Perdic | انجام شده توسط اپراتور و بدون کمک ماشین | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (17 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	manual U	انجام شده توسط اپراتور و بدون کمک ماشین

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	operator U	مجموعه عملیات که اپراتور انجام میدهد تا ماشین یا فرآیند درست کار کند
	operators U	مجموعه عملیات که اپراتور انجام میدهد تا ماشین یا فرآیند درست کار کند
	processor U	وارد کردن داده توسط اپراتور که توسط کامپیوتر اجرا میشود
	menu U	برنامهای که دستورات آن از منو انتخاب می شوند توسط اپراتور و نه به صورت دستورات تایپی توسط کاربر
	menus U	برنامهای که دستورات آن از منو انتخاب می شوند توسط اپراتور و نه به صورت دستورات تایپی توسط کاربر
	machine operator U	اپراتور ماشین
	operator of heavy machinery U	اپراتور ماشین الات سنگین
	automatic lathe operator U	اپراتور ماشین تراش خودکار
	operator of light machinery U	اپراتور ماشین الات سبک
	trojan horse U	برنامه وارد شده در سیستم توسط سک شخص کلاهبردار. یک تابع نامناسب انجام میدهد درحین کپی کردن اطلاعات در فایل با اولویت کمتر که از آن پس آن شخص بدون اجازه کاربر به آن دسترسی خواهد داشت
	direct objects U	داده در یک عبارت که توسط اپراتور اجرا میشود. مراجعه شود به ARGUMENT
	indirect objects U	داده در یک عبارت که توسط اپراتور اجرا میشود. مراجعه شود به ARGUMENT
	object U	داده در یک عبارت که توسط اپراتور اجرا میشود. مراجعه شود به ARGUMENT
	objects U	داده در یک عبارت که توسط اپراتور اجرا میشود. مراجعه شود به ARGUMENT
	objected U	داده در یک عبارت که توسط اپراتور اجرا میشود. مراجعه شود به ARGUMENT
	objecting U	داده در یک عبارت که توسط اپراتور اجرا میشود. مراجعه شود به ARGUMENT
	front panel U	مجموعهای از کلیدها و علائم برای کنترل سیستم کامپیوتری توسط اپراتور
	automatics U	آنچه خودش و بدون نیاز اپراتور کار میکند
	automatic U	آنچه خودش و بدون نیاز اپراتور کار میکند
	manual U	عمل وارد کردن داده به کامپیوتر توسط اپراتور بوسیله صفحه کلید
	automating U	نصب ماشین هایی که کار نهایی را که قبلاگ افراد انجام می دادند انجام دهند
	automates U	نصب ماشین هایی که کار نهایی را که قبلاگ افراد انجام می دادند انجام دهند
	automate U	نصب ماشین هایی که کار نهایی را که قبلاگ افراد انجام می دادند انجام دهند
	automated U	نصب ماشین هایی که کار نهایی را که قبلاگ افراد انجام می دادند انجام دهند
	robot U	وسیلهای که برای انجام یک سری امور تولیدی که مشابه کارهای انجام شده توسط افراد است برنامه ریزی میشود
	robots U	وسیلهای که برای انجام یک سری امور تولیدی که مشابه کارهای انجام شده توسط افراد است برنامه ریزی میشود
	unattended operation U	سیستمی که بدون نیاز به اپراتور یا شخص دیگر برای بررسی کار میکند
	control line aircraft U	نوعی هواپیمای مدل که مسیرپرواز ان با تغییر نیروی کشش دو یا چند سیم یا رشته توسط اپراتور زمینی کنترل میشود
	key	صدای تولید شده توسط کامپیوتر که به اپراتور اجازه میدهد تا بداند که کلید انتخاب شده ثبت شده است
	machine recognization U	بازشناختی توسط ماشین
	machine readable U	خواندنی توسط ماشین
