Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
operator
U
انتساب بیشتر از یک تابع به عملگرا مشخص .
operators
U
انتساب بیشتر از یک تابع به عملگرا مشخص .
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
volume
U
نام انتساب شده به دیسک یا نوار مشخص
volumes
U
نام انتساب شده به دیسک یا نوار مشخص
truncate
U
انتساب مقدار تقریبی به یک عدد با کاهش آن به یک عدد ارقام مشخص
truncates
U
انتساب مقدار تقریبی به یک عدد با کاهش آن به یک عدد ارقام مشخص
truncating
U
انتساب مقدار تقریبی به یک عدد با کاهش آن به یک عدد ارقام مشخص
truncated
U
انتساب مقدار تقریبی به یک عدد با کاهش آن به یک عدد ارقام مشخص
vectored interrupt
U
سیگنال وقفه که پردازنده را به یک تابع در آدرس مشخص هدایت میکند
labelled
U
1-کلمه یا نشانه دیگری در برنامه کامپیوتری برای مشخص کردن تابع با عبارت . 2-حرف
labels
U
1-کلمه یا نشانه دیگری در برنامه کامپیوتری برای مشخص کردن تابع با عبارت . 2-حرف
label
U
1-کلمه یا نشانه دیگری در برنامه کامپیوتری برای مشخص کردن تابع با عبارت . 2-حرف
labeling
U
1-کلمه یا نشانه دیگری در برنامه کامپیوتری برای مشخص کردن تابع با عبارت . 2-حرف
grand larceny
U
سرقت بزرگ در CL سرقتی را گویند که دران قیمت مال مسروق ان ازمیزان معینی که در قانون مشخص شده است بیشتر باشد
operand
U
که باید توسط عملگرا اجرا شود
icon
U
نشانه نگرافیکی یا تصویر کوچک روی صفحه نمایش که در سیستم کامپیوتری محاورهای به کار می رود تا یک تابع را به راحتی مشخص کند
ikons
U
نشانه نگرافیکی یا تصویر کوچک روی صفحه نمایش که در سیستم کامپیوتری محاورهای به کار می رود تا یک تابع را به راحتی مشخص کند
icons
U
نشانه نگرافیکی یا تصویر کوچک روی صفحه نمایش که در سیستم کامپیوتری محاورهای به کار می رود تا یک تابع را به راحتی مشخص کند
nest
U
1-درج تابع در یک برنامه یا تابع اصلی دیگر. 2-استفاده از تابع که بازگشتی خود را صدا میکند
nests
U
1-درج تابع در یک برنامه یا تابع اصلی دیگر. 2-استفاده از تابع که بازگشتی خود را صدا میکند
arm
U
1-فراهم کردن وسیله یا ماشین یا تابع برای عمل یا ورودی ها 2-مشخص کردن خط وط وقفه فعال
ikon
U
نشانه گرافیکی یا تصویری روی صفحه نمایش که در سیستم محاورهای به کار می رود برای تامین یک روش ساده برای مشخص کردن یک تابع
prescan
U
خصوصیت بیشتر اسکنرهای مسط ح که اسکن سریع و با realution کم انجام می دهند تا نمونه اصلی را مجدد بررسی کنید یا ناحیهای که باید بهتر اسکن شود مشخص کنید
You have to watch your diet more
[carefully]
and get more exercise.
U
شما باید بیشتر به تغذیه خود توجه و بیشتر ورزش بکنید.
