Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 206 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
convection
U
انتقال گرما
heat transfer
U
انتقال گرما
heat transmission
U
انتقال گرما
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
convector
U
جسم انتقال دهنده گرما
convectors
U
جسم انتقال دهنده گرما
heat transfer coefficient
U
ضریب انتقال گرما
Other Matches
thermostats
U
:الت تعدیل گرما دستگاه تنظیم گرما
thermostat
U
:الت تعدیل گرما دستگاه تنظیم گرما
indeterminate change of station
U
انتقال اجباری و موقتی انتقال پیش بینی شده
electronic funds transfer
U
انتقال الکترونیکی داده ها انتقال الکتریکی سرمایه ها
transfer
U
انتقال دادن نقل کردن انتقال
transferring
U
انتقال دادن نقل کردن انتقال
transfers
U
انتقال دادن نقل کردن انتقال
baseband transmission
U
روشی که برای بکارگیری انتقال سیگنالهای فرکانس پایین از میان کابل کواکسیال جهت انتقال داده در شبکه بامحلی با فاصله کوتاه
transfer processing
U
امور اداری نقل و انتقال وتسویه حساب با یکان اولیه برای انتقال به یکان دیگر
upload
U
انتقال یک کپی از یک برنامه انتقال داده از یک سیستم استفاده کننده به یک سیستم کامپیوتری راه دور
xmodem
U
یک پروتکل انتقال فایل غیرهمزمان برای کامپیوترهای شخصی که انتقال سالم فایل ها را از طریق سیستم تلفن اسان تر می سازد
signalled
U
1-حالت موج تولید شده آنالوگ یا دیجیتال برای انتقال اطلاعات .2-پیام کوتاه برای انتقال کدهای کنترلی
signal
U
1-حالت موج تولید شده آنالوگ یا دیجیتال برای انتقال اطلاعات .2-پیام کوتاه برای انتقال کدهای کنترلی
signaled
U
1-حالت موج تولید شده آنالوگ یا دیجیتال برای انتقال اطلاعات .2-پیام کوتاه برای انتقال کدهای کنترلی
transfer rate
U
نسبت انتقال سرعت انتقال
transfer ladle
U
کفچه انتقال چمچمه انتقال
negative acknowledgement
U
کاراکتر کنترلی که ترمینال گیرنده در انتقال اطلاعات برای ترمینال فرستنده صادرمیکند تا اعلام کند که یک اشتباه انتقال در اخرین بلوک اطلاعات ارسال شده وجوددارد
radiation of heat
U
گرما
isotherm
U
خط هم گرما
heats
U
گرما
heat
U
گرما
cauma
U
گرما
non conducting
U
عایق گرما
pyro electricity
U
گرما برق
heat
U
گرما حرارت
thermo electricity
U
گرما برق
pyromagnetic
U
گرما- مغناطیس
melted
U
از گرما سوختن
thermochemistry
U
گرما شیمی
thermal
U
مربوط به گرما
thermosphere
U
گرما سپهر
thermomagnetic
U
گرما مغناطیس
thermal unit
U
واحدسنجش گرما
thermosphere
U
گرما کره
thermal reservoir
U
منبع گرما
thermal effect
U
اثر گرما
thermal agitation voltage
U
اثر گرما
I am absolutely baked.
U
از گرما پختم
incalescence
U
گرما جویی
thermoelasticity
U
گرما کشسانی
heats
U
گرما حرارت
intensity of heat
U
شدت گرما
heat flux
U
شار گرما
radiators
U
گرما افکن
heat flow
U
جریان گرما
calorification
U
پیدایش گرما
heat exchange
U
تبادل گرما
heat absorbing
U
جذب گرما
thermoelectric
U
گرما برقی
temperatures
U
درجه گرما
radiator
U
گرما تاب
cold is merely privative
U
گرما نیست
radiator
U
گرما افکن
radiators
U
گرما تاب
thermal flux
U
شار گرما
heat radiation
U
تابش گرما
hot cabinet
U
قفسه گرما
heat loss
U
تلف گرما
incalescent
U
گرما گرای
thermometer
U
گرما سنج
thermometers
U
گرما سنج
adiabatic
U
عایق گرما
temperature
U
درجه گرما
btu
U
واحدبریتانیایی گرما
cooling water thermometer
U
گرما سنج اب سرد
calories
U
واحد سنجس گرما
thermonuclear reaction
U
واکنش گرما- هستهای
calorie
U
واحد سنجس گرما
heat-stroke
U
گرماگرفتگی غش در اثر گرما
chinical t.
U
گرما سنج طبی
british thermal unit
U
واحد بریتانیایی گرما
calory
U
واحد سنجس گرما
b.t.u.