	groupware U	نرم افزاری که توسط گروهی از افراد استفاده میشود که به شبکه وصل اند و به آنها کمک میکند تا کار خاصی را انجام دهند. حاوی توابع مفید مثل پست الکترونیکی است که توسط تمام کاربران قابل دستیابی است
	FMS U	یا کنترل ماشین توسط کامپیوتر
	equip U	مین توسط ماشین یا وسایل
	equipping U	مین توسط ماشین یا وسایل
	equips U	مین توسط ماشین یا وسایل
	machine readable U	قابل خواندن توسط ماشین
	reentrant code U	برنامههای اسمبلی تولیدشده توسط ماشین
	driven U	انجام شده توسط چیزی
	source U	که بعداگ توسط کامپایلر به کد ماشین تبدیل میشود
	numerical U	ماشین خودکار که توسط کامپیوتر یا مدارهای کنترل شده
	posts U	ویرایش یا تغییر متن پس از کامپایل یا ترجمه توسط ماشین
	posted U	ویرایش یا تغییر متن پس از کامپایل یا ترجمه توسط ماشین
	post- U	ویرایش یا تغییر متن پس از کامپایل یا ترجمه توسط ماشین
	DDC U	ماشینی که به صورت خودکار توسط یک ماشین کار میکند
	post U	ویرایش یا تغییر متن پس از کامپایل یا ترجمه توسط ماشین
	self-inflicted U	انجام شده توسط خود شخص
	arithmetic U	عمل ریاضی انجام شده توسط ALU
	Jacquard loom U	ماشین بافندگی ژاکارد [این ماشین جهت بافت فرش های ماشینی و یا پارچه های رنگی استفاده می شود که رنگ های بکار رفته در نقش و طرح فرش را توسط صفحه مقوائی سوراخ دار و یا همان نقشه ژاکارد کنترل می کنند.]
	audit U	توجه کردن به کارهای انجام شده توسط کامپیوتر
	outwork U	قسمتی از کار شرکت که توسط افرادخارجی انجام میگیرد
	audits U	توجه کردن به کارهای انجام شده توسط کامپیوتر
	audited U	توجه کردن به کارهای انجام شده توسط کامپیوتر
	arithmetic U	عمل ریاضی انجام شده توسط پردازنده همزمان
	auditing U	توجه کردن به کارهای انجام شده توسط کامپیوتر
	summary U	انجام شده بدون تاخیر
	unassisted U	انجام عمل بدون کمک
	summaries U	انجام شده بدون تاخیر
	take one's time <idiom> U	انجام کاری بدون عجله
	put the cart before the horse <idiom> U	انجام کارها بدون نظم
	hit-and-run <idiom> U	حادثهای که راننده ماشین به بیراهه براند بدون اثری
	machine U	دستوری که توسط ماشین تشخیص داده میشود و بخشی از مجموعه دستورات محدود آن است
	acrade game U	نوعی بازی تصویری کامپیوتری که توسط ماشین هایی با سکه پول کار می کنند
	machined U	دستوری که توسط ماشین تشخیص داده میشود و بخشی از مجموعه دستورات محدود آن است
	machines U	دستوری که توسط ماشین تشخیص داده میشود و بخشی از مجموعه دستورات محدود آن است
	marks U	نوشتن حروف با جوهر مغناطیسی یا هادی که بعدا توسط ماشین قابل خواندن باشند
	mark U	نوشتن حروف با جوهر مغناطیسی یا هادی که بعدا توسط ماشین قابل خواندن باشند
	natives U	زبانی که توسط پردازنده اجرا میشود بدون نیاز به نرم افزار خاص
	native U	زبانی که توسط پردازنده اجرا میشود بدون نیاز به نرم افزار خاص
	fall back U	توابعی که فراخوانی و پردازش می شوند پس از اینکه ماشین یا سیستم خراب شد و توسط کاربر اجرا میشود
	offices U	استفاده از ماشین و کامپیوتر برای انجام کارهای معمولی اداره
	arcade game U	بازی پیشرفتهای که روی یک ماشین در محل عمومی انجام میشود
	office U	استفاده از ماشین و کامپیوتر برای انجام کارهای معمولی اداره