helps
U
پیام کمک که حاوی اطلاعات مفید درباره تابع مشخص یا بخشی از برنامه جاری باشد و نه اطلاعات کلی درباره همه برنامه
helped
U
پیام کمک که حاوی اطلاعات مفید درباره تابع مشخص یا بخشی از برنامه جاری باشد و نه اطلاعات کلی درباره همه برنامه
help
U
پیام کمک که حاوی اطلاعات مفید درباره تابع مشخص یا بخشی از برنامه جاری باشد و نه اطلاعات کلی درباره همه برنامه
bandwidth
U
صفحه تصویرهای با resolution بیشتر پیکسل در فضای بیشتری نمایش میدهد و به ورودی سریع و پهنای بلند بیشتر نیاز دارند
algorithm
U
قوانین مصرفی و ایجاد کارهای مشخص یا حل مشکلات مشخص
algorithms
U
قوانین مصرفی و ایجاد کارهای مشخص یا حل مشکلات مشخص
equivalence
U
1-تابع And 2-تابع منط قی که وقتی خروجی آن درست است که هر دو ورودی مثل هم باشند
stub
U
تابع برنامه کوتاه که حاوی توضیحاتی برای شرح کد اجرایی است که در تابع درج خواهد شد
libraries
U
تابع نرم افزاری که کاربری می توند وارد برنامه اش شود تا تابع ای بی درد سر را ایجاد کند
stubbing
U
تابع برنامه کوتاه که حاوی توضیحاتی برای شرح کد اجرایی است که در تابع درج خواهد شد
library
U
تابع نرم افزاری که کاربری می توند وارد برنامه اش شود تا تابع ای بی درد سر را ایجاد کند
stubs
U
تابع برنامه کوتاه که حاوی توضیحاتی برای شرح کد اجرایی است که در تابع درج خواهد شد
stubbed
U
تابع برنامه کوتاه که حاوی توضیحاتی برای شرح کد اجرایی است که در تابع درج خواهد شد
inactive status
U
حالت انتساب
statements
U
شماره انتساب شده
assignment statement
U
حکم انتساب دستورانتساب
statement
U
شماره انتساب شده
maps
U
روش انتساب آدرس مخصوص به هر پورت
map
U
روش انتساب آدرس مخصوص به هر پورت
numbers
U
انتساب اعداد و به لیست موضوعات به صورت مرتب
number
U
انتساب اعداد و به لیست موضوعات به صورت مرتب
faceted code
U
یات یک موضوع را بیان میکند با انتساب دادن به هر یک یک مقدار
significant
U
یاتی درباره یک موضوع بیان میکند , با انتساب مقدار به هر یک
significantly
U
یاتی درباره یک موضوع بیان میکند , با انتساب مقدار به هر یک
cells
U
جلوگیری از تغییر محتوای یک خانه مشخص یا تعدادی خانه مشخص
cell
U
جلوگیری از تغییر محتوای یک خانه مشخص یا تعدادی خانه مشخص
relocation
U
جابجایی داده یا کدگذاری یا انتساب محل مطلق پیش از اجرای برنامه
locals
U
انتساب متغیر که فقط در بخشی از برنامه کامپیوتری یا ساختار آن معتبر است
local
U
انتساب متغیر که فقط در بخشی از برنامه کامپیوتری یا ساختار آن معتبر است
drives
U
چنیدن درایو دیسک متصل بهم با یک کنترولی هوشمند که ازدرایوها برای ذخیره چندین کپی ازدادههای هر درایو برای اطمینان بیشتر تهیه می کنند یا بخش از هر داده روی هر درایو برای سرعت بیشتر
drive
U
چنیدن درایو دیسک متصل بهم با یک کنترولی هوشمند که ازدرایوها برای ذخیره چندین کپی ازدادههای هر درایو برای اطمینان بیشتر تهیه می کنند یا بخش از هر داده روی هر درایو برای سرعت بیشتر
function key
U
یچی که برای کار خاص یا ترتیبی از دستورالعمل ها انتساب داده شده بود
quartz clock
U
بخش کوچکی از کریستال کواترنر که در فرکانس مشخص با اعمال ولتاژ مشخص مرتعش میشود و برای سیگنالهای ساعت بسیار دقیق کامپیوتر ها و سایر برنامههای زمانی بسیار دقیق به کار می رود
nomenclature
U
سیستم از پیش تعریف شده برای انتساب کلمات و نشانه ها به اعداد یا اصط لاحات
i/o
U
روش انتساب آدرس خاص به هر پورت ورودی /خروجی که فضای حافظه را استفاده نمیکند
descriptor
U
کدی که مشخص کننده نام فایل یا نام برنامه یا کد رمز به فایل را مشخص میکند
InterNIC
U
سازمانی که روشی که نام میدان ها و آدرس یکتای شبکه به کامپیوتر انتساب شده است را مدیریت میکند
fdm
U
انتساب عددی با سیگنال مختلف به فرکانسهای مختلف تا سیگنالهای زیادی روی کانال فرستاده شوند
