Perdic | انتخاب پروژه | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (7 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	project selection U	انتخاب پروژه

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	radio button U	شانه دایرهای کنر یک انتخاب که در هنگام انتخاب یک مزکز سیاه دارد.دگمههای رادیویی یک روش انتخاب از بین چند موضوع است و در هر زمان فقط یک دکمه رادیویی انتخاب میشود.
	projects U	پروژه پروژه افکندن
	project U	پروژه پروژه افکندن
	projected U	پروژه پروژه افکندن
	target selector U	دوربین انتخاب هدف دوربینی که مخصوص انتخاب هدفها به وسیله توپ است
	tree U	روش سریع انتخاب که اطلاع اولین مرتب کردن در مرحله دوم استفاده میشود تا سرعت انتخاب بالا رود
	sophistication U	نوع انتخاب سریع که اطلاعات مرحله اول مرتب سازی در مرحله دوم به کار می رود تا سرعت انتخاب را افزایش دهد
	ineligibility U	عدم قابلیت برای انتخاب شدن محرومیت از انتخاب شدن غیرقابل قبول
	projected U	پروژه
	project U	پروژه
	schemes U	پروژه
	projects U	پروژه
	projections U	پروژه
	projection U	پروژه
	scheme U	پروژه
	schemed U	پروژه
	profile of the road U	خط پروژه
	project appraisal U	ارزشیابی پروژه
	project control U	کنترل پروژه
	project library U	کتابخانه پروژه
	project manager U	مدیر پروژه ها
	project manager U	مدیر پروژه
	project plan U	طرح پروژه
	designs U	پروژه طرح
	design U	پروژه طرح
	to shunt a project U	کنارگذاشتن یک پروژه
	project section U	بخش تهیه پروژه ها
	project schedule U	زمان بندی پروژه
	project management system U	سیستم مدیریت پروژه
	project management program U	برنامه مدیریت پروژه
	project technical report U	گزارش فنی پروژه
	project loans U	قرضههای مربوط به پروژه ها
	long term project U	پروژه طویل مدت
	check U	جعبه کوچک با یک ضربدر در آن در صورتی که عمل انتخاب شود و خالی در صورتی که عمل انتخاب نشود
	checks U	جعبه کوچک با یک ضربدر در آن در صورتی که عمل انتخاب شود و خالی در صورتی که عمل انتخاب نشود
	checked U	جعبه کوچک با یک ضربدر در آن در صورتی که عمل انتخاب شود و خالی در صورتی که عمل انتخاب نشود
	water utilization project U	پروژه بهره برداری از منابع اب
	menu item U	یک انتخاب در فهرست انتخاب
	The project was terminated as of July 1. U	پروژه از اول ژولیه به پایان رسید.
	projects U	ارائه دادن بیرون زدن پیش امدن پروژه
	projected U	ارائه دادن بیرون زدن پیش امدن پروژه
	project U	ارائه دادن بیرون زدن پیش امدن پروژه
	critical path analysis U	استفاده از بررسیهای هر مرحله بحرانی یک پروژه بزرگ برای کمک به گروه مدیریت
	to boondoggle [American English] U	پول و وقت تلف کردن [برای پروژه ای با سرمایه دولت بخاطر انگیزه سیاسی]
	When we get this project off the ground we can relax. U	وقتی این پروژه پا بگیرد و با موفقیت شروع شود، دیگر خیالمان راحت است.
	workgroup U	گروه کوچک کاربران که روی یک پروژه کار می کنند یا به یک شبکه محل وصل هستند
	latest event time U	دیرترین زمانیکه تا ان زمان یک واقعه میتواند اتفاق بیافتد بدون انکه مدت اجرای پروژه طولانی تر گردد
	rollover U	صفحه کلید با بافرکوچک موقت به طوری که میتواند داده صحیح را وقتی چندین کلید با هم انتخاب می شوند داده صحیح را وقتی چندین کلید با هم انتخاب می شوندارسال کند
	feasibility U	بررسی هزینه ها و مزیت برای بررسی شروع مجدد پروژه
	optimum schedule U	مطلوبترین برنامه اجرائی برنامه ایکه مخارج پروژه رابه حداقل می رساند
	controlled reprisal U	انتخاب بررسی شده راه کار انتخاب کنترل شده راه کار
	outliner U	برای اینکه به کاربر کمک کند تا بخش ها و زیربخشهای لیست ای از اشیا را مرتب کند یا بخشهایی از پروژه را
	excerption U	انتخاب
	delegacy U	انتخاب
	option U	انتخاب
	suffrage U	حق انتخاب
	drafted U	انتخاب
	draft U	انتخاب
	franchises U	حق انتخاب
	francs U	حق انتخاب
	selection U	انتخاب
	drafts U	انتخاب
	selections U	انتخاب
	franchise U	حق انتخاب
	franc U	حق انتخاب
	election U	انتخاب
	choice U	انتخاب
	option U	حق انتخاب
	choicer U	انتخاب
	options U	انتخاب
	choices U	انتخاب
	choicest U	انتخاب