	freedom U	آزاد بودن برای انجام کاری بدون محدودیت
	get away with murder <idiom> U	انجام کاری خیلی بد بدون انتظار تنبیه را داشتن
	loose ends <idiom> U	بدون کار معلوم وروشنی برای انجام دادن
	freedoms U	آزاد بودن برای انجام کاری بدون محدودیت
	scanners U	وسیله ورودی که متن یا رسم یا عکس را به حالت دیجیتالی قابل خواندن توسط ماشین تبدیل میکند
	scanner U	وسیله ورودی که متن یا رسم یا عکس را به حالت دیجیتالی قابل خواندن توسط ماشین تبدیل میکند
	script U	مجموعه دستوراتی که تابعی را انجام می دهند که توسط یک زبان ماکرو یا دستهای استفاده میشود
	operation U	بخشی از دستور کد ماشین که عملی باید انجام شود را مشخص میکند
	operated U	بخشی از دستور کد ماشین که عملی که باید انجام شود را معرفی میکند
	operates U	بخشی از دستور کد ماشین که عملی که باید انجام شود را معرفی میکند
	operate U	بخشی از دستور کد ماشین که عملی که باید انجام شود را معرفی میکند
	op code U	بخشی از دستور کد ماشین که عملی که باید انجام شود را مشخص میکند
	centralized U	امکانات پردازش داده که در یک محل متمرکز و قابل دستیابی توسط سایر کاربران انجام می شوند
	National Center for Supercomputing Applications U	سازمانی که معرفی و ایجاد شبکه جهان گستر را توسط جستجوگر Moscuic Web انجام میدهد
	languages U	دستوراتی که منابع لازم برای یک کار که باید توسط کامپیوتر انجام شود را مشخص می کنند
	language U	دستوراتی که منابع لازم برای یک کار که باید توسط کامپیوتر انجام شود را مشخص می کنند
	jcl U	دستوری که مشخصات را شرح میدهد و نیز منابع لازم برای انجام کار توسط کامپیوتر
	non destructive cursor U	مجموعه بررسی ها که روی یک قطعه بدون آسیب دیدن انجام شود
	boxes U	وسیلهای که تابعی را بدون اینکه کاربر آن بداند چگونه انجام میدهد
	box U	وسیلهای که تابعی را بدون اینکه کاربر آن بداند چگونه انجام میدهد
	productive U	مدت زمانی که یک کامپیوتر میتواند کارهای بدون خطا را انجام دهد
	electronic journal U	فایل خلاصه شرح وقایع دریک ترتیب زمانی فعالیتهای پردازشی انجام شده توسط کامپیوتر
	daemon U	در سیستم unix برنامهای که کارش را بدون دانستن کاربر خودکار انجام میدهد
	analytical engine U	ماشین محاسب مکانیکی که توسط Babbage Charles ایجاد شد که اصول اولیه کامپیوترهای دیجیتالی چند منظوره ابتدایی را پیاده کرد
	cybernation U	کاربرد کامپیوترهای تزویج شده با ماشین الات خودکاربه منظور کنترل و انجام عملیات پیچیده
	NetShow U	سیستم توسعه یافته توسط ماکروسافت برای تامین صوت و تصویر روی اینترنت بدون وقفه یا اختلال در تصاویر
	go to sleep U	اصطلاحی برای توقف کامیپوتریا عدم امکان انجام عملی توسط کامپیوتر به دلیل گرفتار شدن در یک حلقه نامحدود
	translation tables U	جدولهای جستجو یا مجموعه نتایج ذخیره شده که به سرعت توسط پردازنده قابل دستیابی هستند بدون نیاز به محاسبه نتیجه
	routines U	توابعی که فراخوانی یا پردازش می شوند و وقتی ماشین یا سیستمی خراب میشود توسط کاربر استفاده می شوند
	routinely U	توابعی که فراخوانی یا پردازش می شوند و وقتی ماشین یا سیستمی خراب میشود توسط کاربر استفاده می شوند
	routine U	توابعی که فراخوانی یا پردازش می شوند و وقتی ماشین یا سیستمی خراب میشود توسط کاربر استفاده می شوند