logical
U
حرفی که به دیسک درایو یا فضای ذخیره سازی انتساب میشود که به عنوان درایو محل قابل استفاده است
paged
U
عدد یکتا انتساب شده به هر صفحه در برنامه چند رسانهای برای استفاده در صفحه با کلمات کلیدی و انتقال بین صفحات
pages
U
عدد یکتا انتساب شده به هر صفحه در برنامه چند رسانهای برای استفاده در صفحه با کلمات کلیدی و انتقال بین صفحات
page
U
عدد یکتا انتساب شده به هر صفحه در برنامه چند رسانهای برای استفاده در صفحه با کلمات کلیدی و انتقال بین صفحات
naming services
U
روش انتساب نام یکتا به هر کاربر یا گره یا کامپیوتر در شبکه که به سایر کاربران امکان دستیابی به منبع اشتراکی بدهد در یک شبکه گسترده 9
locating
U
تعیین محل کردن مشخص کردن جا دادن مشخص کردن محل هدف
locates
U
تعیین محل کردن مشخص کردن جا دادن مشخص کردن محل هدف
locate
U
تعیین محل کردن مشخص کردن جا دادن مشخص کردن محل هدف
located
U
تعیین محل کردن مشخص کردن جا دادن مشخص کردن محل هدف
re-entry
U
فراخوانی تابع از خود تابع اجرای برنامه در خود برنامه
re entry
U
فراخوانی تابع از خود تابع اجرای برنامه در خود برنامه
frequencies
U
انتساب یک عدد از سیگنالهای مختلف به فرکانسهای مختلف یا سیگنالهای زیادی روی یک کانال ارسال شوند
frequency
U
انتساب یک عدد از سیگنالهای مختلف به فرکانسهای مختلف یا سیگنالهای زیادی روی یک کانال ارسال شوند
more and more
U
هی بیشتر
more than
U
بیشتر از
large adv
U
بیشتر
more
U
بیشتر
the more
U
بیشتر
the more better the best
U
هر چه بیشتر
it is mostly iron
U
بیشتر
rather
U
بیشتر
principally
U
بیشتر
mostly
U
بیشتر
furthers
U
بیشتر
as much as possible
U
هر چه بیشتر
furthered
U
بیشتر
for the most part
U
بیشتر
furthering
U
بیشتر
as early aspossible
U
هر چه بیشتر
mainly
U
بیشتر
further
U
بیشتر
The more the better .
U
هر چه بیشتر بهتر
to overcomein number
U
بیشتر بودن از
so many menŠso many minds
U
هر چه اشخاص بیشتر
in the main
U
بیشتر اصلا
over crowding
U
بیشتر باشد
better part
U
قسمت بیشتر
major
U
بیشتر اعظم
majored
U
بیشتر اعظم
majoring
U
بیشتر اعظم
no more
U
نه دیگر
[بیشتر]
so many menŠso many minds
U
عقیده بیشتر
better
U
نیکوتر بیشتر
outstand
U
بیشتر ایستادن
outsit
U
بیشتر نشستن از
no longer
U
نه بیشتر
[زمانی]
oddson
U
بیشتر محتمل
not any more
U
دیگر نه
[بیشتر نه]
the many
U
بیشتر مردم
nine times out ten
U
بیشتر اوقات
outshone
U
بیشتر درخشیدن
rather ... than
U
بیشتر ...تا
[ترجیحا ... تا]
over-average
<adj.>
U
بیشتر از حد متوسط
most of them
U
بیشتر انها
outshines
U
بیشتر درخشیدن
outshine
U
بیشتر درخشیدن
the most that i can do
U
بیشتر انها
by superir wisdom
U
با خرد بیشتر
multichannel
U
با بیشتر از یک کانال
hypercard
U
یات بیشتر
further information
U
آگاهی بیشتر
outshining
U
بیشتر درخشیدن
more and more
U
بیشتر ازبیشتر
surviver
U
بیشتر عمرکننده
above average
<adj.>
U
بیشتر از حد متوسط
above-average
<adj.>
U
بیشتر از حد متوسط
most people
U
بیشتر مردم
assignment
[of something]
[to something]
U
انتساب
[به چیزی]
[از چیزی]
assignation
[of something]
[to something]
U
انتساب
[به چیزی]
[از چیزی]
outvoting
U
بیشتر رای بردن از
it consists mainly
U
بیشتر عبارت است از
outlived
U
بیشتر دوام اوردن
outlasted
U
بیشتر طول کشیدن از
outlasts
U
بیشتر طول کشیدن از
outvote
U
بیشتر رای بردن از
outvoted
U
بیشتر رای بردن از
outlive
U
بیشتر زنده بودن از
mare
U
مادیان 4 ساله یا بیشتر
outvotes
U
بیشتر رای بردن از
extensive cultivation
U
کار وسرمایه بیشتر
outlive
U
بیشتر دوام اوردن
more the merrier
<idiom>
U
هرچی بیشتر بهتر
I am over 50 years old.