	options U	حق انتخاب
	selecting U	انتخاب
	options U	شق انتخاب شده
	dialed U	انتخاب کردن
	selectively U	مبنی بر انتخاب
	break U	انتخاب شود
	breaks U	انتخاب شود
	electives U	دارای حق انتخاب
	elective U	دارای حق انتخاب
	icon U	راهنمای انتخاب
	icons U	راهنمای انتخاب
	ikons U	راهنمای انتخاب
	opt U	انتخاب کردن
	opted U	انتخاب کردن
	option U	شق انتخاب شده
	dialled U	انتخاب کردن
	to make a choice of U	انتخاب کردن
	choosing U	انتخاب کردن
	sift U	انتخاب کردن
	chooses U	انتخاب کردن
	choose U	انتخاب کردن
	eligible U	شایسته انتخاب
	eligible U	قابل انتخاب
	sifted U	انتخاب کردن
	selective U	انتخاب کننده
	selective U	مبنی بر انتخاب
	selective U	قابل انتخاب
	dials U	انتخاب کردن
	single U	انتخاب کردن
	selectively U	قابل انتخاب
	screened U	انتخاب کردن
	selectively U	انتخاب کننده
	opting U	انتخاب کردن
	opts U	انتخاب کردن
	sifts U	انتخاب کردن
	social selection U	انتخاب اجتماعی
	seller's option U	انتخاب فروشنده
	selectivity U	حسن انتخاب
	selection switch U	گزینه انتخاب
	selection of position U	انتخاب موضع
	scracity and choice U	کمیابی و انتخاب
	route selection U	انتخاب مسیر
	reelection U	تجدید انتخاب
	preselection U	انتخاب مقدماتی
	pitch upon U	انتخاب کردن
	pickup U	انتخاب رشد
	outvoter U	انتخاب کننده
	switched line U	خط انتخاب شده
	the polls U	انتخاب گاه
	pick out <idiom> U	انتخاب کردن
	cream of the crop <idiom> U	انتخاب عانی
	to have one's pick U	انتخاب کردن
	mischoose U	بد انتخاب کردن
	mischoice U	انتخاب غلط
	chooser U	انتخاب کننده
	choiceless U	محروم از حق انتخاب
	choice of technology U	انتخاب تکنولوژی
	chip select U	انتخاب تراشه
	check boxes U	چهارگوشهای انتخاب
	screens U	انتخاب کردن
	screening, screenings U	انتخاب کردن
	screen U	انتخاب کردن
	choosy U	انتخاب کننده
	chose U	انتخاب کرده
	picked U	انتخاب شده
	choosey U	انتخاب کننده
	circuit switching U	انتخاب مدار
	impluse selection U	انتخاب ایمپولز
	impluse stepping U	انتخاب شماره
	impluse action U	انتخاب شماره
	get in U	انتخاب شدن
	freedom to choose U	ازادی در انتخاب
	freedom of choice U	ازادی انتخاب
	faulty selection U	انتخاب غلط
	economic choice U	انتخاب اقتصادی
	direct selection U	انتخاب مستقیم
	cs U	انتخاب تراشه
	cooptation U	انتخاب درونی
	natural selection U	انتخاب طبیعی
	select U	انتخاب کردن
	selector U	انتخاب کننده
	elected U	انتخاب شده
	electors U	انتخاب کننده
	elects U	انتخاب کردن
	electing U	انتخاب کردن
	selectors U	انتخاب کننده
	election U	انتخاب نماینده
	hitting U	انتخاب یک کلید
	elector U	انتخاب کننده
	hits U	انتخاب یک کلید
	hit U	انتخاب یک کلید
	elect U	انتخاب کردن
	selects U	انتخاب کردن
	menus U	فهرست انتخاب
	re election U	انتخاب مجدد
	re election U	تجدید انتخاب
	re-election U	انتخاب مجدد
	re-election U	تجدید انتخاب
	dial U	انتخاب کردن
	self service U	با انتخاب ازاد
	menu U	فهرست انتخاب
	selected U	انتخاب کردن
	self-service U	با انتخاب ازاد
	ineligbility U	ناشایستگی برای انتخاب
	keystroke U	عمل انتخاب کلید
	user defined U	تعریف یا انتخاب کاربر
	reelect U	تجدید انتخاب کردن
	probabilism U	انتخاب وجه احتمالی
	main menu U	فهرست انتخاب اصلی
	selector switch U	گزینه انتخاب کننده
	pick out U	انتخاب کردن دریافتن
	compilations U	جمع اوری و انتخاب
	franchise U	ازادی حق انتخاب امتیاز
	franchises U	ازادی حق انتخاب امتیاز
	electorate U	هیئت انتخاب کنندگان
	electorates U	هیئت انتخاب کنندگان
	selector channel U	کانال انتخاب کننده
	preselect U	انتخاب کردن مقدماتی
	preselect U	قبلا انتخاب کردن
	compilation U	جمع اوری و انتخاب
	presidential election U	انتخاب رئیس جمهور
	target designation U	سیستن انتخاب هدف
	target designation U	روش انتخاب هدف
	preelection U	وابسته به پیش از انتخاب
	preelection promises U	وعدههای پیش از انتخاب
	Whichever she chooses . U	هر کدام را که انتخاب کند
	configure U	انتخاب سخت افزار
	hit the nail on the head <idiom> U	یافتن انتخاب صحیح