	machine U	زبان برنامه نویسی که حاوی دستوراتی است به صورت کد دورویی که مستقیما توسط واحد پردازش مرکزی بدون ترجمه فهمیده میشود
	machines U	زبان برنامه نویسی که حاوی دستوراتی است به صورت کد دورویی که مستقیما توسط واحد پردازش مرکزی بدون ترجمه فهمیده میشود
	machined U	زبان برنامه نویسی که حاوی دستوراتی است به صورت کد دورویی که مستقیما توسط واحد پردازش مرکزی بدون ترجمه فهمیده میشود
	demonstration U	نرم افزاری که آنچه یک برنامه قادر به انجام است بدون پیاده سازی توابع آن نشان میدهد
	asynchronous U	انتقال داده بین دو وسیله که بدون هر گونه سیگنال زمانی قابل پیش بینی انجام میشود
	demonstrations U	نرم افزاری که آنچه یک برنامه قادر به انجام است بدون پیاده سازی توابع آن نشان میدهد
	unmodified instruction U	دستور برنامه که مستقیماگ و بدون تغییرات اجرا میشود تا عملیاتی که باید انجام شود را بدست آورد
	demo U	نشان دادن آنچه یک برنامه کاربردی میتواند انجام دهد بدون پیاده سازی تمام توابع
	maintenance U	1-قرار دادن ماشین در وضعیت کارایی خوب . 2-کارهایی که برای اجرای سیستم انجام می شوند مثل ترمیم خرابی ها
	ULA U	قطعهای که حاوی تعداد مدار منط قی جدا و دروازه هایی که سپس توسط مشتری وصل می شوند تا تابع مورد نظررا انجام دهند
	electronic cottage U	مفهوم اجازه دادن به کارگران برای اینکه در خانه بمانند و کارها را توسط بکارگیری ترمینالهای کامپیوتر که به یک دفترمرکزی متصل میباشد انجام دهند
	source U	مجموعه کدهای نوشته شده توسط برنامه نویس که مستقیماگ توسط کامپیوتر اجرا نمیشوند و باید به برنامه که هدف ترجمه شوند توسط کامپایلر یا منر
	operates U	نرم افزاری که عملیات ابتدایی و سطح پایین سخت افزار و مدیریت فایل را انجام میدهد بدون نیاز به کاربر
	operated U	نرم افزاری که عملیات ابتدایی و سطح پایین سخت افزار و مدیریت فایل را انجام میدهد بدون نیاز به کاربر
	operate U	نرم افزاری که عملیات ابتدایی و سطح پایین سخت افزار و مدیریت فایل را انجام میدهد بدون نیاز به کاربر
	LUT U	مجموعه نتایج ذخیره شده که به سرعت قابل دستیابی هستند توسط برنامه بدون نیاز به محاسبه هر نتیجه در صورت نیاز
	embedded code U	بخش ها یا توابعی که به زبان ماشین نوشته شده اند و در برنامه سطح بالا وارد می شوند برای سرعت بخشیدن یا انجام تابع خاص
	masters U	ترمینالی در شبکه که نسبت به سایرین تقدم دارد و توسط مدیر سیستم برای تنظیم سیستم یا انجام دستورات مقدم به کار می رود
	master U	ترمینالی در شبکه که نسبت به سایرین تقدم دارد و توسط مدیر سیستم برای تنظیم سیستم یا انجام دستورات مقدم به کار می رود
	mastered U	ترمینالی در شبکه که نسبت به سایرین تقدم دارد و توسط مدیر سیستم برای تنظیم سیستم یا انجام دستورات مقدم به کار می رود
	ocr U	وسیلهای که حرف چاپ شده یا نوشته شده را اسکن میکند و برای پردازش در کامپیوتر به حالت قابل خواندن توسط ماشین تبدیل میکند
	OS U	نرم افزاری که عملیات سخت افزاری ابتدایی و سطح پایین را انجام میدهد و مدیریت فایل بدون نیاز به کاربر
	Mercerization U	مرسیزاسیون [این عمل شیمیایی بر روی نخ های پنبه ای توسط مواد قلیائی و در محیط تحت فشار انجام گرفته تا علاوه بر افزایش استحکام نخ، حالتی درخشنده نیز به آن افزوده شود.]