U
واحد بریتانیایی گرما
baking enamel
U
لعاب دادن با گرما
mechanical equivalent of heat
U
هم ارز مکانیکی گرما
heat stroke
U
گرماگرفتگی غش در اثر گرما
to resist heat
U
تاب گرما اوردن
radiators
U
بیرون دهنده گرما
swelter
U
از گرما بیحال شدن
sweltered
U
از گرما بیحال شدن
swelters
U
از گرما بیحال شدن
to evolve heat
U
گرما بیرون دادن
she cannot bear heat
U
طاقت گرما را ندارد
she cannot bear heat
U
تاب گرما رانمیاورد
resistant to heat
U
مقاوم در برابر گرما
heat flux density
U
چگالی شار گرما
temperature independent paranagnetism
U
پارامغناطیس گرما مستقل
thermoelectric effect
U
اثر گرما- برق
heat fast paint
U
رنگ مقاوم گرما
thermotropism
U
حساسیت نسبت به گرما
thermotropic
U
علاقمند به گرما دماگرای
thermotaxis
U
تحرک در اثر گرما
radiator
U
بیرون دهنده گرما
diathermacy
U
خاصیت هدایت گرما
thermolytic
U
وابسته به تحلیل گرما
thermoforming
U
شکل دادن با گرما
fehrenheit thermometer
U
گرما سنج فارنهایت
hot shorteness
U
شکنندگی حاصل از گرما
therm
U
حمام عمومی گرما
therm
U
واحد گرما حمام
therms
U
واحد گرما حمام
therms
U
حمام عمومی گرما
warmth
U
تعادل گرما ملایمت
heaters
U
بخاری دستگاه تولید گرما
heater
U
بخاری دستگاه تولید گرما
electricity
U
مین نور یا گرما یا نیرو
warm spot
U
اندامها و مراکزاحساس گرما در پوست
thermolytic
U
وابسته به تجزیه در اثر گرما
stew
U
خیس عرق شدن
[در گرما]
calorie
U
واحد گرما در سیستمهای غیرمتریک
calories
U
واحد گرما در سیستمهای غیرمتریک
heat radiates from the stove
U
گرما ازبخاری متشعشع میشود
conductibility of heat
U
قابلیت هدایت گرما گرمارسانی
thermographic
U
وابسته به گرما سنجی یادمانگاری
trans shipment
U
انتقال بکشتی دیگر انتقال بنقلیه دیگر
variations of temperature
U
اختلافات گرما درجات مختلف گرماوسرما
registers
U
ثبت امار دستگاه تعدیل گرما
registering
U
ثبت امار دستگاه تعدیل گرما
register
U
ثبت امار دستگاه تعدیل گرما
thermostats
U
تنظیم کننده درجه حرارت نافم گرما
In the heat of the moment
<idiom>
[در گرما گرم کار]
[بحث ومجادله لفظی]
epicritic
U
تمیز دهنده گرما وسرما حساس بسرماوگرما
chromometer
U
ساعت دقیقی که گرما و سرمادر ان اثر نمیکند
thermostat
U
تنظیم کننده درجه حرارت نافم گرما
IrDA
U
روش استاندارد برای انتقال اطلاعات از طریق اشعه نوری . برای انتقال اطلاعات در کامپیوترهای قابل حمل یا PDA به یک چاپگر یا صفحه تصویر. برای این منظور کامپیوتر و چاپگر باید پورت IrDA داشته باشند
thermostatics
U
اصول نظری یا فرضیه علمی درباره موازنه گرما
advection
U
جابجایی و حرکت طبقات اتمسفری بصورت افقی و تحت تاثیر گرما
material theory of heat
U
پندار مادیت نسبت بگرما تصور اینکه گرما ماده است
glass wool
U
تودهای ازرشتههای شیشهای که بعنوان عایق گرما یا درتصفیه هوا بکار میر ود
cracking
U
وارد کردن گرما و معمولافشار برای شکستن هیدروکربنهای کمپلکس گاه درحضور کاتالیزور
stirling cycle
U
سیکل موتور گرمایی که در ان گرما در حجم ثابت افزوده میشود و سبب انبساط همدمامیگردد
thermodynamics
U
علم مربوط به تبادل کار وحرارت و جریان گرما وتغییر دما بویژه در سیالات متحرک
thermal
U
کاغذ مخصوص که پوشش آن در اثر گرما سیاه میشود و امکان چاپ حروف با استفاده از یک ماتریس با عناصرگرمایی کوچک میدهد
electrosensitive
U
کاغذ چاپ پوشیده شده از فلر که میتواند حروف را توسط گرما با نوک مخصوص چاپ -Ddot matrix نمایش میدهد
conductance
U
رسانایی الکتریکی گرما رسانایی
shift
U
انتقال
conveyance
U
انتقال
shifted
U
انتقال
devolution
U
انتقال
conveyances
U
انتقال
downloading
U
انتقال
transfer
U
انتقال
migration
U
انتقال
move
U
انتقال
assignments
U
انتقال
assignment
U
انتقال
transference
U
انتقال
shift
U
انتقال
conductance
U
انتقال
mittimus
U
انتقال
metabasis
U
انتقال
marque
U
انتقال
transmissions
U
انتقال
line shaft
U
انتقال
conduction
U
انتقال
transmission
U
انتقال
displacement
U
انتقال
shifts
U
انتقال
transferring
U
انتقال
transfer line
U
خط انتقال
transter
U
انتقال
transfer check
U
انتقال
turn over
U
انتقال
convey
U
انتقال
conveyed
U
انتقال
conveying
U
انتقال
conveys
U
انتقال
transmission line
U
خط انتقال
transfers
U
انتقال
negotiation
U
انتقال
negotiations
U
انتقال
abaloenation
U
انتقال
translation
U
انتقال
intuitions
U
انتقال
transitions
U
انتقال
transition
U
انتقال
intuition
U
انتقال
bail arm
U
انتقال
transformation
U
انتقال
translations
U
انتقال
transportation
U
انتقال
data transfer
U
انتقال داده ها
speed of action
U
سرعت انتقال
speediness
U
سرعت انتقال
celerity
U
سرعت انتقال
data communication
U
انتقال اطلاعات
conditional transfer
U
انتقال شرطی
rapidness
U
سرعت انتقال
convection
U
انتقال برق
rapidity
U
سرعت انتقال
counter transference
U
انتقال متقابل
descendible
U
قابل انتقال
deed of transfer
U
انتقال نامه
demographic transition
U
انتقال جمعیتی
deed of transfer
U
سند انتقال
demand shift
U
انتقال تقاضا
crawl carry
U
انتقال خزشی
block move
U
انتقال بلوک
demountable
U
قابل انتقال
bail
U
واگذاری انتقال
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com