U
من ۵۰ سال بیشتر دارم.
outlived
U
بیشتر زنده بودن از
outwatch
U
بیشتر بیدار ماندن از
outwalk
U
بیشتر راه رفتن از
read mostly memory
U
حافظه بیشتر خواندنی
outwear
U
بیشتر دوام کردن
mares
U
مادیان 4 ساله یا بیشتر
roundabout production
U
تولید با کارائی بیشتر
outliving
U
بیشتر زنده بودن از
outliving
U
بیشتر دوام اوردن
full drive
U
باشتاب هرچه بیشتر
outlives
U
بیشتر زنده بودن از
outstand
U
بیشتر تحمل کردن
outlives
U
بیشتر دوام اوردن
norther
U
بیشتر بطرف شمال
outlast
U
بیشتر طول کشیدن از
like nowhere else
<adv.>
U
بیشتر از هر جای دیگر
overlive
U
بیشتر زنده بودن از
he makes most noise
U
او از همه بیشتر صدا یا
outlasting
U
بیشتر طول کشیدن از
at full pelt
U
با شتاب هر چه بیشتر سراسیمه
as soon as possible
U
بزودی هرچه بیشتر
ahead
U
دارای امتیاز بیشتر
outbid
U
بیشتر توپ زدن از
outbidded
U
بیشتر توپ زدن از
outwork
U
بیشتر کار کردن از
put someone's best foot forward
<idiom>
U
بیشتر تلاش کردن
outbidding
U
بیشتر توپ زدن از
outbids
U
بیشتر توپ زدن از
multi
U
در معنای زیاد یا بیشتر از یکی
full pelt
U
با شتاب هرچه بیشتر سراسیمه
transuranium
U
دارای عدداتمی بیشتر از اورانیم
transuranic
U
دارای عدداتمی بیشتر از اورانیم
overload
U
تقاضا بیشتر از توانایی وسیله
It tends to be blue . It is bluish.
U
بیشتر برنگ آبی می زند
multi-
U
در معنای زیاد یا بیشتر از یکی
semidouble
U
دارای گلبرگهای بیشتر از معمول
It does more harm than good .
U
ضررش از نفعش بیشتر است
at full speed
U
با تندی هر چه بیشتر بسرعتی هر چه تمامتر
overloads
U
تقاضا بیشتر از توانایی وسیله
overloaded
U
تقاضا بیشتر از توانایی وسیله
rioted
U
تجمع سه نفر یا بیشتر جهت ایجاداغتشاش
riot
U
تجمع سه نفر یا بیشتر جهت ایجاداغتشاش
peter penny
U
زکات سالیانه که بیشتر به پاپ میداند
riots
U
تجمع سه نفر یا بیشتر جهت ایجاداغتشاش
rioting
U
تجمع سه نفر یا بیشتر جهت ایجاداغتشاش
centuries
U
001 امتیاز یا بیشتر در یک بازی کریکت
follow up
<idiom>
U
بهتر کردن کار با تلاش بیشتر
supercharger
U
دستگاه هوا و سوخت رسانی بیشتر
Cut a little more off the top.
یک کمی بیشتر بالا را کوتاه کنید.
Cut a little more off the back.
یک کمی بیشتر عقب را کوتاه کنید.
overpoise
U
مهمتر بودن از بیشتر نفوذ داشتن از
i life that better
U
انرا بیشتر از همه دوست دارم
half century
U
05 امتیاز یا بیشتر توپزن درمسابقه کریکت
century
U
001 امتیاز یا بیشتر در یک بازی کریکت
excess cover treaty
U
قرارداد پوشش بیمهای ضایعات بیشتر
accuracy
U
هر قدر تعداد بیتها بیشتر باشد
More money is not the answer to this problem.
U
پول بیشتر حل این مسئله نیست.
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com