	ocr U	فرآیندی که امکان تشخیص حروف چاپ شده یا نوشته شده را به صورت نوری و تبدل آن به کد قابل خواندن توسط ماشین که ورودی کامپیوتر ست دارد با استفاده از حرف خان نوری
	nsfnet U	یک شبکه گسترده تهیه شده توسط دفتر محاسبات علمی پیشرفته در موسسه ملی علوم برای انجام عملیات غیرنظامی طراحی وزارت دفاع طراحی شد که بخاطردلایل امنیتی در دسترس عمومی نمیباشد
	optical U	فرآیندی که اجازه میدهد حروف چاپی یا نوشته شده به صورت نوری تشخیص داده شوند و به کد قابل خواندن توسط ماشین تبدیل شوند که وارد کامپیوتر می شوند به کمک حرف خوان نوری
	dims U	نرم افزاری که به کاربر اجازه میدهد متن چاپ شده را به صورت دیجیتالی ذخیره کند این کار توسط اسکنر و رسانه ذخیره سازی با حجم بالا مثل CDROM قابل ضبط انجام میشود
	dim U	نرم افزاری که به کاربر اجازه میدهد متن چاپ شده را به صورت دیجیتالی ذخیره کند این کار توسط اسکنر و رسانه ذخیره سازی با حجم بالا مثل CDROM قابل ضبط انجام میشود
	dimmed U	نرم افزاری که به کاربر اجازه میدهد متن چاپ شده را به صورت دیجیتالی ذخیره کند این کار توسط اسکنر و رسانه ذخیره سازی با حجم بالا مثل CDROM قابل ضبط انجام میشود
	axle stub U	اکسل کوتاه بدون حرکتی که چرخها و پینهای مفصلی وسیله نقلیه برای راندن ماشین بر روی ان سوار شده و مناسب حرکت زاویهای محدودی است حول پینهای مفصلی
	readable U	آنچه توسط کسی یا توسط یک وسیله الکترونیکی قابل خواندن و فهمیدن باشد
	digital read out U	نمایش داده ها توسط الات دقیق بصورت دیجیتالی و نه توسط حرکت عقربه روی صفحه مدرج
	air turbine starter U	استارتری در موتورهای توربینی که توسط هوای فشرده توربین کوچکی را که توسط چرخدنده هایی باکمپرسور درگیراست میچرخاند
	embedded code U	کامپیوتر مخصوص برای کنترل یک ماشین . کامپیوتر مخصوص در یک سیستم بزرگ برای انجام یک تابع خاص
	pull down menu U	فهرستی که میتواند توسط تیک کردن اشاره گر ماوس بر روی عنوان ان و یا توسط فشردن دکمه صفحه کلیدنمایش داده
	user U	اپراتور
	operators U	اپراتور ها
	operator U	اپراتور
	operator U	اپراتور
	operators U	اپراتور
	users U	اپراتور ها
	self binder U	ماشین کشاورزی که هم درومیکندوهم بافه می بند د ماشین درووبسته بندی
	gas plasma display U	صفحه نمایش سطح و سبک که از دو قطعه شیشهای پوشیده شده از هادی تشکیل شده است و توسط یک لایه توسط یک لایه نازک گاز نورانی جدا شده است که یک نقط ه صفحه توسط دو سیگنال الکتریکی انتخاب شده است
	gas discharge display U	صفحه نمایش سطح و سبک که از دو قطعه شیشهای پوشیده شده از هادی تشکیل شده است و توسط یک لایه توسط یک لایه نازک گاز نورانی جدا شده است که یک نقط ه صفحه توسط دو سیگنال الکتریکی انتخاب شده است
	universal U	نوشتن برنامه که مخصوص یک ماشین نیست و روی چندین ماشین قابل اجرا است
	The letter is well typed . U	نامه قشنگ ماشین شده است (با ماشین تحریر )
	wireless operator U	اپراتور بی سیم
	arithmetic operator U	اپراتور محاسباتی
	operator console U	پیشانه اپراتور
	operator console U	کنسول اپراتور
	console operator U	اپراتور کنسول
	logic operator U	اپراتور منطقی
	computer operator U	اپراتور کامپیوتر
