه اختلال در خط ارتباطی که باعث خرابی داده میشود
parkinsonism U اختلال مزمن عصبی که با سختی عضلات بدن ولرزش مشخص میشود
voltage U خیر زمانی دو وسیله که با هم تنظیم می شوند یا به علت اختلال در خط ایجاد میشود
voltages U خیر زمانی دو وسیله که با هم تنظیم می شوند یا به علت اختلال در خط ایجاد میشود
bends U بیرون امدن حبابهای گاز ازبافتهای بدن و اختلال درگردش خون
deflects U انحراف
declination U انحراف
detours U انحراف
detour U انحراف
aberration U انحراف
deviancy U انحراف
petty offence U انحراف
convergence U انحراف
deviance U انحراف
perversion U انحراف
falloff U انحراف
distortion U انحراف
agonic U بی انحراف
obliqueness U انحراف
aberrance U انحراف
perversity U انحراف
perversions U انحراف
metabasis U انحراف
skew U انحراف
offsetting U انحراف
skewing U انحراف
deviations U انحراف
digression U انحراف
deflections U انحراف
diversions U انحراف
diversion U انحراف
deflection U انحراف
skews U انحراف
deviation U انحراف
slope U انحراف
leeway U انحراف
distortions U انحراف
inclination U انحراف
deflect U انحراف
deflected U انحراف
deflecting U انحراف
lapses U انحراف
lapsing U انحراف
offset U انحراف
slopes U انحراف
lapse U انحراف
corruption U انحراف
variance U انحراف
sloped U انحراف
interference U اختلال الکتریکی روی سیگنال در اثر سیگنالهای فراهم از منابع الکترومغناطیسی اطراف
trapezoidal distortion U اختلال تصویر که در آن خط وط عمودی در قابل لبههای افقی صفحه نمایش قرار می گیرند
center of gravity limits U محدوده مجاز برای جابجاشدن گرانیگاه هواپیما بدون اختلال در وضعیت پرواز ان
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com