	impedance operator U	اپراتور مقاومت
	exclusive or U	اپراتور بولی
	monadic boolean operator U	اپراتور بولی با یک اپراند
	environments U	متغیر تنظیم شده توسط سیستم یا کاربر در دستورات سیستم که توسط هر برنامهای قابل استفاده است
	environment U	متغیر تنظیم شده توسط سیستم یا کاربر در دستورات سیستم که توسط هر برنامهای قابل استفاده است
	virtual U	که موجود نیست ولی توسط کامپیوتر شبیه سازی شده است و توسط کاربر به صورت مجازی قابل استفاده است
	informally U	بدون تشریفات بدون رعایت مراسم اداری یا قانونی
	without any reservation U	بدون هیچ قید وشرط بدون استثنا مطلقا
	monadic operator U	اپراتور منط قی فقط با یک عملوند
	machinist U	ماشین چی چرخکار ماشین ساز ماشینیست
	machinists U	ماشین چی چرخکار ماشین ساز ماشینیست
	unformed U	بدون شکل منظم هندسی بدون سازمان
	control line U	ارتباط بین اپراتور و خط کنترل هواپیما
	one address computer U	دستور ساخته شده از اپراتور و آدرس
	failed U	انجام ندادن کاری که باید انجام شود درست کار نکردن
	fails U	انجام ندادن کاری که باید انجام شود درست کار نکردن
	fail U	انجام ندادن کاری که باید انجام شود درست کار نکردن
	like a duck takes the water [Idiom] U	کاری را تند یاد بگیرند انجام بدهند و از انجام دادن آن لذت ببرند
	qui facit per alium facit perse U	کسی که کاری را بوسیله دیگری انجام بدهد خودش ان را انجام داده است
	work U	فضای حافظه که اپراتور اشغال کرده است
	worked U	فضای حافظه که اپراتور اشغال کرده است
	failures U	انجام ندادن کاری که باید انجام شود
	failure U	انجام ندادن کاری که باید انجام شود
	flattest U	ضربه بدون ایجاد پیچ در گوی بیلیارد حالت کشیده و بدون انحنای بادبان دریای ارام سطح اب مناسب ماهیگیری
	flat U	ضربه بدون ایجاد پیچ در گوی بیلیارد حالت کشیده و بدون انحنای بادبان دریای ارام سطح اب مناسب ماهیگیری
	independently U	آزاد یا بدون کنترل یا بدون اتصال
	of no interest U	بدون اهمیت [بدون جلب توجه]
	self propulsion U	حرکت توسط نیروی خود پیشروی توسط نیروی خویش
	menu U	انتخاب دستورات از لیستی از انتخابها معرفی شده به اپراتور
	alternates U	که دو اپراتور می توانند به یک فایل همزمان دستیابی داشته باشند
	alternated U	که دو اپراتور می توانند به یک فایل همزمان دستیابی داشته باشند
	menus U	انتخاب دستورات از لیستی از انتخابها معرفی شده به اپراتور
	alternate U	که دو اپراتور می توانند به یک فایل همزمان دستیابی داشته باشند
	inclusive or U	اپراتور بولی که مقدار جدول صحت را بیان میکند
	cybernetics U	مط العه روش حرکت ماشین الکترونیکی یا انسانی و نحوه تقلید ماشین الکترونیکی از رفتار و اعمال انسان
	compensation trading U	معاملهای که در ان فروشنده ماشین الات کارخانه متعهد میگردد تامحصول ان ماشین الات راخریداری نماید
	bench lathe U	ماشین تراش رومیزی ماشین تراش کوچکی که روی میز کار بسته میشود
	machined U	ماشین کردن با ماشین رفتن
	machines U	1-روش نوشتن کد ماشین . 2-کد ماشین
	machined U	1-روش نوشتن کد ماشین . 2-کد ماشین
	machine U	ماشین کردن با ماشین رفتن
	machine U	1-روش نوشتن کد ماشین . 2-کد ماشین
	machines U	ماشین کردن با ماشین رفتن